صفحه 11 از 26 نخستنخست ... 78910111213141521 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 255

موضوع: پیدایش و گسترش تشیع

  1. Top | #101

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ب- اقوامی که در خلال قرن اول و دوم هجری به تشیع گرویدند

    روشن است که در خلال مدت مذکور تشیع بیشتر در محیط عربی رشد کرد و چنان که قبلا بیان شد، مرکز آن کوفه و اطراف آن بود و در این زمان بیشتر طرفداران این مکتب را ساکنان این منطقه که بیشتر آن ها عرب بودند، تشکیل می دادند چنانکه که گلولد زبهر می گوید: تشیع همانند اسلام از محیط عربی برخواست و در آن رشد کرد(137)
    گولدد زیهر با توجه به حدیث و تاریخ، نتیجه فوق را به دست آورده است، اما از نظر حدیث از ابوذر روایت شده است که گفت: پیامبر را دیدم بر شانه علی (ع) زد و فرمود: یا علی (ع)! کسی که ما را دوست دارد، منسوب به عرب است و کسی که ما را دشمن دارد، او بی ایمان است؛ پس شیعیان ما اهل شرافت و بزرگواری بوده و از حسب و نسبی عالی برخوردار می باشند...(138) همچنین امام صادق (ع) فرموده است: ما فرزندان هاشمیم و شیعیان ما عرب می باشند و غیر آن ها جاهل و بدوی می باشند همچنین فرمود: ما از قریشیم و شیعیان ما عربند و سایر مردم وحشی رومی هستند(139)





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #102

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چه امامان شیعه احادیث فوق را گفته باشند یا نه، این احادیث بیانگر این است که در خلال قرن های نخستین اسلام نیاکان و پیشینیان شیعه امامیه از عجم نبودند، زیرا بیشتر عجم ها در خلال این مدت- چنان که به زودی بیان می شود- یا به فرقه هایی مانند کیسانیه(140) و هاشمیه(141) که از غلات شیعه بودند و در اوایل حکومت بنی عباس(142) به طور فعال از آن ها حمایت می کرند، پیوسته و یا از فرقه های اهل سنت پیروی می کردند و روشن است از نظر نیاکان شیعه امامیه و پیشینیان آن ها هر دو گروه (غلات و اهل سنت) به سبب این که به امامان دوازده گانه بر حق که شیعه آن ها را معصوم می داند، اعتقاد نداشتند، بر اشتباه اند.
    اما از نظر تاریخ، مهم ترین دلایلی که ثابت می کند، ظهور تشیع در میان عرب ها و در محیطی بوده است که در آن ویژگی های عربی داشته (کوفه)، عبارتند از:
    1-بیشتر یاران علی (ع) که او را در جنگ با دشنمانش یاری می کردند، از عرب های حجاز و عراق بودند و ما در میان آن ها به فرمانده بزرگی یا شخصیت با اهمیتی که اصالتا ایرانی باشد، برخورد نکردیم.
    2-تمام افرادی که امام حسین (ع) را در سال (60ه) به کوفه دعوت کردند، چنان که از اسامی آن ها که در کتاب منسوب به ابی مخنف(143) وارد شده، به دست می آید، از سر دسته های قبایل عربی ساکن در کوفه و اطراف آن بودند.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #103

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3-تقریبا تمام یاران سلیمان بن صرد خزاعی در جنبش و قیام توابین (که برای خونخواهی امام حسین (ع) به پا خواسته و از کردار خود اظهار پشیمانی کردند) از مردم عراق بودند، فلهاوزن می گوید: چهار هزار تن از توابین در نخیله جمع شدند و در میان آن ها از عرب های تمام قبایل و نیز بسیاری از قاریان شرکت داشتند و کسی از موالی (آزاد شدگان) در میان آن ها دیده نمی شد(144)
    از بیان مطالب گذشته به این نتیجه می رسیم که تشیع در اصل همانند اسلام در محیطی عربی پرورش یافت و یاران و پیروان اولیه آن از عرب ها بودند و بنابراین اصل آن از ایران سرچشمه نگرفته و علاوه و بردلایلی که سابقا نقل کردیم، نظریه فلهاوزن نیز عقیده ما را تائید می کند. وی پس از اینکه نظریه دوزی و آ. ملررا که از نخستین کسانی بودند که معتقد بودند، شیع یک مذهب اصالتا ایرانی است، رد کرده، می گوید: در این که اندیشهه های شیعه در بین ایرانیان پذیرفته شده و مورد استقبال قرار گرفته تردید نیست، ولی این که مکتب جوشیده و بر آمده از ایرانیان باشد، هیچ دلیلی بر آن نیست، و شیعه بودن ایرانیان، دلیل ایرانی الاصل بودن آن مذهب نمی شود و بلکه گفته های تاریخی عکس آن را ثابت می کند، زیرا از تاریخ به روشنی به دست می آید که تشیع در مرحله نخست به طور روشن و آشکار در مناطق عربی شکل گرفت و پس از آن مورد پذیرش موالی (آزاد شدگان) قرار گرفت...(145)
    از آنچه گفته شد، روشن می شود، علی رغم این که جنبش مختار در کوفه، ابتدای پیوستن برخی از موالی به صفوف غلات شیعه بوده است، مختار موالی (آزاد شدگان) را به خاطر هدف های سیاسی جذب کرد و آن ها را در سپاه خود جای داده و در پرداخت غنیمت، آنان را با عرب ها یکسان شمرد. این کار خشم عرب ها را برانگیخت و (برخی از سران کوفه از روی غضب) گفتند: تو به آزاد شدگان ما روی آوردی و حال آنکه آن ها غنایمی بودند که خدا با تمام این شهرها به ما داده. ما آن ها را به امید پاداش آزاد کردیم... و تو به این مقدار برای آن ها راضی نشدی و آن ها را در غنیمت ها با ما یکسان شریک کردی...(146)

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #104

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    طبری نقل کرده که یکی از بزرگان کوفه در ضمن گفتگو از مقاومت مختار به دوستش گفت: به خدا قسم! دلیران شما با آن مرد (مختار) می باشند... همچنین بندگان و آزادشدگان با اویند... و بندگان و آزاد شدگان شما از دشمنانتان نسبت به شما کینه توزترند. او با شجاعت عرب و دشمنی عجم با شما می جنکد(147)
    سیاسی که امویان در پیش گرفتند و بر آن اساس حاکمیت عرب (ملی گرایی) را بر حاکمیت اسلام ترجیح داده و میان عرب های و سایر مردمی که تحت امپراطوری اسلامی زندگی می کردند، تبعیض قرار دادند، موجب شد موالی به شیعه و خوارج که از گروه های مخالف دولت بنی امیه بودند، بپیوندند و در کنار آن گروه های مخالف، سعی می کردند، در میان موالی متحدانی از علیه بنی امیه پیدا کنند. بنابراین چنان که قبلا گفتیم، مختار و همچنین عبدالرحمان بن اشعت در قیام خود بر ضد بنی امیه از موالی یاری خواستند، هم چنان که شیعه و خوارج نیز از آن ها کمک خواستند، ولی در این جهت شیعه از موفقیت بیشتری بر خوردار بود و در درگیری و مخالفت با بنی امیه تعداد زیادی از موالی به شیعیان پیوستند(148)
    بیشتر موالی که در مراحل اولیه به تشیع گرویدند- چنان که در فصل سوم این کتاب می آید- از غلات بودند.
    و اما در باره فرقه های شیعه میانه رو که بعدها عقیده امامیه اثنی عشریه را پذیرفته، چنین پیداست که آنان در طی سه قرن اول هجری در ایران وجود نداشتند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #105

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شیعیان میانه رو در زمان مورد بحث (قرن اول و دوم هجری) چنانکه قبلا بیان کردیم، در شهر قم متمرکز شدند و نیز چنان که سابقا گفتیم، امام صادق (ع) در زمان بنی عباس وجود شیعه خود را ایران (خراسان) رد کرد و گوراه بر این آن است که شخصیت های مهم و با نفوذ از نژاد ایرانی یا آن هایی که مانند برامکه و طاهریان و سامانیان در ایران از حکومت هایی بهره مند شدند، دارای مذهب تشیع نبودند.
    علاوه بر آن شواهدی در تاریخ وجود دارد که از آن به دست می آید که در نیمه اول قرن سوم، شیعیان در خراسان مورد شکنجه و آزار قراب می گرفتند. کشی روایت کرده است: محمد بن طاهر (ت 226) بر ابن یحیی گرگان که از شیعیان بود، غضب کرد و دستور داد که زبان و دست و پای او را قطع کنند و هزار ضربه تازیانه بر او زنند و اورا بر دار کشند...
    این جنایات با تلاش محمد بن رازی صورت گرفت... به سبب این که محمد بن یحیی... حدیثی از عمربن خطاب (و در فضیلت او) روایت کرد و ابو یحیی گفت: او (شخص مورد بحث) عمر بن خطاب نیست، بلکه عمر بن شاکر است...(149)
    چنین بر می آید که بیشتر ایرانی ها بر انکار تشیع به ویژه تشیع معتدل (امامیه) تا پس از آن دورانی که در آغاز بحث مشخص کردیم (قرن اول و دوم)، همچنان پا فشاری می کردند.
    مقدسی هنگامی که از اجتماع مسلمانان سخن به میان می آورد، چنین می گوید: اجتماع مسلمانان تنها را چهار مذهب تشکیل می شود: در مشرق حنفی ها، در مغرب مالکی ها، در شورش و مناطق نیشابور شافعی ها و در شام اهل حدیث... می باشند و سایر مناطق از مذاهب پیروی می کنند...
    وی همچنین می گوید: اکثریت مردم در بغداد شیعه و حنبلی می باشند... و در کوفه به جز مردم محله کناسه که سنی مذهبند، بقیه شیعه اند... و اکثریت اهل بصره قدریه و شیعه اند... و در موصل نیز حنبلی ها و جماعتی از شیعیان وجود دارند...(150)
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #106

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از گفته سابق روشن می شد که مرکز اصلی شیعه در قرن چهارم هجری عراق و به ویژه کوفه بوده است و مردم ایران برخی از حنفیه و برخی از شافعیه پیروی کرد.
    شاید انتشار مذهب های اهل سنیت در ایران در زمان مورد بحث، بیانگر این نکته باشد که چگونه می شود در آن زمان بیشتر رهبران اهل سنت، ایرانیان و یا کسانی که در ایران زندگی می کردند، باشند که از جمله آن ها ابو حنیفه و شیخ معروف کرخی و بخاری و غزالی و نیز نظام الملک است که مقاومت و ایستادگی او در مقابل تشیع در زمان ایجاد مدراس معروف نظامیه معروف است.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #107

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نکته دیگر، کیفیت انتشار تشیع در ایران است و این که چگونه می شود ایران، امروزه از مهم ترین کشورهای شیعه نشین در آمده است، تفصیل آن از اندازه و محدوده بحث ما خارج است و ما در این جابه بیان نظریه احمد کسروی و دو نالدسن که هر دو از نویسندگان معاصر می باشند اکتفا می کنیم. کسروی می گوید: مذهب رافضی (شیعه) در ایران انتشار یافت، ولی به جز در بعضی شهرها مانند قم و سبزوار و غیر آن دو استقرار نیافت و بیشتر ایرانی ها به خصوص در زمان سلجوقیان که از طرفداران متعصب اهل سنت بودند، از مذهب اهل سنت پیروی می کردند(151)
    دونالدسن می گوید: هنگامی که در آغاز قرن شانزدهم (میلادی) صفویه حکومت را به دست گرفتند، مکتب تشیع را مذهب رسمی کشور قرار دادند(152)
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #108

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل دوم پیدایش فرقه امامیه اثنی عشریه و پا بر جا شدن اندیشه غیبت مهدی (ع) در آن

    در فصل اول کیفیت پیدایش فرقه های شیعه و تکامل آن ها، تا پایان ربع اول قرن دوم هجری بررسی شد و بیان نمودیم که در مدت مذکور فرقه ای به نام فرقه امامیه در بین آنها وجود نداشت. پس از آن که امام باقر (ع) رحلت کرد و امامت به حضرت صادق (ع) منتقل شد، نیاکان شیعه امامیه به امامت آن حضرت اعتراف کردند و از آن زمان، قائلین به امامت آن حضرت به عنوان یک فرقه متمایز و مشخص دینی نمودار شدند. کشی روایت کرده است. شیعیان امام صادق (ع) در کوفه به نام جعفریه نامیده شدند(153) و با وجود آن، شیعیان و دوستداران امام صادق (ع) همچنان به نام شیعیان علی (ع) نیز خوانده می شدند. سعید بن یسار گفته است: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: سپاس خداوند را که فرقه ای به نام مرجئه و فرقه ای به نام حروزیه و فرقه ای به نام قدریه نامیدههه شدند، اما شما به نام ترابیه و شیبعه علی (ع) نامیده شدید...(154)
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #109

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    از احادیث و روایان گذشته به این نتیجه می رسیم که شیعیان و دوستداران امام صادق گذشته به نام ترابیه یا شیعه علی یا جعفریه نامیده می شدند، ولی هنوز به نام امامیه نامیده نشده بودند.
    چنین بر می آید که در زمان امام صادق (ع) بر شیعیان و دوستداران آن حضرت رافضه اطلاق شد، چنان که اخبار مختلفی در معنای این واژه و نیز در مورد کسی که شیعه را به این اسم نامیده وارد شده است. در یکی از این خبرها آمده است که مغیره بن سعید که در سال 119ه / 737 کشته شد، واژه رافضهرا برای قائلین به امامت جعفربن محمد صادق (ع) به کار برد. سعد اشعری می گوید: پس از رحلت امام باقر (ع) پیروان آن حضرت به دو دسته تقسیم شدند. دسته ای محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب را امام خود دانستند... و مغیره بن سعید بر این اعتقاد بود و پس از رحلت امام باقر (ع) عقیده فوق را ابراز کرد، این عقیده وی موجب شد که شیعیان و پیروان امام صادق (ع) از او بیزاری جویند و او را رها نموده و لعن کنند. پس مغیره گمان کرد آن ها را فضه (ترک کننده) یاانزوا گزیننده اند و آنان را به این اسم نامید...(155)
    ابوالحسن اشعری در بیان علت نامیده شدن شیعیان به رافضی نظر دیگری دارد؛ وی می گوید: شیعیان (از طرف اهل سنت) رافضه نامیده شدند، به این سبب که آن ها رهبری و جانشینی ابوبکر و عمر را انکار نموده و قبول نداشتند(156)

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #110

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شهرستانی در این مورد نظر دیگری دارد و می گوید: زیدبن علی می گفت: با وجود فرد افضل امامت مفضول (آن که دیگری از او برتر است) جایز است... هنگامی که شیعیان کوفه این گفته او را شنیدند که او از شیخین (ابوبکر و عمر) بیزاری نمی جوید، او را رها کردند... به این سبب رافضه نامیده شدند(157)
    شیخ مفید (ره) نیز در این مورد اظهار نظر کرده و علت نامیده شدن شیعه را به اسم رافضه براساس حدیثی می داند که به امام صادق (ع) نسبت داده شده است. در این حدیث هنگامی که ابوبصیرر یحیی بن قاسم اسدی به امام (ع) شکایت کرد و گفت: به ما لقبی نسبت داده شده که کمرما را شکسته و دل ها ما را میرانده و حاکمان (اهل سنت) بر طبق حدیثی که فقیهان آن ها را نقل می کنند، خون ما را مباح می دانند. امام (ع) فرمود منظورت (از آنچه به ما نسبت داده شده و ما را به آن می نامند) رافضه است؟ گفتیم: آری. فرمود: نه، به خدا قسم! آن ها شما را به این اسم ننامیده اند، بلکه خدا شما را به این اسم نامیده (این که آن هاما را به این نام بخوانند برای ما عیب نیست و بلکه افتخار است)، سپس امام علت آن را چنین توضیح داد که بنی اسرائیل فرعون را رهاا کردند و به موسی پیوستند در این جا بود که خداوند به موسی وحی کرد که این نام (رافضه) را برای آن ها در تورات ثبت کن که من آن را به آن ها هدیه کردم. پس خداوند این نام را ذخیره نگاه داشت تا این که شما (شیعیان) را به آن نامیده، به این سبب که شما فرعون و هامان و سپاه آن ها را رها کردید و از محمد (ص) و خاندان او پیروی نمودید...(158)
    از مجموع آنچه در باره رافضه گفته شد، نتایج زیر به دست می آید:

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 11 از 26 نخستنخست ... 78910111213141521 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi