ما در این جا ابتدا به تعریف عصمت پرداخته و سپس به بیان برخی از دلایلی می پردازیم که حلی برای اثبات عصمت بیان کرده است. وی در تعریف عصمت گفته است: عصمت چیزی است که با بودن آن مکلف، در عین حال که قدرت بر انجام معصیت دارد، از ارتکاب آن خودداری می کند و با نبودن آن از معصیت دوری نمی کند(432) برخی از دلایلی را که برای اثبات عصمت بیان کرده است، عبارتند از:
1-چون انتصاب امام از طرف خداست، صدور معصیت و گناه از او محال است، زیرا اگر از امام گناه صادر شود، در همه احکامی که خداوند به آن دستور داده، احتمال خطا می رود و این خود موجب مفسده بزرگی می شود(433)
2-وجود صفت نقص در یک فرد موجب می شود که وی برای رفع آن نقص و رسیدن به کمال به فرد دیگری که فاقد آن است، نیاز داشته باشد؛ زیرا از فردی که خود آلوده به گناه است، نمی توان برای دوری از گناه استمداد کرد. بنابراین باید آن فرد معصوم باشد (تا بتوان برای دوری از معصیت از او کمک گرفت).
3-خداوند مردم را به طاعت از خود و پیامبرش و اولی الامر فرمان داده است و هر کسی را که خدا امر به اطاعت و پیروی از او کرده، معصوم است. زیرا محال است به طور مطلق اطاعت غیر معصوم واجب شده باشد، به دلیل این که عقل چنین چیزی را قبیح می شمارد(434)
4-خداوند در قرآن شریف فرموده است:اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاالضالین(435) خدایا ما را به راه راست هدایت فرما، راه کسانی که آن ها را مشمول نعمت خود قرار دادی، نه آنان که مورد غضب قرار گرفتند و نه گمراهان. کسی که معصوم نباشد گمراه است و اطاعت کردن از گمراه به طور حتم خواسته نشده است.(436)