🍃🍃🍏🍏🍏
چهار نفر نزد سلیمان آمدند که هر یک حاجتی داشتند.
🍏۱- یکی خورشید بود و گفت: ای پیغمبر درحق من دعا کن که خداوند مسکنی دهد،مانند سایر مخلوقات،که پیوسته در شرق و غرب نباشم،سلیمان قبول کرد.
🍏۲- دومی مار بود، عرض کرد یا سلیمان در حق من از خداوند مسئلت نما که دست و پا به من کرامت کند مانند سایر حیوانات،که طاقت رفتن روی شکم ندارم، پس قبول کرد.
🍏۳- سوم باد بود،گفت:یا نبی الله خدا مرا به هر طرف می گرداند،و مرا بی آرام کرده، دعا کن، تابه برکت دعای تو خداوند، مرا مهلت دهد، سلیمان گفت: روا باشد .
🍏۴- چهارم آب بود، عرض کرد ای پیغمبر خدا مرا سر گردان به اطراف جهان گردانیده و به هر سو می دواند و مقامی ندارم، در حق من از خدا مسئلت کن که مرا در ولایتی ساکن گرداند تا هر کس به من احتیاج دارد به نزد من آید، سلیمان قبول کرد.
🍏سلیمان امر به احضار تمام پرندگان نمود، ضعیف ترین پرندگان که او را خفاش گویند،حاضر شد و سلیمان چهار مطلب را با او مشورت کرد. و قصد آن حضرت این بود که معرفت و معنویت خفاش را بر پرندگان معلوم نماید.خفاش گفت:
🍏یا نبی الله اگر آفتاب یکجا قرار گیرد، شب را نتوان از روز امتیاز داد و فعل خداوند به مصلحت است و از جمله ی مصالح آن این است که به همه جابرود و هر رایحه ی بدی را پاک کند.
🍏اما آب، زندگانی هرچیز به او بستگی دارد، اگر در یک جا قرارگیرد، تمام خلایق در مساقات بعیده هلاک خواهند گردید.
🍏و اما مار، دشمن بنی آدم است اکنون که دست و پا ندارد،همه ی خلایق از او در بیم و هراسند،و اگر دست و پا یابد، تمام مخلوقات رابر طرف کند.
🍏اما باد، اگر نوزد خزان و بهاری معلوم نمی شود و حاصل ها نمی رسد باید به امر خدا به هر نبات و گیاهی بوزد. سلیمان اقوال را قبول نموده و به آنها گفت. آنگاه آن چهار کس دشمن خفاش گردیدند.
🍏آفتاب گفت: هر جا او را بیابم پر و بال او را می سوزانم .
🍏باد گفت: از هم پاره پاره اش می کنم .
🍏 آب گفت: غرقش می کنم .
🍏مار گفت: به زهر کارش سازم .
🍏چون این چهار دشمن قوی از برای خفاش برخواستند، به درگاه احدیت بنالید، که من خلق ضعیفم و این تعصب از برای تو کشیدم در اصلاح امور بندگان تو، اکنون به این خصم عظیم چه کنم که تاب مقاومت آنها ندارم. خطاب از مصدر جلال الهی رسید کهگ
🍏(( هر که به ما توکل کند او را نگاه داریم و هر که امور خود را تفویض نماید .پشت و پناه او باشیم.))
🍏تو از برای مایی چگونه از برای تو نباشیم خطاب رسید به خفاش که چنان تقدیر کردیم که:
🍏۱- پرواز کردن تو در شب باشد تا از آفتاب به تو ضرری نرسد.
🍏۲- باد را مرکب تو قرار دادیم و تو را بر او مسلط کردیم، تا باد از دهانت بیرون نرود،پرواز نتوانی کرد.
🍏۳- و فضله ی تو را زهر مار ساختیم، که اگر تا یک فرسخی بوی آن بشنود هلاک شود.
🍏۴- و در حق آب چنان تقدیر کردیم که تو را به آن حاجتی نباشد ، دو پستان در میان سینه ی تو آفریدیم تا همه سال پر از شیر شود، پس هر وقت تشنه شوی سر بر سینه ی خود گذار و آنچه خواهی بخور.
🍏دوستان هیچ خلقتی از خداوند را دست کم نگیرید که در آن حکمتی هست.
🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏
*آللهمَ عَجل الِّولیکَ الفَرج*
─═इई 🌺🌼🌺ईइ═─
🍃🍂🍃🍂🍃🍂