صفحه 48 از 48 نخستنخست ... 384445464748
نمایش نتایج: از شماره 471 تا 480 , از مجموع 480

موضوع: تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت

  1. Top | #471

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    املاک خصوصی

    4 - این املاک در ایران از راه ارث یا خریداری یا اهدای همایونی و یا احیا کردن زمین های بایر به دست می آید. هر فردی می تواند زمین را در صحرا انتخاب و در آن جا شخم و زراعت و یا به نحوی بهره برداری کند که از نتیجه ی آن چند درصد عایدی دولت تامین شود و تا وقتی که از عهده انجام تکلیف آخری برآید فرد سودمندی به شمار می رود که خلع یدش از آن مالک نارواست ولی مالک ایرانی، معمولا خود به کشت و کار زمین خویش نمی پردازد و آن را به مستاجران اجاره می دهد که بدون ادعای حقوق مالکیت تا وقتی که از پرداخت معادل اجاره بها قصور یا عدول نکنند حق مسلم بهره برداری از ملک را خواهند داشت و این انتفاع با شرکت طرفین در تامین هزینه کشت که در نقاط مختلف مملکت یکسان نیست حاصل می شود.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #472

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در سرزمین ایران که مقدار جمعیت قلیل است و زراعت وافی، فقط با کار و زحمت کافی امکان پذیر می باشد کارگر نه تنها در کشتزار زحمت می کشد، بلکه باید در کندن و تمیز کردن قنات، کار و محصولات را جمع و جور کند، نفع ارباب در این است که با مستاجران خود به وجه نیکو حسن روابط داشته باشد. رعیت ایرانی که حتی حق شکایت و بدرفتاری و اجحاف ماموران مالیاتی را داراست، زارع ایرانی فقیر است. نادان و بیچاره است به ظاهر خوش بنیه و از جهت زور و قدرت چون گاو نر است. او انتظار و امیدی درباره رونق کار خویش ندارد. بردباری و پشتکار شیوه کار اوست لحظه بدبختی او وقتی است که آب نایاب شود، یا از پس خشکسالی شدید در ناحیه او قحطی پیش آید.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #473

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    7 - هنگام ساختمان خانه برای ارباب، روستاییان، مجبور به بیگاری بودند تعیین تعداد آنان با ارباب و تهیه خوراک روزانه به عهده خودشان بود.
    8 - تهیه وسایل سوخت ارباب به عهده ی روستاییان بود.
    9 - حمل نامه ها بین چاپارخانه ها به عهده ی روستاییان بود.
    10 - حمل اجناس مالک از نقاط دوردست به ده، به عهده ی روستاییان بود.
    11 - کوچ نشینان که هنگام زمستان از ییلاق بر می گشتند، توسط مالک بین روستاییان سرشکن می شدند و از این طریق، غذا و هستی روستاییان به غارت می رفت.
    12 - روستاییان اجبار داشتند، هم برای دولت و هم برای مالک خدمت سربازی انجام دهند و هنگامی که سرباز دولت می شدند. سربازی، پیشه مادام العمر آنان می شد و پس از مرگ، به فرزندانش منتقل می شد. سربازی برای مالک، به دو صورت بود: در حالت اول، مالک از هر 25 خانوار یک سوار می گرفت و تهیه اسب و اسلحه و آذوقه او و خانواده اش به عهده ی سایر روستاییان بود - ارباب از این نوع سواران برای شکار و نیز سرکوبی شورش های روستایی استفاده می کرد - در صورت دوم، در مواقع حساس، که ارباب برای حمله به املاک همسایگان احتیاج به سوار داشت، تمام زارعین که قدرت حمل اسلحه داشتند بسیج می شدند و تهیه لوازم مورد احتیاج جنگ نیز به عهده ی خودشان بود.
    13 - هنگام شکار مالک، روستاییان تهیه مخارج او و اطرافیان و مهمانان او را به عهده داشتند.
    14 - مالک زارعین گناهکار را جریمه و حتی تیرباران می نمود، محاکمه کردن، تعیین و تغییر (ازدیاد) مالیات و حبس و شلاق و شکنجه، حق مسلم خان و مباشر او بود.
    این نوع بهره کشی همان گونه که دیدیم، باعث فرار روستاییان از مزارع می شد و اقتصاد روستایی را فلج می کرد و در نتیجه در سیاست کشور، تاثیرات ناگوار می گذاشت.
    دهقانان که از همه جا ناامید بودند، دست به سوی روحانیون بزرگ دراز می کردند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #474

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ارزش در دوره قاجاریه


    قوای نظامی قاجاریه عبارت بود از قشون ثابت و بهترست گفته شود: گارد سلطنتی، که هرگز منحل نمی شد، افراد آن را بنیچه ی ولایات و غالبا بنیچه ی عشایر تشکیل می دادند. به همین ترتیب هر شاهزاده ای که حاکم یکی از ولایات بود، برای خود گارد مخصوصی داشت.
    مثلا؛ به قول موریه، علی میرزا، فرزند فتحعلی شاه، که در حدود سال 1808 م حاکم شیراز بوده است، عده ای مرکب از هزار سوار زیر فرمان خود داشته، که مزد آنان را نیز خود می پرداختند.
    از این عده دویست سوار، بختیاری ها تجهیز می کردند که گارد مخصوص را تشکیل می داد. علی میرزا به هنگام ضرورت می توانست کلیه بیست هزار سوار به جنگ بفرستد. سپاهیان شاهزاده خود لباس و سلاح خویش را تهیه می کردند و مزد سالیانه هر یک از آنان عبارت بود از چهل پیاستر، جیره روزانه شان عبارت بود از یک من جو و دو من کاه و یک چارک گندم، مگر در فصل بهار که به اسب ها علف تازه می دادند.
    از این گذشته به هر سرباز جهت تامین معاش خانواده اش - در دهی که اهل آن جا بود مقداری زمین جهت کشت و زرع می دادند که میوه زمین به او تعلق داشت.
    هر بار که فرمان سربازگیری صادر می شد، رییس هر عشیره عده معینی از سربازانی را که حکومت از او خواسته بود حاضر می کرد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #475

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    این روش احضار و تعلیم سربازان که بر حسب اتفاق و تصادف صورت گرفته و در اوایل دوره قاجاریه معمول بود، مانع از به وجود آمدن قوائی بود که بتواند در برابر فشار مهاجمان بیگانه پایداری کند.
    هیئت ها و مربیان متعدد نظامی استخدام نمودند و زمانی که عباس میرزا در آذربایجان بود، فرمانی، به سال 1221 ه.ق برای سربازگیری از تمام نقاط آذربایجان صادر و قرار بر این شد که مزد، ساز و برگ و لباس و حوائج سربازان از محل وجوه دیوانی تامین شود، اما در عمل حکومت ایران نتوانست قشونی به سیک جدید تربیت و مجهز کند. قشون ایران کماکان مرکب از سواران بنیچه ای بود که روسای عشایر و دیگران به هنگام ضرورت آماده می کردند. عده دیگر از قشون ایران عبارت از قشون تامین بود که از غلامان تشکیل می شد و این عده را شاه و همه حکام ولایات اجیر می کردند و کماکان انگل مردم دهات بودند (502).

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #476

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ماموریت گاردان و تشکیل ارتش در زمان قاجار

    در سال 1807 ناپلئون، ژنرال گاردان، را در راس یک هیات نظامی به ایران فرستاد. افراد محدود این هیات - هیجده نفر شامل سه مترجم و یک نفر کشیش - و اقامت کوتاه، و علایق منحصر آن به مسایل سیاسی و باعث جلوگیری از ارائه هر نوع بررسی اقتصادی و اجتماعی ارزشمند این هیئت در این زمینه گردید. مع الوصف دو قطعه زیر خارج از علایق بی نظر نبوده است، اولی از یادداشت های مفصل ژنرال گاردان در 24 دسامبر 1807 به وزیر امور خارجه راجع به عقیده لشکرکشی بله هندوستان معلوم می شود؛ و دومی از یادداشتی در زمینه تجارت ایران که چند ماه بعد نوشته شده، روشن می گردد.
    قشون ایران تعداد این قشون یکصد و هشتاد هزار نفر مرد است که از آن ها هفتاد هزار تا هفتاد و پنج هزار نفرشان به نام قشون رکابی هستند و حقوقشان را از خزانه سلطنتی می گیرند، بقیه قشون ایالتی هستند که تحت فرماندهی شاهزادگان مختلف قرار دارند و حقوقشان را از خزانه ی حکامی که وابسته به آن ها هستند - و بیش تر متصدی دفاع از این ایالت می باشند - دریافت می کنند.
    اگر یکی از این ایالات مورد حمله قرار گیرد، شاه تعدادی از قشون رکابی خود را برای کمک به آن ها می فرستد و هزینه اش را نیز پرداخت می کند.
    حقوق سربازان به طرز نامطلوبی پرداخت می شود چرا که از و طمع، بین درباریان و رجال ملازم شاه شایع است.
    در اواخر دوره ی قاجار و با قتل ناصرالدین شاه، تحول بزرگی در جامعه ایران رخ داد. یعنی نهضت مشروطیت ایران، پای گرفت که مهم ترین عوامل را می توان در ذیل چنین یادآور شد:
    1 - نابسامانی اوضاع ایران در اواخر عهد ناصری و به ستوه آمدن مردم از جور و بیدادگری حکام و عمال استبداد و ماموران متجاوز.
    2 - برقراری رژیم مشروطه و تدوین قانون اساسی در عثمانی.
    3 - ضعف و سستی و عدم لیاقت مظفرالدین شاه و سبک سری ها و طمع ورزی ها و غارتگری های درباریان و اطرافیان فاسد و ناشایست، و تسلیم در برابر قدرت روسیه و قبول قرضه های سنگین و طاقت فرسای خارجی و گسترش نفوذ و قدرت روسیه در ایران.
    4 - عزل اتابک و درهم شکستن نفوذ و ثبات حکومت مرکزی و جدال در میان طرفداران اتابک و عین الدوله و بی تدبیری و سخت گیری عین الدوله.
    5 - قیام گروهی از روحانیون بر ضد دولت و دربار و جنبش فراماسیون به دستور محافل ماسونیک لندن و پاریس.
    6 - شکست روسیه تزاری، از ژاپن و کاسته شدن حیثیت و اعتبار سیاسی آن دولت و اعلام حکومت مشروطه در آن جا (503).
    7 - نشر نوشته های بیدارکننده ی روزنامه هایی مانند: روزنامه اختر، چاپ استانبول، حبل المنین، چاپ کلکته، روزنامه ی پرورش، ثریا و حکمت چاپ مصر، و روزنامه قانون چاپ لندن و هم چنین، نشر کتاب های طالبوف، سیاحتنامه ابراهیم بیک، چکامه های وطنی (504).
    8 - فعالیت اقلیت های نوظهور مذهبی، به خصوص، با بیان و ازلیان، برای تشکیل حس انتقامجویی و شکست نفوذ روحانیت شیعه.
    9 - مساعدت دولت عثمانی به مشروطه خواهان، به منظور تضعیف قدرت دولت ایران و دست اندازی به مناطق مرزی مورد اختلاف.
    10 - مداخله علنی دولت انگلیس، برای کمک به استقرار مشروطیت و کاستی قدرت شاهان قاجار، جلوگیری از نفوذ روزافزون روس ها و تلاش برای به دست آوردن سیاست مقدم و قاطع در ایران.
    11 - انتقامجویی و خصومت بعضی از مالکان بزرگ و سران بختیاری با حکومت قاجاریه.
    12 - اختلاف پنهان مظفرالدین شاه و ظل السلطان، رقابت ظل السلطان و سالارالدوله با محمدعلی شاه و تحریکات دامنه دار آنان برای رسیدن به سلطنت.
    13 - فقر اقتصادی و فشار قحطی و گرسنگی و ناامنی های عصیان خیز، که بر دوش اکثریت مردم سنگینی می کرد (505).
    14 - دادن امتیازنامه ها، منجمله امتیاز دخانیات، به کمپانی انگلیسی در رجب 1307 ه ق که از نظر اقتصادی و مالی زیان بخش بود و از نظر اجتماعی، ویرانگر و از جهت سیاسی و به قول حاجی ابراهیم، محمد رحیم اصفهانی، آن ها اسبانی را فراهم نموده اند که علت عمده ایست که دیوان در فکر رعیت نیستند. هر که هر چه توانست به هر که کرد و از پیش برد. کسی سوال و جواب نمی کند جزا در کار نیست همین قدر است که به دیوان، پول و رشوه بدهند (506).
    البته این عوامل، که بعد از قتل ناصرالدین شاه برانگیخته شدند، در طریق پیشرفت نهضت، همفکری و همگامی نداشتند و هر یک به دنبال هدف و غرض مشخص خود بود به همین دلیل، مشروطیت ایران، دچار انحراف شده و از هدف عملی خود دور افتاده و سرانجام، زمام حکومت مشروطه را به مستبدان داد و پیشرفت اجتماعی را مانع گردید و به جای اراده ملی، طبقه حاکم را بر مقدرات مردم چیره ساخت. اما به هر حال، در دگرگونی سازمان اجتماعی ایران، شکستن امتیازات طبقاتی و درهم ریختن کاخ قدرت درباریان و مالکان بزرگ و عمال دولت و استقرار قانون و عدالت، تحولی بزرگ پدید آورد و سازمان پوسیده ی اجتماع ایران را لرزان ساخت و ملت ایران را در مسیر زندگی نو قرار داده و دگرگونی بارزی در اندیشه مردم ایجاد نمود.
    پایان
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  8. Top | #477

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ...................) Anotates (.................
    1) ایران و تمدن ایرانی، ص 4.

    2) فرهنگ معین، ج 5. - و.

    3) جغرافیای مفصل ایران، ج 1، ص 46 - 47.

    4) تاریخ سیاسی ایران، ص 43.

    5) ریگ ودا، ص 3

    6) ایران ویچ، ص 16
    panthialeens- derousieens- germanies
    pasargades- mara phiens- maspiens
    bouses- pareraceniens- strouchates
    daens- mardes- dropique- sagartiens
    arizantes- boudiens- mages.

    7) تاریخ ماد، ص 134 - 137.

    8) تاریخ ایران باستان، ص 62

    9) همان ماخذ، ص 64

    10) راز بقایای تمدن ایران، ص 3

    11) 2. the cambridge ancient history. vol.iii.p.5l.811
    12) تاریخ ماد، ص 319 - 323

    13) 1.the cambridge ancient history.o.pcid
    14) گیلان از آغاز تا انقلاب مشروطیت، ص 22 - 23، همچنین نگاه کنید به کتاب تاریخ گیلان، ص 18 - 23.

    15) اوستا نامه مینوی، آئین زرتشت، ص 3

    16) ایران در عهد باستان، ص 64

    17) گات ها، زرتشت - اوستا، ص 28: هم چنین نگاه کنید به کتاب زرتشت مزدیسنا و حکومت، ص 80

    18) گات ها: بخشی از یسناهاست که مهم ترین بخش اوستاست و دارای (72) فصل یا (هات) می باشد.

    19) از گات ها تا مشروطیت، ص 71

    20) تاریخ ماد، ص 87

    21) یشتها، ج 1، ص 2

    22) ایران در عهد باستان، ص 71 - 72

    23) 1.demorgan: prehistoric man.p802.newyork.6291
    24) 2.demorgan d.pcid -p 902.
    25) ایران در عهد باستان، ص 130

    26) 1.herzreld: iran in the ancient , p.081.london.1491
    27) 2.lonormal: choix de tentes cuneiformes.p.721.paris.9781
    28) زیگورات )ziggurate( معبد هرمی شکل پلکانی و یک ساختمان مذهبی بود که از مشخصه های معماری شهرهای اصلی میان رودان (بین النهرین) قدیم از 200،2 تا 500 ق.م.است.
    زیگورات ها را همیشه از آجر می ساختند و درون آن اتاق نداشت، قاعده ی آن معمولا مربع یا مربع مستطیل و تقریبا به ابعاد 4050 متر بود.
    بالا رفتن از آن به وسیله پلکان یا از یک سطح شیب دار انجام می شد تقریبا نیمی از زیگورات های کشف شده دارای پلکان نبوده اند. در سطح شیب دار آن معمولا درخت و بوته هایی کاشته می شد باغ های معلق بابل بهترین زیگورات های باقی مانده در اور است - و.

    29) تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ص 1 - 5

    30) تاریخ و تمدن عیلام، ص 50 و مقایسه کنید با کتاب تاریخ اسلام، ص 39 و همچنین:
    arameans and chaldeansin soulhern baby lonia in the seven theentury b.e.o7791
    brink man. j.a noteson
    31) تاریخ و تمدن عیلام، ص 5

    32) ایران در عهد باستان، ص 129

    33) تاریخ ماد، ص 120

    34) تاریخ ایران باستان، ص 67

    35) ایران از آغاز تا اسلام، ص 28

    36) هنر ایران، ص 39

    37) ترکستان نامه ص 124

    38) تاریخ هرودوت، ص 231

    39) تاریخ تمدن، کتاب اول، بخش اول، ص 517

    40) تاریخ ماد، ص 87

    41) جمس درامستتر james darmesteter ایران شناس فرانسوی 1849 - 1894. - و.

    42) 1. omstoad a.t. persian empire 0691/98
    43) تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، ص 1

    44) ایران از آغاز تا اسلام، ص 132

    45) آریارمنه جد داریوش بزرگ، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه در پارسی، پسر چپش پیش شاه نوه هخامنشی. (زلف نارمن شارپ فرمان های شاهنشاهان هخامنشی شیراز 1343

    46) لوح آریارمنه، شاه هخامنشی همدان

    47) ایران از آغاز تا اسلام، ص 136

    48) ایران در عهد باستان، ص 177

    49) مراد قیام کئوماتای مغ است. وی مدت هفت ماه در غیاب کمبوزیا پادشاهی کرده است که او نیز توسط داریوش به قتل رسید. علاوه بر آن قیام های دیگری مانند قیام وهیزداته قیام فرورتیش نیز بوجود آمده که شرح آن در کتیبه داریوش - در بیستون - آمده است.

    50) میراث باستانی ایران، ص 178

    51) میراث باستانی، ص 178

    52) تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، ص 13 - 15
    53) تاریخ ایران باستان، ج 1، ص 107

    54) تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، ص 37

    55) تالان )talan(. (فرانسوی talent، یونانی talanton) واحد وزن و واحد طلا و نقره در یونان قدیم:
    1 - تالان آتیک که در آتیک معمول بوده وزنی بود در حدود 26 کیلوگرم یا 56 پوند تالان ایرانی.
    واحد وزن، برابر 60 منه (من) پارسی و هر منه، معادل 420 گرم بود، 2 - واحد پول تالان طلا، ده برابر تالان نقره و تقریبا، معادل 000،56 فرانک طلا بوده، تالان نقره معادل 600،5 فرانک طلا بود.
    3 - تالان بابلی وزنی معادل 20/11 ،314 گرم تالان سنگین بابل، وزنی برابر 60 مینای بابلی بود و هر مینای بابلی، یک کیلوگرم وزن داشت برگرفته از فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا برای آگاهی بیش تر، به لغت نامه دهخدا، مدخل تالان مراجعه فرمایید. - و.

    56) ایران از آغاز تا اسلام، ص 167، مقایسه کنید با میراث باستانی ایران، ص 186

    57) تاریخ ایران باستان، ج 1، ص 90

    58) تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، ص 41

    59) همان ماخذ، ص 48

    60) تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، ص 624

    61) ایران از آغاز تا اسلام، ص 183

    62) تاریخ ایران، ص 40 - 41

    63) ایران از آغاز تا اسلام، ص 255، و میراث باستانی ایران، ص 226

    64) در یونان قدیم به سرداران سپاه استراتژ می گفتند (فرهنگ معین). - و.

    65) تاریخ ایران و کشورهای همجوار، ص 242.

    66) اشکانیان، ص 20

    67) اشکانیان، ص 21

    68) میراث باستانی ایران، ص 326 - 327

    69) تاریخ ایران باستان، ص 78

    70) ایران از آغاز تا اسلام، ص 286

    71) عنوان اشکانی از ارشک بنیان گذار آن خاندان اخذ گردیده است

    72) تاریخ سیاسی پارت (اشکانیان)، ص 89

    73) الف) تمدن هلنیستی )hellenisti(، فرهنگی با صیغه ی یونانی که بر اساس مساعی اسکندر مقدونی در توسعه دادن هلینسم به موازات فتوحاتش در متصرفات او گسترش یافت.
    (ب) هلنیسم، فرهنگ آرمان ها و نحوه ی زندگی یونانی آتن و شهرهای وابسته به آن، اگرچه هلنیسم با فتوحات اسکندر پایان یافت، تمدن هلنیستی از آن ناشی شد.
    لفظ هلنیسم به هر نضضتی به منظور احیای آرمان های یونانی نیز اطلاق می شود کوتاه شده از دایره المعارف فارسی مصاحب، ج 3. - و.

    74) اشکانیان، ص 56

    75) اشکانیان، ص 61 و ایران از آغاز تا اسلام، ص 310 - 313

    76) اشکانیان، ص 119 همچنین نگاه کنید به کتاب میراث باستانی ایران، ص 220، 318 تا 319

    77) ایران از آغاز تا اسلام، ص 317، اشکانیان ص 120 - 121

    78) تاریخ ایران باستان، ص 159

    79) برای اطلاع بیش تر از شرح فتوحات اردشیر مراجعه کنید به کتاب تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ص 41 - 45

    80) ایران در زمان ساسانیان، ص 115

    81) تجارت الامم، ص 114

    82) ایران از آغاز تا اسلام، ص 372

    83) نامه تنسر، ص 214، همچنین مقایسه کنید با کتاب تمدن ساسانی، ج 3، ص 187

    84) درباره سلسله مراتب روحانیت نگاه کنید به کتاب مفاتیح العلوم، ص 112

    85) همان، ص 43

    86) ایران در زمان ساسانیان، ص 121

    87) ایران در زمان ساسانیان، ص 122

    88) مروج الذهب، ج 1، ص 24

    89) ایران از آغاز تا اسلام، ص 418

    90) تاریخ ایران باستان، ج 1، ص 158

    91) این خاندان تشکیل دهنده دولت در سرزمین گل به سرکردگی کاوس، اروپا در قرون وسطی، نگاه کنید به کتاب نگارنده.

    92) همان ماخذ، ص 211

    93) در مورد هنر ساسانی رجوع شود به کتاب شاه کارهای هنر ایران، ص 56

    94) درآمدی بر سیر اندیشه در ایران، ص 37

    95) مروج الذهب، ص 246

    96) هوبدان و هیربدان، مانند شتر: ارادوبراف، مهراسپندان - کرتیر - در آئین زرتشت دخل و تصرف بعمل آورد و آنچنان تشریفات زائد و دشوار داخل دین کردند که مردم برای انجام اعمال دینی تمام وقتشان را به کار می بردند.

    97) کنز الاحیاء (انجیل مانی) liver dos geantes - در بیدار شدن روح آدم

    98) تاریخ تمدن ساسانیان، ص 124

    99) ایران در زمان ساسانیان، ص 215، هم چنین مقایسه کنید با تمدن ایران ساسانی، ص 121

    100) مانی و تعلیمات او، ص 174

    101) الملل و النحل، ص 191 - 192

    102) شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان، ص 414 - 415، مقایسه کنید با کتاب تمدن ساسانی، و مقایسه کنید با کتاب تاریخ جنبش مزدکیان، ص 17 به بعد

    103) تاریخ جنبش مزدکیان، ص 80

    104) اردغانی، ص 428

    105) تجارب الامم، ص 164

    106) تاریخ طبری، ج 5، ص 1182

    107) تجارب الامم، ج 1، ص 156

    108) همان ماخذ، ص 168، مقایسه کنید با مورج الذهب، ج 1، ص 246

    109) همان ماخذ، ص 112

    110) عقاید مزدک، ص 58

    111) ایران در زمان ساسانیان، ص 346، مقایسه کنید با کتاب ایران و تمدن ایرانی، ص 158 - 159

    112) زن در حقوق ساسانی، ص 17، هم چنین نگاه کنید به کتاب ارداویر افنامه، ص 59

    113) زن در حقوق ساسانی، ص 18 تا 19

    114) ایران و تمدن ساسانی، ص 160 - 161

    115) مزداپرستی در این، ص 29

    116) nielsen der dreineimige goot in religions inistorissher belenchitung i.p.86sq
    2. ditlef
    117) ایران در زمان ساسانیان، ص 91 و میراث باستانی ایران، ص 318

    118) دو قرن سکوت، ص 82

    119) همان ماخذ، ص 66

    120) امویان یا بنی امیه از نسل امیه بن عبدالشمس بودند، و به همین مناسبت به بنی امیه یا امویان معروف شدند. اینان از دو دسته تشکیل شده بودند. آل سفیان یعنی معاویه و پسرش یزید و نواده اش معاویه ثانی که از 41 تا 64 خلافت کردند آل مروان یعنی مروان بن حکم و فرزندان وی که از سال 64 تا 132 خلافت داشتند و اکثر خلفای معتبر، از آل مروان می باشد. تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 114
    121) تاریخ تمدن اسلام، ص 62 - 63
    122) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 117

    123) جهت اطلاع بیش تر رجوع شود به کتاب تاریخ العبر، ج 3، ص 40 به بعد

    124) دو قرن حکومت، ص 98

    125) الخراج، ص 61

    126) تجارب السلف، ص 15

    127) تاریخ طبرستان، ص 174

    128) عقد الفریب، ابن عبدویه اندلس، ص 263 خلفای بنی امیه و حکام آنان یکسره پشت پاه به دین اسلام و کتاب خدا زدند و جز منافع مادی و حفظ ریاست هدفی نداشتند می گویند موقعی که مژده خلیفه شدن به عبدالملک بن مروان رسید او در اطاق خود مشغول خواندن قرآن بود تا آن خبر را شنید قرآن را تا کرده گفت: بعد از این دیگر با تو کاری ندارم و تا زنده ام از تو جدا هستم و همین خلیفه به حجاج دستور داد تا خانه کعبه را که مطابق قوانین اسلام محل امن و محترمی است با منجنیق ویران کند و ضمن کشتار، پرده کعبه را آتش زدند و سپس روی به مدینه آورده و مردم آنجا را نیز قتل عام نمودند. تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 126

    129) دو قرن سکوت، ص 73 - 74

    130) الکامل فی تاریخ، ج 5، ص 131

    131) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 126

    132) جهت اطلاع بیش تر رجوع کنید به کتاب اخبار الطوال، ص 360

    133) تاریخ ایران، از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم میلادی، ص 170

    134) راز بقای تمدن و فرهنگ ایران، ص 10 هم چنین نگاه کنید به کتاب نهضت شعوبیه، ص 116 - 120

    135) زمین در فقه اسلامی، ج 3، ص 83 - 85
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. Top | #478

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    136) زمین در فقه اسلامی، ص 86 هم چنین مقایسه کنید با کتاب تاریخ عرب و اسلام، ص 192
    137) سواد - بخش واقع میان دجله و فرات. -. و.
    138) بررسی وضع مالی و مالیه مسلمین از آغاز تا پایان دوران اموی، ص 281، مقایسه شود با کتاب زمین در فقه اسلامی، ص 20 - 21 - 22 به بعد.

    139) تاریخ تمدن اسلام، ص 261 - 262 هم چنین نگاه کنید به تاریخ طبری، ج 3، ص 1252

    140) تجارب السلف، ص 87 مقایسه کنید با کتاب تاریخ یعقوبی، ج 3، ص 318

    141) تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ص 73، همین طور نگاه کنید به کتاب ابومسلم سردار خراسان، ص 130

    142) تاریخ طبری، ج 4، ص 1350

    143) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 200 هم چنین نگاه کنید به تاریخ سیستان، ص 136 - 139

    144) تاریخ گزیده، ص 293، مقایسه کنید با کتاب العبر، تاریخ این خلدون، ص 288

    145) تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در زمان حکومت عباسیان، ص 125

    146) رزام بن سابق، می گفت که پیروزی ابومسلم بر امویان نمودار روح الوهیت در او است.
    هواداران آن به تناسخ معتقد بودند و می اندیشیدند که روح مقدس ابومسلم پس از مرگ رو به پیکر جانشینان بر حق او درآمده است.

    147) ابومسلمیه یا برکوکیه بر آن بودند که منصور ابومسلم را نکشته است، بلکه شیطانی را به پیکر همانند او کشته است و ابومسلم هنوز زنده است.
    ملل و نحل، ج 1، ص 153 - 154 مقایسه کنید با کتاب الفرق بین الفرق، ص 356 - 357

    148) نام سفاح، عبدالله و کنیه اش ابوالعباس و چون بعد از خونریزی بسیار خلافت به او رسید. سفاح ملقب گردید. زمان سلطنتش چهار سال و هشت ماه بود.

    149) شهری واقع در مغرب، رود فرات -. و.

    150) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 204، تجارب السلف، ص 106.

    151) در سال 141 هجری جمعی موسوم به راوندیه، از مردم راوند کاشان، با کشته شدن ابومسلم نهضتی را بر ضد منصور خلیفه عباسی آغاز نمودند و در مدینه هاشمیه بنای شورش و اغتشاش واگذاردند. چون خلیفه از این امر آگاهی یافت به اقوال مختلف یکصد یا دویست تن از سرداران و بزرگان آنان را دستگیر و زندانی نمود بقیه جماعت دست از جان شستند و به زندان ریختند و کسان خویش را آزاد نمودند، سپس جهت قتل منصور عازم دارالعمار شدند خلیفه از قصر گریخت، اما در این نبرد راوندیان از بین رفتند. تجارب السلف، ص 105 و قیام راوندیان در راه تجدید و عظمت ایران، ص 64
    152) خواندمیر می نویسد: سنباد مجوسی، نیشابوری الاصل بود و با وجود عبارت دینی با ابومسلم محبت می ورزید و ابومسلم نیز ملتفت بحالش می گردید و چون خبر قتل ابومسلم و ولایت وی رسید. سنباد با جمعی از یارانش با ابوعبیدالله که در آن اوان از قبل ابوجعفر حاکم ری بود نبرد کرد و بر او غالب آمد، قریب صد هزار کس برو جمع گشتند. ابو جعفر بعد از شنیدن این خبر جمهور بن مراد عجلی را بجنگ سنباد فرستاد در این نبرد سنباد شکست خورد، نتایج حبیب السیر، ج 2، ص 210

    153) شرح ساختن پایتخت جدید را حمدالله مستوفی این طور می نویسد: خلیفه در سنه ی خمس و اربعین و مابین شهر بغداد بنا کرد و آلات از مداین و عمارات اکاسره بدانجا نقل کرد. به وقت آن که خواست که عمارت کسری بشکافد، با وزیر، سلیمان بن خالد مزینانی، مشورت کرد و وزیر خلیفه را منع کرد و گفت گویند که پادشاهی خواست که شهری سازد تا شهری دیگر خراب نکرد، شهر خود نتوانست ساخت. خلیفه سموع نداشت و در خرابی آن شروع کرد دید که آن را خرج بسیار می رود و آلات آن (یا اجرت مخرب و ناقل) وفا نمی کند. خواست تا ترک گیرد، وزیر گفت الشروع ملزم، چون در خرابی شروع رفت (تمام کن) و اگر نه گویند پادشاهی ساخته و پادشاهی محمد مصطفی (ص) که در شب ولادت او شکافته شد. تاریخ گزیده، ص 296

    154) برمکیان بنا به روایت مورخین عرب و ایرانی.

    155) در مورد جاه و جلال برمکیان، نگاه کنید به کتاب تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 232 هم چنین نگاه کنید به کتاب تجارب السنن، ص 100 تا 101

    156) تاریخ گزیده، ص 305

    157) تجارب السلف، ص 92

    158) یوسف البرم، از اعراب مهاجر قبیله بنی
    159) قیام مقنع (سپیدجامگان) در ماوراالنهر ادعای پیغمبری نمود اما بفرمان منصور دستگیر و روانه بغداد گردید، لیکن از آنجا گریخت طلوع ماه نخشب از بن چاه معجزه اوست، تصویری که در ادبیات فارسی بسیار مشهور است ابن اثیر، الکامل فی تاریخ

    160) حمزه بن عبدالله الشاری الاتزک در سیستان قیام خود را آغاز نمود و بعدها تا یوشنگ و هرات و متعاقب آن تا نیشابور گسترش یافت حمزه در نبرد با عمال خلیفه شکست خورد، قیام او پنج ماه به طول انجامید.

    161) رافع بن لیث، وی امیر سمرقند بود، چون خلیفه از او مالیات و خراج طلب نمود، استنکاف ورزید و عصیان نمود. هارون هرثمه بن اعین، را که امیر خراسان بود به جنگ رافع فرستاد، اما شکست خورد، تاریخ گزیده، ص 166

    162) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 250 - 251

    163) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 250 - 251

    164) تاریخ تمدن اسلام، ص 232

    165) تجارب السلف، ص 96

    166) تاریخ ایران، از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی، ص 182 - 183

    167) تاریخ تمدن اسلام، ص 239

    168) چون هارون به خلافت نشست، وزارت به یحیی بن خالد برمکی داد و او را پدر خواند و کار یحیی در دولت هارون الرشید به مرتبه ای رسید که وزارت در چشم او حقیر نمودی و هفده سال در دولت و کار برامکه درجه عالی داشت.
    169) تاریخ سیستان، ص 189

    170) اصناف در عصر عباسی، ص 136 - 137 - 138

    171) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 298.

    172) تاریخ ایران از آغاز تا سده هجدهم میلادی، ص 180 - 181

    173) همان ماخذ، ص 181

    174) همان ماخذ، ص 187

    175) کر )kor( - واحد وزن، معادل 200،1 رطل عراقی، مساوی 000،156 درهم هم وزن 30 تن و 38 سیر و 2 کوله سنگ متعارف دکن یا 5/1 درهم و مجموع 900،10 مثقال است. فرهنگ فارسی معین. و.

    176) تاریخ تمدن اسلام، ص 285 تا 301

    177) همان ماخذ، ص 302

    178) تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ص 101

    179) تاریخ گردیزی، ص 302

    180) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 344

    181) همان ماخذ، ج 2، ص 344

    182) تاریخ ایران، ص 203

    183) مجمع النساب، ص 30

    184) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 346

    185) تاریخ سیستان، ص 223

    186) تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا بر آمدن دولت صفاریان، ص 246

    187) تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 350 هم چنین نگاه کنید به کتاب تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا برآمدن دولت صفاریان.

    188) تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ص 109، 142

    189) خوارزم - (یا خیوه) شهری در آسیای مرکزی - جمهوری ازبکستان (فرهنگ معین، ج 5). - و.
    190) چغانیان، ناحیه ای است واقع در مسیر علیای آمودریا (جیحون) نام رودخانه ای موسوم به جغان رود از همین کلمه است (فرهنگ معین، جلد 5). - و.

    191) ختلان - ولایتی بود از بدخشان در ماوراء النهر، نزدیک سمرقند. (فرهنگ معین، جلد 5). - و.

    192) اسفیجاب - نام شهری است در ماوراء النهر - سیرام فعلی (فرهنگ معین، ج 5). - و.

    193) تاریخ گزیده، ص 382

    194) تاریخ بخارا، ص 128 - 129

    195) زین الاخبار، ص 330

    196) تاریخ بخارا، ص 144

    197) سیرالملوک، ص 141

    198) بخارا، ص 110

    199) کرمینه: شهری است بین سغد و بخارا

    200) تاریخ اجتماعی ایران، ج دوم، ص 228 - 229

    201) بخارا، ص 192

    202) تاریخ ایران، در قرون نخستین اسلامی، ج اول، ص 95

    203) بخارا، ص 316 - 317

    204) تاریخ غزنویان، ج 1، ص 54

    205) تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ص 199 - 200

    206) تاریخ ایران از آغاز تا سده های هجدهم، ص 261

    207) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 378

    208) تاریخ گزیده، ص 381

    209) تاریخ غزنویان، ج 1، ص 136 - 137

    210) روند نهضیت های ملی و اسلامی در ایران، ص 478 - 479

    211) تاریخ بیهقی، ص 200 - 203

    212) مولتان شهری در جنوب پنجاب در پاکستان غربی، فرهنگ معین، ج 6. - و.

    213) ترکستان نامه، ج 1، ص 345

    214) تاریخ گردیزی، ص 391

    215) سفرنامه ناصرخسرو، ص 68

    216) نگاه کنید به کتاب تاریخ ایران، ص 213

    217) تاریخ غزنویان، ص 62 - 63

    218) مشاهرت: اجیر کردن شخص یا پرداخت دستمزد ماهانه، فرهنگ معین، ج 3. - و.

    219) همان ماخذ، ص 15 - 16

    220) تاریخ غزنویان، ج 1، ص 55 - 56

    221) تاریخ بیهقی، ص 418

    222) تاریخ بیهقی، ص 486

    223) تاریخ عزنویان، ص 322

    224) تاریخ گزیده، ص 408

    225) آثار الباقیه، ص 132

    226) التنبیه و الاشراف، ص 399

    227) الوزرا، ص 113، هم چنین مقایسه کنید با کتاب تجارب الامم، ج 6، ص 413

    228) در مورد اصل و نسب ترکان سلجوق حمدالله مستوفی می نویسد: سلجوق از قوم ترکان فیق است، از تخم افراسیاب سلجوق را چهار پسر بود اسرائیل، میکائیل، موسی بیغو و یونس. ایشان را مال و نعمت ب قیاس بود، میکائیل را دو پسر بود چغربیک و طغرل بیک. آنان پیشوای آن قوم شدند در ادامه می نویسد:
    این ترکان جهت ننگی چراگاه به ماوراء النهر آمدند و به نوربخارا و سند و سمرقند مقام ساختند، تاریخ گزیده، ص 426، مجمع الانساب، ص 96

    229) راحه الصدور و آیه السرور، در تاریخ آل سلجوق، ص 89

    230) تاریخ گزیده، ص 435

    231) سلاطین سلجوق به منزله سران قبیله خود به حساب می آمدند چرا که آنان امپراتوری را ملک مطلق کل اعضای خانواده به حساب می آوردند. این مفهوم قبیله ای که در واقع نوعی اتحادیه ی سست به حساب می آمد و در سرتاسر عهد سلجوقیان به وسیله اعضای مختلف خاندان سلجوقی زنده نگه داشته شد ایالات به اعضای کوچک تر خانواده واگذار گردید او از همان آغاز مشخص شد که سلسله های نسبتا مستقل و متکی به شرایط ویژه محلی رشد و توسعه خواهند یافت به همین خاطر وقتی سلطان دست به انتخاب ولیعهد خود از میان فرزندانش می زد این عدول از سنت ترکی یا قبیله ای مورد مخالفت قرار می گرفت خصوصا وقتی که شاهزاده خردسالی برای تاج و تخت برگزیده می شد مرگ سلطان معمولا موجب ایجاد نزاع های بین بازماندگان او برای کسب قدرت می گشت، دیوانسالاری در عهد سلجوقی، ص 19 - 20

    232) تاریخ حبیب السیر، ص 290 - 291

    233) خواندمیر درباره ی نحوه گشتن خواجه نظام الملک می نویسد سرانجام در اثر توطئه ترکان خاتون و تاج الدین ابوالغنائم قمی صاحب دیوان ملکشاه او را معزول و آنگاه توسط فداییان اسماعیلیه به قتل رسید. تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 493، مقایسه کنید با تاریخ گزیده، ص 438 - 439، هم چنین نگاه کنید به کتاب تمام الاسمار من الطائم الاخبار، ص 48

    234) نظام های بهره برداری از زمین در ایران (از ساسانیان تا سلجوقیان)، ص 105

    235) نظام های بهره برداری از زمین در ایران، ص 106

    236) ملک ها، حکمرانان ولایات بودند که حکومتشان ارثی بود ولی استدلال کامل نداشتند و خراج گذار سلطان بودند لقب ملک را نیز سلطان با ایشان می داد.

    237) الف، غیر ترک (عموما)، آن که ترک و مغولی نباشند ب، ایرانی (خصوصا). ج، (تاجیک) یا تازی فرق دارد، فرهنگ معین، ج اول -.و.

    238) همان ماخذ، ص 109

    239) مالک و زارع در ایران، ص 135 - 136

    240) نظام بهره برداری از زمین، ص 110

    241) همان ماخذ، ص 111

    242) دیوانسالاری در عهد سلجوقی، ص 51 به بعد.

    243) اسماعیلیان در تاریخ، ص 266
    مذهب اسماعیلیه یکی از شعب مذهب شیعه است. منشاء این مذهب از نام اسماعیل یکی از پسران امام جعفر صادق (ع) ماخوذ است. اسماعیل چند سال پیش از پدر بزرگوارش و در زمان خلافت منصور عباسی درگذشت و پس از رحلت امام صادق (ع) در سال 146 ه. 155 م گروهی از پیروان آن حضرت که مواضع افراطی - انقلابی داشتند از سایر شیعیان جدا شدند. آنان امامت را حق محمد فرزند ارشد اسماعیل دانستند و فرقه مستقل جدیدی را به نام مبارکیه بنیان نهادند که بعدا به اسماعیلیه معروفیت یافت. محمد بن اسماعیل، هفتمین و آخرین امام اسماعیلیان نخستین بود که پیروانش مرگش را انکار می کردند در انتظار رجعت او به عنوان امام قائم و مهدی منتظر و ههم چنین هفتمین و آخرین ناطق (پیغمبر) شارع بودند. در سال 286 ه.ق یکی از رهبران بعدی فرقه اسماعیلیه بنام عبیدالله المهدی که در سال 297 خلافت فاطمیان را در آفریقیه تاسیس کرد، بالاخره به عنوان یازدهمین امام مورد پذیرش اکثر اسماعیلیان قرار گرفت.
    اسماعیلیان فاطمی، خلفای فاطمی را به عنوان ائمه خود پذیرفته بودند و دوره (ستر) در دوره ی بین محمد بن اسماعیل و تاسیس خلافت فاطمیان، رهبری اسماعیلیان در دست سه امام مستور از اعقاب امام صادق (ع) قرار داشته است.
    بعد از مرگ المستنصربالله فاطمی، متوفی 487 ه 1094 م که نص پدر ب راو رفته بود به عنوان امام خود را بعد از المستنصر شناختند و امامت المستعلی برادر کوچک تر نزار را که توسط وزیر قدرتمند فاطمی، افضل بن بدرالحمالی به تخت نشانده شده بود مردود دانستند. دعوت و دولت جدیدی در ایران به رهبری حسن صباح پایه گذاری کردند و به زودی نزاریان، شام را نیز تحت پوشش رهبری خود درآوردند.
    نشر دانش، سال پنجم، شماره پنج مرداد و شهریور 1364، مقاله دکتر فرهاد دفتری در نقد اسماعیلیان، در تاریخ. هم چنین در شرح و حال حسن صباح و چگونگی به قدرت رسیدن او نگاه کنید به کتاب تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 460 - 461

    244) فرقه اسماعیلیه، چاپ دوم، ص 177 - 183

    245) تاریخ اسماعیلیه، ص 89 و اشارات اساطیر

    246) جامع التواریخ برای اطلاع بیش تر به کتاب زبده التواریخ، ص 134 به بعد.

    247) روند نهضت های ملی اسلامی در ایران، ص 509

    248) فرقه اسماعیلیه، ص 211

    249) تاریخ اسماعیلیان، ص 84

    250) روند نهضت های ملی و اسلامی در ایران، ص 511

    251) روند نهضت های ملی و اسلامی در ایران، ص 527

    252) دولت اسماعیلیه (نزاریان ایران) ص 280

    253) معرب ارگان شهری بزرگ بود که نخل و زیتون و آب فراوان داشت. بین آن تا شیراز، 60 فرسنگ و تا سوق الاهواز نیز، 60 فرسنگ بوده است. فرهنگ معین، ج 5. - و.

    254) تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هجدهم میلادی، ص 273

    255) ساخت دولت در ایران، ص 664

    256) تاریخ جهانگشای جوینی، ص 151

    257) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 631، شرح پیروزی استز، را رشید وطواط چنین سروده است تچون ملک اتسز تبخیت مالک بر آمد، دولت سلجوقی و آل او به سر آمد

    258) تاریخ دولت خوارزمشاهیان، ص 91 - 152

    259) یکی از نشانه های آغازین رویدادها و پیشینه های حوادث، آن بود که سلطان در ماه های سال 614 ه.ق. میل حرکت به دارالسلام (بغداد) - همیشه آباد - را کرد. در آن زمان لباس خلافت به تن امیر المومنین - الناصر الدین الله - آراسته بود. میان سلطان و خلیفه دلتنگی ها رفته بود از جمله عوامل این تیرگی یکی آن بود که خلیفه، قافله حاجیان و علم جلال الدین حسن، نومسلمان را بر قافله سلطان برتر شمرده و بر یاران سلطان اهانت کرده بود سلطان از پیشوایان دینی کشور فتواها گرفت که خاندان بنی عباس شایسته خلافت و تقلید نیستند و سادات حسینی بدان لایقند. پس هر کس توان دارد، لازم است حق را بر اصل نهد، به علاوه خلیفه پایه های اسلام را سست نموده است. تاریخ جهانگشای جوینی، ج دوم، ص 208، هم چنین مقایسه کنید با کتاب تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 645 - 647

    260) تاریخ میانه ایران، ص 147
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  10. Top | #479

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    261) تاریخ فتوحات مغول، ص 48 - 49

    262) سلطان جلال الدین خوارزمشاه، ص 57 - 66

    263) سیرت جلال الدین منکبرنی

    264) تاریخ گزیده، ص 293. در تاریخ جهانگشای جوینی آمده: قایرخان بر موجب فرمان چهارصد و پنجاه مسلمان را بی جان کردند، ج 2، ص 99

    265) برای شناخت در شرح این جنگ ها رجوع شود به کتاب چنگیز خان، ص 153 - 165

    266) چنگیزخان خود جانشین را معین کرد که آن انتخاب اکتای، سومین پسرش بود و سه پسر دیگر چنگیز، جوحی، جغتای، تولی بودند.

    267) خان مغول در این قبیل اردوها (ییلاقی - قشلاقی) غالبا شاهزادگان و اقربای خود را برای شور در امور مهمه، مثل انتخاب رییس خاندان و اردوکشی های مهم به توسط فرستادگانی که ایشان را ایچلی می خواندند، احضار می نمودند و به این قبیل شوراها در زبان مغولی، قوریلتای می گفتند.
    تاریخ مغول، ص 84. - و.

    268) تاریخ گزیده، ص 589

    269) هلاکوخان، در سال 663 ه.ق. در 48 سالگی به علت بیماری صرع درگذشت تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 73

    270) خواندمیر می نویسد از آباقاخان دو پسر ماند، ارغون، از فتمش خاتون و کیخاتو، از توقدان خاتون، این دو پسر هر دو به مرتبه سلطنت رسیدند.

    271) تاریخ مغول در ایران، ص 73

    272) سلاجقه تا صفویه، ص 193 - 194

    273) نهضت سربداران خراسان، ص 28

    274) تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 191.

    275) آیین کشورداری در عهد رشید الدین فضل الله، ص 196

    276) تاریخ مغول در ایران، ص 296

    277) آیین کشورداری در عهد رشید الدین فضل الله، ص 196 - 199

    278) آیین کشورداری در عهد رشید الدین فضل الله، ص 136 - 241

    279) تاریخ مغول در ایران، ص 355 به بعد.

    280) تاریخ گزیده، ص 607، هم چنین نگاه کنید به کتاب تاریخ میانه ایران، ص 102 و 103

    281) تاریخ میانه ایران، ص 98

    282) مجموع فرزندان، اقربا و کسانی را که از تیره یک خان یا شاهزاده ی مغولی بود، اروع و طایفه و رعایا و مردم مطیع تحت امر او را، اولوس می گفتند. تاریخ مغول، ص 85 -. و.

    283) جامع التواریخ در تاریخ مغول، ج 2، ص 1041

    284) کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ج 1، ص 83 - 85

    285) مفتش واژه ی مغولی است.

    286) کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ج 1، ص، 87 و 92 و 93

    287) تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران در دروه مغول، ج 16

    288) مالک و زارع در ایارن، ص 164 - 165

    289) نگاه کنید به کتاب جستجو در تصرف ایران، ج 1، ص 32

    290) تاریخ جنبش سربداران و دیگر جنبش های قرن هفتم هجری، ص 78
    291) ارزش میراث صوفیه، ص 166

    292) نگاه کنید به کتاب سرچشمه تصوف در ایران، ص 45

    293) نهضت سربداران خراسان، ص 18 - 19

    294) آئین جوانمردی، ص 128

    295) نهضت سربداران خراسان، ص 20

    296) نهضت سربداران خراسان، ص 30

    297) قیام سربداران، ص 91 - 92

    298) تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 78

    299) همان ماخذ، ص 78

    300) تیمور پدرش نزغای، پسر ابغای و مولدش قریه ایست به نام خواجه ایلغار، از اعمال کش، و آن شهریست به نزدیکی سمرقند، زندگی شگفت آور تیمور، ص 4

    301) سفرنامه کلاویخو، ص 183

    302) زندگی شگفت آور تیمور، ص 314

    303) تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان قرن هیجدهم، ص 429

    304) زندگی شگفت آور تیمور، ص 290 و مقایسه کنید با کتاب تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 554

    305) شرح وفات تیمور را ابن عربشاه این طور می نویسد: آن زمان که خلعت عذابش را از دوزخ آماده کردند و آن روح پلید را چون سیخی گداخته که از پلاسی پشمین برآرند، بدر کشیدند و او در تجوار لعنت خدا و کیفر او قرار گرفت و بدریای عذاب دردناک او غوطه ور گشت این واقعه در شب چهارشنبه هفدهم شیعبان سال 807 ه.ق بود. زندگی شگفت آور تیمور، ص 236

    306) تاریخ حبیب السیر، ج 3، ص 541

    307) زندگی شگفت آور تیمور، ص 324 - 325

    308) تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 426

    309) تاریخ سیاسی و اتماعی ایران از مرگ تیمور تا مرگ شاه عباس، ص 22 - 23

    310) چارلز گری، خاورشناس معروف انگلیسی، 4، سفرنامه ونیزیان را ترجمه و تحشیه نموده و مقدمه ای سودمند نیز بر آن ها نوشته است

    311) سفرنامه ونیزیان، ص 48

    312) سفرنامه ونیزیان، ص 185 - 186

    313) تشکیل دولت ملی در ایران، حکومت آق قویونلو و ظهور دولت صفوی، ص 51 - 80

    314) سفرنامه ونیزیان، ص 275

    315) سفرنامه ونیزیان، ص 70

    316) تاریخ عالم آرای امینی، ص 117

    317) اتاقی در خانقاه و مانند آن که به خلوت و ریاضت سالکان و فقرا اختصاص دارد. فرهنگ معین، ج 2. - و.

    318) تشکیل دولت ملی در ایران، ص 5

    319) صفوه الصفا، ص 25

    320) سلسله النسب صفویه، ص 101

    321) تشکیل دولت صفویه در ایران، ص 17 - 18

    322) تشکیل دولت ملی در ایران، ص 87 - 89

    323) تاریخ عالم آرای عباسی، ج 1، ص 19 - 21

    324) تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، از مرگ تیمور تا مرگ شاه عباس، ص 141

    325) نقش ترکان اناتولی در تشکیل و توسعه دولت صفوی، ص 55 - 60 مقایسه کنید با کتاب تاریخ عالم آرای صفوی، ج 1، ص 138

    326) دین و مذهب در عصر صفوی، ص 50

    327) تاریخ روابط خارجی ایران، ص 14

    328) پیدایش دولت صفوی، ص 205

    329) ایران عصر صفوی، ص 173 - 174

    330) برای اطلاع از چگونگی برخورد با پرتغالی ها رجوع شود به کتبا سفرنامه ونیزیان، ص 112

    331) ca.licut نام قدیمی کوزیکور است که در ساحل دریا، در کراوا، در جنوب غربی هند می باشد.

    332) برای اطلاع از روابط خارجی دولت صفوی نگاه کنید به کتاب اسناد و مکاتبات سیاسی، ص 17 به بعد.

    333) ایران عصر صفوی، ص 175 - 176، نگاه کنید به کتاب عالم آرای عباسی، ج 1، ص 184

    334) ایران عصر صفوی، از دیدگاه سفرنامه های اروپایی ص 84 و 85، هم چنین نگاه کنید به اساناد و مکاتبات سیاسی ابران در عصر صفوی

    335) livre، (بکای کاربردی، جرم، در دستگاه فرانسوی، برابر با 5% کیلوگرم)، فرهنگ یکاهای اندازه گیری، محمدرضا محمدی فر، ناشر موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، 1376. - و.

    336) شاردن، عنوان می نماید که تجارت بیش تر در دست ارمنیان است و علت خاص آن آنست که مسلمانان در میان مسیحیان نمی توانند درست و دقیق آداب مذهبی خویش را به جا آورند اما علت دیگری که مانع پیشرفت تجارت در میان بوده، این است که آیین اسلام ربا را نهی و هیچ گونه فرقی مابین سود تجارتی و ربا قائل نشده است. سیاحت شاردن، چاپ دوم، ج چهارم، ص 317

    337) تاریخ عالم آرای عباسی، ج 2، ص 1089

    338) آیین کشورداری در ایران، ص 60

    339) زندگانی شاه عباس اول، ج 3، ص 188 - 194

    340) تاریخ عالم آرای عباسی، ج 1، ص 45 تا 53

    341) سفرنامه پیتر دولاواله، ج 3، ص 319 - 324، سفرنامه کمپفر، ص 184

    342) دین و مذهب در عصر صفوی، ص 62 - 63

    343) سیاحتنامه شاردن، به نقل از سازمان اداری حکومت صفوی، تذکره الملوک، ص 71

    344) آیین کشورهای ایرانیان، ص 60 - 61

    345) شاردن، ج دوم، ص 173

    346) آیین کشورداری در ایران، ص 61

    347) ایران عصر صفوی، ص 169

    348) سفرنامه کمپفر، ص 150

    349) سیاحتنامه شاردن، ج چهارم، ص 300

    350) ایران عصر صفوی، ص 169 - 170

    351) آیین کشورداری ایرانیان، ص 62

    352) سیاحتنامه شاردن، ج 5، ص 321

    353) ایران در عصر صفوی، ص 168

    354) سفرنامه شاردن، ج 4، ص 1152

    355) سفرنامه اولئاریوس، ص 267

    356) پوت، پود، پوط، وزنی از اوزان روس، معادل با 5/5 من تبریز لغت نامه دهخدا. - و.

    357) تاریخ ایران از آغاز تا سده هیجدهم، ص 533 - 534

    358) سیاحتنامه شاردن، ج 7، ص 266 - 267

    359) مالک و زارع در ایران، ص 237

    360) سیاحتنامه شاردن، ج 8، ص 267 - 269

    361) سیاحتنامه شاردن، ج 8، ص 267 - 269

    362) مالک و زارع در ایران، ص 248

    363) سیاحتنامه شاردن، ج 7، ص 270

    364) سیاحتنامه شاردن، ج 8، ص 273 - 276

    365) ایران عصر صفوی، ص 60 - 61

    366) زندگانی شاه عباس، ج 2، ص 367

    367) سیاحتنامه شاردن، ج 4، ص 275

    368) سیاحتنامه شاردن، ج 8، ص 116 - 117

    369) سفرنامه سانسون، ص 143

    370) نظام ایالات در دوره صفویه، ص 98 - 99

    371) نظام ایالات در دوره صفویه، ص 99 - 100

    372) تقطویان یا پسیخانیان، ص 10 - 11 و 45

    373) زندگانی شاه عباس اول، ج 3، ص 46 - 47

    374) دین و مذهب در عصر صفوی، ص 87 - 97 - 99

    375) تاریخ روابط خارجی ایران، ص 14

    376) زندگانی شاه عباس اول، ج 3، ص 188 - 194

    377) بیه پیش، نام قدیمی قسمتی از گیلان که شامل لاهیجان و نواحی آن می شد کیابیه پیش، نام حاندانی بوده است بگرفته از فرهنگ دهخدا. - و.

    378) بیه پس قسمت غربی سرزمین گیلان که مرکز آن رشت بوده است، بیه، در لغت محلی به معنی رود است. سفیدرود، فاصل میان بیه پس و بیه پیش بوده است برگرفته از فرهنگ دهخدا. - و.

    379) سفرنامه برادران شرلی

    380) همان، ماخذ

    381) تاریخ روابط خارجی ایران، ص 93 - 95

    382) سر داد مورکاتن، اولین سفیر رسمی انگلیس به دربار ایران. - و.

    383) ایران و جهان از مغول تا قاجاریه، ص 214

    384) تاریخ روابط خارجی، ص 65

    385) تذکره الملوک، ص 1

    386) دین و مذهب در عصر صفوی، ص 62 تا 64

    387) زندگانی شاه عباس اول، ج 3، ص 397 - 398، هم چنین نگاه کنید به تذکره الملوک، ص 24

    388) همان ماخذ، ص 399، مقایسه کنید با تاریخ عالم آرای عباسی، ج 2، ص 35

    389) رسومات به معنای (1) حقوق و عوارض، (2) آن چه از محصول برای پرداخت مزد ماموران محلی مانند کدخدا، دشتیان، حمامی و آهنگر و نجار و غیره کسر می گردد. (3) به کارخانه مشروب سازی هم رسومات می گویند. فرهنگ معین، ج 3. - و.

    390) تذکره الملکوک، سازمان اداری حکومت صفوی، ص 4 به بعد.

    391) همان ماخذ، ص 7

    392) همان ماخذ، ص 11

    393) همان ماخذ، ص 13

    394) همان ماخذ، ص 32

    395) همان ماخذ، ص 39

    396) همان ماخذ، ص 46

    397) همان ماخذ، ص 52 به بعد.

    398) انقراض سلسله صفوی، ص 82

    399) مقدمه مینوریسکی به قول سرجان ملکم، شاهزادگانی که هرگز اجازه نداشتند زندان خود را یعنی حرمسرا تا وقت جلوس بر تخت ترک کنند، احتمالا زن صفت و بی کفایت می شدند و مسئول این روش ناپسند شاه عباس اول بود، او با توجه به سوء ظن شدیدی که داشت فرزندان خود ابتدا صفی میرزا را کشتهت و سپس دو فرزند دیگر امامقلی میرزا و محمدمیرزا را کور نمود و بدین ترتیب سلاطین بعدی از او پیروی نمودند.

    400) تاریج اجتماعی ایران پیشین، ج 2، ص 294

    401) سیاحتنامه شاردن، ج 4، ص 432

    402) تاریج اجتماعی ایران، ج 3، ص 425، شاهان ایران و ترکیه عثمانی سنت سیاسی حمایت از کلیساهای ارمنی و گرجی را به منظور جلب روحانیت عالی مسیحی به سوی خود همچنان حفظ می کردند در جنگ های متعدد ایران و ترکیه، قبل از سال 1639معمولا حمایت کلیسا از هر یک از طرفین در سرنوشت جنگ نقش تعیین کننده داشت. گذشته از این روحانیت مسیحی، مخصوصا روحانیت ارمنی نفوذ عظیمی در توده های وسیع مردم داشتند. صومعه (چمی آذرین، بزرگ ترین صومعه ای بود که به لحاظ مذهبی و اقتصادی از اعتبار بسیار زیادی برخوردار بود.

    403) سفرنامه کروسینسکی (یادداشتهای کشیش لهستانی عصر صفوی) ص 66
    الوداع ای تخت شاهی الوداع - الوداع ای ملک ایران الوداع
    الوداع ای تاج شاهی الوداع -الوداع ای شاه و شهر اصفهان
    این اشعار در شهر اصفهان، در هنگام ورود محمود خوانده می شد.

    404) سفرنام کروسینسکی، ص 69 - 70

    405) سفرنامه حزین (نادرشاه)، ص 99

    406) تاریخ جهانگشای نادری، ص 3

    407) تاریخ جهانگشای نادری، ص 22 - 23

    408) دولت نادرشاه، ص 55

    409) سفرنامه حزین، ص 99

    410) سفرنامه کروسینسکی، ص 70

    411) دولت نادرشاه، ص 60 تا 68

    412) دولت نادرشاه، ص 67

    413) نادرشاه، لاکهارت، ص 180، مقایسه کنید، با علم آرای نادری، ج 2، ص 146 هم چنین نگاه کنید به سفرنامه دروبل، ص 24

    414) سفرنامه حزین، ص 152

    415) حکومت نادرشاه، ص 140

    416) حدیث نادرشاهی، ص 85 - 184

    417) حکومت نادرشاه، ص 140

    418) حکومت نادرشاه، ص 71

    419) عالم آرای نادری، ج 2، ص 556، مقایسه کنید با سفرنامه نادری پازن، ص 34

    420) حکومت نادرشاه، ص 48 - 69

    421) حدیث نادرشاهی، ص 85 - 281 مقایسه کنید با کتاب زندگی نادرشاه، ص 113

    422) سفرنامه ژان اوتو، ص 137

    423) حکومت نادرشاه، ص 106 - 107

    424) نادرشاه، ص 141 - 222

    425) نادرشاه، ص 132

    426) نادرشاه، ص 96

    427) دین و دولت در ایران، ص 63

    428) نادرشاه، ص 192

    429) همان ماخذ، ص 143 - 144

    430) رجوع شود به کتاب زبده التواریخ سنندجی، نسخه ی جعلی کتابخانه ی مرکزی دانشگاه کمبریج، برگ 173

    431) رجوع شود به آتشکده ی آذر، ص 386.

    432) رجوع شود به کتاب جهانگشای نادی، ص 222

    433) عالم آرا، ج 2، ص 534

    434) جهانگشای نادری، ص 224

    435) نادرشاه، ص 104

    436) تذکره الملوک، ص 18

    437) جهانگشاه، ص 209 به نقل از تاریخ نادرشاهی، ص 293

    438) عالم آرا، ج 2، ص 29

    439) این قاسم خان احتمالا همان میرزا زگی است که میر توزک بوده و از طرف نادر، قاسم خان لقب یافته است.

    440) عالم آرا، ج 2، ص 445 - 446

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. Top | #480

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    441) همان کتاب، ج 2، ص 371

    442) عالم آرا، ج 2، ص 260

    443) نسخه ی خطی کتاب مزبور در کتابخانه ی ملی پاریس، برگ 54

    444) تذکره الملوک، ص 31 - 32

    445) عالم آرا، ج 2، ص 451 - 452

    446) عالم آرا، ج 3، ص 33 - 35

    447) عالم آرا، ج 3، ص 22

    448) عالم آرا، ج 2، ص 247 - 248

    449) همان ماخذ، ص 422

    450) عالم آرا، ج 2، ص 493

    451) عالم آرا، ج 2، ص 557 - 558

    452) رجوع شود به otter age en turquie et en perse, vol ii, pp, 2-3
    453) منشات میرزا مهدی خان، نسخه ی خطی کتابخانه ی ملی پاریس، برگ های وی 43 بی 43

    454) تذکره الملوک، ص 32 - 51

    455) کریم خان زند و زمان او، ص 19 - 25

    456) ایل زندت از ایلات ایرانی نژاد بودند. هم چنین نگاه کنید به تاریخ زندیه، ص 206

    457) تاریخ گیتی شاه در تاریخ زندیه، ص 16

    458) مجمل التواریخ بعد نادریه، ص 180 - 185

    459) تاریخ ایران از آغاز تا سده هیجدهم، ص 615

    460) تاریخ زندیه، ص 210

    461) مقصود از بغداد عراق عرب است که نویسنده گزارش خود را از آن جا به دولت متنوع خود فرستاده است.

    462) تاریخ گیتی گشا، ص 25

    463) رسم التواریخ، ص 431

    464) محمل التواریخ، ص 324

    465) کریم خان زند و زمان او، ص 331 - 335، مجمل التواریخ، ص 243، رستم التواریخ، ص 331 تا 455
    466) همان ماخذ، ص 234

    467) کریم خان زند، ص 312

    468) دین و دولت در ایران، ص 64

    469) رستم التواریخ، ص 285، گلشن مراد، ص 213

    470) برای اطلاع از جانشینان خان زند نگاه کنید به کتاب تاریخ زندیه (جانشینان کریم خان زند) ص 46

    471) تاریخ زندیه، ج 1، ص 254

    472) سعید نفیسی، قاجارها را از مغولان نمی داند، بلکه معتقد است که از نژاد ترک می باشند، هم چنین آنان را ترکمان و سلجوقی نمی داند، بلکه از ترکان و خویشاوندان نزدیک خزرها و قبچاق ها و بلغارها و بجناک ها می دانند. آن ها که در حدود قرن هشتم با سایر طوایف ترک ماوراء قفقاز از آن سرزمین هجرت کرده اند، نخست به شام رفته و پس از مدتی از آن جا به ایران آمده اند و زبانشان ترکی غربی است. تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ج 1، ص 18

    473) کریم خان زند، ص 415.

    474) تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ج 1، ص 51

    475) سفرنامه فرد ریچاردز، ص 247

    476) تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، ص 495، مقایسه کنید با کتاب تاریخ سیاسی و سازمان های اجتماعی ایران در عصر قاجار، ص 81 و 84

    477) سفرنامه فریزر، ص 252

    478) سفرنامه فریزر، ص 253، هم چنین مقایسه کنید با کتاب تاریخ نو شامل حوادث دوره قاجاریه، ص 42 به بعد.

    479) سفرنامه دروویل، ص 217 - 219

    480) سفرنامه دروویل، ص 230 - 232، هم چنین نگاه کنید به کتاب تاریخ سیاسی و سازمان های اجتماعی ایران در عصر قاجار، ص 88 - 89

    481) نگاه کنید به کتاب ایران و قضیه ی ایران، ج 1، ص 84

    482) سفرنامه شاردن، ج 4، ص 142

    483) سفرنامه پولاک، ایران و ایرانیان، ص 14، 24، 152

    484) سفرنامه پولاک، ایران و ایرانیان، ص 14 - 24 - 152

    485) مصیبت وبا و بلای حکومت، ص 13 - 15 و 25 - 26

    486) سفرنامه فریزر، ص 44 تا 50

    487) سفرنامه فریزر، ص 44 تا 50

    488) مصیبت وبا و بلای حکومت، ص 25 - 26

    489) آمارها برگرفته از کتاب تاریخ اقتصادی ایران، ص 51

    490) یک ورس 3500 قدم یا 1076 متر است بنابراین یک ورس مربع یک کمی زیادتر از یک کیلومتر مربع است.

    491) ایران و قضیه ایران، ج 1، ص 326، هم چنین نگاه کنید به آمارهای سر هوتوم شیندلر، ژنرال ارتش ایران، منقول از کرزن، ج دوم، ص 483 نگاه کنید به مقاله او در دانشنامه بریتانیکا، چاپ یازدهم، 1910 م. مقاله ایران ژنرال آ.م.زولوتارف، منقول از کتاب ایران و قضیه ی ایران، ج 3، ص 293، کلنل ا.ی.مدودف، سن پطرزبورگ، 1909، ص 390، سوبوتستیسکی ارقام غلط را بیش تر از این بخش استخراج کرده است.

    492) تاریخ اقتصادی ایران قاجاریه، ص 50

    493) ایران و قضیه ایران زمین، ص 520 - 521

    494) همان ماخذ، ص 563

    495) ایران و قضیه ایران زمین، ص 563

    496) مقایسه کنید با سفرنامه پولاک، ص 230 تا 244

    497) تاریخ اقتصادی ایران قاجاریه، ص 154

    498) سفرنامه پولاک، ص 340 به بعد

    499) همان ماخذ، ص 285

    500) نقد: زمینی بود که همه مالیات آن به نقد پرداخته می شده است.

    501) مالک و زارع در ایران، ص 280

    502) تاریخ اقتصادی ایران، ص 35 - 36

    503) طلوع مشروطیت ایران، ص 17 - 18

    504) تاریخ مشروطیت ایران، ج 1، ص 44 - 46

    505) طلوع مشروطیت ایران، ص 19

    506) ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، ج 1، ص 36 - 37





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 48 از 48 نخستنخست ... 384445464748

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi