صفحه 38 از 48 نخستنخست ... 28343536373839404142 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 371 تا 380 , از مجموع 480

موضوع: تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت

  1. Top | #371

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    قاپوچی باشیان. دربار صفویه، دوقاپوچی باش داشت یکی قاپوچی باشی دیوان، و دیگری قاپوچی باشی خلوت، که هر یک از آن دو، دستیاران و زیردستان فراوان داشتند. نگاهداری و مراقبت دولتخانه های شاه در میدان نقش جهان و اطراف آن، با قاپوچیان دیوان و محافظت قسمت درونی عمارت و خلوتخانه های شاه یا قاپوچیان خلوت بود ولی همگی در فرمان ایشیک آقاسی باشی بودند و عنوان ایشان نیز - مثل یساولان صحبت - مقرب الحضره بود.
    جبه دار باشی. جبه دار باشی، مسوول جبه خانه و قورخانه و مامور محافظت آلات و ادوات حرب و انبارهای سرب و باروت و آن چه مربوط به لوازم جنگ باشد، بوده است. عمله قورخانه و جبه داران، کارگزاران کارخانه های آلات حرب آتشبازان و باروت سازان، همه زیردست او بودند و با اجازه و دستور او مواجب می گرفتند.
    وزیر اصفهان. وزیر اصفهان، مسوول رسیدگی کردن به امور خانه ها و عمارات و باغ ها و املاک و آسیاها و مستغلات و قنوات سلطنتی و خالصه در شهر و ولایت اصفهان بود، وی عواید آن ها را جمع آوری می کرد و به مصارفی که مقرر شده بود می رسانید، محافظت و تعمیر و آباد کردن املاک و مستغلات و دادن بذر و مساعده به مستاجر و رعیت و وصول مالیات دیوانی و رسیدگی به کار املاک و مزارعی که گرفتار آفتاب ارضی و سماوی شده باشد، از جمله ی وظایف وی بود.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #372

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    کلانتر. وظیفه ی کلانتر، تعیین کدخدایان محلات و ریش سفیدان اصناف بود، که با مشورت و موافقت مردم هر محل و افراد هر صنف، معین می کرد. رسیدگی به اختلافات کسبه و اصناف و شکایات رعایا و زارعین و رفع ظلم اقربا از ضعیفان و اصلاح حال رعیت نیز از جمله ی وظایف، وی بوده است (395).
    داروغه. داروغه، مسوول پاسداری شهر و خارج شهر و جلوگیری از دزدی و غارت و نزاع و ستم کاری و مردم کشی و تقلب و امور خلاف شرع، ماند قمار و شرابخواری (در مواقعی که شاه شرابخواری را قدغن می کرد) و تجاوز به حقوق دیگران و امثال آن ها بود؛ یعنی در حقیقت فرماندهی کل پاسبانان یا ریاست شهربانی آن زمان را بر عهده داشت وی مقصران را به تناسب گناه تنبیه و جریمه می کرد، ولی غالبا مجازات نقدی را ترجیح می داد. داروغه ی اصفهان، همه شب چون سه ساعت از غروب می گذشت، نخست ساعتی بر در بازار قیصریه توقف می کرد، سپس با جمعی از شبگردان سوار می شد و هر شب یک قسمت شهر را خود، و قسمت های دیگر را ماموران و زیردستان وی گردش می کردند و اول بامداد وقتی که نقاره ی صبح زده می شد، به خانه باز می گشت گذشته از جمعی عسس که تحت فرمان داروغه بودند، شاه گروهی از قورچیان و غلامان و تفنگچیان و توپچیان را هم در اختیار او می گذاشت که شب ها به پاسبانی شهر مشغول شوند. دعاوی مالی مردم را هم که مبلغش از دوازده تومان بیش تر نبود. داروغه رسیدگی می کرد و اگر زیادتر از آن بود، به دیوان بیگی رجوع می شد ولی دیوان بیگی می توانست در احکام داروغه تجدید نظر کند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #373

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    محتسب الممالک. محتسب الممالک، مسوول قیمت اجناس و تعیین نرخ آذوقه و خوراک مردم بود. همه ماه قیمت اجناس را یکی از ماموران او به نام صاحب نسق، با ریش سفیدان هر صنف تعیین می کرد و از ایشان التزام نامه می گرفت و به محتسب الممالک می داد. او نیز پس از رسیدگی و دقت کامل، آن صورت ها را تصدیق می کرد و نزد ناظر بیوتات می فرستاد. اگر پس از تعیین نرخ هر چنین، یکی از کسبه از آن تخلف می کرد، او را به دستور محتسب الممالک تخته کلاه می کردند و در شهر می گرداندند، تا مایه ی عبرت دیگران گردد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #374

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    محتسب الممالک در همه ی شهرهای ایران، نایبانی داشت که وظایف وی را در هر شهر انجام می دادند (396).
    نقیب. نقیب، به کسی گفته می شد که مامور تشخیص بنیچه یا عوارض و مالیات اصناف شهر بود، این مرد، در سه ماه اول هر سال، کدخدایان هر صنف را جمع می کرد، تا با توافق یکدیگر، مطابق قوانین و مقررات گذشته، بنیچه ی هر صنفی را معین کنند. سپس صورت آن ها را برای کلانتر شهر می فرستاد، تا به موقع وصول کند، استادان و ریش سفیدان اصناف نیز با نظر و صوابدید نقیب تعیین می شدند و با موافقت وی، احکام ایشان از جانب کلانتر داده می شد.



    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #375

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سایر مناصب

    سایر مناصب دربار صفوی بر حسب اهمیت به شرح زیر بودند:
    صاحب جمع خزانه. که آن چه از درآمد ایالات و شهر اصفهان به دیوان شاهی تعلق داشت، به او تحویل می شد.
    صاحب جمع قیچاجی خانه خاصه. که در حقیقت مسوول خیاطخانه ی شاهی بود و لباس های شاه و پارچه های قیمتی را که برای پوش او تهیه می شد، به او می سپردند، خیاط باشی در ساعتی که منجم باشی تعیین می کرد و به عرض شاه می رساند، در حضور ناظر و صاحب جمع قیچاجی خانه، لباس شاه را می برید و می دوخت و تحویل صاحب جمع مذکور می داد. خیاط و جوراب دوز و چاقچور دوز و اتوکش و حلاج و صافگر و کلاه دوز، همه از زیردستان این صاحب جمع بودند. صاحب جمع قیچاجی خانه ی امرا نیز خلعت هایی را که به وزیران، حکام، کلانتر و امثال ایشان داده می شد فراهم می کرد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #376

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    صاحب جمع آبدارخانه. که همه ی اسباب و آلات آبدارخانه ی شاهی در دست وی بود.
    صاحب جمع قهوه خانه. رییس قهوه خانه ی شاهی بود.
    صاحب جمع مشعل خانه و نقاره خانه. که همه ی مشعل های طلا و نقره و مس و یه و روغن و کوس و نقاره و کرنا و نفیر و سرنا و آن چه متعلق به مشعل خانه و نقاره خانه شاهی بود، در اختیار وی بود.
    صاحب جمع انبار شاهی
    صاحب جمع اصطبل شاهی
    میهمان باشی. که از میهمانان شاه پذیرایی می کرد و وسایل زندگانی و اقامت ایشان را در ایران فراهم می ساخت. وی سفیران بیگانه را به حضور شاه می برد و میهمان داران دیگری در فرمان وی خدمت می کردند.
    مشعل دار باشی. که هر وقت شاه، شب هنگام از دولت خانه بیرون می رفت، مشعلی بزرگ بر دوش می گرفت و پیشاپیش به راه می افتاد. این مشعل بسیار سنگین بود و به چوب نوک تیزی منتهی می شد که آن را در زمین فرو می بردند.بالای چوب، کاسه ی گرد بزرگی تعبیه شده بود که در آن پیه و چربی می ریختند. مشعل هایی که پیشاپیش شاه کشیده می شد، زرین، و آن ها که در کاخ های سلطنتی می سوخت نقره بود. گرم کردن دولت خانه ی شاهی، از وظایف مشعل دار باشی به شمار می رفت و چون چوب در اصفهان گران بود، این کار هزینه ای گزاف داشت. مشعل دار باشی بر فاحشه خانه ها و قمارخانه ها و مراکز بازی های دیگر، مانند: خیمه شب بازی و شعبده بازی و بندبازی و آن چه مایه ی تفریح و خوش گذرانی مردم بود نیز نظارت می کرد و از این راه درآمد بسیار داشت.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #377

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    صراف باشی. که آن چه پول زرد و سفید به خزانه می رسید صرافی می کرد و در کیسه ها می ریخت و مهر می کرد.
    وزیر قورچیان. که به کارهای قورچیان می رسید و با مستوفی قورچیان، احکام مواجب و تیول ایشان را تهیه می کرد.
    وزیر غلامان. که به امور دفتری و مواجب و تیول و انعام غلامان و سایر کارهای ایشان رسیدگی می کرد.
    وزیر تفنگچیان. که با مستوفی مخصوص این دسته از سپاه، مسوول کارهای دفتری تفنگچیان و یوزباشیان و مین باشیان و جارچیان بود.
    وزیر توپخانه. که با مستوفی توپخانه به کارهای توپچیان رسیدگی می کرد.
    توشمال باشی. یا ناظر مطبخ و رییس تشریفات سلطنتی، که بر مطبخ شاه و متعلقات آن نظارت می کرد و با غذای شاه - از وقتی که از مطبخ خارج می شد تا به سفره می رسید - همراه بود و باقی مانده ی سفره ی شاه نیز از آن او بود.
    سفره چی باشی. که سفره ی شاه را می گسترد و غذاها را ترتیب می داد و این شغل غالبا موروثی بود (397).
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #378

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    جلودار باشی. که مامور آماده داشتن اسبان سواری شاه بود و همه روز از پنج تا شش اسب مخصوص شاه را با زین و براق در دیوانخانه، مهیای سواری نگاه می داشت.
    زیندار باشی.
    شرابچی باشی.
    میراب باشی.
    نقاشباشی.
    معمار باشی.
    خاصه تراش. که ریش و سر شاه را می تراشید و اصلاح می کرد و همه سال ده دست لباس سیاهی که شاه در ده روز اول ماه محرم می پوشید به او داده می شد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #379

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    علل سقوط دولت صفویه

    عواملی چند که سبب سقوط دولت صفویه گردید عبارتند از:
    (1) با برخوردی که شاه عباس با پسران خود روا داشت، بعد از شاه عباس، تاج و تحت صفوی به دست (398) پادشاهان، نالایق و یا کم قدرت و ضعیف النفس افتاد و روزه به روز از عظمت و اعتبار آنان کاسته شد و این باعث گردید تا دشمنان خارجی ایران، قدم در راه تعرض بگذارند.
    (2) پروفسور مینوریسکی، در مقدمه ای که بر کتاب تذکره الملوک نگاشته، عواملی مهم را که به عقیده وی باعث انقراض سلسله صفویه است چنین ذکر می نماید:
    الف - از بین رفتن اساس حکومت روحانیونی که شاه اسماعیل، کشور خود را بر آن پایه استوار کرد و نبودن مرام موثر دیگری که جای آن را بگیرد.
    ب - مخالفت شدید میان عناصر قدیم و جدید در طبقات نظامی ایران.
    ج - نفوذ و تحریکات ملکه مادر و خواجه سرایان.
    د- قساوت شاهزادگان که در حرم سرا تربیت می شدند و از دنیای خارج غافل بودند به عقیده ی مینوریسکی غیر از این عوامل، عواملی چون عدم رضایت عمومی از آخرین شاهان سلسله صفویه، اهمیت فراوانی در شکست و شاهی این سلسله دارد (399).
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #380

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    (3) ضعف سیاسی و انحطاط اقتصادی ایران که با مرگ شاه عباس اول آغاز شده بود و مدت سلطنت بیست و هشت ساله شاه سلیمان، بیش از پیش آشکار گردید. شکوه و جلال دربار، ولخرجی شاه، مداخله زنان و خواجه سرایان در امور کشوری، روز به روز به ضعف دولت صفوی کمک کرد تا جایی که در زمان شاه سلطان حسین - پسر شاه سلیمان - یکباره دولت صفوی منقرض گردید. در دوران شاه سلطان حسین میزان مالیات چند برابر گشت که در نتیجه باعث مهاجرت روستاییان و تقلیل فعالیت های یدی پیشه وران، رکود بازرگانی و کم شدن توان کارگران شده و این خود باعث ورشکستگی فئودال ها گردید. تا جایی که فئودال ها خود نیز در جدا شدن از دولت سعی می نمودند. تشدید تضادهای داخلی طبقه زمامدار و فساد و دستگاه دولتی، همه و همه باعث اضمحلال، آن دولت گردید. در ضعف شاه سلطان حسین، سفیر روس، آرتمی پتروویچ ولینسکی می نویسد:
    حتی میان عوام الناس نیز، چنین ابلهی کمتر یافت می شود تا چه رسد میان تاجداران و بدین سبب در هیچ کاری مداخله نمی فرمایند و تمام امور را به اعتماد الدوله خود، که از چارپایی ابله تر است محول می سازد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 38 از 48 نخستنخست ... 28343536373839404142 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi