پیدایش و گسترش تشیع
سخن مترجم
بسم الله الرحمن الرحیم
مقصود از ترجمه این کتاب آشنا ساختن محققین و علاقه مندان به چگونگی پیدایش شیعه و تشیع و سیر پیشرفت شیعه تا زمان غیبت امام زمان (عج) و نامیده شده آن به شیعه امامیه و نیز فرقه های غلات و موضع شیعه امامیه نسبت به آن ها و مطالب سودمند دیگری در مورد اعتقاد اساسی این فرقه و مرکزیت کوفه در زمان ائمه (ع) است.
مولف کتاب آقای دکتر عبدالله فیاض استاد تاریخ دانشگاه بغداد است. وی در زمینه های مختلفی به تالیف و تدریس پرداخته و دارای آثار ارزنده ای است و در رشته خود گام های سودمندی را در راه پیشرفت علم و دانش برداشته و راهگشای تحقیقات و پژوهش های علمی در این زمینه بوده است، وی در تالیف این کتاب سعی نموده از منابع مختلفی استفاده نماید و از نظریات نویسندگان و مورخین و صاحب نظران گذشته و حال بهره گیرد.
این کتاب مشتمل بر مقدمه ای از آیه الله صدر است که استاد شهید در آن به دلایل پیدایش تشیع و نیز زمان ظهور آن می پردازد و نظریات ارزنده خود را به طور مستدل بیان می دارد.
در ترجمه کتاب سعی من بر آن بوده است که نظریات مولف را به فارسی در آورده و از توضیحات و حواشی زیاد خودداری نمایم.
امید می رود با انتشار این کتاب گامی دیگر برای همه علاقه مندان و به ویژه دانشجویان عزیز در راه بالا بردن سطح دانش عمومی در مورد شناخت مکتب تشیع بر داشته شود؛ این کتاب می تواند به عنوان یک کتاب کمک درسی جهت درس تاریخ اسلام نیز به حساب آید
به نام خداوند بخشنده مهربان
مقدمه ای از آیه ا... سید محمد باقر صدر
برخی از پژوهشگران معتقدند تشیع پدیده ای است عارض بر جامعه اسلامی و نسبت فرقه شیعه به پیکرامت اسلامی آن است که حوادث و تحولات اجتماعی خاصی که در جامعه اسلامی روی داده، منجر به پیدایش یک فکر و مذهب خاصی (مکتب تشیع) شده که به صورت بخشی از آن بخشی از آن پیکر بزرگ در آمده و به تدریج توسعه یافته است.
گروه فوق پس از پذیرش این تئوری در این که چه حوادثی سبب پیدایش تشیع و نشو و نمای آن شده است، اختلاف نظر دارند. برخی تصور کرده اند که عبدالله سبا و فعالیت های سیاسی که در باره او تصور می شد، موجب پیدایش تشیع شده است؛ برخی یگر معتقدند رسیدن حضرت علی (ع) به خلافت و بهره مند شدن آن حضرت از امکانات سیاسی و اجتماعی موجب پیدایش تشیع گردید، عده ای نیز معتقدند پیدایش تشیع بر اثر حوادثی است که پس از حضرت علی (ع) در جامعه اسلامی پی در پی اتفاق افتاده است.
به گمان من آن چه باعث شده است تا بسیاری از این پژوهشگران معتقد شوند که تشیع یک پدیده عارضی در جامعه اسلامی باشد، این است که شیعه در صدر اسلام گروه اندکی از امت اسلامی محسوب می شد و همین واقعیت، این تصور را برای برخی به وجود آورد که اساس جامعه اسلامی را غیر شیعه تشکیل داده است و تشیع پدیده ای عارضی و استثنایی نسبت به جامعه اسلامی است که عوامل پیدایش آن را باید در لابه لای تحولاتی جست که بر خلاف وضع حاکم (آن روز) صورت گرفته است.
اما این که معیار تمایز و تشیخص بین قاعده و استشناء و ریشه و شاخه (غیر تشیع و تشیع) زیادی و کمی تعداد قرار گیرد، امری غیر منطقی و نامعقول است، زیرا این اشتباه است که بر مبنای زیادی نفرات، اسلام غیر شیعی اصل شمرده شود و اسلام شیعی به سبب کمی پیروان آن، پدیده ای عارض تصور شود که بعدها به وجود آمده است، چرا که این مبنا با طبیعت تقسیمات اعتقادی ناسازگار است، زیرا چه بسیار تقسیماتی که در حوزه اعتقادی یک رسالت، بر اساس اختلاف در تعیین بعضی از حدود و نشانه ها و مشخصات آن به وجود آمده است (نه براساس تعداد پیروان) چنان که گاهی پیروان دو عقیده و مرام از نظر تعداد با هم برابر نیستند، ولی در این که هر دو اصالت داشته و به یک نسبت حاکی از رسالتی هستی که در برخی شوون آن با هم اختلاف کرده اند، برابرند.
بنابراین در تقسیمات اعتقادی دین اسلام به فرقه های مختلف شیعه و غیر شیعه نباید زیادی نفرات و افزایش نسبی را ملاک اصل بودن یک فرقه دانست، چنانکه که درست نیست که تاریخ پیدایش مکتب شیعه را وابسته به پیدایش واژه شیعه یا تشیع بدانیم، چرا که پیدایش نام ها و اصطلاحات امری است و پیدایش محتوا و واقعیت اصول آن امر دیگر و صرف این که ما واژه شیعه را بین واژه هایی که در زمان پیغمبر یا بعد از رحلت آن حضرت حاکم بود، نیابیم، دلیل بر نبودن این مکتب و محتوا و اصول آن نمی شود.
با توجه به مطالب فوق اکنون به بحث در مورد شیعه و تشیع پرداخته و به دو سوال زیر پاسخ می دهیم