آنجا=اورا ora
به آنجا=اورایا oraya
در آنجا=اوردا orda
از آنجا=اوردان ordan
آنجارا=اورایی orayi
❤ |
آنجا=اورا ora
به آنجا=اورایا oraya
در آنجا=اوردا orda
از آنجا=اوردان ordan
آنجارا=اورایی orayi
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
اینجا=بورا bura
به اینجا= بورایا buraya
در اینجا=بورداburda
از اینجا=بوردان burdan
اینجارا =بوراییburayi
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
مثال:
تانیش
فک و فامیل
tayfa
طایفا
نزدیکان
yaxınlar
یاخێنلار
عمو
Əmi
عمی
خواهر زن / خواهر شوهر
baldız
بالدێز
مجرد
suby
سوبای
متاهل
evli
ائولی
پیر
qoca
قوجا
یاشلێ هم گفته میشود
مرد
kişi
کیشی
شوهر
Ər
اَر
برادری
qardaşlıq
قارداشلێق
خاله
xala
خالا
خانم
qadın
قادین
برادر
qardaş
قارداش
مادر بزرگ
Nənə
نَنه
عمه
bibi
بی بی
خواهر
bacı
باجێ
آشنایان
Tanışlar
تانێشلار
دوستان
yoldaşlar
یولداشلار
مهمانان
qonaqlar
قوناقالار
خانواده
Ailə
عائیله
بزرگترها
böyüklər
بؤیۆکلر
داماد
Bəy
بَی
در مقابل عروس
همسر
Hayat Yoldaşı
حایات یولداشی
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
تنها فعل بی قاعده در زبان ترکی آذربایجانی
imək = ایمک
معادل هستن- در فارسی
این فعل به تنهایی به کار نمیرود و همراه اسم یا صفت استفاده میشود.
*********************************
الف- فعل امر ندارد.
ب- فعل آینده ندارد.
پ- به شکل مصدر کاربرد ندارد.
ت -باید همراه اسم یا صفتی بیاید
ث -در زمان حال حذف میشود و فقط به شکل پسوند شخص است.
ج - در زمان گذشته به شکل i به کار میرود.
ح -برای منفی کردن از کلمه دئییل قبل از آن استفاده میشود.
*********************************
*******
صرف در زمان حال
m : yaxşıyam خوب هستم
s@n: gözəlsən زیبا هستی
d#r: ağacdır درخت است
#k/q: gəncik جوان هستیم
#s#n#z: güclüsünüz قوی هستید
d#rl@r: uzaqdırlar دور هستند
صرف در زمان گذشته
idim: yaxşı idim خوب بودم
idin: gözəl idin زیبا بودی
idi: ağac idi درخت بود
idik: gənc idik جوان بودیم
idiniz: güclü idiniz قوی بودید
idilər: uzaq idilər دور بودند
****************************************
شکل صفت مفعولی İmiş= بوده
به شکل فعل معین و مستقل کاربرد دارد.
مستقل:
yaxşı imişəm خوب بوده ام
معین:
getmiş imişəm
رفته بودهام
*********************************
*****
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
سنین یئرینه
ائویمین قاپیسینی
شاختا چالیر بو گون لر
فریبا مرتضایی
ـــــــــــــــــــــــ
این روزها
به جای تو
سرما درخانه ام را میزند.
سن=تو
یئرینه = به جای
سنین یئرینه= به جای تو
ائویمین = خانه ام
قاپی = در
قاپیسینی = درب اش را
شاختا = سرما
چالیر = میزند
بو = این
گون = روز
گون لر = روزها
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
اگر یک روز تو را از من بپرسند
من در یک جمله می گویم که:
او یک شعر نانوشته است.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ
بیر = یک
گون = روز
سنی = تو را
منن (مندن) = از من
سوروشسالار = اگر بپرسند
من = من
بیر = یک
جمله = جمله
ده = در
دئیرم = میگویم
او = او
بیر = یک
یازی = نوشته
یازیلمیش = نوشته شده
یازیلمامیش= نانوشته
شعر = شعر
دی (دیر) = است
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
از زبان تورکی بگم واستون؟
ما كدو را قاباق / خاک را توپراق میگوییم
خشكسالی را اگر قوراق / سرمای سخت را سازاق میگوییم
شاخه درختان را بوداق / سنبل گندم را باشاق میگوییم
وصله را ياماق / پيراهن كلفت را قازاق میگوییم
هر وسيله پرواز را اوچاق / هر وثيقه ممنوع را قاچاق میگوییم
داس قوسیشكل را اگر اوراق / قوس رنگينكمان را قوشاق میگوییم
بر مسافتهای دور اوزاق / دورتر اگر باشد ايراق میگوییم
عضو پايه بدن را آياق / عضو داخل بدن را دالاق میگوییم
گلاب به رويت تهوع را قوساق / هرچه ممنوع شود اگر ياساق میگوییم
اندكی قبل را بيرآز قاباق / قبلتر را ولی باياق میگوییم
كلاف و نخ توپی را يوماق / چاشنی غذا را سوماق میگوییم
آغوش گرم و صميمی را قوجاق / خود گرما را سيجاق میگوییم
نام و نشان كردن كسی را آداق / آزمودنش را ولی سيناق میگوییم
درك و فهم آدمی را قاناق / كاسه غذا را چاناق میگوییم
كودک و بچه را گاهی اوشاق / چوبدستی را ولی چوماق میگوییم
خر باركش را ائششک و اولاق / زين و چرم اسب را ياراق میگوییم
تكيهگاه و حامی را داياق / روش و سبک و راه را ساياق میگوییم
كلاهخود و سرپوش را پاپاق / شانهی موی سر را داراق میگوییم
تختخواب شبانه را ياتاق / روشنیبخش شب را چيراق میگوییم
گوشه و جای دنج را بوجاق / گوشه و كنار چيزی را قيراق میگوییم
ايستگاه نَقليات را دوراق / پرسوجوی نشانی را سوراق میگوییم
لبولوچه انسان را دوداق / گوش شنوايش را ولی قولاق میگوییم
شخص بسيار ابله و گيج را مایماق / كنجكاوی را ماراق میگوییم
درب و درپوش ظرف را قاپاق / آتش زير آن را اوجاق میگوییم
شيرمردِ دلير را قوچاق / چاقوی تيز را پيچاق میگوییم
خانههای كوچکِ سرا را اوتاق / بخش انباريش را قالاق میگوییم
تله و دام توركی را دوزاق / ميهمانِ خانه را قوناق میگوییم
برگ درخت را یاپراق / پرچم کشور را بایراق میگوییم
یاشاسین منیم گۆجلۆ آنا دیلیم♥️
با ادبیات و زبان خود همراه باشیم😊
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
لطفاً به مساحت شهرهای بزرگ ایران توجه کنید
مساحت شهر تهران ۷۳۰ کیلومتر مربع
مساحت شهر تبریز ۳۲۴ کیلومتر مربع
مساحت شهر اصفهان ۴۹۴ کیلومتر مربع
مساحت شهر مشهد ۳۲۸ کیلومتر مربع
مساحت شهر شیراز ۲۲۴ کیلومتر مربع
مساحت شهر کرج ۱۶۲ کیلومتر مربع
مساحت شهر کرمانشاه ۹۶ کیلومتر مربع
مساحت شهر ارومیه ۱۰۵ کیلومتر مربع
مساحت شهر رشت ۱۸۰ کیلومتر مربع
مساحت شهر زاهدان ۵۶ کیلومتر مربع
مساحت شهر انزلی ۵۰ کیلومتر مربع
مجموع مساحت شهرهای فوق حدود ۲۶۵۳ کیلومتر مربع می باشد.
لطفا به مساحت دریاچه اورمیه توجه کنید
مساحت دریاچه اورمیه ۵۲۰۰ کیلومتر مربع می باشد
حالا میتوان فهمید که چرا می گویند، بحران دریاچه ی اورمیه جدی بوده و یک بحران ملی و فرامنطقه ای هست!
این پست رو دست به دست کنید برسه دست مسئولین بدون حس مسئولیت!
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
﷽
سلام سحرینیز خیر
ائولرینیز و ایشلرینیز برکتلی
اورکلرینیز اومودلا دولو
ساغلیق و شادلیق سیزینله
گون آیدین سئوگیلی دوسلار
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
❤ |
در زبان ترکی برای بیان زمان انجام فعل طیف بسیار گسترده ای وجود دارد که در ترجمه آنها به زبانهای دیگر باید از جمله استفاده کرد. اگر مطرح ترین زبانهای دنیا 10 تا 15 زمان دارند در زبان ترکی 46 نوع زمان وقوع فعل وجود دارد که تصورش هم محال است.
بیان تمامی این ازمنه در حوصله این مجال نیست لیکن به اختصار به تعدادی از آنها اشاره می کنیم. از توضیح درباره زمانهای ماضی، حال و آینده که در هر زبانی موجود است پرهیز می کنیم:
در ترکی زمان دائم وجود دارد که دامنه زمانی اش از گذشته ی دور تا آینده دور است و از اضافه شدن "ار" به فعل امر ساخته می شود. مانند: چیخار، گلر، ایتر ، باتار. مثلا می گوییم: "گون چیخار" ترجمه فارسی اش می شود: "آفتاب طلوع می کند" درحالیکه در ترجمه زمان حال "گون چیخیر" نیز می گوییم: "آفتاب طلوع می کند"! ترک زبان می داند که این دو در ترکی متفاوتند. فعل دائم انجام یک فعل بصورت قطعی و مبرهن در تمامی ازمنه است و اگر می گوییم: "گون چیخار" ، در ترجمه اش باید گفت: "قطعا آفتاب باید طلوع کند".
در ترکی زمان های "گذشته در آینده" و "آینده در گذشته" داریم. مثلا برای آینده در گذشته می گوییم: "آلاجاغیمیشام" یعنی "بایستی در گذشته آنرا می گرفته ام".
در ترکی ماضی استمراری دائم داریم. در ترکی برای آلماق (گرفتن) در زمان ماضی می گوییم: آلدیم (گرفتم) و برای ماضی استمراری می گوییم: آلیردیم (می گرفتم) و برای ماضی استمراری دائمی داریم: آلاردیم (همواره می گرفتم). این زمان تا حال ادامه داشته است. در فارسی هر دو زمان ماضی استمراری موقت و دائم یکی هستند.
حال بدون تعریف و اشاره به زمان ها مصدر آلماق را به چند زمان منتقل می کنیم تا تنوع و جذابیت زمان در ترکی را بیشتر احساس کنیم:
آلیم (بگیرم)
آلام (باید بگیرم)
آلدیم (گرفتم)
آلاجام (خواهم گرفت)
آلمیشام (گرفته ام)
آلمیشدیم (گرفته بودم)
آلمالییام (حتما باید در آینده گرفته باشم)
آلاجاغیمشیام (بایستی در گذشته می گرفته ام)
آلاجاغیدیم (اشتباه کردم نگرفتم باید می گرفتم)
آلیردیم (می گرفتم)
آلاردیم (همواره تا امروز می گرفته ام)
آلارمیشام (نمی دانستم که همواره می گرفته ام)
آلایدیم (ای کاش می گرفته ام)
آلیناجاق (گرفته خواهد شد)
آلیناجاغیمیش (بایستی گرفته می شده است)
آلسایدیم (اگر قبلا می گرفته ام)
آلمالیمیشام (بایستی قطعا قبلا می گرفته ام ولی نگرفتم)
آلمیشیمیش (نگو که قبلا گرفته بوده است)
آلدیغیم (آنچه را که گرفته ام)
آلدیردیم (با واسطه آنرا گرفتم)
آلدیرتدیم (با واسطه مجبور کردم که بگیرند)
#کلمات
#ترکی_هنر_است
╬✿╬ سوگند ╬✿╬ (09-08-2019)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)