صفحه 6 از 9 نخستنخست ... 23456789 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 89

موضوع: عالی‌ترین مکتب تربیت و اخلاق یا ماه مبارک رمضان

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    نماز جماعت، مظهر اتّحاد

    نماز جماعت که یکی از بزرگ‌ترین شعایر اسلام است و همواره باید مظهر شوکت و اتّحاد و نشانه اتّفاق و عظمت مسلمین باشد، در ماه رمضان رونق بیشتری یافته و مساجد از نمازگزاران- که کار و شغل خود را رها کرده و در برابر خدا با هم کیشان خود از سیاه و سپید، سر به سجده می‌گذارند- موج می‌زند.
    روح عدالت، مساوات و آزادی اسلامی ظاهر می‌شود. آقا و نوکر، استاد و شاگرد، فقیر و غنی، همه در کنار هم می‌ایستند و چه بسا که گاهی سرباز در صف جلو و افسر ارشد در پشت سر او مشغول نماز و نیایش ذات پروردگار است.[54] و از آن‌ها کسی به خدا نزدیک‌تر است که تقوا و پرهیزکاریش بیشتر باشد و چنین همه با هم «اللهُ اکبَر» و «سُبحانَ رَبِّی العَظِیم» و «رَبِّی الاعلی» و «بِحَولِ‌الله وَقُوَتِه اقُومُ وَاقعد» می‌گویند.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ارشاد و تربیت در رمضان

    علما و گویندگان و خطبا بر منبرهای وعظ و ارشاد، توفیق هدایت ودعوت به دین و بیان احکام و تهذیب اخلاق را در این ماه بیشتر دارند.
    در حقیقت باید گفت: ماه رمضان یک مؤسّسه تربیتی و ارشادی و مدرسه‌ای است که همه ساله تشکیل می‌شود و تعالیم آن عمومی و همگانی است. مدرسه‌ای که هم وظیفه آموزش و پرورش و هم وظیفه شهربانی خوب و مأموران امین انتظامات و هم وظیفه بهداری و هم عمران و آبادی و هم وظیفه سازمان‌های خیریه و تعاون و نیکو کاری و هم راهنمایی‌های دینی و اجتماعی را انجام می‌دهد.
    به طور قطع اگر بشر بخواهد با تمام وسایل مادی و بودجه‌های هنگفت و کلان چنین مدرسه‌ای بگشاید که روحانیت و حقیقت آن را رهبری نماید، قادر نخواهد بود.
    امّا به نیروی نفوذ کلمه یگانه رهبر بزرگ جهان بشریت حضرت محمّد بن عبدالله، پیامبر اسلام صلّی‌الله علیه وآله وسلّم همه ساله این مدرسه و این دانشگاهی که بیش از ششصد میلیون دانشجو دارد و شعبه‌های آن مساجد و خانه‌ها و اطاق‌ها و منازل مسلمین است، افتتاح و معلّمین روحانی از فراز منابر و درون مساجد به درس و راهنمایی و هدایت مردم انجام وظیفه می‌کنند.
    اگر مسلمین به طور صحیح از این فرصت عالی برای تهذیب اخلاق و تحکیم مبانی ایمان و صداقت و صحّت عمل، بهره‌برداری نمایند، به طور قطع به موفقیت‌های درخشانی نایل می‌گردند.
    در این برنامه هیچ عیب و نقصی نیست و کامل‌تر از این برنامه تربیتی پیدا نمی‌شود؛ ولی متأسّفانه ما در استفاده از آن کوتاهی می‌کنیم.
    روزه دار عزیز! ما می‌دانیم که در روزه‌داری فقط به طاعت پروردگار نظر داری؛ امّا بدان که روزه عبادتی است که مصالح و فواید آن بسیار است و فایده آن منحصر به تهذیب نفس و تمرین خودداری و ایستادگی و مقاومت در برابر تمایلات اهریمنی نفس سرکش و صفای باطن و نورانیت ضمیر نیست.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    نقش بهداشتی روزه

    روزه از نظر بهداشت جسم و جلوگیری از بیماری‌ها و از نظر علاج امراض هم مفید و مؤثّر است. و اگر انسان بخواهد از سلامت مزاج برخوردار شود، باید همه ساله این یک ماه را به رژیم اسلام در غذا و سایر تمتّعات عمل نماید.
    مؤلّف کتاب روزه و نفس می‌گوید: روزه از نظر صحّی و بهداشتی، وسیله‌ای برای تطهیر بدن از سموم ضارّه و از غذاهای غیر لازمه می‌باشد.
    دکتر روبرت بارتلو می‌گوید: شکّی نیست که روزه از وسایل مؤثّر در نجات از میکروب‌های مضرّه است.
    دکتر عبدالعزیز سلیمان می‌گوید: روزه در موارد بسیاری مورد استفاده
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 77
    و طریق علاج است و در حالات بیشتری سبب حفظ صحّت و سلامت بدن است.
    وی پس از آن می‌گوید: حکمت بسیاری از اوامر دینی با پیشرفت علم ظاهر می‌شود و از آن جمله در مورد روزه ظاهر شده است؛ که در حالات بسیاری مفید و نتیجه بخش و در حالات دیگر علاج منحصر به فرد است.
    سپس مواردی را که روزه به عنوان علاج تجویز می‌شود (مانند: اضطرابات مزمنه امعاء والتهاب حاد و مزمن کلیه و امراض قلب) را ذکر کرده و می‌گوید: روزه در هر سال، یک ماه 55] بهترین وسیله پیش گیری از جمیع امراض است که در حقیقت این بیان همان ترجمه حدیث معروف «صُومُوا تَصِّحُوا» است.
    دکتر ظواهری می‌گوید: کَرَم ماه رمضان شامل بیماران بیماری‌های جلدی نیز شده است؛ زیرا بعضی امراض جلدی با روزه بهبود می‌پذیرد.
    وی بعد از یک سلسله تحقیقات علمی درباره امراض جلدی می‌گوید: بهترین علاج برای این حالات، خودداری و امساک (روزه‌داری) از طعام و نوشیدنی‌ها است.
    سپس، نظرات علمی خود را راجع به تأثیر روزه در جلوگیری از افزایش میکروب‌های ضارّه اظهار داشته و می‌گوید: ماه روزه ماه استراحت از این سموم و ضررهای آن می‌باشد.
    او امراضی را معرّفی می‌کند که «روزه» علاج آن‌ها شناخته شده است.
    بعضی از دانشمندان مطّلع می‌گویند: روزه وسیله حفظ الصّحه و علاج امراضی است که تمدّن و رفاه پرستی، سبب پیدایش یا انتشار آن شده و هر چه وسعت دایره تمدّن بیش‌تر شود، رژیم روزه‌داری اسلام بیشتر لزوم پیدا می‌کند. و سرّ این که اسلام از سایر ادیان به روزه بیشتر اهمیت داده، این است که اسلام آخرین شریعت آسمانی است؛ و در زمانی آمده که امراض به واسطه افراط در خوش‌گذرانی و خوش خوراکی، روز افزون بوده است.
    بنا به نقل یکی از کتب علمی، تازه‌ترین نظرات علم بهداشت این است که: بر هر شخصی خصوصاً سالمندان واجب است در هر هفته یک روز یا در هر ماه یک هفته را روزه بگیرند؛ و بهتر این است که در سال، یک ماه روزه بدارند.
    یکی از مشهورترین مراکز بهداشتی دنیا، مرکز بهداشتی دکتر هنریج لاهمان در سدن سکسونیا است. در این مرکز صحّی، بیماران را با روزه معالجه می‌کنند و علاوه بر این، مراکز دیگر مانند: مرکز بهداشتی دکتر برشریز و دکتر مولر و ... نیز وجود دارد که به این روش، به معالجه بیماران مبادرت می‌ورزند.
    یکی از پایه‌های علاج در این مراکز، یکی پاک کردن جسم بیمار ازفضولات زائده بر حاجت جسم است که اسباب سستی فعّالیت سایر اعضا می‌شود. و دیگری، فرصت استراحت دادن به اعضا و جهاز هاضمه است.
    غالباً این روش علاج، در امراض مهمّی مثل: اضطراب هضم، امراض قلب و کبد و کلیه و بالا رفتن فشار خون، مؤثّر واقع شده است.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #54

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    پس ای روزه‌دار عزیز! قدر خود را بدان و فرق خود را با روزه خواران نادان و شکم پرست که بی عذر شرعی روزه خواری می‌کنند، بشناس.
    متوجّه باش که تو نیرومند و قوی هستی! تو هستی که سرسختانه و با احاطه بر امیال نفسانی، پیروز شده و کشوری را که قهرمانان زورمند و پیلتن از فتح آن عاجز شده‌اند، فتح کرده‌ای!
    روزه رمز صبر و بردباری بشر می‌باشد. کدام صبر بالاتر از صبر بر گرسنگی و تشنگی است که سفره غذاهای لذیذ گسترده باشد و انسان یک لقمه از آن را به دهان نزدیک نبرد و قَدَح آب خنک حاضر باشد و با غلبه بر تشنگی، شکیبایی ورزد و آب نیاشامد.
    این نیروی ایمان است که می‌تواند به جان آدمی چنین صبر و ثبات بخشد و هر جا که خواست خواهش‌های نفس را کنترل کند؛ و او را به نظم و ترتیب و حفظ مقرّرات و انضباط عادت دهد.
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 80
    این روزه داران بودند که با عدّه کم، قشون‌های بسیار را شکست دادند و ممالک و کشورهای زیادی را فتح نمودند.
    همین روزه دارن بودند که با دست خالی، امّا با دلی پر از ایمان و فضیلت و با سلاح صبر و استقامت و اسلحه‌ای که ماه رمضان به آنان عطا کرده بود، صفوف سپاهیان مسلّح دنیا را از هم شکافتند؛ و در میادین جنگ، در حالی که روزه‌دار بودند، شربت شهادت می‌نوشیدند.
    روزه دار پاکدل! تمام این فواید در مقابل ثواب و اجرهایی که برای روزه مقرّر شده و در برابر تقرّبی که روزه‌دار به درگاه آفریدگار جهان حاصل می‌کند و معنویت و وسعت روح و نشاطی که در خود احساس می‌کند، ناچیز است.
    روزه دار موفّق و با اراده! حال که در دانشگاه الهی (ماه رمضان) به یاد گرفتن اصول عالی انسانیت و ریاضت نفس و قدرت اراده اشتغال داری، همه دروسی را که در این مدرسه به تو می‌دهند، خوب به خاطر بسپار و آن‌ها را در زندگی خود به کار گیر؛ و بدان که تمام احکام اسلام- دینی که من و تو به آن افتخار داریم- همین قِسم است و سعادت بشر در گرو عمل به این دین است.
    بیا در این ماه رمضان تصمیم بگیر و تلاش کن هر قدر که می‌توانی به اسلام، به قرآن، به هدف عالی پیامبر و امامان، به توسعه فرهنگ و معارف اسلامی، به تهذیب اخلاق جوانان و نسل حاضر، کمک کنی، و دِین خود را به دین اسلام ادا کرده و خود نیز فردی صالح و شایسته،
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 81
    خیرخواه، خدمت‌گزار جامعه و مواظب وظایف دینیت باش! در اجتماعات مسلمین، در نماز جماعت و مجالس تبلیغ همیشه شرکت کن.
    جوانان ارجمند! سالمندان بزرگوار! اساتید دانشگاه و شخصیت‌های کشوری و لشکری! هر که و در هر مقامی که هستید ماه رمضان را احترام کنید. و خود را در معرض نسیم‌های رحمتی که در این ماه همواره در وزش است، قرار دهید. حتماً در نماز جماعت‌ها و در مساجد شرکت کنید و با مردمی که در حقوق انسانی از شما چیزی کم ندارند، در یک صف بنشینید و مساوات اسلامی را به عالم نشان دهید. خود را به برادران دینی خود نزدیک کنید تا همه با هم، هم فکر و هم رنگ، پیوند اتّحاد خود را محکم و استوارتر سازید.
    مگر باید بعضی افراد را فقط در سینماها و مجالس شب نشینی معلوم‌الحال (!) ملاقات کنند؟! آیا بهتر نیست که در مسجد و مرکز تعلیم و ارشاد و ایمان حضور یابید و این رسم را در این مملکت اسلامی معمول سازید؟ مگر در ممالک متمدّنه، مسیحی‌ها، شخصیت‌ها و رئیس جمهوری‌ها، زمامداران و پروفسورها در مراسم کلیسا شرکت نمی‌کنند؟! ما یقین داریم که بهترین وسیله برای تقویت اتّحاد و هماهنگی بین تمام طبقات، شرکت جستن همه مقامات در مراسم دینی و اسلامی است. به امید خدا و به انتظار همّت مسلمانان آگاه و غیرت مردان آزاده و پاکدل
    و ترقّی خواه.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #55

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    فصل ششم: هلال ماه رمضان

    اشاره


    رَبِّی وَرَبِّکَ الله رَبَّ العالَمِین 56]
    اینک بیش از هزار و چهارصد سال است که مسلمانان هلال ماه رمضان را با نشاط و اقبال بسیار به عبادت خدا و شور و سرور استقبال می‌کنند، و مانند کسی که مدّت‌ها انتظار بازگشت عزیزترین مسافر را کشیده، از مقدمش غرق شادی و خشنودی شده، خدای را بر این توفیقی که یافته‌اند سپاس‌گزاری می‌کنند.
    سپاس‌گزاری می‌نمایند؛ چون میهمان خدا شده و در دار الضّیافه حق، به کرامت و شرافت مشرّف شده‌اند:
    وَهُوَ شَهرٌ دُعِیتُم فِیهِ الی ضِیافةِ اللهِ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِن اهلِ کَرامةِ اللهِ 57]

    سپاس او را به جای می‌آورند، چون افتخار درک روزها و شب‌های پر برکت ماه مبارک را نصیب آنان فرموده است.
    پروردگار را حمد می‌کنند که باز فرصت تهذیب اخلاق و اصلاح احوال و نیل به فیوض بسیار و تزکیه باطن و صفای نفس یافته و شعور اسلامی خود را زنده و احساسات پاک انسانی را شاداب ساخته و دلها را با استغفار و توبه، دعا و مناجات و یاد خدا جلا داده و با اولیا و بندگان مقرّب خدا در سیر طریق معرفت و اطاعت، همکاری می‌کنند. چه ماه پرارزش و چه اوقات گرانبها و چه سرمایه عزیزی که به دست آن‌ها آمده است.
    از حضرت باقر علیه السّلام روایت است که فرموده: «پیغمبرصلّی‌الله علیه وآله وسلّم به مردم روی می‌کردند و می‌فرمودند: ای گروه مردم! وقتی هلال رمضان طلوع می‌کند، شیاطین سرکش به غل بسته می‌شوند و درهای آسمان و بهشت و درهای رحمت باز می‌شود و درهای آتش بسته می‌گردد و دعاها مستجاب می‌شود، و در هنگام افطار هر روز، برای خدا آزاد شدگانی است که از آتش، آن‌ها را آزاد می‌کند و هر شب منادی ندا می‌کند: آیا سؤال کننده‌ای هست؟ آیا استغفار کننده‌ای هست؟ خدایا! هر انفاق کننده را عوض عطا فرما و هر امساک کننده را لطف عطا کن.
    تا آن که هلال شوّال طلوع می‌کند و مؤمنان ندا داده می‌شوند: بامداد به سوی جایزه‌های خود بیایید که روز جایزه است.»

    سپس حضرت باقر علیه السّلام فرمود: «سوگند به کسی که جانم به دست او است این جوایز، جایزه دینار و درهم نیست.»[58]
    با نو شدن ماه، برنامه‌ها روند دیگری می‌یابد. در کشورهای اسلامی اوقات کار کارگران و صاحبان مشاغل و پیشه‌ها و مؤسّسات ملّی و حکومتی تغییر می‌کند. غذاخوری‌ها، میهمان‌خانه‌ها و ... که در سراسر روز کار می‌کردند، دست از کار می‌کشند.
    هلال ماه رمضان را که می‌بینند رو به جانب قبله، خدا را می‌خوانند و از او امن و ایمان و تندرستی و اسلام و عافیت و کمک بر اقامه نماز و ادای روزه و انجام شب زنده‌داری و تلاوت قرآن و ... را طلب می‌نمایند:
    اللّهُمَّ اهِلَّهُ عَلَینا بِالامِن وَالایِمانِ وَالسّلَامةِ وَالاسلامِ وَالعافِیةِ المُجلَلَةِ، وَدِفاعِ الاسقامِ وَالعَونِ عَلی الصَلوةِ وَالقِیامِ، وَتِلَاوةِ القُرآنِ اللّهُمَّ سلّمِنا لِشَهرِ رَمضان وَتَسلَمهُ منّا وَسَلِّمنا فِیهِ حتّی یَنقَضِی عنّا شَهرُ رَمَضان وَقَد عَفَوتَ عَنّا و غَفرتَ لَنا وَرَحِمتَنا[59]

    و این چنین با حال خوش، پاک و بی آلایش و با چنین آرمان‌ها و اهداف، وارد ماه رمضان می‌شوند و خطاب به ماه کرده، می‌گویند: «رَبِّی ورَبُّکَ الله رَبُّ العالَمِین.»
    در این جمله پر معنی، ایمان و اعتقاد خود را به توحید تازه کرده و ارتباط و هم‌بستگی تمام مخلوقات و عوالم هستی به نظام اتمّ الهی را مورد توجّه قرار داده و انسان و ماه و جمیع کائنات را تحت تربیت عامّه باری تعالی می‌شناسد.
    آری، بسیاری از انسان‌ها بوده و هستند که ماه، ستاره، آتش و آفتاب را ربّ النّوعی پنداشته و در تاریکی این گمراهی‌ها، از تماشای حقایق نجات بخش و خداپرستی و توحید، محروم گردیده‌اند.
    اما مسلمان روزه دار وقتی هلال ماه رمضان را می‌بیند، می‌گوید:
    رَبِّی وَرُبُّکَ الله رَبُّ العالَمِین
    مربّی انسان و حیوان، نبات و جماد، ماه و ستاره، خورشید و کهکشان‌ها و آب و آتش خدا است و پرستش، فقط و فقط سزاوار ذات بی زوال او است و بشر و ماه و تمام معبودهای باطل و اتّخاذی، مخلوق و مربوب او هستند و ماه، آفتاب، هر کره و هر مخلوقی- هر چه بزرگ
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 87
    و عظیم باشد- محتاج به تربیت الهیه هستند و کوچک‌تر از آنند که بشر- این موجودی که تاج «لَقَدْ کَرَّمْنا» بر سر گرفته- نسبت به آن‌ها کوچکی و حقارت نشان دهد و از نیایش، پرستش و تعظیم آن‌ها چاره‌جویی نماید.
    خداوند آن‌ها را مسخّر انسان قرار داده و انسان را مستعدّ تصرّف و تسخیر آن‌ها آفریده است.
    این است فکر بلند و اندیشه روشن مسلمان روزه دار و موحّد خداشناس و این است دینی که بشر را به تسخیر ماه و کرات تشویق می‌نماید و او را در سفر به ماه و کواکب و نجوم، گستاخ می‌سازد. این است دینی که باید پیروان آن همه، جهان‌بین و جهان شناس شوند؛ و این است دینی که پیروان خود را به مطالعه عالم آفرینش و دقّت و تأمّل در نظام جهان و کشف اسرار مخلوقات و خواصّ آن دعوت می‌کند و کسانی را که در آیات خدا مطالعه نمی‌کنند و بر علم و بصیرت خود نمی‌افزایند، به شدّت مورد نکوهش و توبیخ قرار داده است.
    آری، در سراسر قرآن آیات بسیاری بشر را دعوت به علم و تحقیق و کاوش و تلاش برای رفع حجب و پرده‌ها کرده و بلکه قرآن مجید خشیت و بیم از خدا را مخصوص آن دسته از علما می‌داند که از عظمت دستگاه آفرینش با اطّلاع و جهان شناس باشند.
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 88







    امضاء
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #56

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    جهان، مسخّر انسان

    پیش از این که بشر عملا دست به کار تصرّف کرات و مسافرت به ماه شود، دانشمندان به استناد آیات قرآن این استعداد را برای بشر ثابت می‌دانستند.
    یکی از آیاتی که امکان نفوذ و دست یافتن بشر را به آسمان و کرات آسمانی اعلام کرده است، این آیه کریمه است:
    یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ 60]
    به نظر ما صریح‌ترین آیاتی که به تسخیر بشر بر آسمان و زمین و آن چه در آن‌هاست دلالت دارد، آیاتی است که چند رقم از آن‌ها را در اینجا می‌آوریم:
    1. وَسَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ 61]
    2. أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً[62]
    3. وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لَّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ 63]
    این‌گونه آیات به صراحت از این که مخلوقات نامبرده، بالقوّه مسخّر انسان هستند، خبر داده و بشر را به استعداد خدادادی‌اش برای تسخیر آفتاب و ماه و آن چه در آسمان و زمین است و بهره‌برداری از آن‌ها متوجّه فرموده و او را برای به فعلیت رساندن این قوّه و استعداد و تسخیر مخلوقات زمینی و فضایی آماده، شجاع و گستاخ می‌نماید.
    بدیهی است، مراتب و درجات تسخیر متفاوت است و فعلیت این استعداد و مقدار استفاده بشر از آن، وابسته به کوشش و همّت خود او می‌باشد.
    کشاورزی، درختکاری، نهرسازی، سدسازی و اموری از این قبیل، تسخیر زمین، آب و هوا، گیاه و درخت است. استفاده از معادن و سنگ‌ها و خانه‌سازی، آجرپزی، نجّاری، آهنگری و ... نیز تسخیر زمین، خاک، درخت، آتش، آهن و ... است. هرچه بشر بیش‌تر بکوشد دایره تسخیراتش وسیع‌تر می‌شود.
    استفاده از شیر حیوانات و ساختن انواع لبنیات، استفاده از پشم آن‌ها برای لباس و فرش و از پوست آن‌ها برای پای افزار و از گوشت آن‌ها برای غذا و خوراک نیز تسخیر حیوان است.
    استفاده از ماه و ستاره به منظور راه‌یابی و تعیین ماه و سال و استفاده از نور آفتاب، برای پرورش جسم انسان و حیوان و پرورش نبات و معدن، همه تسخیر آفتاب و ماه توسّط انسان است.
    قدم گذاشتن در ماه و سفر کردن به کرات آسمانی و دست تملّک به سوی آن‌ها دراز کردن نیز تسخیر است.
    به همان اندازه‌ای که استعداد بشر توسعه دارد، به همان حد هم دامنه این تسخیرات توسعه پذیر است.
    پس قرآن نه فقط با این پیشرفت مخالفتی نکرده و نه فقط آن را غیر ممکن نشمرده، بلکه بشر را به کوشش هر چه بیشتر تشویق می‌کند و آسمان و زمین و ماه و آفتاب را مسخّر فکر او می‌شمارد.
    زنده باد قرآن! زنده باد تعالیم افتخار آمیز اسلام! و زنده باد مؤمن روزه‌داری که هلال ماه رمضان را با این کلمه پر معنی «ربی و ربک الله رب العالمین» خوش آمد می‌گوید.
    ولی جای تأسّف است که مسلمانان از این تعالیم الهام نگرفته و در علوم و صنایع عصر حاضر از دیگران عقب مانده و به تفکّر و تحقیقی
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 91
    که قرآن همه را دعوت به آن کرده- چنانچه شایسته است- نمی‌پردازند. ما کتاب و دینی داریم که با هر ترقّی و پیشرفتی در زمینه علم و صنعت موافق است. هر چه علم پیشرفت کند، عظمت و حقیقت آن روشن‌تر می‌شود و در هر زمینه‌ای، راهنمایی بهتر از آن برای بشر یافت نخواهد شد.
    اگر بشر صدها هزار ستاره و کهکشان را مسخّر کند، از شوکت و عظمت و قدرت هدایت قرآن چیزی کاسته نمی‌شود؛ و تعالیم این کتاب از اعتبار و ارزش نمی‌افتد:
    وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلَامِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ 64]





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #57

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    فصل هفتم: پایگاه پرهیزکاری


    اشاره

    لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ


    از این جمله شریف قرآنی استفاده می‌شود که تعالیم، تکالیف، اوامر، نواهی و ارشادات الهی، متضمّن خیر و صلاح فرد و جامعه، و سازنده نظام و اجتماع هر چه صالح‌تر است
    .
    خداوند خواسته است که امّت اسلام، خاتمه امم و امّت نمونه و امّت وسط و حامل و حامی دعوت او به عدل و میزان و توحید خالص و پرهیزکاری باشد.
    از باب نمونه در تشریع روزه این مقاصد و فواید، منظور و این رسالت و صلاحیت پی‌ریزی شده است. و اگر کمی فرصت و ضعف استعداد علمی به ما اجازه ندهد که از حکمت‌های تمام احکام و تعالیم شرعیه سخن به میان آوریم و فرصت آن را هم نداشته باشیم که در تفصیلات و شرح مصالح و فواید روزه مطالعات لازمه را بنماییم، این مقدار را فرصت داریم که در جمله کریمه: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» که در آن خداوند در
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 94
    پایان، حکم به وجوب روزه فرموده است، تأمّل و دقّت کنیم.
    جمله‌ای که از آن فضیلت تقوا و نقش آن در سازندگی شخصیت مسلمان معلوم می‌شود.
    جمله‌ای که در این جا خدا در مقام بیان حکمت روزه به آن اکتفا فرمود، بیان‌گر آن است که محصول و میوه روزه، خودداری از مفطرات و ترک التذاذ و کام‌گیری‌های نفسانی و تقوا و پرهیزکاری است.
    متّقی و پرهیزکار، کسی است که از گناه اجتناب می‌کند، و اوامر و نواهی خدا را اطاعت می‌نماید، و به آنچه خلاف شرف و فضیلت است، نزدیک نمی‌شود. تقوا مشتق از وقایه است و آن چیزی است که در برابر صدمات و ضربات مادّی و معنوی حایل و حاجب و سپر قرار داده می‌شود. روزه داری ماه رمضان و نگاهداری این رژیم شرعی سبب حصول تقوا و تکمیل آن می‌گردد.
    در روزه صبر و مراقبت، مخالفت با عادات، جهاد با شهوات و موارد دیگر از این قبیل، وجود داردکه هر کدام آدمی را به صفت تقوا آراسته می‌سازد.
    بدیهی است مفهوم تقوا و این ثمره گران‌بهای روزه، محدود به دایره عبادات یا محرّمات نیست؛ بلکه تقوا مفهوم وسیع و شاملی است که شعاع آن تمام نواحی وجود شخص را نورانی و نسبت به تمام تکالیف شرعیه از عبادات، معاملات، اجتماعیات، سیاسیات و آنچه در سازندگی
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 95
    شخصیت اسلامی مؤثّر است، او را عهده دار و مراقب می‌سازد؛ و باعث می‌شود که شخص از شاه‌راه شریعت محمدیه صلّی‌الله علیه وآله وسلّم قدم بیرون ننهد و امانتی را که به اقرار شهادتین و ایمان به معنی «رَضِیتُ بِاللهِ رَبٍّا وَبِمُحَمَّدٍ نَبِیّاً وَبِالاسلامِ دِیناً وَبِالْقُرآنِ کِتاباً وَبِالکعَبَةِ قِبلةً وَبِامیرِالمُؤمِنِینِ وَاوْلادِه الطَّاهِرِینَ ائِمَّةُ»[65] عهده‌دار حمل آن شده، حفظ نماید، و در آن خیانت نکند؛ و از این جا پاسخ یک پرسش روشن می‌شود.
    پرسش این است که:
    آیا اسلام می‌تواند در این زمان هم مسلمانان را به حرکت و ترقّی راهنمایی کند؟ و آیا اسلام در تحریک مسلمانان، قدرت گذشته را دارد؟
    آیا مسلمانان اگر در امور خود از تعالیم اسلام الهام بگیرند و تکالیف شرعیه را سر مشق خود قرار دهند، می‌توانند در عصر حاضر نیز مشعل‌دار علم، تمدّن، اخلاق و آزادی باشند و بشریت را از این سقوط عجیب و خطرناک و فقر معنوی و بی‌تقوایی نجات بخشند؟
    جواب این است که: یقیناً می‌توانند.
    قطعاً اسلام استعداد این تحریک را دارا است؛ و هیچ تفاوتی در جهت صلاحیت اسلام بین امروز و دیروز نیست و همان‌طوری که دیروز عالی‌ترین تعالیم و برنامه‌ها، تعالیم اسلام بود، امروز و فردا و آینده تا هر
    زمان و هر عصر عالی‌ترین تعالیم، تعلیمات اسلام است.
    روزه اسلام، همان‌طور که در سال دوّم هجرت (سال فرض روزه) سبب رسوخ صفت تقوا و پرهیزکاری و اعتیاد به حفظ رژیم معنوی و واجد فواید صحّی و روحی و اجتماعی بود، امروز نیز چنین است و هیچ تفاوتی پیدا نکرده، بلکه فواید آن آشکارتر و در بعضی قسمت‌ها بیشتر شده است.
    عقیده توحید و یگانه پرستی که اساس تعالیم و هسته مرکزی دستورات و هدایت این دین حنیف است، همان‌طور که در گذشته سبب اتّحاد، اتّفاق، برداشتن فاصله‌ها و الغای امتیازات موهوم و بشرپرستی بود، امروز نیز چنین است؛ و یگانه راه علاج این همه بیماری‌های اجتماعی و استعباد خلق‌الله، فقط عقیده توحید اسلام است.
    تفاوتی که ما با آنان داریم و خصلتی که آن‌ها را صاحب آن همه افتخار و عزّت و سر بلندی ساخت، و فقدان آن ما را گرفتار این همه عیوب و نواقص اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و زبونی و ضعف قرار داده، التزام آن‌ها به احکام و تعالیم اسلام بود. آنان گفتن شهادتین را سپردن سند محکم برای عمل به لوازم و آثار آن دانسته و تخلّف از مقرّرات و شرایط این سند را آسان نمی‌شمردند؛ در حالی که ما مثل این است که با گفتن شهادتین، وظیفه و تکلیفی را- که از این اقرار به عهده ما می‌آید- احساس نمی‌کنیم.
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 97
    آن‌ها معنی شهادتین را باور کرده و دستورات قرآن را ضامن سعادت دنیا و آخرت و سرپیچی و تخلّف از آن را عین بدبختی، ضرر، خسارت و بلکه هلاکت می‌دانستند و همان‌گونه که ما از سمّ کشنده اجتناب می‌کنیم، آنان از محرّمات پرهیز می‌کردند، و همان‌طور که ما برای منافع و مقامات دنیوی می‌کوشیم و هر رنج و زحمتی را در راه دستیابی به آن تحمّل می‌کنیم، آنان در ادای واجبات کوشا، و رضای خدا را با بذل مال و جان خریدار بودند. آن‌ها به سخنان پیغمبر صلّی‌الله علیه وآله وسلّم و رسالت آن حضرت، چنان ایمانی داشتند که اطاعت از اوامر او را عین رستگاری دانسته و سستی و مسامحه را کنار گذاشته بودند.
    قرآن را برای عمل، و سخنان پیغمبراکرم صلّی‌الله علیه وآله وسلّم‌را برای پیروی فرا می‌گرفتند، و عقیده داشتند که قرآن فقط برای خواندن و نوشتن نازل نشده و احادیث فقط برای این که در سینه محدّثین و صفحات کتب ثبت و ضبط شود، وارد نگشته است.
    یگانه یا مهم‌ترین موردی که اجتماع اسلامی را از اجتماع جاهلی جدا می‌ساخت، التزام مسلمانان به عمل بود و این یکی از مهم‌ترین عللی بود که مشرکان را به آن جنگ‌ها وادار کرد.
    مشرکان دریافتند که اسلام به لفظ اکتفا نمی‌کند و پس از شهادتین، نوبت انجام فرایض، اطاعت و پیروی از خدا و رسول و ترک اخلاق ذمیمه و کردارهای نکوهیده است؛ از این جهت از تلفّظ این دو کلمه
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 98
    طیبه که متضمّن خیر و سعادت دنیا و آخرت است، خودداری داشتند و اگر مثل زمان ما اسلام از مسلمانی جدا بود و از آن گفتار، کرداری نمی‌خواستند شاید صلحی بین مسلمانان و مشرکان برقرار می‌شد و غزوه بدر، احد، احزاب و ... پیش نمی‌آمد.
    اگر اسلام رضایت می‌داد که آنان به زبان، شهادت به توحید دهند، ولی عملا بت‌ها را بپرستند و دختران را زنده به گور کرده و زنا، قمار، می‌گساری، ربا، خون‌ریزی، سرقت، ستم‌گری و سایر معاصی را مرتکب شوند و نماز، روزه، زکات، حج و دیگر فرایض اسلام را ترک نمایند، میان کفر و شرک و توحید و جامعه اسلامی و اجتماع جاهلیت، این همه فاصله نمی‌افتاد.
    امّا اقرار به زبان کافی نبود و علاوه بر گفتن شهادتین، به طور جدّی و مؤکّد موظّف بودند که به احکام شرعیه عمل کنند و عضویت در اجتماع اسلامی، بدون التزام به رعایت احکام- اگر چه به ظاهر باشد- امکان نداشت.
    اسلام با اعمال و روش دوره جاهلیت، با بت پرستی و کفر، با فحشا و منکرات، با روابط نا مشروع زن و مرد، با بی‌حجابی و بی‌عفّتی، با بی‌عدالتی، با دروغ و خیانت، با زورگویی و استبداد زمامداران، مبارزه را آغاز کرد و این اعمال در جامعه مسلمانان آن روز، با اسلام و تسلیم مغایر بود؛ از این رو، به مجرّد این که در هر موضوع آیه‌ای نازل، و
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 99
    دستوری صادر می‌شد، فوراً اجرا می‌گردید.
    وقتی آیه حرمت خمر نازل شد، خم‌های شراب را روی زمین ریختند و شراب سازی و می‌فروشی ممنوع شد.
    وقتی حرمت ربا اعلام شد، ربا خواری متروک، و قرض الحسنه رایج گردید. هنگامی که آیه وجوب روزه ماه رمضان نازل شد، همه با شور و شعف به اطاعت فرمان خدا کمر بستند. و چون آیه حجاب نازل گردید، حتّی یک زن مسلمان نیز بی‌حجاب نماند. هنگامی که فرمان جهاد می‌رسید، شهادت را رستگاری و سعادت می‌شمردند و اگر به آن نایل نمی‌شدند، ناراحت می‌گشتند.
    آنان با آن که در آغاز تشریع این تکالیف، به آن انس نداشتند، چون شهادتین را برای عمل، به زبان می‌آوردند و به این گواهی خود احترام نهاده و خود را متعهّد می‌شمردند، فوراً اجرا می‌کردند.
    امّا گویا ما شهادتین را برای عمل، به زبان جاری نمی‌کنیم و خود را در برابر این گواهی بزرگ و پر از خیر و برکت متعهد و ملتزم نمی‌دانیم.
    بلندگوی مساجد، رادیوهای شهرها و کشورهای مسلمان نشین در اوقات نماز، نوای خوش اذان سر داده و به توحید و رسالت، شهادت می‌دهند؛ امّا مجامع، محافل، کوچه‌ها، خیابان‌ها، بازارها و مدارس، عملا این شهادت را نمی‌دهند.
    واقعیت این است که فرق اجتماع ما با اجتماع جاهلی این است که
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 100
    آن‌ها کلمه اسلام را بر زبان جاری نمی‌ساختند و ما شهادتین را می‌گوییم و بعضی تکالیف عادی و اخلاقی را انجام می‌دهیم؛ ولی به طور مطلق به لوازم آن پایبند نیستیم. قرآن را کتاب دینی خود می‌دانیم؛ امّا در مظاهر عمده اجتماعی با آن‌ها که قرآن، کتاب، و اسلام، دین آن‌ها نیست فرق زیادی نداریم.
    اگرچه در عصر رسالت و صدر اسلام هم افراد منافق- که به زبان اظهار اسلام می‌کردند؛ ولی در عمل با اسلام مخالفت داشتند- بسیار بود؛ ولی، افراد ملتزم به آداب اسلام و کسانی که منبع تصوّرات، افکار و آرا و اعمال اجتماعی و سیاسی آن‌ها «اسلام» بوده و شخصیتی کاملا اسلامی داشتند نیز موجود بودند. علاوه بر این، قرآن و حدیث و به طور کلّی قوانین اسلام، مرجع و مصدر امور عموم بود و کسانی که تخلّف می‌کردند، متخلّف از کتاب و سنّت و قانون دولت و حکومت شناخته می‌شدند.
    مطابق آن چه در تاریخ مطالعه می‌کنیم در عصر پیغمبراکرم صلّی‌الله علیه وآله وسلّم‌برنامه کار این چنین بود که اقرار به شهادتین از اطاعت اوامر و نواهی پیغمبر صلّی‌الله علیه وآله وسلّم تفکیک پیدا نکند و حتّی منافقین هم ملتزم به حفظ ظواهر آداب شریعت بودند و اگر کسی تخلّف می‌کرد، مثلا مرتکب سرقت، زنا، می‌گساری و یا قمار شده، و یا از شرکت در جهاد خودداری می‌نمود، او را با حد یا تعزیر شرعی کیفر می‌دادند و
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 101
    چه بسا که در بعضی موارد وی را مرتجع و مرتد می‌دانستند و در بعضی موارد، در مذمّت و نکوهش او آیه وارد می‌شد؛ چنان چه بر حسب تفاسیر، نزول آیات:
    وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ 66]
    (
    تا آیه 78 از برائت) امتناع «ثعلبه بن حاطب» از ادای زکات بود.[67]
    هرگاه پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمانی یا وعده ثواب و اجری در انجام عملی می‌داد، زن و مرد در به جای آوردن آن از هم پیشی می‌گرفتند و مانند زمان ما نبود که هر چه مصلحین، دعوت به اعمال خیر بنمایند، اثر نبخشد.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #58

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    داستان ابی الدّحداح

    در شأن نزول آیه شریفه:مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً[68]
    در کتب تفسیر روایت شده است که پیغمبراعظم صلّی‌الله علیه وآله وسلّم فرمود:
    مَن تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَلهُ مِثلاها فِی الجَنَة[69]
    هر کس صدقه‌ای بدهد، در بهشت دو چندان برای اوست.
    ابوالدّحداح عرض کرد: یا رسول‌الله! من دو باغ دارم، اگر یکی از آن‌ها را صدقه بدهم، دو مانند آن در بهشت برای من خواهد بود؟
    - بلی.
    - مادر دحداح نیز با من خواهد بود؟
    - بلی.
    - فرزندانم با من هستند؟
    - بلی.
    ابوالدّحداح باغ آبادتر را صدقه داد؛ پس آیه: (مَن ذَاالَّذَی ...) نازل شد.
    ابوالدّحداح به باغ آمد و دید که همسر و فرزندانش در آن جا هستند. بر در باغ ایستاد و بدون این که قدم در باغ بگذارد از همان جا صدا زد:
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 102
    یا امُّ الدّحداح!
    همسرش گفت: لَبَیکَ یا اباالدّحداح!
    اباالدّاح گفت: من این باغ را صدقه قرار داده و دو مانندِ آن در بهشت خریده‌ام و شما نیز با من هستید.
    همسرش گفت: خدا برکت دهد به آن چه خریداری کرده‌ای.
    همه از باغ بیرون آمدند و باغ را تسلیم کردند.
    پیغمبر صلّی‌الله علیه وآله وسلّم فرمود:
    کَم نَخلَةٍ مَتَدَلٍ عُذُوقها لِابَی الدحداح فِی الجَنة[70]
    چه بسیار درخت‌های خرما که در بهشت خوشه‌های آن (از سنگینی) برای ابی الدحداح به سوی زمین متمایل باشد.
    داستان عمیر بن حمام
    در جنگ بدر پیغمبراکرم صلّی‌الله علیه وآله وسلّم اصحاب را به جهاد ترغیب می‌کرد و آنان را که شهید شوند، به بهشت مژده می‌داد.
    عمیر بن حمام که مشغول خوردن چند دانه خرما بود، گفت: به به! بین من و بهشت فاصله‌ای غیر از این که این ها (کفّار) مرا بکشند، نیست.
    خرماها را از دست انداخت و شمشیرش را گرفت و جهاد کرد تا
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 103
    شهید شد.[71]




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #59

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    داستان عوف بن حارث

    و نیز در جنگ بدر بود که عوف بن حارث عرض کرد: «یا رسول الله! ما یضحِکُ الرَبُّ مِن عَبدِه؟؛ چه کاری سبب خشنودی و رضای خدا از بنده‌اش می‌شود؟»
    آن حضرت فرمود:
    «غَمسُهُ یَدهُ فِی العدّوِ حاسِراً؛
    دست را برهنه در دشمن فرو بردن.»
    عوف زرهی را که بر تن داشت بیرون آورد و بینداخت؛ شمشیر بگرفت و جهاد کرد تا شهید گشت.[72]



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #60

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,355 در 5,345
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    بهترین روزها

    جمال الدّین محمّد بن یوسف زرندی حنفی مکّی از سوید بن غفله روایت کرده است که وقتی سختی و شدّت بر علی، امیرالمؤمنین علیه السّلام زیاد شد، آن حضرت به فاطمه‌زهرا علیها السلام فرمود:
    مناسب است خدمت پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم بروی و از او درخواست نمایی. فاطمه زهرا علیها السلام به محضر پدر مشرّف شد و در را کوبید.
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 104
    پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: این در کوبیدن فاطمه است. هنگامی آمده که عادت نداشت در این هنگام به نزد ما بیاید. دستور داد تا در را باز کردند.
    پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: در ساعتی آمدی که عادت تو نبود در این وقت پیش ما بیایی!
    فاطمه سلام الله علیها عرض کرد: یا رسول‌الله! این فرشتگانند که طعامشان تسبیح، تحمید و تمجید است؛ پس طعام ما چیست؟
    پیغمبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم که خود رییس و رهبر زهّاد روزگار بود، فرمود: سوگند به آن کس که مرا به حق مبعوث کرده، در خانه ما سی روز است آتش برای طبخ غذا روشن نشده، امّا چند رأس گوسفند برای ما رسیده است. اگر می‌خواهی امر کنم تا پنج رأس آن‌ها برای تو باشد و یا اگر می‌خواهی پنج کلمه- که جبرئیل به من تعلیم کرده- به تو تعلیم دهم؟
    فاطمه زهرا سلام الله علیها که مرکز زهد و کانون شوق و توجّه به خدا و منبع معرفت و کمال بود از مال دنیا در آن حال چشم پوشید و عرض کرد:
    آن پنج کلمه را به من تعلیم دهید.
    پیغمبر صلّی الله علیه و آله وسلّم فرمود: بگو:
    یا اوَلَّ الاوَّلِین، وَیا آخِرَ الآخِرِین، وَیا ذَالعُروُةِ المَتیِن
    عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق، ص: 105
    وَیا راحِمَ المَساکِین ویا ارحَمَ الراحِمین.»
    فاطمه سلام الله علیها فرمود: از خدمت پدر به خانه باز گشتم.
    علی علیه السّلام فرمود: چه با خود آوردی؟
    فاطمه سلام الله علیها فرمود:
    ذَهَبتُ مِن عِندِکَ الَی الدُنیا وَاتَیتُکَ بِالآخِرة
    از نزد تو به طلب دنیا رفتم و آخرت آوردم!
    علی علیه السّلام فرمود:
    خَیر ایّامکِ. خیر ایّامکِ
    بهترین روزهای تو است. بهترین روزهای تو است.[73]
    ***
    این حکایت‌ها نمونه‌هایی از ایمان صادق تربیت شدگان مکتب محمّدی است و به ویژه در تاریخ زندگی حضرت علی و حضرت زهرا و فرزندان آن دو همسر عالی‌قدر علیهم‌السلام و اصحاب خاصّ ایشان نظایر آن بسیار است.






    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 29-05-2019 در ساعت 17:56
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 6 از 9 نخستنخست ... 23456789 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi