در مورد جنگ و پرداختن به حوادث و تاریخ آن چندین مسئله تاسف بار وجود دارد که در ادامه با شما در میان میگذارم
-پنهانکاری و عدم شفافیت
از زمانی که جنگ تحمیلی در سال 1367 به پایان رسید چیزی در حدود 3 دهه میگذرد اما تا امروز بسیاری از اسناد همچنان از طبقه بندی خارج نشده اند. در زمان جنگ حفاظت اطلاعات و جلوگیری از نشر سند یا اسناد یکی از موارد روتین و معمول است که تا چندین سال پس از جنگ نیز بعضا ادامه میابد ولی پس از چند دهه کشورها معمولا اقدام به انتشار اسناد جنگی خود و اطلاعات دقیق تر از جنگ میکنند. البته در کشور ما هم برخی اسناد از طبقه بندی خارج و منتشر شده اما بسیاری همچنان در طبقه بندی و خارج از دسترس عموم و حتی بسیاری از خواص است ، اسنادی که خصوصا در تاریخ نگاری جنگ و روشن شدن ابعاد مبهم و تاریک آن بسیار موثر خواهند بود. یکی از سوالاتی که در این میان مطرح میشود این است که چرا بعد از گذشت سه دهه اسناد تلفات و خسارت های ما در فلان عملیات منتشر نشده و نمیشود؟ یا سوالاتی از این دست. به هر صورت ما با پرسش مهمی در این جا رو به رو هستیم آیا مردم ما خودی هستند یا در دسته غیر خودی ها که نباید به آن ها اطلاعاتی داد دسته بندی شده اند؟ پنهانکاری بیش از اندازه و غیر معمول در حوزه جنگ این تصور را در بسیاری ایجاد کرده که اشتباهات و خراب کاری های مهمی وجود دارد که برخی از افشا شدن آن ها نگران و ناراحت هستند و از این جهت تمایلی برای انتشار برخی اسناد وجود ندارد.
-انحصار طلبی در حوزه نشر اطلاعات و مقابله با نقد
این مسئله به وضوح توسط برخی مسئولین حاضر در جنگ که هم اکنون نیز در برخی بخش های کشور مسئولیت دارند دیده میشود. بارها در پاسخ به نقد های فضای مجازی گفته شده که این فضا جای این صحبت ها (نقد دفاع مقدس و پرداختن به موضوعات جنگ) نیست. باید پرسید پس جای این صحبت ها کجاست؟ در تربیونی که انحصاری شما است و کسی جز شما امکان صحبت ندارد؟؟ نکته جالب این دسته این است که در زمانی که منافعاشان صدق کند از صحبت رهبری مایه میگذراند اما یادشان رفته که آیت الله خامنه ای صحبت های دیگری نیز دارند که دقیقا مرتبط با همان فضای مجازی است.
نقل صحبتی میکنم از رهبری در حوزه فضای مجازی و اهمیت آن : یکی از خصوصیات ممتاز عصر حاضر، آماده بودن وسایل پیام رسانی است، فضای مجازی که در حقیت فضای حقیقی است. در زندگی بسیار از مردم حضور دارد، و ابزاری بسیار کارآمد برای انتقال پیام به اقصی نقاط ............
ایراد استفاده از پیام رسان ها و فضای مجازی برای نقد چیست؟ جز اینکه تریبون انحصاری و فاقد رقابت برخی اقایان را از ایشان میگیرد؟ و به عموم مردم امکان ارجاع به منابعی با صحبت های متفاوت را میدهد؟ تا تصمیم بهتری بگیرند؟ یکی دیگر از صحبت های انحصارگرایان در حوزه دفاع مقدس این است که کسی که بخواهد جنگ را نقد و تحلیل کند باید در آن حضور داشته باشد. با این استدلال باطل میتوان مسائل از صدر اسلام تا امروز و بلکه از ابتدای تاریخ بشری تاکنون را نیز زیر سوال برد چون مشخصا هیچ یک از ما در آن دوران حضور نداشته ایم و به حرف ها ، تاریخ نگاری و بیان حوادث آن دوران از منابع مختلف استناد میکنیم. مشخصا برای تحلیل و نقد یک مسئله یا یک واقعه تاریخی شما نیاز به اسناد ، مدارک ، شواهد و .............. دارید و از این طریق نیز نقد یا بازگوی تاریخی صورت میگیرد. نقد نیز الزاما به صورت کامل منطبق بر انچه که اتفاق افتاده نیست و قطعیت کاملی ندارد. یحتمل برخی تصور میکنند که نقد یا تحلیل یک مطلب میبایست 100 درصد مسائل و ریز جزئیات را در بر داشته باشد!!!
اینکه گفته میشود فضای مجازی جای نقد جنگ و این دست صحبت ها نیست مشخصا به این دلیل است که میخواهند شما را به حوزه انحصاری و تربیون اختصاصی خودشون ببرند و بدون اینکه به شما اجازه بیان نظرات را بدهند نظرات جهت مند خودشان را آنگونه که به ضررشان نیست بیان کنند.
بعضا گفته میشود که جنگ لایه های پنهان زیادی دارد و کسانی که در میدان بوده اند میتوانند در این مورد بگویند. خوب چرا شما این لایه های به اصطلاح پنهان را آشکار نمیکنید؟ و سعی در پنهان ماندن برخی زوایای جنگ دارید؟ بسیاری از نقد ها و صحبت های جنگ براساس صحبت ها و خاطرات کسانی است که مستقیما در میدان جنگ حضور داشته اند. یحتمل برخی عزیزان ارتشی و خصوصا سپاهی نمیخواهند صحبت ها و خاطرات فرماندهان میدانی خود را زیر سوال ببرند؟ به هر صورت ما در آن میدان حضور نداشته ایم ولی اقای x که فرمانده یک گروهان یا یک تیپ و ......... بوده و مستقیما در میدان هم حضور داشته به خوبی شرایط را میداند و میتوان به صحبت آن استناد کرد. البته گاها دیده شده که مشاهدات مشخص فرماندهان میدانی نیز از سوی برخی فرماندهان سنگر نشین ارشد مورد تشکیک قرار گرفته و رد شده!!!!! ولی برای ما از حضور در میدان میگویند.