صفحه 28 از 30 نخستنخست ... 1824252627282930 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 271 تا 280 , از مجموع 292

موضوع: حکومت از دیدگاه نهج البلاغه

  1. Top | #271

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    همچنین دنیا و آخرت، در بینش دینی با بینش عرفی تفاوت دارد. در بینش دینی، نیت و جهت، دنیا و آخرت را مشخص می کند. نماز، عبادت، درس، توحید، تفسیر، عمل، جهاد و مبارزه می تواند به خاطر حرف ها، هوس ها و جلوه ها باشد؛ می تواند دنی و پست باشد و می تواند کسب و کار و آب و نان آوردن، به خاطر خدا و ادای وظیفه باشد. دل هایی که از دنیا بزرگ ترند، تمامی کارهای عادی آن ها خریدار دارد و دل هایی که از دنیا تنگ تر هستند، تمامی کارهای عبادی و جهادی آن ها، از محدوده همین هدف ها، خواسته ها و هوس ها بیرون می رود. اصولاً این شبهه زمانی شکل می گیرد که دنیا به معنای نعمت و ثروت و قدرت و آخرت، به معنای عبادت، نماز، روزه و جهاد در نظر گرفته شود. اما اگر آب و زمان بتواند آخرت باشد و نماز و روزه بتواند دنیا باشد و در آتش باشد؛ این مشکل بی اساس خواهد بود.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #272

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    زمانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرماید: دنیای شما در نگاه من از آب بینی بز، از کفش پاره و از استخوان در دست جزامی بی قدرتر است؛ الا ان أقیم حقاً او ادفع باطلا، این نگاه علی (علیه السلام) با کوشش بی امان او در نخلستان های مدینه و در میدان های جنگ معنا می دهد؛ زیرا دل های بزرگ تر از دنیا، هر کارشان خریدار دارد:
    قلوبهم فی الجنان و أجسادهم فی العمل(294)
    دل هاشان از دنیا بیرون رفته و در بهشت نشسته و تن هاشان در کوشش و تلاش و تکاپو است.
    از سوی دیگر، این نکته درست است که اکثریت آدم ها و جامعه را مردم عادی تشکیل می دهند؛ ولی این درست نیست که همین ها دنیا را می چرخانند؛ زیرا چرخه دنیا در دست دو اقلیت صالح و مصلح و یا فاسد و مفسد است؛ چون هر جامعه از دو اقلیت و یک اکثریت تشکیل می شود. برای تغییر و تحول یک جامعه. یکی از این دو اقلیت موفق و کارسازند و با این ها اکثریت معنا می گیرند و در اجرای طرح، مؤثر و مفید می شوند.
    اما این که ارزش به چه چیزی می باشد و کدام معیار و ملاک برای ارزشمندی انسان ها دخیل است، دین می خواهد که آدمی بسنجد و این همه امر به تعقل و تفکر از همین جا برخاسته است. دین با این نوع آدم حساس، متفکر، عاقل و با سنجش کار دارد؛ چه عابد باشد و چه زاهد و چه کاسب؛ چه خانه دار و چه بازاری. پس آدم های عادی و طبیعی، اگر کارهایشان با شناخت، سنجش و توجه به اهمیت ها باشد، ارزشمند هستند؛ وگرنه، اگر کارهای بزرگشان بی حساب و سنجش باشد، باز هم حقیر و بی ارزشند. پس دیدیم این شبهه از این جا برخاسته است که قائلین به آن با متون دینی و تسلط بر آن و جمع بندی آن و همچنین سیره اولیاء دین بیگانه هستند و عمل بعضی از مسلمین یا کشورهای اسلامی و برداشت های سطحی از دین را ملاک نقد حکومت دینی قرار داده اند.
    امضاء

  4. Top | #273

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در پایان این موضوع، مناسب است تا سخنی از حضرت علی (علیه السلام) که در نهج البلاغه است و در زمینه وضعیت بهداشتی، اقتصادی و اعتقادی عصر بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می باشد را مورد اشاره قرار دهیم که می فرمایند:
    خداوند، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به رسالت مبعوث کرد تا جهانیان را بیم دهد و امین آیات او باشد؛ در حالی که شما جمعیت عرب، بدترین وضع را داشتید، در بدترین سرزمین ها و در میان سنگ های خشن و مارهای فاقد شنوایی (که از هیچ نمی ترسیدند و خطرشان بسیار زیاد بود) زندگی می کردید، آب های آلوده می نوشیدید و غذاهای بسیار ناگوار می خوردید، پیوسته خون هم را می ریختید و پیوند با خویشان را قطع می کردید، بت ها در میان شما بر پا بود و گناهان، سراسر وجودتان را فرا گرفته بود...(295)
    حضرت علی (علیه السلام) می خواهد بگوید که شما مردم، قبل از اسلام و عمل به تعالیم آن، نه آب آشامیدنی مناسبی داشتید، نه مسکن مناسب و نه عقیده درست. پس این تربیت دینی است که عقیده، اخلاق و اعمال جامعه را اصلاح کرد. پس دین برای اصلاح دنیا نیز هست و یکی از اهدافش، اعطای حیات طیب به انسان و در همین دنیاست که تحقق بخشیدن به آن، در گرو وجود یک حکومت صالح است.
    امضاء

  5. Top | #274

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2 - حکومت دینی یک نوع حکومت دیکتاتوری و استبدادی



    تبیین شبهه

    در نظام حکومت دینی، به خاطر وابستگی به شرع و احکام و عقاید، آزادی وجود ندارد، به افکار و عقاید، به مجامع، به روابط عادی، عاطفی، تجاری و جنسی زن و مرد آزادی نمی دهند، گفت و گو از مقدسات را اجازه نمی دهند، شکستن عرف و سنت ها را نمی پسندند، حریم احکام و شرعیات را محکم نگاه می دارند، انتخاب و طرح هر عقیده ای مجاز نیست، ممیزی است و امنیت نیست. آیا این همه، توجه به حکومت غیر دینی و لائیک و جریان های سکولار را باعث نمی شود؟
    امضاء

  6. Top | #275

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حکومت های دینی با رهبر و حاکمی همراه هستند. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصوم (علیه السلام) گرفته تا فقیه عادل که بر همه نهادها، مقام ها و شوراها تفوق و نظارت دارد و در هنگام اجرا می تواند حتی از اکثریت آراء چشم بپوشد؛ که فاذا عزمت فتوکل علی الله(296)؛ در واقع تصمیم گیری با رهبری است و اکثریت اعتباری ندارد. حتی در سطح ولی فقیه که معصوم نیست، کنترلی در کار نیست و قدرت مطلق و فعال مایشاء فقیه است و این مطلب زادگاه مشکلات خواهد بود و سخت ترین مشکل های استبدادی را به دنبال خواهد آورد. به ناچار همه امکانات در دست یک عده خواهد بود و در نتیجه، مجامعی که اساس حکومت دموکراتیک هستند و شوراهایی که تکیه گاه مردم و چشم و زبان مردم هستند منفعل خواهند بود و برای هیچ کس، حسابی وجود ندارد.
    امضاء

  7. Top | #276

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جواب شبهه

    این مورد نیز از آن اتهام هایی است که سطحی و بدون تأمل در متون دینی پدید آمده است. هر کس مقداری تأمل در نظام حکومت اسلامی بنماید، اذعان می کند که هیچ نظام حکومتی به اندازه این نظام، مردم را در اداره جامعه شریک نمی گرداند و به آرای مردم و مشارکت همه جانبه آنان بها نمی دهد.
    اما کلمه استبداد از ریشه بدد و به معنای جدا نگه داشتن و پراکنده کردن است و استبد؛ یکی شدن، یگانه شدن و استبداد رأی؛ یعنی رأی و نظری که بر فردیت استوار است(297). فقط یک نظر و اندیشه مطرح است و این اندیشه و نظر. جدا از تفکر دیگران است. به نظام حکومتی که بر اساس اندیشه های فردی و بدون تکیه بر قوانین بنا شود و هیچ نهاد مشورتی در جامعه موجود نباشد، طرح ها و نظریه های صاحب نظران معتقد و متخصص مربوط به رشته های مورد نیاز جامعه به کار گرفته نشود، کسی جرأت اظهار نظر نداشته باشد و در مقابل، فقط حاکم جامعه، هم قانون گذار و هم مجری باشد، نظام استبدادی یا دیکتاتوری می گویند.
    امضاء

  8. Top | #277

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حال با این توجه، به جواب گویی این شبهه می پردازیم که آیا واقعاً حکومت دینی که برگرفته شده از کلام وحی و به سرپرستی حجت های خداوند بر روی زمین است، استبدادی است یا خیر؟
    اما در مورد قدرت حاکم و استبداد و مسائلی که در شبهه بیان شد، اولاً: فقط در مورد رسول و معصوم تحقق دارد؛ چون گفته اینان قانون است و آن ها خود قانون گذار، مجری و قاضی هستند و این امر به ولایت آن ها بر می گردد و آگاهی آنان از مسیر هدایت انسان ها و با توجه به نارسایی علم، عقل، قلب و غریزه آدمی ضرورت می یابد. آنان حجج الهی بر روی زمین هستند و با توجه به نارسایی مذکور، نیاز و ضرورت ما به حجت، کاملاً مبین و روشن است.
    امضاء

  9. Top | #278

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نهج البلاغه در مورد این نوع ولایت معصوم، می فرماید:
    انظروا الی اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم - و اتبعوا أثرهم - فلن یخرجوکم من هدی - و لن یعیدوکم فی ردی - فان لبدوا فالبدوا - و ان نهضوا فانهضوا - و لا تسبقوهم فتضلوا - و لا تتاخروا عنهم فتهلکوا(298)
    مردم! به اهل بیت پیامبرتان بنگرید؛ از آن سو که گام بر می دارند، بروید. قدم جای قدمشان بگذارید، آن ها شما را هرگز از هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند.
    اگر سکوت کردند، سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آن ها پیشی نگیرید که گمراه می شوید و از آنان عقب نمانید که نابود می گردید.
    امضاء

  10. Top | #279

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    با این کلام نهج البلاغه، دیگر چه استبدادی از حکومت معصوم شکل می گیرد؟ آنان که از خود ما نسبت به ما مهربان تر، دلسوزتر و به سیر کمال و رشد ما آشناتر هستند؛ چرا در مقابلشان مطیع نباشیم؟ آنان که به ما می آموزند که حتی از عقل و قلبمان چگونه بپذیرد؛ چرا که لا اکراه فی الدین؛ در دین هیچ اجباری نیست.
    ضرورت نیاز به حجت و امام از مسائلی است که نهج البلاغه نسبت به آن اهتمام زیادی دارد و به گفته سید رضی، کمتر خطبه و منبری بود که حضرت بر آن قرار می گرفت مگر این که قبل از شروع به خطبه می فرمود:
    ایها الناس اتقوا الله فما خلق امرو عبثا فیلهو - و لا ترک سدی فیلغو(299)
    ای مردم! اطاعت خدا را بکنید. هیچ انسانی بدون هدف و بیهوده خلق نشده تا لهو پیشه کند و دل مشغول باشد و هیچ کس رها نشده تا هر چه خواهد، انجام دهد و بار تکلیف و مسؤولیت را وانهد.
    هیچ فردی بیهوده و بدون هدف آفریده نشده تا دل مشغول دارد، قوای فکری خود را به کار نگیرد، متذکر اهدافی که خدا برایش رسم کرده، نشود و به لذت های فناپذیر روی بیاورد. هیچ انسانی رها نشده و آزاد نیست و بدون مسؤولیت و تکلیف نمی باشد تا هر کاری که بخواهد، انجام دهد؛ سرگرم شود و از راه بماند.
    امضاء

  11. Top | #280

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,886
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بنابراین، خلقت آدمی هدف دار است و عبث نیست و آدمی برای رسیدن به آن اهداف، دارای برنامه است. در همه مراحل به انسان توجه شده و برای او تکلیف و مسؤولیتی تعیین گردیده تا بتواند با مسؤولیت پذیری و انجام آنچه از او خواسته اند، به هدف راه یابد و به ملاقات حق بشتابد. آن حضرت در خطبه دیگری می فرماید:
    فان الله سبحانه لم یخلقکم عبثاً و لم یترککم سدی - و لم یدعکم فی جهاله و لا عمی قد سمی آثارکم - و علم أعمالکم و کتب آجالکم - و انزل علیکم الکتاب تبیاناً لکل شی ء(300)
    خداوند سبحان شما را به عبث نیافریده و بی هدف وا نگذاشته و در نادانی و نابینایی رها نساخته است. آنچه را باید به انجام رسانید، معلوم کرده و به کردارتان آگاه است و مدت عمر شما را معین کرده است و برای شما کتابی نازل کرده است که بیان دارنده هر چیزی است.
    در واقع، اگر خدا برای این دنیا برنامه ای را تدارک دیده، آدمی را نسبت به آن بی خبر قرار نداده و او را در ظلمت رها نکرده است؛ زیرا او را به خیر و شر و نور و ظلمت راهنمایی کرد. برای چگونه زیستن او کتاب نازل کرد و برای با چه کسی رفتن، نبی و رسول را برانگیخت و بایدها و نبایدها و راه را با اکمال دینش به پایان برد. پس حجت را بر انسان تمام و برای او مواضع عذر را بیان کرد. آن گاه حضرت امیر (علیه السلام) بعد از مرحله معرفت و شناخت حق و مبدأ و راهنما، به چگونگی آمادگی آدمی اشاره دارد.
    بنابراین، زمانی که بدانیم سعادت ما در گرو اطاعت از حجت خدا است؛ با این دیدگاه، چه استبداد و انحصاری پیش می آید؟ هر چه امر و نهی او مورد پسند من نباشد، ولی خیر من در گرو آن است و رشد و کمال من در آن نهفته شده است و در نهایت، با این دیدگاه و با آن معرفت و عشق و احساس که در اطاعت از آن لحاظ شده است، نظارت، کنترل و نفوذ برای حکومت دینی، یک کمال منظور می گردد.
    امضاء

صفحه 28 از 30 نخستنخست ... 1824252627282930 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi