صفحه 26 از 26 نخستنخست ... 162223242526
نمایش نتایج: از شماره 251 تا 255 , از مجموع 255

موضوع: پیدایش و گسترش تشیع

  1. Top | #251

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ...................) Anotates (.................
    1) تاریخ طبری، ج 5، ص 34
    2) ایضا، ج 3، ص 300
    3) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 6، ص 42
    4) تاریخ کامل ابن اثیر و غیره
    5) مسند احمد، ج 1، ص 385 و صحیح مسلم، ج 2 در آخر باب وصایا و صحیح بخاری، جزء اول کتاب علم.
    6) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 126 - 127
    7) طبقات ابن سعد، ج 3، ص 148.
    8) تاریخ طبری،ج 4،ص 52
    9) مراجعه شود به بحث های روز سقیفه در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج 6:ص 6- 9.
    10) سنن دارمی، ج 1، ص 50
    11) ایضا، ج 1، ص 56
    12) مستدرک حاکم، ج 2، ص 514
    13) عبس 80، 27 - 31
    14) عمده القاری، ج 4، ص 129
    15) آیه الله صدر در نسخه دیگری از این مقدمه که پس از چاپ این کتاب، چاپ شده است و ایشان مطالب جدیدی را بدان افزده اند در مورد اشکالی که ممکن است در ذهن برخی از خوانندگان راجع به اجتهاد، ایجاد شود: چنین فرموده اند: ممکن است بگویی، چنانچه شیعی پیرو تعبد بود و جریان دیگر پیرو اجتهاد بود، این بدان معناست که شیعیان اجتهاد را رد می کنند و آن را برای خویش روا نمی دانند با این که ما می بینیم علمای شیعه همواره جهت به دست آوردن احکام و قوانین به کار اجتهاد می پردازد. پاسخ می دهیم: اجتهادی که علمای شیعه به آن می پردازد و آن را جایز و بلکه واجب کفایی می دانند، اجتهاد در استنباط احکام از نص شرعی است، نه اجتهادی که مجتهد بر طبق عقیده خود یا به واسطه مصلحتی که تصور می کند، آن را در رد نص شرعی به کارگیرد، چنین اجتهادی جایز نیست و چنین اجتهادی از نظر شیعه مردود است. هنگامی که از وجود دو جهت و دو جریان در صدر اسلام سخن گفتیم و بیان داشتیم که یکی از این دو جریان معتقد به نص بود و دیگری موضع اجتهادی داشت، و مقصود ما از چنین اجتهادی، اجتهاد در رد نص و حدیث پیامبر با قبولش می باشد، بنابراین جریانی که معتقد به نص و پایبند به آن بود، اجتهاد در محدوده نص و تلاش در استنباط و به دست آوردن حکم شرعی از آن از آن را رد نمی کند و چنین اجتهادی را روا می داند.-م
    16) وسائل کتاب جهاد.
    17) سوائر ابن ادریس
    18) در برخی از متون واژه شیعه به معنی یاران و پیروان آمده است بدون اختصاص داشتن به علی (ع) و خاندان آن حضرت،برای نمونه طبری روایت کرده است که حسان بن مالک در گفتگویی که با یکی از شاگردانش داشته است، چنین گفته: و انا اشهد لئن کان دین یزید بن معاویه و هو حی حقا یومئذانه الیوم و شیعتها علی حق و ان کان ابن زبیر یومئذ و شیعته علی باطل انه الیوم علی باطل و شیعته.... یعنی من گواهی می دهم که اگر دین یزید بن معاویه در زمان که زنده بود حق بوده است، امروز هم او و پیروانش بر حق می باشند و اگر ابن زبیر و پیرانش در آن روز بر باطل بودند، اکنون هم او و پیرایش بر باطل می باشند.... و نیز مسعودی نقل کرده است (التنبیه، 330) دو پسر مروان، آخرین خلیفه بنی امیه، فرار کردند فی تبعها من اهلها... و موالیهما... و من انحاز الیهم من اهل خراسان من شیعه بنی امیه یعنی: (فرار کردند) با کسانی که از خاندان و دوستانشان از آنان پیروی کردند... و نیز اهل خراسان که از پیروان بنی امیه بودند و به آنان گرویدند. شیخ طوسی گفته است (تلخیص الشافی 3 - 99): ( و عثمان نفسه مع شیعته و اقاربه...) یعنی عثمان خودش با پیروان و یاران و خویشاوندانش از متن های گذشته به دست می آید و که واژه شیعه در تمام آن ها به معنای یاران و پیروان از متن های گذشته به دست می آید که واژه شیعه، در تمام آن ها به معنای یاران و پیروان آمده است که معنای لغوی آن نیز همین است.
    19) قاموس المحیط، ماده شاع

    20) ابو مخنف، لوط ابن یحی، مقتل الامام ابی عبدالله الحسین (ع)، نجف 1960، ص 1
    21) نصربن مزاحم، واقعه صفین، قاهره 1365ه. ق، ص 7
    22) مسعودی، علی بن الحسین، الوصیه، نجف ص 121
    23) مقالات السلامیین و اختلاف المصلین، ج 1، قاهره 1950، ص 65
    24) تلخیص الشافی، ج 2، نجف 1963، ص 56 - 7
    25) نص جلی آن است که شنوندگان آن ضرورتا و بالعیان مراد پیامبر اکرم را زا آن دریافتند، هر چند اکنون اثبات آن برای ما فقط از طریق استدلال میسر است. مانند: سلموا علی علی بامره المومنین و هذا خلیفتی فیکم من بعدی فاسمعواله و اطیعوا. نص خفی آن است که دانسته نشود که شنونده ضرور تا و بالعیان مراد پیامبر (ص) را از آن دریافته است و جایز است که مراد آن حضرت را از طریق استدلال دریافته باشند، مانند انت منی بمنزله هارون من موسی -م
    26) ایضا، ج 2، ص 46
    27) مقالات، ج 1، ص 133
    28) ایضا، ج 1، ص 135
    29) شهرستانی، همان ج 1، ص 42
    30) اشعری، سعد بن عبدالله، کتاب المقالات و الفرق، طهران 1963، ص 37
    31) الفصل فی الملل و الاهوا، و النحل، ج 2، چاپ بغداد، ص 113
    32) ال عمران 3 - 67، و یونس 10 - 90
    33) الشینی، کامل مصطفی، الصله بین التصوف و التصوف و التشیع، ج 1، بغداد، 1963، ص 10 - 11
    34) البرقی. احمد بن علی عبدالله، الرجال، طهران، 1342 ش، ص 10- 11.
    35) فرق الشیعه، استانبول 1931، ص 15
    36) علل الشرایع، النجف 1963، ص 156
    37) الدیلمی، محمد، ارشاد القلوب، ج 1، بیروت 1381، ص 193
    38) کاشف الغطا، محمد حسین، اصل الشیعه و اصول ها، بیروت، ص 87- 90
    39) تاریخ الرسل و الملوک، ج 2، قاهره 1938 ص 444
    40) التاریخ، ج 2،نجف 1358، ص 103
    41) الفهرست، قاهره لا.ت، ص 263
    42) الخوارج و الشیعه، ترجمه عبدالرحمن بدوی، قاهره، 1958، ص 146
    43)
    44) تاریخ الرسل و الملوک، 4، 46
    45) آیه الله، صدر در مقدمه خود بر این نظریه (تقسیم به تشیع سیاسی و روحی و جدا کردن آن دو) از یکدیگر اشکال کردند-م.
    46) التاریخ 2- 63، و ابن اثیر، الکامل ج 2، قاهره 1290، ص 22
    47) القمی، علل الشرایع، النحف 1963، ص 159
    48) المبرد، الکامل، ج 2، القاهره 1308، ص 130
    49) التاریخ، ص 2- 93
    50) کتاب علامه امینی که به نام الغدیر فی الکتاب و السند و الادب می باشد.
    51) تلخیص الشافی، ج 2، ص 56 - 70
    52) کتاب نام برده در نجف چاپ شده است بدون این که تاریخ چاپ آن نقل شود.
    53) اثبات الوصیه، نجف، ص 3 -4
    54) اثبات الوصیه، نجف ص 3 - 4
    55) نوبختی، فرق الشیعه، ص 16
    56) المسعودی، الوصیه، ص 117- 8
    57) ایضا، ج 2، ص 235
    58) محمد باقر حسینی تطور النقود العربیه الاسلامیه، بغداد 1969 ص 51
    59) ایضا کتاب سابق، ص 16 - 17
    60) wtt , op . cit , p .401
    61) مسعودی، مروج الذهب، 2- 377
    62) المفید الارشاد، طهران،1377، ص 117، 118، 119
    63) الاختصاص، طهران، 1376، ص 10
    64) اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج 1، بیروت، 1961، ص 37
    65) کشمی، محمد بن عمر، رجال، نجف، لا،ت ، ص 12
    66) حدود هفت روایت به این مضمون وارد شده است که به نظر می رسد اولا منظور از ارتداد برگشت از اسلام نیست و ثانیا بعضی از احادیث هم از نظر سند ضیعف است و ثالثا بعضی با بعض دیگر از نظر بیان تعداد متعارض است جهت توضیح بیشتر مراجعه شود به کتاب عقائد الشیعه الامیه تالیف استاد جعفر سبحانی، ص 522 بع بعد-م.
    67) کتاب المقالات و الفرق، ص 5
    68) کتاب المقالات و الفرق، ص 5
    69) اینکه نوبختی فرقه را به حالت آورده خود دلیل آن است که به معنای انصار و یاران علی (ع) می باشد و اگر بنا داشت آن را به معنای فرقه دینی معینی به کار برد، لازم بود، آن را اضافه نکند.-م
    70) نوبختی، همان کتاب، ص 15
    71) احسن التقاسیم، لیدن، 1906، ص 38
    72) مسعودی، الوصیه، ص 121
    73) بنابراین نمی شود از گفته قبلی او در باره اقامت علی (ع) با شیعیان در منزل، استدلال کرد که منظور او از شیعه فرقه دینی مشخصی می باشدزیرا در گفتار دیگرش به جای واژه شیعه جماعت مسلمن به کار می برد.-م
    74) الخوارج و الشیعه، ص 148
    75) الخوارج و الشیعه، ص 148
    76) مفید، اختصاص، ص 128
    77) دوری، عبدالعزیز، مقمه فی تاریخ صدر الاسلام، بغداد 1949، ص 72
    78) غیبت، نجف، 1385، ص 203
    79) الاختصاص، 2 - 13
    80) بقره، آیه 13
    81) قصص، 28- 5
    82) الکامل، ج 2،قاهره 1380، ص 257
    83) browen , E. G. A. literary history of persia i. cambridge, 1591. P. 622-7
    84) الخوارج و الشیعه، ص 189
    85) شیبی، کامل، الصله بین التصوف و التشیع، بغداد، 1963، ص 17
    86) در پاره ای از نصوص که در تاریخ طبری آمده است و واژه شیعه در معنای اصطلاحی خود به طور مستقل و بدون اضافه شدن به نام علی (ع) به کار رفته که برخی از آن ها مربوط به زمان زندگی آن حضرت و برخی مربوط به زمان پس از شهادت آن حضرت می باشد و دلالت بر وجود تشیع در آن وقت دارد. ولی ما عقیده داریم که مقصود از تشیعی که در این نص های به آن اشاره شده تشیع سیاسی- یاری کردن و تائید سیاسی علی و ائمه- علیهم السلام - می باشد و چه بسا طبری که این اصطلاحات را به کار برده از این جهت بوده که تشیع سیاسی در زمان او رسمیت خود را از دست داده بود و با تشیع عقیدتی که معتقدند امامت علی (ع) با نص پیامبر و امر خدا بوده است. شده بود. اکنون برخی از نصوص مورد بحث را که طبری نقل کرده بیان می کنیم: طبری می نویسد. (4- 46) هنگامی که علی (ع) به کوفه برگشت، خوارج از آن حضرت جدا شدند و شیعیان نزد او مانند و گفتند ما بیعت دومی برگردن می گیریم: ما دوستان کسی هستیم که دوست او باشد و دشمنان کسی هستیم که دشمن او باشی... 2- هنگامی که در سال 43ه مغیره (یکی از یاران معاویه) خواست گروهی را برای جنگ با خوارج بفرستد، یکی از یارانش از او خواست که در این کار برخی از شیعیان را به جهت این که از زمان علی (ع) با خوارج دشمن بودند، برگزیند، مغیره چنین کرد و سپاهی را که به سه هزار نفر می رسید و از برگزیدگان و دلاوران شیعه بودند به جنگ خوارج فرستاد.(طبری 40- 144) 3- زمانی که در سال 43ه عبدالله بن عامر (یکی دیگر از دار و دسته معاویه) از شریک ین اعور خواست که جهت جنگ با خوارج همراه سه هزار نفر حرکت کند، شریک در گرد آوری افراد، بیشتر به سواران ربیعه که عقیده شیعه داشتند، پرداخت، طبری (4- 148).
    87) مقاتل الطالبین، بیروت، 1961، ص 30
    88) الخوارج و الشیعه، ص 147- 8
    89) الطبری، 4- 426
    90) همان مدرک، 40 - 427
    91) انساب الاشراف، ج 5، القدس،1936 - ص 205
    92) الخوارج و الشیعه، ص 189
    93) به یاد آور در کتاب خود اسماعیل را که او بسیار صادق الوعد (در عهد استوار) و پیغمبری بزرگوار بود-م.
    94) علل الشرایع، ص 77- 8
    95) همان مدرک، ص 68- 8
    96) کتاب مذکور در نجف سال 1356ه ق، چاپ شده است.

    97) مطالبی را که ابن قولویه (ره) راجع به فضیلت زیارت امام حسین نوشته و در اینجا اشاره شده، همه مستند و با توجه به احادیثی است که از ائمه (ع) در این مورد وارد شده است.-م
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #252

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    98) مقالات، اشعری، ج 1، ص 89 و بعد از آن در مورد کیسانیه و فرقه های آن.
    99) التاریخ، ج 4، ص 434
    100) الخوارج و الشیعه، ص 187 و صفحات بعد از آن.
    101) در این آیه خداوند متعال می فرماید و اولو الارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله...و خویشاوندان برخی از ایشان سزاوارترند به برخی، در کتاب خدا...، انفال آیه 75 -م.
    102) در این داستان زکریا گفت: و انی خفت الموالی من وارئی و کانت امراتی عاقرافهب لی من لدنک و لیا یرثنی و یرث من ال یعقوب...: و همانا ترسیدم خویشاوندانم را پس از من، و زنم نازا است؛ پس ببخش مرا از نزد خود فرزندی که ارث برد از خاندان بعقوب... مریم:4-م.
    103) مفید الارشاد، طهران، 1377، ص 238- 137
    104) اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص 129 و بعد از آن و نیز نوبختی، فرق الشیعه، ص 50- 1
    105) همان مدرک، ص 57 - 8 (بخش اسماعیلیه).
    106) فرق الشیعه، ص 47 به بعد
    107) همان مدرک، ص 48 به بعد.
    108) شهرستانی، الملل و النحل، قاهره، 1948، ص 302
    109) فلهاوزن، الدوله العربیه و سقوطها، ترجمه عبدالهادی ابوریده، قاهره، لا،ت، ص 126
    110) به نظر می رسد آنچه بیشترین تاثیر را در علاقه مندی مردم کوفه به حضرت علی (ع) و خاندانش داشت، و رفتار و فضایل آن حضرت و عدالتی بود که مردم کوفه در زمان خود به طور محسوس از آن بزرگوار دیده بودند.-م
    111) کلینی محمد بن یعقوب . الکافی، ج 4، طهران، 1381ه، ص 563
    112) الطوسی، محمد بن الحسن، الامالی، چاپ سنگی، 1313 ، ص 152
    113) الطوسی ، الامالی، ص 89
    114) کامل الزیارت، ص 168، مولف در همین صفحه نیز حدیث مشابهی نقل کرده که در آن آمده است: ان الله عرض ولایتنا...
    115) همان مدرک، ص 168 - 9
    116) ایضا، ص 263
    117) تاریخ طبری، ج 4، ص 456
    118) تاریخ طبری، ج 5، ص 163
    119) مقاتل الطالبین، ص 23
    120) فلهاوزن، الدوله العربیه و سقوطها، ص 161
    121) فتوح البلدان، قاهره، 1932، ص 279
    122) الخوارج و الشیعه، ص 160
    123) خطط الکوفه، ترجمه تقی مصعبی، صیدا، 1939، ص 16
    124) op,cit.p,401
    125) مقاتل الطالبین، ص 96
    126) تاریخ یعقوبی، ج 3،نجف 1358ه، ص 65
    127) صحیفه سجادیه، نجف، 1352، ص 8
    128) اصفهانی، مقاتل الطالبین، ج 2، ص 192 و پس از آن.
    129) مقصود مولف از نیاکان امامیه شیعیانی است که به امامان دوازدگانه معتقد بودند، ولی چون در زمانی زندگی می کردند که همه آن ها را درک نکرده بودند، از آنان به اسلاف و نیاکان امامیه تعبیر شده است.-م.
    130) کتاب نام برده در سال 1353 در تهران به فارسی به چاپ رسیده است.
    131) در زمان حموی شیعه اسلاف امامیه و شیعه امامیه یکی بوده است.
    132) معجم المبلدان، ج 7،1960)، ص 159 و نیز در دوره جدید حرف قاف
    133) مسعودی: مروج الذهب، ج 3، قاهره، ص 184 و نیز چاپ قم، 255
    مطالبی را که مولف بیان کرده تا ثابت نماید که امام صادق (ع) وجود هرگونه شیعه امامیه را در خراسان رد کرده است، ادعای ایشان را ثابت نمی کند، زیرا در این مطلب امام وجود شیعه جعفری را در خراسان رد نکرده، بلکه روی سخن او با عبدالله بن حسن است. چنان که از ادامه مطلب فهمیده می شود، قصد داشت برای فرزندش محمد به عنوان مهدی امت بیعت بگیرد و امام ادعای مهدی بودن فرزندش را رد کرد، ( چنان کمه مسعودی در دنباله مطلب فوق می نویسد: (عبدالله پس از شنیدن نظر امام) با آن حضرت به بحث پرداخت و گفت: شیعیان فرزندم محمد را به دیده مهدی امت می نگرند و با او می خواهند بیع کنند. امام فرمود: به خدا قسم! او مهدی این امت نیست و نیست و چنانچه قیام کند، کشته می شود و وجود هر گونه شیعه برای عبدالله را رد کرد، نه اینکه امام علی (ع) شیعه جعفری را رد کرده باشد.-م.
    134) الملل و النحل، ص 300- 1
    135) برداشت مولف از این حدیث در رابطه با اثبات این که امامیه قیام با شمشیر را در مقابل ستمکاران تا زمان ظهور امام زمان (ع) جایز نمی دانند، نادرست به نظر می رسد، زیرا یکی از امتیازات مکتب تشیع امامیه مبارزه و قیام پیروان این مکتب در مقابل ستمگران زمان است چنان که در طول تاریخ عمل پیروان این مکتب موید این گفتار است و برای اثبات آن کافی است که به تاریخ نهضت های گذشته شیعیان امامیه به خصوص در ایران که بیشتر آن ها به وسیله علما و روحانیون این مکتب رهبری شد، نظری افکنده شود. آیا علما و فقیهانی که از این مکتب به شهادت رسیدند و یا در مقابل ستمگران به پا خواستند و مردم را بیدار کردند و همواره افتخار می کردند که به پیروی از تعالیم این مکتب در این مسیر گام برداشته اند، گواه مبارزه شیعیان نیست؟ و در کدام روایت و یا کتاب شیعه امامیه آمده است که ائمه آن ها را با بودن شرایط، از مبارزه با ستمگران منع کنند و آن را موکول به قیام امام زمان نمایند و چگونه می شود از این پاسخ امام صادق (ع) به ابومسلم که مربوط به واقعه خاص و زمانی خاص است که امام قیام خود را و پذیرفتن این امر را مصلحت نمی دانستند، این چنین نتیجه کلی گرفت-م
    136) صحیفه سجادیه، ص 5
    137) العقیده و الشریعه فی الاسلام، ترجمه محمد یوسف، قاهره 1946، ص 205
    138) دیلمی، ارشاد القلوب، ج 2، ص 47
    139) کلینی، کافی، ج 8، ص 166،
    140) نوبختی، فرق الشیعه، ص 24
    141) همان مدرک، ص 46
    142) فلهاوزن، الخوارج و الشیعه ص 248
    143) مقتل الامام ابی عبدالله الحسین (ع)، نجف، 1960، ص 18
    144) الخوارج و الشیعه، ص 194
    145) همان مدرک، ص 240
    146) طبری، ج 4، ص 518
    147) همان مدر، ج 4، ص 518
    148) فلهاوزن، الدوله العربیه و سقوطها، ص 68
    149) الرجال، ص 447، نیز رک: ص 532 همین کتاب چاپ دانشگاه مشهد.-م
    150) احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، لیدن، 1906، ص 39، 136، 142
    151) التشیع و الشیعه، طهران 1364، ص 52
    152) عقیده الشیعه، ص 290
    153) کشی، رجال، بمبئی، 1317، ص 165
    154) کلینی، روضه، طهران، 1381، ص 80
    155) المقالات و الفرق، ص 76 - 7
    156) مقالات الاسلامین، ص 87
    157) الملل و النحل 1: 138- 9
    158) الاختصاص، ص 104 - 5
    159) رجال کشی، ص 390
    160) نجاشی، رجال، ص 10
    161) کشی، رجال، ص 390- 1
    162) همان مدرک، ص 390 - 1
    163) نوبختی، فرق الشیعه، ص 67 و شهرستانی ملل و نحل ج 1، ص 150
    164) فهرست، شیخ طوسی، نجف 1960، ص 113
    165) حلی، ابن داود، رجال طهران، 1342، ص 310
    166) همان مدرک، ص 98
    167) نجاشی ، رجال، ص 194
    168) المقالات و الفرق، ص 93
    169) همان مدرک، ص 99
    170) شیعیان امامیه معتقدند که امام معصوم برای امامت فقط به کسی که مانند خودش که مانند خودش معصوم باشد، وصیت می کند. بنابراین این که امام جواد (ع)، امام هادی (ع) را وصی خود قرار داد، دلیل عصمت امام جواد است.
    171) المقالات و الفرق، ص 101
    172) همان مدرک، ص 102
    173) فرق الشیعه، ص 79
    174) همان مدرک، ص 102 - 103
    175) همان مدرک: ص 104، 105، 106
    176) فرق الشیعه، ص 90، 91، 92، 93،
    177) المقالات و الفرق، ص 105، 106
    178) فرق الشیعه، ص 80 و بعد آن.
    179) کتاب مذکور در تهران به سال 1383ه چاپ گردیده است.
    180) نعمانی: محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص 55
    181) همان کتاب، ص 70
    182) منظور از غلبه بدکاران و تبه کاران بر شیعه که به حدیث استناد شده است، چنان که از بیانات علی (ع) در حدیث و نیز دنباله گفتار نعمائی، در شرح حدیث فهمیده می شود، از نظر گفت و شنود ظاهری است؛ یعنی زمانی که جنگ و فتنه نمودار شود و ظلم و فساد در عالم زیاد شود، چون شیعه معتقد به وجود امام زمان (ع) است و معتقد است آن حضرت روزی ظهور می کند و سایر فرقه ها نیز از این اعتقاد شیعه آگاهند، از این روحاجیان از شیعه، و غیر شیعه به منظور آگاهی از ظهور امام زمان (ع) به مکه می روند و چون اثری از آن حضرت نیابند، آن گاه شیعه را جهت داشتن اعتقاد سرزنش و ملامت کنند که مثلا امام زمان کجاست و چرا نیامد؟
    چنان که حضرت علی (ع) پس از نقل ایجاد فتنه حاجیان به مکه و اطلاع نیافتن از آن حضرت، می فرماید: چون چنین شود شیعه علی (ع) از دشمنان خود فحش ها می شنود و بدکاران و تبه کاران در گفت و شنودی که با شیعیان دارند، پیروز می شوند، تا آنجا که امت، حیران و سرگردان و وحشت زده می شود و این سخن بر سر زبان ها فراوان گفته می شود که حجت از میان رفت و امامت باطل شد. ولی پروردگار علی (ع) سوگند که همان وقت حجت امت بر پاست و در کوچه هایش رفت و آمد می کند و به خانه هایش داخل می شود،در خاور و باختر در حرکت است، سخن مردم رامی شنود و بر جماعتشان سلام می کند، می بیند و دیده نمی شود. تا زمان و وعده اش فرا رسید و منادی از آسمان نداد دهد. هان که امروز روز شادی فرزندان و شیعیان علی (ع) است... -م
    183) همان مدرک، ص 72
    184) الرجال، ص 50
    185) الفصول المخار، ج 2، نجف، 1360، ص 111
    186) معروف آن است که محل شهادت و دفن آن حضرت در شهر سامرا در عراق می باشد.
    187) الملل و النحل، ج 1، ص 150
    188) ابن ندیم، الفهرست، قاهره، 1348، ص 275
    189) ایضا، ص 277
    190) ایضا، ص 273
    191) ابن اثیر، الکامل، ج 20، ص قاهره 1290، ص 26
    192) الرجال، تهران 1311، ص 46- 7
    193) الفهرست، نجف. 1960، ص 118
    194) الغیبه، ص 100
    195) نعمانی، غیبت، ص 100- 101
    196) نعمانی، غیبت، ص 100- 101
    197) ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، قاهره 1928، ص 22
    198) ملل و نحل، ج 1، ص 154
    199) نظریه وات در مورد علت گرویدن قبایل یمنی به تشیع در مورد شیعه امامیه صحیح نیست، زیرا شیعه امامیه امام را بشری می داند معصوم که بنده ای از بندگان خداست و این که نگرش شیعه امامیه به امام به گونه ای باشد که مسیحیان مونوفیستی نسبت به عیسی (ع) داشتند و او را همانند خدا می دانستند و به خدا تشبیه می کردند، صحیح نیست. ممکن است این نظریه در مورد فرقه های غلات شیعه در صورتی که از قبایل یمن باشند، صحیح باشد؛ چنان که منظور مولف نیز از آوردن نظریه وات در این جا همین است، زیرا مولف صحت نظریه وات را در مورد شیعه امامیه مردود دانست.-م
    200) الخوارج و الشیعه، ص 252 - 3
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #253

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    201) کشی، رجال، ص 34
    202) ابن سعد، الطبقات، ج 5، ص لیدن 1332، ص 71
    203) ایضا، ج 5، ص 74
    204) مسعودی، مروج الذهب، ج 3، ص 121
    205) ایضا، ج 3، ص 87
    206) وردی، علی، مهزله العقل البشری، بغداد 1955، ص 79
    207) طبری، تاریخ، ج 5، ص 448
    208) ارشاد، طهران، 1377، ص 263
    209) نوبختی، فرقه الشیعه، ص 19
    210) ایضا، ص 20
    211) تاریخ طبری، ج 3، ص 459؛ محمد بن یحیی، التمهد و البیان فی مقتل العثان، بیروت 1961، ص 55
    212) houtsma,M.Th. Ibnsaba; Ency. Ofjslam, I, P.92.
    213) المقالات و الفرق، ص 20
    214) فرق الشیعه، ص 19
    215) تاریخ طبری، ج 3، ص 9- 378
    216) ایضا، ج 3، ص 368
    217) ایضا، ص 320
    218) تاریخ طبری، ج 3، ص 378
    219) التمهید، ص 55
    220) عبدالله بن سبا، نجف 1956، ص 17، و نیز کتاب خمسون و مائه صحابی مختلق، بیروت 1968، ص 11 و بعد از آن.
    221) تاریخ الادب العربی، ج 3، قاهره 1962، ص 37
    222) تاریخ طبری، ج 3، ص 335
    223) ایضا، ج 3، ص 336
    224) قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج 1، نجف 1596، ص 73
    225) وردی، علی ، و عاظ السلاطین، بغدا، 1945، 151
    226) ایضا، ص 274 - 7. با توجه به آنچه مولف از قول وردی نقل کرده است. نظریه وردی در مورد این که عبدالله بن سبا همان عمار یاسیر بوده است. درست نیست: زیرا وی با ذکر چند وجه تشابه بین حالات عبدالله بن سیا و عمار یاسر نتیجه می گیرد که عبدالله سبا همان عمار یاسر بوده است، در حالی که هر محقق و خواننده ای که زندگی عمار یاسر و نیز آنچه به عبدالله سبا - بر فرض وجود داشتن او- نسبت داده شده، مطالعه کند در می یابد که فاصله این دو بسیار زیاد است و امکان ندارد، هر دو نام یک نفر باشد، عمار کسی است که از زمان پیامبر (ص) و قبل از هجرت آن حضرت مسلمان شد و یکی از یاران نزدیک آن حضرت به حساب می آمد، گونه ای که پیامبر (ص)او را ستود و پس از پیامبر نیز از دوستداران علی (ع) بود تا این که در جنگ صفین در روز پنجشنبه 9 صفر سال 37ه در سن 93 سالگی به شهادت رسید و علی (ع) بر جنازه اش حاضر و بر او گریست، در حالی که در باره ابن سبا می نویسند: وی به دست علی (ع) به مداین تبعید شد و در آن جا بود تا خبر شهادت علی (ع) را شنید و عقایدی که به او نسبت می دهند (چنان که بر می آید) شان و مقام عمار یاسر از آن ها منزه است. آیا به صرف این که ما در زندگی دو نفر وجه تشابهی پیدا کنیم، می توانیم استدلال کنیم که هر دو یکی بوده و فقط به دو نام از آن ها تعبیر می شده.
    وردی می گوید: عمار نمی خواسته است، صریحا نامش برده شود و به صورت رمز او را ابن السوداء می گفته اند. چه دلیلی بر این مدعا وجود دارد، آیا این که عمار از یمن بوده و از قبایل سبئی آن جا باشد دلیل آن می شود که همان عبدالله بن سبا است. اگر چنین باشد بسیاری از یاران علی (ع) همانند مالک اشتر همدانی سبئی، حجر بن عدی کندی سبئی و... یمنی بوده اند و از قبایل سبئی و این حرف در باره آن ها هم صدق می کند، اصولا چرا عمار که صراحتا با عثمان به مخالف پرداخت، از بردن نام خود هراس داشته باشد و این که مردم بدانند او عمار یاسر و از صحابه پیامبر (ص)است، نه تنها برای عمال نگران کننده نیست، بلکه در این حال بیشتر می توان میان مسلمان ها در هدف خود موفق شود. به هر حال در این زمینه نیست، بلکه در این حال بشتیر می تواند میان مسلمان ها در هدف خود موفق شود. به هر حال در این زمینه بیش از این نیاز به توضیح نمی بینیم و از خوانندگان محترمی که خواهان اطلاعات بیشتری در مورد شخصیت افسانه ای عبدالله بن سبا هستند می خواهیم به کتاب عبدالله بن سبا نوشته علامه بزرگوار سید مرتضی عسکری مراجعه نمایند.-م.
    227) الشیبی، کامل الصله بین التصوف و التشیع، ج 1، ص 36- 40
    228) تاریخ طبری، ج 3، ص 9- 378
    229) التمهید، ص 74- 5 طبری ، ج 3، ص 335
    230) رازی، فخر الدین، اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، قاهره 1938، ص 72
    231) الفتنه الکبری، ج 1، قاهره 1948، ص 128- 9
    232) تلبیس، ابلیس، ص 22
    233) حلی، حسن بن یوسف، اثبات الوصیه، نجف لا:ت، ص 19
    234) المقالات و الفرق، ص 21
    235) اعتقادات، ص 72
    236) اعتقادات ص 27
    237) op.cit,i,p 92
    238) مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 228
    239) طبری، ج 3، ص 335
    240) ایضا،ج 3، ص 335
    241) بلاذری، انساب الاشراف، ج 5، ص 52
    242) مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 228- 9
    243) طبری، ج 3، ص 379
    244) مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 231
    245) انساب الاشراف، ج 5، ص 48
    246) مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 227
    247) انساب الاشراف، ج 2، ص 31
    248) ایضا، ج 2، ص 36
    249) انساب الاشراف، ج 2، ص 29- 30
    250) ایضا، ج 5، ص 28
    251) ایضا، ج 5، ص 40
    252) بلاذری، انساب، ج 5، ص 41
    253) طبقات کبری، ج 3، بیروت 1975، ص 64
    254) الفتنه الکبری، ج 1، قاهره، ص 197
    255) الصله بین النصوف و التشیع، ج 1، بغداد 1963
    256) عبدالله بن سبا، قاهره 1381
    257) اصل الشیعه و اصول ها،بیروت لا.ت، ص 84
    258) المقالات و الفرق، ص 23
    259) اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج 1، ص 90
    260) اشعری، سعد، المقالات و الفرق، ص 26- 7
    261) شهرستانی، ملل و نحل، ج 1، ص 131. منظور شهرستانی از (دو بزرگوار) امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می باشد.
    262) ایضا، ج 1، ص 131
    263) اشعری، مقالات، ص 27
    264) منسوب به عداللله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب.
    265) اشعری، سعد، مقالات، ص 42، اشعری در ص 43. می نویسد: ابوملسم عبدالله را کشت
    266) المقالات و الفرق، ص 39- 40
    267) المقالات و الفرق، ص 28- 32
    268) ایضا، ص 35
    269) ایضا، ص 35
    270) مفید، ارشاد، ص 237- 8
    271) غیبت ، نجف 1385، ص 200
    272) طبقات الکبری، ج 5، ص 73
    273) ایضا، ج 5، ص 72
    274) ایضا، ج 5، ص 70
    275) ایضا، ج 5، ص 77
    276) ایضا، ج 5، ص 70
    277) ایضا، ج 5، ص 74
    278) کشی، رجال، ص 195
    279) نوبختی، فرق الشیعه، ص 54
    280) ایضا، ص 52
    281) اشعری، سعد المقالات ص 44
    282) وی رهبر فرقه ای از غلات به نام بزیعیه بود. اشعری، ص 54، نوبختی در کتاب فرقه الشیعه، ص 38، آن را با غیت ضبط کرده است.
    283) رهبر فرقه ای از غلات بود. نوبختی، فرقه الشیعه، ص 25
    284) اشعری، مقالات، ص 55
    285) فرق الشیعه، ص 55
    286) ایضا، ص 55
    287) الصله بین التصوف و التشیع، ج 1، ص 133- 134
    288) نوبختی، فرق الشیعه، ص 38
    289) کشی، رجال، ص 251
    290) ایضا، ص 250
    291) ایضا، ص 248
    292) این زمانی که بود که غلات از پیروان ابوخطاب گفتند: لبیک جعفر لبیک نوبختی، فرق الشیعه، ص 39
    293) مقصود امام صادق (ع) است.
    294) کشی، رجال، ص 253
    295) قرآن مجید، 4: 28
    296) نوبختی، فرق الشیعه، ص 38
    297) الصله بین التصوف و التشیع
    298) قرآن کریم، 18: 80
    299) دنباله آیه چنین است: و کان من ورائهم ملک یاخذ کل سفینه غصبا: (چرا که پشت سر آن ها پادشاهی ستمگر بود و هر کشی سالمی را غصب می نمود. شرح صحیح این داستان در تفاسیر قرآن و از جمله تفسیر نمونه ج 12، ص 479 داده شده است.-م
    300) مقالات الفرق، ص 55
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #254

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    301) ایضا، ص 77
    302) ابی عقیده مولف خالی از اشکال نیست؛ چنان که شهید آیت الله صدر نیز در مقدمه کتاب به این نکته اشاره کردند، خوانندگان محترم می توانند به مطالب سودمندی که آیت الله صدر بیان داشتند، مراجعه نمایند.-م
    303) کلینی، کافی، ص 369
    304) قمی، محمد بن علی، خصال، طهران، 1320، ص 37
    305) فرق الشیعه، ص 41
    306) المقالات و الفرق، ص 59
    307) ایضا، ص 61
    308) کشی، رجال، ص 254
    309) صحیح آن بیان بن سمعان نهدی می باشد که در سال 119ه کشته شد.
    310) مقصود امام محمد باقر علی بن الحسین (ع) است که در سال 114 / 119ه. شهادت رسید
    311) وی رهبر فرقه ای از غلات به نام بشریه است. کسی سرگذشت او را در رجال ص 405 به بعد بیان داشته.
    312) کشی، رجال، ص 256
    313) ایضا، ص 7- 196
    314) ایضا، ص 342
    315) مراجعه شود به مطالبی که ما راجع به کتاب های حدیثی در نزد امامیه، در کتاب خود به نام الاجازات العلمیه عند المسلمین (چاپ بغداد، 1967م) ممکن است آنچه ما در مورد نفوذ احادیث غلات به برخی از کتابهای حدیث شیعه بیان کردیم، دعوت ما را برای اصلاح این گونه مجموعه های حدیثی شیعه تصدیق نماید. همان دعوتی که استاد غریضی در کتاب خود به نام قواعد حدیث (چاپ نجف، 1969م) به ناحق آن خرده گرفته است. اصل این دعوت در مرحله اول جهت نقد و بررسی مجموعه هایی بود که احتمال می رفت، احادیث غلات در آن راه یافته باشد. اما آنچه غریضی در مورد اعتماد ما به راویان کتاب های صحیح مسلم و بخاری تصور کرده، چیزی است که ما آن را نگفته و قبول نداریم
    316) کشی، رجال، ص 195
    317) مقصود از اظله عالم مجردات است که همان طور که در سایه چنین دیه می شود، ولی واقعا شیئی خارجی وجود ندارد و سایه است، عالم مجردات هم از جسمانیت و مسائل مادی جدا هستند. المقالات و الفرق ص 182
    318) توضیح بیشتر در مورد معنای دور را در مقالات ص 183
    319) نوبختی می گوید: جابر انصاری و جابر جعفی از آنچه مغیریه به آن ها نسبت می دادند، مبرا بودند فرق الشیعه ص 31
    320) اشعری، مقالات ص 43
    321) کشی رجال، ص 196
    322) کشی رجال، ص 196- 195
    323) مفید، ارشاد، ص 146
    324) اشعری، مقالات، ص 97
    325) ایضا، ص 97
    326) کشی، رجال، ص 194
    327) کشی، رجال، ص 184
    328) طوسی، محمد بن حسن، تبیان، ج 9، نجف 1963، ص 351- 2، شیخ طوسی آیه 14 از سوره حجرات را به گونه زیر تفسیر کرده و در وصف مومن گفته است: پس خداوند به توصیف مومن واقعی پرداخته و فرموده است: انما المومنون الذین آمنوابالله یعنی مومنان واقعی کسانی هستند که خدا را تصدیق کرده و به وحدانیت او اقرار کرده و او را برگزیدند و رسوله و به نبوت پیامبر او نیز اقرار و اعتراف کردند. (ثم لم یرتابوا) و در هیچ یک از گفته آن ها شک نکردند... از مفاهد آیه فوق به این نتیجه می رسیم که اعتراف به وحدانیت خدا و تصدیق به رسالت حضرت (ص) و تردید نکردن در هیچ نکردن در هیچ یک از گفته های آن ها در مومن بودن یک فرد کفایت می کند، برخی این آیه را این گونه تعبیر کرده اند که منظور آن است که امامت از ضروریات مذهب است نه از ضروریات دین.
    329) مرتضی علی بن الحسین، مجموعه فی فنون علم الکلام، تحقیق محمد حسین آل یاسین، بغداد 1955، ص 71
    330) بقره، 30
    331) انعام: 89
    332) ابن شهر اشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج 1، نجف 1956، ص 211
    333) بقره: 125
    334) التبیان فی تفسیر القران، ج 1، نجف 1957، ص 446 به بعد.
    335) مناقب ال ابی طالب، ج 1، ص 211 به بعد
    336) کافی، ج 1، ص 199 - 200
    337) کتاب مذکور در نجف اشرف در سال 1963 به چاپ رسید.
    338) طوسی، تلخیص الشافی، ج 1، ص 4- 133
    339) ایضا، ج 7 - 10، به طور خلاصه
    340) فصل اول این کتاب به نص جلی و خفی اشاره کردیم و نیازی به تکرار آن نیست.
    341) اشعری، مقالات، ص 16
    342) ایضا، ص 15- 16
    343) تلخیص الشافی، ج 3 ص 96
    344) کلینی، کافی، ج 4، ص 545
    345) اعراف، 157
    346) صف، 6
    347) اختصاص، ص 37
    348) ایضاص 187
    349) اختصاص، ص 207- 8
    350) ایضا، ص 233
    351) کلینی، کافی، 63
    352) کشی، رجال، 237
    353) الغیبه، نجف،1358، ص 56
    354) تلخیص الشافی، ج 1، ص 271
    355) مروج الذهب، ج 3، ص 156
    356) تلخیص، ج 1، ص 253
    357) کلینی، کافی، ج 1، ص 69
    358) ایضا، ج 1، ص 70 - 1
    359) ایضا، ج 1، ص 56- 7
    360) مفید، ارشاد، ص 253
    361) کلینی، کافی، ج 1، ص 68
    362) اشعری، مقالات، ص 97
    363) اختصاص، ص 310
    364) کلینی، کافی، ج 7، ص 442
    365) همان کتاب، ص 202
    366) کلینی، کافی، ص 59
    367) قمی، محمد بن علی، خصال، طهران، 1320، ص 123
    368) مفیداختصاص، ص 236
    369) یکی از صحف فوق جعفر نام دارد. کلینی آن را چنین توصیف کرده (کافی 85- 6) که جعفر ظرفی بود از زمان آدم که علم پیامبران و علمای گذشته بنی اسرائیل در آن قرار داشت... صحیفه دیگری وجود داشت به نام مصحف فاطمه (ع) که بر طبق روایت قبلی کلینی حجم آن بیش از سه برابر حجم قرآن است. منظور از مصحف در این جا کتاب حدیث است نه قرآن کریم، زیرا قرآنی که نزد مسلمان هاست، همان کتاب است که خداوند برای نشان دادن حقانیت پیامبر و اعجاز او و نیز به مبارزه خواندن دشمنان اسلام (که اگر می توانند مانند آن را بیاورند) و برای تعلیم احکام دین اسلام بر پیامبر نازل شده است... در آن نقص نیست و از آن کم نشده و تحریفی در آن صورت نگرفته و بر آن افزوده نگشته است (چنان که اجماع و اتفاق مسلمان ها بر این مطلب می باشد) مراجعه شود به کتاب اصل الشیعه، ص 106 تالیف محمد حسین کاشف الغطاء.
    370) ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج 3، نجف 1956، ص 374
    371) مسعودی، مروج الذهب، ج 4، قاهره 114
    372) مفید،امالی، نجف 1351 تص 1
    373) قمی، معانی الاخبار، طهران، 1376، ص 180
    374) ال عمران، آیه 7
    375) کلینی، کافی، ج 1، ص 415
    376) بقره آیه 120
    377) کافی، ج 1، ص 215
    378) عنکبوت، آیه 48
    379) کافی، ج 1 تص 214
    380) زخرف، آیه 44
    381) کافی، ج 1، ص 210
    382) اسراء، آیه 9
    383) کافی، ج 1، ص 216
    384) طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 3، نجف 1957، ص 400، شریف رضی، محمد حقائق التاویل فی مشابهات التنزیل، ج 5، نجف 1936، ص 7، به بعد
    385) التبیان، ج 1، ص 441
    386) همان کتاب، ج 6، ص 452- 53
    387) البصائر و الذخائر، ج 1، بغداد 1954، ص 175
    388) دیلمی، محمد ارشاد القلوب، ج 2، بیروت 1381
    389) مرتضی، امالی، ج 1، قاهره 1954، ص 148
    390) مفید، فصول، ج 2، ص 65
    391) ایضا، ج 2، ص 77
    392) یعقوبی، تاریخی، ج 2، ص 183
    393) قمی، خصال، تهران 1302، ص 136
    394) مفید فصول، ج 2، ص 124
    395) طوسی، امامی ص 8
    396) یعقوبی، تاریخ، ج 2، ص 190
    397) کشی، رجال، ص 76
    398) خطط الکوفه، ترجمه تقی المصعبی، صیدا 1939، ص 13
    399) امام زین العابدین (ع)، صحیفه سجادیه، نجف، 1352
    400) ایضا، ص 2- 6
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #255

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    401) طولانی بودن دعا جعلی بودن یا اضافه نمودن به آن نمی شود، چرا که دعاهای زیادی وجود دارد که طولانی است و دارای سند معتبر و صحیح است.-م
    402) الصله بین التصوف و التشیع، ج 1، ص 166
    403) کشی، رجال، ص 114 - 5
    404) ایضا، ص 150
    405) مفید، اختصاص، ص 66
    406) کشی رجال، ص 171
    407) مجلس، محمد باقر، بحار الانوار، ج 11، طهران، 1315، ص 83
    408) کشی، رجال، ص 191
    409) طوسی، رجال، ص 104، 108، 113، 114، 123- 1.
    410) -
    411) طوسی، محمد بن حسن، امالی، چاپ سنگی، ص 95
    412) کلینی، کافی، ج 4، ص 81
    413) نجاشی، رجال، ص 31
    414) ارشاد، ص 249
    415) طوسی، رجال، ص 56
    416) الملل و النحل، قاهره 1947، ص 5- 334
    417) الرسائل با اعتناء السندوبی، قاهره 1933، ص 108
    418) دونالدسن، دوایت، عقیده الشیعه ترجمه: ع.م، قاهره 1946، ص 132
    419) مختصر تاریخ العرب، ترجمه عفیف البعلبکی، بیروت، 1981، ص 209
    420) الفکر الشیعی، بغداد 1966، ص 33- 4
    421) کتاب نامبرده پایان نامه دکترایم بود و آماده چاپ است.
    422) مفید، ارشاد، ص 272
    423) نجاشی، رجال، ص 319
    424) طوسی، فهرست، نجف 1937، ص 73
    425) نجاشی، رجال، ص 84
    426) رجال، ص 342، به بعد
    427) حلی، رجال، ص 89
    428) همان مدرک، ص 43
    429) قمی، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج 1، طهران، 1318، ص 51
    430) مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص 30
    431) کتاب مذکور تحت عنوان الالفین فی امامه امیرالمومنین علی بن ابی طالب در نجف اشرف در سال 1379 به چاپ رسید است و چنین بر می آید که مولفش موفق به تمام کردن آن نشده باشد. در آخر نسخه چاپی که مورد اعتماد ما می باشد، چنین آمده است: این آخرین چیزی بود که خواستیم راجع به دلایلی که دلالت بر لزوم عصمت امام دارد و 1083 دلیل می باشد، بیان می کنیم
    432) حلی، حسن بن یوسف، الالفین، نجف 1372، ص 50
    433) ایضا، ص 55
    434) ایضا، ص 60
    435) فاتحه، آیه 7
    436) حلی، الالفین، ص 61
    437) مظفر، محمد رضا، عقائد الشیعه، نجف، 1945، ص 45
    438) عقیده الشیعه، ص 6- 325
    439) مرتضی، امالی، ج 2، قاهره 1954، ص 382
    440) مرتضی، امالی، ج 2، قاهره 1954، ص 328
    441) ایضا، ج 2، ص 399
    442) ضرب المثلی است در عرب هنگامی که شخص می خواهد، سخنش را به دیگری بفهماند، اما مستقیما به او نگوید، این ضرب المثل را به کار می برد: ایاک اعنی و اسمعی یا جاره؛ چنان که در فارسی گفته می شود: به در می گوید تا دیوار بشنود-م
    443) ایضا، ج 2، ص 347
    444) مروج الذهب، ج 3 ص 156
    445) مفید، محمد بن نعمان، ارشاد، طهران 1377، ص 244
    446) کشی رجال، ص 183
    447) اختصاص، ص 15
    448) من لایحضره الفقیه، ج 1، نجف 1957، ص 151
    449) کافی، ج 1، ص 62
    450) من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 30
    451) الخلاف، ج 3، قم، ص 94
    452) العقیده و الشریعه فی الاسلام، ترجمه محمد یوسف و عبدالعزیز عبدالحق، قاهره 1946، ص 189
    453) طوسی، الغیبه، ص 56
    454) نعمانی، غیبت، ص 9- 48
    455) غیبت، ص 87، به بعد
    456) علل الشرایع، نجف 1963، ص 243
    خداوندی برای حفظ دین مقدس اسلام و ایجاد عدالت خواست تا آن حضرت زنده بماند و چون دشمنان فراوانی داشت که درصدد کشتن آن حضرت بودند، آن حضرت مامور به غیبت شد و مقصود از اینکه گفته شد، غیبت آن حضرت به سبب ترس از کشته شدن است، این نیست که آن حضرت از مرگ می ترسد، بلکه چون خداوند متعال می خواهدتا زمان مشخصی آن حضرت زنده باشد، آن وجود مقدس را مامور به غیبت نموده است. -م
    457) تنزیههه الانبیاءص 228
    458) صدوق، علل الشرایع، ص 24 - 5
    459) ابن ابی زینب، نعمانی، غیبت، ص 97
    460) غیبت، ص 259
    461) طوسی، غیبت، ص 82
    462) ایضا، ص 284
    463) صدوق علل الشرایع، ص 161
    464) الامام المهدی، ص 31، 60
    465) ایضا، ص 61- 78
    466) ایضا ص 114- 117
    467) ایضا، ص 319- 321
    468) ایضا، ص 319- 321
    469) ایضا، ص 7
    470) عقائد الشیعه، نجف 1945، ص 57- 8
    471) العقیده الشریعه، ص 193
    472) التشیع و الشیعه، ص 35
    473) watt , op , cit , p . 701
    474) چنانکه از ظاهر این دو نظریه پیداست، آقای احمد کسروی و وات با مطالعه برخی از مطالب تاریخ و پیدا کردن نمونه هایی و بدون توجه به این که قرآن و سنت از منابع اصلی معتقدات شیعه است، چنین نظراتی را ابراز داشته اند. چه نیکو بود که آقای کسروی هم به اخبار و روایات و نیز آیات قرآن و کتاب های زیاد که در مورد حضرت مهدی (ع) نوشته شده و با دلایل متعدد قطعی، وجود آن حضرت را به اثبات می رساند، مراجعه می کرد و بعد چنین نتیجه گیری می نمود. آیا با وجود ده ها حدیث از پیامبر که به طور متواتر از شیعه و سنی روایت شده و نیز احادیث فراوانی که از ائمه (ع) روایت شده و ده ها آیه قرآن که از طرف ائمه به امام زمان تفسیر شده، می توان چنین عقیده ای را ساختگی دانست و یا گفت بر اثر آمیزش با ایرانیان در بین مسلمان ها سرایت کرده است؟-م
    475) طوسی، تبیان، ج 2، ص 435
    476) فصلت، آیه، 34
    477) اختصاص، ص 25
    478) ال عمران، آیه 28
    479) نحل، آیه 106
    480) تبیان، ج 6، ص 428- 9
    481) قمی، عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 14
    482) ایضا، ص 45
    483) مناقب احمد بن حنبل، قاهره 1349، ص 316
    484) تلخیص الشافی، ج 1، ص 59
    485) عقائد الشیعه، ص 64
    486) اصل الشیعه و اصول ها، نجف، 1381، ص 63- 4
    487) گولد زیهر معتقد است (العقیده و الشریعه، ص 215): عقیده به رجعت به خودی خود ساخته شیعه نیست و به شیعه نیز اختصاص ندارد. ممکن است این فکر از طریق منقولات یهود و مسیح به اسلام وارد شده باشد. چنان که یهود و نصارا، معتقدند ایلیای پیغمبر به آسمان برده شد، در آخرالزمان به زمین بر می گردد تا پایه های حق و عدالت را استوار نماید. شکیی نیست که ایلیا نمونه نخستین بوده است برای امامان غایب شیعه که اکنون زنده هستند و کسی آن ها را نمی بیند و به زودی، روزی برمی گردند و به عنوان مهدی ها، نجات بخش عالم خواهند بود.
    دکتر شیبی (الصله بین التصوف و التشیع، ج 1، ص 115- 7) رجعت را از این جهت که عقیده عموم شیعه است، مورد بررسی قرار داده و بیان کرده است: پس از آن که محمد حنفیه رحلت کرد، گفته شد که او رجعت می کند، چنان که در زمان زندگی اش مهدی بودن به او نسبت داده شد. شیبی معتقد است: برخی از فرقه های غلات نیز قائل به رجعت می باشند، کیسانیه در این مورد به بزرگان و یاران و خود اکتفاء نکردند، بلکه قائل به رجعت علی بن ابی طالب (ع) نیز شدند و گفتند: وی (پس از رجعت)معاویه بن ابی سفیان و خاندان ابی سفیان را می کشد، دمشق را ویران و بصره را غرق می کند. ابن جورزی (تلبیس ابلیس، ص 22) واژه رجعیه را ناک گروهی از غلات اخیر دانسته و معتقد است. آن ها گمان می کردند، علی (ع) و اصحابش به دنیا رجعت می کنند و از دشمنانشان انتقام می گیرند.
    488) سوره غافر، 40- 11
    489) تبیان، ج 9، نجف 1962، ص 60
    490) طبرسی، احتجاج، ج 2، نجف 1966، ص 89
    491) مظفر، شیخ محمد رضا، عقائد الشیعه، نجف 1954، ص 59- 63
    492) ابن طاووس، عبدالکریم، فرحه الغری، نجف 1368، ص 27
    493) فتوح البلدان، ص 287
    494) فرحه الغری، ص 29
    495) فتوح البلدان ص 278
    496) ایضا، ص 287
    497) ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 28
    498) ایضا، ص 29
    499) ایضا، ص 30
    500) کتاب مذکور در نجف اشرف و در سال 1960 به چاپ رسیده است
    501) لازم به یاد آوری است اجتهاد در نزد امامیه با اجتهاد دیگران از جمله ابو حنیفه تفاوت زیادی دارم-م.
    502) کشی، رجال، ص 206
    503) ایضا، ص 322
    504) کتاب مذکور در بغداد در سال 1963 به چاپ رسید.
    505) شهر بانو یا شاه زنان دختر یزدگرد بن شهریار بن کسری است است. شهربانو خواهری داشت که حضرت علی (ع) او را به محمد بن ابی بکر بخشید و به ازدواج او در آمد و قاسم از او متولد شد. بنابراین علی بن الحسین (ع) و قاسم بن محمد بن ابی بکر پسر خاله می باشند. (مفید، ارشاد، ص 237
    506) کتاب مذکور در تهران به سال 1357ه به چاپ رسید.
    507) کتاب مذکور در نجف اشرف در سال 1356ه به چاپ رسید.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 26 از 26 نخستنخست ... 162223242526

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi