امیرالمؤمنین علیهالسلام
علم امیرالمؤمنین علیهالسلام به شهادت خود
س. از خطیبی شنیدهام که حضرت علی علیه السّلام از شهادت خود در روز بیست و یکم رمضان به وسیله ابنملجم علیهاللّعنة آگاهی داشته است. چرا علاج واقعه قبل از وقوع نکردند با وجود آنکه قرآن فرموده: «لاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکة»؟
ج. این ایراد که با این علم چگونه امیرالمؤمنین اقدام به هلاکت خود فرموده و با اراده و اختیار به مسجد تشریف بردند؛ یا بعضی دیگر از ائمه علیهم السّلام دانسته و با عدم اجبار به تناول، سمّ و زهر را میل فرمودند، فقط در این مورد جاری نیست و نظیر آن در موارد دیگر نیز قابل طرح است. جواب این است که
اوّلًا، این عالم و نظام آن بر این اساس است که حوادث و امور مادّی، جز درمواردی که اعجاز و مصالحی اقتضا کند، بر مجرای علوم عادّی و مادّی نوع بشر جریان مییابد. مثلًا با زحمت و کوشش، داروهای انواع بیماریها را کشف و بر قوای طبیعی مسلّط میشوند، یا با قدرت و نیروی بدنی و اسلحه و استقامت و شجاعت جهاد مینمایند، و دشمن را مغلوب میسازند. ثانیاً، انبیا و ائمه علیهمالسّلام در روش زندگی و سلوک، معاشرات و معاملات و مجالست با اصحاب و مؤمنین و اغیار و اخیار و فجّار، به طور عادّی و متعارف رفتار میفرمودند، و به علم و قدرتی که به آنها اعطا شده، جز در موارد استثنایی، عمل نمی کردند؛ و از راه علم امامت از خود دفع خطر و فقر و امراض و ابتلائات را نمی فرمودند؛ چون غیر این روش، نقض غرض و منافی با حکمت و هدف بعثت انبیا و نصب ائمه هدی علیهمالسّلام است. ثالثاً، تکالیف آن بزرگواران هم مثل دیگران اغلب در حدود علوم عادّی و متعارف بوده است، و مأمور به ترتیب اثر به علوم خاصّی که دارند، نبوده اند. در مثل نهی «و لاتلقوا بأیدیکم إلی التهلکة»، مثل دیگران مأمور بوده اند که به علم عادّی رفتار نمایند. تهلکه منهی عنه در آیه، همان تهلکهای است که به علم عادّی و علمی که برای غیر امام حاصل میشود، معلوم میگردد. آنان در انجام تکالیف، شرایط عامّه را ملاحظه میفرمودند، مثلًا اگر اطّلاع از آب به نحو غیرعادّی داشتند، تکلیفشان مثل دیگران تیمّم بوده؛ چنان که در قضا و حکومت و تدبیر امور نیز به همین نحو عمل میکردند و به بینه و یمین حکم میدادند. رابعاً، شهادت از بهترین وسایل فوز و رستگاری و تقرّب به خداوند متعال است و با علم، به استقبال آن رفتن ممدوح و پسندیده است. خامساً، اتمام حجّت و انجام امتحاناتی که خدا از بندگان خود مینماید، به غیر این نحو که آن بزرگواران به ظواهر عمل کنند، امکان پذیر نیست.