در زندگی دردهايی است که جز به همياری همگان درمان نشود
و در ميان انسانها نابرابریهايی که مگر با ياری همگنان بهسامان نشود
خدايا !
تو که خود دستگيرِ افتادگانی و ياور ضعيفان
ما را نيز به همراهی شکستهدلان خواندهای و غمگساریِ يتيمان
اشک يتيمان، عرشيان را بلرزاند
و سرشکِ ديدگانِ بیسوشان، ما فرشيان را بهراساند
رحمتی !
تا در برابر آنان راه رحم پيماييم
و منّتی !
تا دستانمان به ستم نيالاييم
نان برکت زندگی ما است
و پاسِ آن نشانِ بندگی ما
سفره، خوانِ پرصفای نعمت تو است
و تهی نماندن آن نمادی از کرامت تو
گستراندن بساطِ طعام
بهرهای است که تو آن را ارزانی داری
و فراخوان خاص و عام
آيينی که تو پسنديدهاش شماری
روزیبخشا !
مرا نيز بر اين کار توانا کن
و دستانم را با طعام دادن آشنا
ما از پيامبرت آموختهايم که
برادری منشِ امّت مسلمان است
و احترام به يکدگر نشان مؤمنان
پيامآورت چنان بود که کسی در سلام بر او پيشی نداشت
و او خود هرگز اين کردار نيک فرو نگذاشت
پس ما را بر سلام که شعار ما است
و فاش گفتن آن نشانی از درستیِ رفتار ما
موفق دار
دوست، آيينهی تمامنمای انسان است
و همنُمای نهادِ آدميان
ما در اين صحرای پرهراس دوستانی خواهيم که
دستمان گيرند و پيرِ راهمان شوند
و در اين دريای ناپيداکرانه همرهانی جوييم که
ياریمان دهند و ناخدايمان گردند
دستگيرا !
دستمان در دستان مِهترانی گذار که رفيقمان باشند
و در راهبری، آگه به طريقمان
ای که همهی آرزومندان به درگاه تو پناه آرند
و همهی اميدواران چشم به عنايات و بزرگواریهای تو دارند
اميدمان برآورده ساز
ای خدای بندهنواز!