صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 66

موضوع: جلوه گاه عرفان: شرح مناجات شعبانیه

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شبهه دیگر

    پیروان عبدالوهاب شبهه دیگری را هم مطرح می نمایند و آن عبارت از این است که می گویند پیامبر از دنیا رفته و رحلت نموده و طلب شفاعت و درخواست حاجت از کسی که فوت کرده است موضوعی لغو و باطل می باشد.
    زنده بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد خداوند
    در جواب ایشان باید گفت: این اشکال برخاسته از آن است که ایشان از فرهنگ اسلامی اطلاع نداشته و یا خود را به بی اطلاعی می زنند. از دیدگاه قرآن کریم، شهدا زنده هستند به طوری که این کتاب الهی در آیه ای می فرماید گمان مبرید که آنها مرده اند(1) و در آیه ای دیگر می فرماید مگویید که ایشان مرده هستند(2). به شهادت قرآن کریم شهید زنده است و متنعّم به نعمتهای الهی در حضور او می باشد و آن زندگی و آن تنعّم به مراتب ارزنده تر از زندگی این جهانی و خور و خواب دنیوی است. ممکن است انسانی
    ص:50
    ________________________________________
    1- آل عمران /169.
    2- بقره /154.
    در این دنیا در عین حالی که می گوید و می شنود، مرده باشد(1)؛ زیرا منور به نور زندگی و حیات معنوی نیست، ولی انسان دیگری پس از مرگ هم زنده باشد، چون منور به نور الهی و حیات معنوی است. به هر حال خداوند شهید را زنده می داند گرچه بدنش قطعه قطعه شده است، آیا پیامبری که رهبر شهیدان است و شهید هر چه دارد از اثر هدایت او می باشد مرده است؟! و آیا امام حسینی که سید شهیدان است و عالی ترین ایثارها را در مسیر الهی نموده است مرده می باشد؟!
    زندگی پیامبر در همین دنیا هم که بود یک زندگی به مراتب بالاتر و برتر از سایر زندگی ها بود به طوری که زندگی جهالت بار دیگران در مقابل او مردگی است(2). زندگی پیامبر اضافه بر این زندگی عادی یک زندگی معنوی و روحانی بود، او منوّر به نور وحی و
    رسالت الهی بود و مؤید به تأییدات ربانی. زندگی معنوی پیامبر جاودانه است و به عنوان
    رهبر پیامبران و شهیدان در نزد پروردگارش مرزوق می باشد.
    پیامبر اکرم و ائمه اطهار دارای حیات طیبه ای در نزد پروردگار می باشند و از این رو شیعه به آن چهره های پاک و تابناک متوسل می شود و درخواست دعا واستغفار می کند و می گوید:
    «یا وَجیهًا عِنْدَاللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّه ِ».
    (ای کسی که در نزد پروردگار آبرومند و موجّه هستی، شفاعت ما را در نزد خداوند بنما).
    با توجه به مطالب فوق سخنان ابن تیمیه و عبدالوهاب بدعتی بیش نیست که همراه با مغالطه انجام می گیرد. این بدعت هم مخالف آیات قرآنی است وهم سیره پیامبر اکرم و اصحاب او







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    تذکر

    ظاهر پاره ای از سخنان عوام شیعه و یا اعمال آنها هم ممکن است بهانه به دست وهابیان بدهد که قهرا تعبیرات عامیانه باید توسط علما برجسته تصحیح شود تا آنها
    ص:51
    ________________________________________
    1- نمل /81.
    2- انعام /121.
    هدایت گردند و بهانه ای هم در دست مخالفان قرار نگیرد، زیرا دو گروه ضربه به پیکره دین می زنند، یکی دشمنان مغرض و دیگری دوستان نادان(1)، دشمن مغرض در فکر بهانه است و دوست نادان هم با جهالت و غلو خویش آب به آسیاب او می ریزد.
    سکوت علما هم سبب می شود که دوستان در جهالت باقی مانند و دشمنان هم بر اعتراض خویش اصرار ورزند و فرهنگ باشکوه تشیّع هم مخدوش گردد






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    معنای سمیع و بصیر


    سومین نکته ای که باید در ذیل عبارات مناجات فوق توجه داشت آن است که خداوند سمیع است؛ یعنی شنوا می باشد، همچنان که بصیر است؛ یعنی بینا می باشد. این دو ویژگی از خصوصیات علم الهی است، علمی که ذاتی خداوند است و از او لاینفک می باشد، همان طور که قرآن کریم می فرماید:
    «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ»(2).
    (مانند او هیچ چیز نیست و او شنوا و بینا است).
    بنابراین معنای مجازی منظور است؛ یعنی خداوندا، به من عنایت کن و گفتارم را اجابت فرما هنگامی که تو را می خوانم و به من لطف نما زمانی که دعا می کنم.
    مشابه این جمله در دعاهای دیگر هم موجود است همچنان که در دعای افتتاح می گوییم: «فَاسْمَعْ یا سَمِیعُ مِدْحَتی»،(3) ای خداوند شنوا ستایش مرا بشنو؛ یعنی بپذیر و یا آن که پس از برخاستن از رکوع می گوییم: «سَمِعَ اللّه ُ لِمَن حَمِدَه» یعنی خدا بشنود ثنای کسی که او را ستایش می کند و در تعقیب نماز عصر خوانده می شود.(4)
    «اَللّهُمَّ إنّی اَعُوذُ بِکَ مِن نَفسٍ لا تَشبَعُ ومِن قَلبٍ لا یَخشَعُ ومِن عِلمٍ لا یَنفَعُ ومِن صَلاهٍ لا تُرفَعُ ومِن دُعاءٍ لا یُسمَعُ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ وَ الْفَرَجَ بَعْدَ الْکَرْبِ وَ الرَّخاءَ بَعْدَ
    ص:52

    1- امیر مؤمنان فرمود: «هلک فیَّ رَجُلاَنِ محب غال و مُبْغِضٌ قَالٍ» نهج البلاغه، حکمت 117، ص489.
    2- شوری /11.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    3- دعای افتتاح.

    4- توضیح المسائل، فصل قرائت.

    الشِّدَّهِ، اَللّهُمَّ ما بِنا مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنکَ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَستَغْفِرُکَ وَ اَتُوبُ اِلَیْکَ».(1)
    (خداوندا، به تو پناه می برم از نفسی که سیر نشود و از قلبی که خاشع نگردد و از علمی که فایده ندهد و از نمازی که بالا نرود و از دعایی که شنیده نشود، خداوندا، از تو درخواست می کنم آسانی را پس از سختی و گشایش را پس از گرفتاری و فراوانی را پس از تنگدستی. خداوندا، آنچه نعمت داریم از توست، معبودی غیر از تو نمی باشد، از تو بخشش می طلبم و به سوی تو بازگشت می نمایم).
    در این دعا اشاره به پنج آفت بزرگ شده آن هم برای اساسی ترین نیروی باطنی و ارزنده ترین عمل انسانی اوّل نفسی که سیر نشود، هر روز در پی هوی و هوسی باشد و هر لحظه خواهان خواسته ای، دوم قلبی که هیچ گونه خشوع در پیشگاه الهی نداشته باشد، قساوت او را فرا گرفته و نرمشی ندارد نه کششی به سوی خدا دارد و نه سخنی از او در وی اثر گذارد، سوم علم بی فایده ای که بهره ای نبخشد و چهارم نمازی بی ارزش که
    لیاقت ارتقا به ساحت الهی را نداشته باشد و معراجی انجام نگیرد، پنجم دعایی نالایق که
    اصلاً قابل پذیرش الهی نباشد، گویا دعایی انجام نیافته و او هم نشنیده.
    ص:53
    ________________________________________
    1- مفاتیح الجنان، ص37 به نقل از مصباح المتهجّد.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    قسمت سوم

    اشاره


    «فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکینًا لَکَ مُتَضَرِّعا اِلَیْکَ راجِیًا لِما لَدَیْکَ ثَوابِی».
    ترجمه
    به سوی تو گریخته ام و در پیشگاهت ایستاده ام در حالی که خاضع و خاشع بوده و اظهار نیاز و حاجت دارم و امیدوار به پاداشی از آنچه که در نزد تو می باشد برای خودم
    هستم.
    وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ: کنایه از آن است که در پیشگاه تو ایستاده ام.
    مُسْتَکینًا، استکانه: خضوع و خشوع. ابن منظور می گوید: و استَکان الرجل: خضع وذَلَّ... وفی التنزیل العزیز «فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِم»(1) ای فما خضعوا(2)؛ شیخ طبرسی(3) و شیخ طریحی(4) هم مشابه آن گفته اند.
    البته برخی هم استکان را از سکینه و سکون دانسته اند(5)، ولی معنای اوّل اضافه بر آن که مشهور است با مضمون دعا و آیه مبارکه قرآن هم مناسب تر است.
    ص:54
    ________________________________________
    1- مؤمنون/76.
    2- لسان العرب، ج13، ص218.
    3- مجمع البیان، ج7، ص113.
    4- مجمع البحرین، ج6، ص267.
    5- مجمع البیان، ج7، ص113.
    مُتَضَرِّعا: تذلّل و اصرار در دعا، در قاموس و اقرب الموارد آمده «تَضَرَّعَ اِلَی اللّه ِ» یعنی
    ابتهال و تذلّل کرد، و به قولی خود را در معرض طلب حاجت قرار داد(1)، همچنین در
    قاموس به معنای خضوع ترجمه کرده است.
    ابن منظور گوید (به صورت خلاصه): خَضَعَ وَ ذَلَّ، وَ تَضَرَّعَ: تَذَلَّلَ وَ تَخَشَّعَ، وَ قَولُهُ عَزَّوَجلّ«فَلَوْلا اِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا»(2) فَمَعناهُ تَذَلَّلُوا وَ خَضَعُوا وَ تَضَرَّعَ اِلَی اللّه ِ أی اِبْتَهَلَ، وَ التَضَرُّع: اَلتَّلَوِّی وَ الاِسْتِغاثَه وَ قَولُه عَزّوَجَلّ «تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَهً»(3) اَلمَعنی: تَدْعُونَه مُظْهِرینَ الضِّراعَهَ وَ هِی شدّهُ الفَقْرِ و الحاجَهُ اِلَی اللّه ِ عَزَّوَجَلّ.(4)
    راجِیًا: رجاء، امید.
    ثواب: پاداش، کیفر، ثواب به جزای اعمال نیک و بد گفته می شود همان طور که قرآن کریم در مورد کیفر می فرماید: «هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ»(5) و در مورد پاداش نیک می فرماید: «فَاَثَابَهُمُ اللّه ُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ...»(6).
    شرح
    کلام امام علیه السلام در این قسمت گویای دو مطلب است؛ یکی گریختن به سوی خداوند و دیگری ایستادن در محضر او.
    گریز به سوی خداوند
    1 - فَقَدْ هَرَبْتُ الیکَ: دلبستگی به هر چیز غیر از خدا ایجاد گرفتاری می کند، باید از هر مشغله ای به خدا پناه برد چه شیطان باشد چه نفس اماره، چه هوای ریاست باشد چه شهوت ثروت، بلکه هر چیزی که انسان را از خدا غافل دارد و به خود متوجه کند بتی است که در مقابل انسان جلوه گری می نماید.
    ص:55
    ________________________________________
    1- قاموس قرآن، ج4، ص180.
    2- انعام /43.
    3- انعام /63.
    4- لسان العرب، ج8، ص221 - 222.
    5- مطفّفین /36.
    6- مائده /85.
    قرآن کریم از زبان نوح پیامبر می فرماید که گفت :
    «فَفِرُّوا اِلَی اللّه ِ»(1).
    (به سوی خدا بگریزید).
    فخر رازی می گوید: هر کاری را که انسان می کند و هر چیزی را که به دست می آورد در مقابل، عمر عزیز خود را از دست می دهد که آن چیز به هیچ وجه ارزش عمر از دست رفته را ندارد و لذا آدمی در هر معامله ای ضرر کرده است مگر آن که عمرش را در راه خدا صرف کند، در این صورت گر چه عمر خود را از دست داده است، ولی چیز ارزنده تری را به دست آورده است که رضایت الهی و جاودانگی می باشد، از این رو از همه چیز باید گریخت و به خدا پناه برد.
    قرآن مجید همه را در خسران و زیان می داند مگر افرادی را که ایمان آورده، اعمال شایسته انجام داده و توصیه به حق و صبر می نمایند(2).
    امیر المؤمنین علیه السلام هم به مانند کسی که خود را در میان طوفانی از بلا و لشکری از دشمن دیده و به پناهگاهی پناهنده شده است می گوید: به سوی تو گریخته و به تو پناهنده شده ام، امام که از هر وابستگی رهیده و دنیای مذموم را سه طلاقه کرده است با
    جهانی اخلاص می گوید: «فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ».
    ما در خلوت به روی خلق ببستیم
    از همه باز آمدیم و با تو نشستیم






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    حضور در پیشگاه خداوند

    2 - وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ: در این قسمت اشاره به سه نکته لازم است:
    الف - امام علیه السلام در هنگام دعا خود را در محضر خدا حاضر می بیند، با او راز و نیاز می کند، تمامی حواسش به سوی اوست و سر تا پا توجه است، در برخی ادعیه می فرماید: «وَ اَقْبَلْتُ بِکُلّی عَلَیْکَ»(3)؛ یعنی با تمامی وجود به سوی تو رو آوردم. البته انسان
    ص:56
    ________________________________________
    1- ذاریات /50.
    2- سوره عصر.
    3- صحیفه سجادیه، دعای 28.
    همیشه در پیشگاه خداست و اولیای الهی همیشه خود را در محضر خدا می دانند، ولی حالت عبادت از ویژگی خاصی برخوردار است. یکی لبهایش مترنم به دعاست، اما دلش متوجه همه جا، ولی دیگری با تمام وجود و از اعماق دل خدا را می خواند







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    تضرّع در پیشگاه خداوند

    ب - دعا باید همراه با خضوع و خشوع و با تضرّع و تذلّل باشد. قرآن کریم می فرماید:
    «اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَهً اِنَّه لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»(1).
    (پروردگار خود را بخوانید با تضرّع و در پنهانی، او تجاوزگران را دوست ندارد).
    و نیز می فرماید:
    «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَ خیفَهً»(2).
    (خدای خود را در دلت با تضرّع و از روی ترس یاد کن).
    این جا کبر و نخوت نمی خرند و استعلاء و استکبار راه ندارد، سراپا تواضع لازم است و فروتنی. شیطان به واسطه کبر و غرورش رانده شد و اولیای الهی به واسطه خضوع و خشوع مقرّب درگاه گشتند.
    پیامبران الهی پیوسته اهل انابه و تضرّع بودند و دشمنان آنان اهل استکبار و تمرّد، پروردگار متعال حضرت ایوب را می ستاید که او «اَوّابْ» بود؛ یعنی بسیار رجوع کننده به
    خداوند و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «وَ اتَّبعْ سَبیلَ مَنْ اَنابَ اِلَیَّ»(3) (و راه کسی را پیروی کن که به سوی من بازگشت می کند).
    خداوند متعال گاهی انسانها را گرفتار می سازد برای آن که از حالت خودبینی و غرور بیرون آمده و به تضرّع و تذلّل بپردازند، همان طور که می فرماید:
    «فَاَخَذْناهُمْ بِالْبَأْسآءِ وَ الضَّرّآءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُون»(4).
    حتی افراد بسیار لجوج سرسختی به خرج داده و به کار خود ادامه می دهند که در نتیجه به عذاب سخت تری گرفتارشان می سازد، قرآن کریم در مورد این افراد می فرماید:
    ص:57
    ________________________________________
    1- اعراف /55.
    2- اعراف /205.
    3- لقمان /15.
    4- انعام /42.
    «وَ لَقَدْ اَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِم وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ»(1).
    (آنها را گرفتار عذاب ساختیم، ولی نه برای پروردگارشان تواضع ورزیدند و نه تضرّع نمودند).
    تواضع و تضرّع در هنگام گرفتاری و بلا دلیل ایمان به خدا و بازگشت به سوی اوست و حکایت از این می کند که انسان او را پناه و ملجأ خود می داند، دل انسان هنگامی که
    متوجه به خدا شد نرم شده و رقّتی به او دست می دهد لذا از غفلت بیدار شده و متنبّه و
    متذکر می گردد. از این رو همان بلا برای او نعمت شده و همان محبت باعث سعادت او می گردد، از کژ راهی برگشته و از بیراهه به راه می رود، به خلاف کسی که در طغیان خود
    فرو رفته و در تاریکی ضلالت کور و نابینا شده که از هیچ گونه بلایی توجه نیافته و از
    هیچ گونه هشداری هم متنبّه نمی شود. قهرا چاره چنین فردی تنها عذاب اکبر و جهنم سوزان است.(2)
    دعاهای پیامبر اکرم و ائمه اطهار همراه با خضوع و خشوع بوده و توأم با تضرّع و زاری. امام سجاد علیه السلام در موارد بسیاری ابراز تضرّع در پیشگاه الوهیت می نماید و در عین حال درخواست بیشتر برای تضرّع زیادتر می نماید.(3) نقش تضرّع و زاری در نجات انسان تا آن جاست که امام چهارم در دعای خویش می گوید:
    «وَ لاَیُنْجِینِی مِنکَ اِلاّ التَّضَرُّعُ اِلَیْکَ»(4).
    (مرا از (عذاب) تو نجات نمی بخشد مگر تضرّع در پیشگاه تو).
    در مورد اینکه استکانت چیست و تضرّع چه می باشد؟ همان طور که گفته شد - اهل لغت هر دو را به معنای تذلّل و خضوع وخشوع معنا کرده اند و اضافه بر آن در مورد تضرّع گفته اند: مبالغه در سؤال و اظهار فقر و نیاز به درگاه پروردگار.
    در برخی از روایات هم حالت انسان در هنگام استکانت و تضرّع بیان شده است
    ص:58
    ________________________________________
    1- مؤمنون /76.
    2- فی ظلال القرآن، ج6، ص41.
    3- ر.ک: دعاهای 10 - 13 - 20 - 31 - 47 - 48 از صحیفه سجادیه.
    4- صحیفه سجادیه، دعای 48.
    همان طوری که محمّد بن مسلم می گوید:
    «سَأَلْتُ اَبَا جَعْفَرٍ عَنْ قَولِ اللّه ِ عَزّوَجَلّ «فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهمْ وَ ما یَتَضَرَّعُونَ» فَقالَ: الإِسْتِکانَهُ هُوَ الْخُضُوعُ والتَّضَرُّعُ هُوَ رَفْعُ الْیَدَیْنِ وَالتَّضَرُّعُ بِهِما»(1).
    (از امام باقر علیه السلام سؤال کردم از (تفسیر) گفتار خدای عزّوجل «پس فروتن نشدند برای خدای متعال و تضرّع نکردند» فرمود: استکانت همان فروتنی است و تضرّع بلند کردن هر دو دست واظهار ذلت بدانها در پیشگاه خداوند است







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    خشوع رسول اکرم صلی الله علیه و آله در پیشگاه الوهیّت

    یکی از همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می گوید در شب نیمه شعبان هنگامی که شب از نصف گذشته بود رسول خدا را دیدم که بر روی زمین به سجده افتاده و آن چنان به زمین چسبیده بود که گویی جامه ای بر روی زمین افتاده است. به آن حضرت نزدیک شدم، دیدم در سجده اش می گوید:
    «سَجَدَ لَکَ سَوادِی وَ خَیالِی وَ آمَنَ بِکَ فُؤادِی هذِهِ یَدَایَ وَ ما جَنَیْتُهُ عَلی نَفْسِی یا عَظِیمُ تُرجی لِکُلِّ عَظِیمٍ اِغْفِرْ لِیَ الْعَظِیمَ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ العَظیمَ اِلاّ الرَّبُ العَظیمُ».
    (پروردگارا جثه و جسدم در پیشگاهت به سجده افتاده و دل و قلبم به تو ایمان آورده، این دستهای حاجت من است با کارهایی که علیه خود انجام داده ام، ای پروردگار عظیمی که برای هر موضوع بزرگی به او امید هست بر من ببخش کار عظیم را، زیرا خطای بزرگ را نمی بخشد مگر پروردگار بزرگ).
    رسول اکرم با این که هیچ گناهی نداشت باز در پیشگاه پروردگار بزرگ خود را دارای قصور معرفی می نمود و پوزش می طلبید.
    سپس می گوید: دیدم پیامبر سر برداشت و مجددا به سجده رفت و باز دعایی خواند بعد از آن دو طرف روی خود را بر خاک نهاده و می فرمود: «عَفَّرْتُ وَجْهِی فِی التُّرابِ وَحُقَّ لِی اَنْ اَسْجُدَ لَکَ»(2).
    ص:59
    ________________________________________
    1- اصول کافی، ج4، ص230.
    2- مفاتیح الجنان، ص309.
    (پروردگارا صورت خویش را در مقابل تو به خاک می مالم و سزاوار است برای من که در پیشگاهت سجده کنم).
    در مصباح المتهجّد می نویسد که پیامبر اکرم تا چهار مرتبه به سجده افتاد و همچنان با
    خدا راز و نیاز می کرد و به تضرّع و زاری می پرداخت.
    خشوع امیرالمؤمنین علیه السلام در محضر خداوند
    امیرالمؤمنین علی علیه السلام در پیشگاه با عظمت الهی می گفت: «اِلهی کَفی بِی عِزّا أنْ اَکُونَ لَکَ عَبْدا وَکَفی بِی فَخرا اَنْ تَکُونَ لِی رَبَّا أَنْتَ کَما اُحِبُّ فَاْجعَلْنِی کَما تُحِبُّ»(1).
    (پروردگارا همین عزت برای من بس است که بنده تو هستم و همین افتخار برای من کافی است که تو پروردگار من می باشی. آن طور که من می خواهم تو هستی، مرا هم آن گونه قرار ده که تو می خواهی).
    او که مرحب ها را به خاک افکنده بود و در مقابل عمروبن عبدودها خم به ابرو نمی آورد در پیشگاه الوهیت سر تا پا خشوع بود و تواضع و می گفت: مُسْتَکینا لک، آری.
    من که سر در نیاورم به دو کون
    گردنم زیر بار منت اوست






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    فروتنی و تواضع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و عترت

    طاهرین علیهم السلام او در پیشگاه مقدس ربوبی فوق العاده بوده است به طوری که در مورد رسول خدا نوشته اند:
    «کانَ صلی الله علیه و آله کَثِیرَ الضّراعَهِ وَ الاِبتهالِ اِلَی اللّه تعالی».(2)
    این عبودیت محض از ویژگیهای اولیای الهی است و از افتخارات دین مبین اسلام و مکتب والای تشیّع، و لازم است که همراه با فضائل اهل بیت علیهم السلام مراتب عبودیت و بندگی ایشان هم در پیشگاه مقدس الوهیت بیان شود که آن هم از برجسته ترین فضائل آنان می باشد.
    ص:60
    ________________________________________
    1- شیخ الطائفه محمّد بن الحسن الطوسی، مصباح المتهجّد، ص584.
    2- مولی محسن فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج4، ص119.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    امید به عنایات پروردگار


    ج - هنگامی که انسان به دعا می پردازد باید امید به خدا و عنایات او داشته باشد، نه بی تفاوت باشد ونه مأیوس، توجه به نقش دعا بلکه هر عمل صالحی داشته باشد و بداند که هیچ کاری بدون نتیجه و پاداش نیست. رجاء علامت ایمان است، ایمان به خدا ایمان به رحمت خدا و ایمان به پاداش او و از همه مهمتر ایمان به لقای وی. آیات قرآنی و روایات رسیده، دریچه های فراوانی از نوید را به روی انسان می گشایند، هر سوره ای از
    قرآن با نام خدای مهربان آغاز می شود، خدایی که رحمتش هم مداوم است و هم گسترده. به استثنای سوره برائت که با بیزاری از مشرکان پیمان شکن آغاز می گردد، شروع قرآن و سوره های آن با رحمت الهی بهترین آموزش است برای همگان که امید به رحمت او داشته باشند مگر آنهایی که برای او شریک می ورزند و چقدر نویدبخش است که می فرماید:
    «ما یَفْعَلُ اللّه ُ بِعَذابِکُمْ اِنْ شَکَرْتُمْ وَ امَنْتُمْ وَ کانَ اللّه ُ شَاکِرًا عَلیمًا»(1).
    (خداوند چه کاری به عذاب شما دارد اگر شکرگزاری کرده و ایمان آورید؟ و همانا خداوند قدردان و داناست).
    خداوند زود راضی می شود و خشنود می گردد و همان طور که امیرالمؤمنین علیه السلام می گوید «سَریعَ الرِّضا»(2) است، این بنده است که چموشی می کند و از رحمت الهی به ظلمت گناه می گریزد.
    البته همان طور که در آینده بیان خواهیم کرد، امید و رجاء، آدمی را به تلاش و کوشش در راه خدا وا می دارد نه بیکاری و سستی و کاهلی، همچنان که خوف از او هم انسان را به پرهیز از مخالفت و احتراز از معصیت وا می دارد نه یأس و حرمان از او و پیوسته خوف و رجاء دو انگیزه پرهیز از معصیت و تلاش در طاعت برای سالکان راه الهی می باشد.
    ص:61
    ________________________________________
    1- نساء /147.
    2- دعای کمیل.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi