نهضت آزادي يا آمريكا يا نفر سوم، متهم اصلي كيست؟
کانال ارتباطی محرمانه ایران و آمریکا از تابستان64 گشوده شده بود و ایران توانست در ازای آزادی چند گروگان آمریکایی در لبنان مقداری از تجهیزات موردنیازش را تامین کند. زمستان64 ایران فاو عراق را فتح کرد. بهار65 بوش معاون ریگان به کشورهای حاشيه خلیجفارس که با فتح فاو احساس خطر بیشتری میکردند سفر کرد و به تندی علیه ایران سخن گفت. اين فرصت خوبی برای فروش تجهیزات نظامی آمریکا بود. هاشمی رفسنجانی در تهران با ادبیاتی بسیار تند جواب سخنان ضدایرانی بوش را داد. ظاهرِ ماجرا درگیری شدید لفظی بود اما در حقیقت ایران و آمریکا در بهترین روزهای ارتباطی با هم پس از پیروزی انقلاب بودند. کانال ارتباطی محرمانه پیشرفتهای خوبی داشت، تا جایی که خرداد65 مکفارلین فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به تهران سفر کرد. یک کیک شکلاتی و کلت و مقداری تجهیزات آورده بودند. انجیلی به همراه نداشت؛ هرچند مشهور شده که انجیل معروف را او به ایران آورده است. مکفارلین از سطح مقامات ایرانی مذاکرهکننده راضی نبود و سفرش ناموفق شد و ناراضی به آمریکا برگشت و این کانال ارتباطی که توسط منوچهر قربانیفر دلال ایرانی اسلحه ایجاد شده بود مخدوش شد. آمریکاییها از طریق برادرزاده هاشمی کانال جدیدی گشودند و قربانیفر به حاشیه رفت. در کانال اول اسراییلیها حضور داشتند. انجیل امضاشدهي ریگان از طریق کانال دوم به تهران رسید. حالا ایرانیها و آمریکاییها بهشدت به قربانیفر بدبین شده بودند و قربانیفر که با مقامات اسراییلی رابطه نزدیکی داشت زمینهی افشای این ارتباط را فراهم کرد.
ایرانیها در این سال پس از فتح فاو چند پیروزی کوچکتر هم بهدست آورده بودند و در موقعیت خوبی بودند. آنها از سال سرنوشت و پایان پیروزمندانه جنگ میگفتند. محسن رضایی نیز که در مذاکرات با آمریکاییها نماینده داشت 7آبان65 چند روز مانده به افشای ماجرا در جمع فرماندهان سپاه گفت: «الان بدوبدو دارند از آمریکا و شوروی میآیند، میگویند تورو به خدا یک کاری بکنید. چرا؟ زیرا دنیا با خود میگوید ما اگر قبل از پیروزی ایران، مسالهمان را با این کشور حل نکنیم بعد از پیروزی اصلا نمیشود با اینها صحبت کرد. الان از جاهای مختلف از جمله عربستان تا حالا سه هیئت آمده و حرفهایی زدهاند که در این جلسه نمیتوانم بگویم. من فقط این را بگویم که از آمریکا آمدهاند، از شوروی آمدهاند. همه اینها برای چیست؟ برای اینکه میبینند شما راه افتادهاید و آنها عقب افتادهاند.» رضایی گفت: «عملیات آینده شما اصلا اوضاع دنیا را به هم میریزد. وضع دنیا را دگرگون میکند.»
چند روز بعد هفتهنامه الشراع خبري از ماجرای سفر مقامات امريكايي به تهران زد. مقامات آمریکایی تکذیب کردند اما هاشمی به دستور امام ماجرا را افشا کرد. شوک عجیبی در جهان بود. این ماجرا در آمریکا به یک بحران تمامعیار تبدیل شد. عراق و کشورهای عربی بهشدت از آمریکا و بازی دوگانهاش متحیر و ناراحت شدند. ماجرا در ایران نیز بازتاب زیادی داشت که با سخنرانی امام خمینی و حمله شدید به منتقدان مسکوت ماند. در آینده در یادداشتهایی به این ماجراها خواهم پرداخت اما نکته مهم در روند جنگ پس از اين ماجرا، عملیات بزرگ ایرانیها بود.
سوم دی 65 عملیات کربلای4 که تدارک زیادی برای آن شده بود، آغاز شد. ارتش صدام کاملا آماده، منتظر حمله ایرانیها بود و در قدم اول تلفات زیادی گرفت و عملیات ایران را ناكام كرد. تا سالها علت اصلی لورفتن عملیات، کمک اطلاعاتی آمریکا به عراق پس از رسوایی ماجرای مکفارلین گفته میشد و در منابع سپاه نیز همین بود، چندسالی است که سردار کوثری از نقش نهضت آزادی در لو رفتن عملیات میگوید. آقای درودیان از نویسندگان و تحلیلگران مطرح سپاه در حوزه جنگ كه بهعنوان راوی در کنار محسن رضایی در قرارگاه فرماندهی عملیات کربلای 4 و 5 حضور داشته میگوید پس از آنکه خبرهای اولیهي عملیات رسید رضایی گفت: «عملیات از رده بهکلی سری لو رفته است.» درودیان معتقد است: «فارغ از اینکه تاکنون هیچگونه سندی دال بر جمعآوری اطلاعات از جبهه و تحویل آن به آمریکا یا عراق توسط نهضت آزادی، از سوی دستگاههای اطلاعاتی منتشر نشده است، این گزاره با لورفتن عملیات از رده بکلی سری در تناقض است، مگر آنکه گفته شود که نهضت آزادی در رده بکلی سری سیاسی- نظامی کشور در زمان جنگ، نفوذ داشته است که این موضوع با توجه به توان نفوذ اطلاعاتی نهضت آزادی، واقعی بنظر نمیرسد، مگر خلاف آن ثابت شود.»
توضیح دقیق آقای رضایی و سایر مقامات در اینباره میتواند راهگشا باشد.
- صحبت آقاي رضايي در جمع فرماندهان از جلد٤٤ روزشمار جنگ سپاه آمده است.
- مطالب آقاي دروديان از يادداشتهاي شخصي منتشرشده ايشان در سايت شخصياش آمده است.
https://t.me/jafarshiralinia