موضع شیعه امامیه و نیاکان آن ها نسبت به غلو و غلات
در میان امامان شیعه که بعدها به عنوان ائمه اثنی عشریه و ائمه معصومین معروف شدند، عده ای از آن ها که معاصر با غلات بودند، در مقابل آن ها رد کردند، سرسختانه ای گرفتند و از آن بیزاری جسته و هرگونه ارتباط خود را با آن رد کردند، مقاومت شیعیان میانه رو و پیشوایان آن ها در مقابل غلات شکل های متعددی به خود گرفت و ائمه در این کار از روش های مختلفی استفاده کردند که در همه آن ها هدف نابود کردن و خرد کردن دعوت غلات بود. از جمله مشهورترین این روش ها عبارتند از:
1-تاکید بر ضدیت غلو با اسلام: از حضرت علی (ع) روایت شده است که فرمود: کفر بر چهار پایه استوار شده است: فسق، غلو، شک و شبهه(303). امام صادق (ع) فرمود: کمترین چیزی که انسان با انجام آن ایمانش را از دست می دهد، آن است که غلو کننده ای بنشیند و به سخن او گوش دهد و حرفش را تصدیق کند. پدرم برای من از قول پدرش و او از جدش روایت کرده که پیامبر (ص) فرمود: دو صنف از امت من از اسلام بی بهره اند، غلات و قدریه(304). نوبختی که خود از شیعیان امامیه است، هنگام بحث از غلات گفته است: این فرقه های غلو بودند که تشیع را به خود نسبت می دادند و حال آن که بازگشت همه آن ها به خرمدینیه و مزدکیه و زندیقیه و دهریه است که خدا آن ها را لغنت کند، همه آن ها بر نفی ربوبیت خدایی از آفریدگار بزرگ و... اثبات آن در جسم مخلوق اتفاق دارند(305) سعد اشعری نیز که از امامیه است، پس از این که عقاید غلات بیان نموده گفته است: خدا منزه و برتر است از آنچه آن ها می گویند که خداوند آن ها را لغنت کند(306). در جای دیگر نیز می گوید: فرقه ای از غلات که خدای لعنتشان کند، اظهار دعوت به تشیع کردند، در حالی که مجوس بودن خود را پنهان داشتند(307)
کشی روایت کرده است که امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: به غلو کنندگان بگو به درگاه خدا توبه کنید، چرا که شما با این عقیده، فاسق و کافر و مشرکید(308)