صفحه 2 از 28 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 280

موضوع: درآمدی بر سیاست و حکومت در نهج البلاغه

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3 - سیاست در نهج البلاغه

    در نهج البلاغه چند بار واژه سیاست آمده است. که هر چند بار امام علی علیه السلام در برخورد با معاویه آن را به کار برده است.
    امیر المؤمنین در پاسخ نامه معاویه - که در آن دعاوی نادرست و سخنان بیهوده او را گوشزد نموده و به تعبیر سید رضی یکی از نیکونامه هاست - فرمودند:
    و زعمت أن أفضل الناس فی الاسلام فلان و فلان؛ فذکرت أمراً ان تم اعتزلک کله، و ان نقص لم یلحفک ثلمه، و ما أنت و الفاضل و المفضول، و السائس و المسوس! و ما للطلقاء و ابناء الطلقاء، و التمییز بین المهاجرین الاولین، و ترتیب درجاتهم، و تعریف طبقاتهم! هیهات (42)
    و پنداشتی که برترین انسانها در اسلام فلان کس، و فلان شخص است؟ (43) چیزی را آورده ای که اگر اثبات شود هیچ ارتباطی به تو ندارد و اگر دروغ هم باشد به تو مربوط نمی شود، تو را با انسانهای برتر و غیر برتر، سیاستمدار و غیر سیاستمدار چه کار است؟
    اسیران آزاده (44) و فرزندانشان را چه رسد به امتیازات میان مهاجران نخستین، و ترتیب درجات، و شناسایی منزلت و مقام آنان! هرگز!
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    علامه محمد تقی جعفری ذیل این عبارت می فرماید:
    یعنی تو، معاویه برو به دنبال خودکامگی و خودمحوری ها و سلطه جویی ها و فرصت طلبی ها و حیله گری ها و مکایدهای خود... (45)
    یعنی ای معاویه! تو را نرسیده است که مردم را سیاست و هدایت و رهبری کنی، این امر به تو نیامده است. تو را با سیاست و هدایت و مدیریت مردم چه کار، تو به دنبال خدعه و نیرنگ و فساد خود باش.
    امام علی علیه السلام خطاب به معاویه می گوید:
    و متی کنتم یا معاویه ساسه الرعیه وولاه امر الامه؟ بغیر قدم سابق، و لا شرف باسق، و نعوذ بالله من لزوم سوابق الشقاء. و احذرک ان تکون متماد یا فی غره الامنیه، مختلف العلانیه و السریره . (46)
    معاویه! از چه زمانی شما زمامداران امت و فرماندهان ملت بودید؟ نه سابقه درخشانی در دین، و نه شرافت والایی در خانواده دارید، پناه بخدا می برم از گرفتار شدن به دشمنی های ریشه دار، تو را می ترسانم از اینکه به دنبال آرزوها تلاش کنی، و آشکار و نهانت یکسان نباشد.
    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در این جا، حضرت علی علیه السلام سیاست را به معنای حکمرانی و زمامداری مردم گرفت و فرمود:
    تو را نرسد که به عنوان حکمران و زمامدار امت اسلام و جامعه اسلامی باشی، چون نه سابقه خوبی داری و نه لاحقه مثبتی؛ یعنی کسی باید به امر سیاست مردم بپردازد که سابقه خوب و اخلاق درستی داشته باشد.
    همچنین در نهج البلاغه آمده است:
    وسئل علیه السلام: ایهما افضل: العدل، او الجود؟ فقال علیه السلام: العدل یضع الامور مواضعها، و الجود یخرجها من جهتها، و العدل سائس عام، و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما . (47)
    و درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسیدند عدل یا بخشش، کدام یک برتر است، فرمود:)
    عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می سازد، عدالت تدبیر عمومی مردم است، در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شریف تر و برتر است.
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نیز امام علی علیه السلام فرمود:
    ملاک السیاسه العدل، الریاسه کالعدل فی السیاسه. جمال السیاسه العدل فی الامره . (48)
    حضرت علی علیه السلام در این عبارات، عدالت و گذاشتن هر چیزی در جامعه در جای خودش و دادن حق هر کسی به آن را سیاست می داند و تدبیری که بر اساس جور و ظلم باشد، را سیاست نمی داند؛ بلکه یک نوع نیرنگ و خدعه می داند.
    دیر زمانی است که نیرنگ و فریب چنان با سیاست و حکمرانی به هم آمیخته است که تصور جدایی آن دو، حتی موفقیت سیاست بدون نیرنگ و گناه غیر ممکن به نظر می رسد. سیاست ماکیاولی دقیقاً به همین معناست؛ یعنی پادشاه و سیاست مدار نباید خود را پایبند و ملزم به مسائل اخلاقی بکند، برای او دروغ و وعده دروغ اشکال ندارد. (49) سیاست منهای اخلاق. معاویه هم دقیقاً از این اصل پیروی می کرد.
    معاویه پس از صلح، در سال 40 (ه.ق) گفت:
    من با شما جنگ نکردم که نماز بخوانید، یا روزه بگیرید، یا حج کنید و یا زکات دهید. شما این کارها را می کنید. من با شما جنگ کردم تا بر شما حکومت کنم و به مقصود خود نیز رسیدم. (50)
    علامه طباطبایی رحمه الله درباره این سخن معاویه می فرماید: معاویه با این سخن نشان داد که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و مقررات دینی ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگه داشتن حکومت خود به کار خواهد بست. (51)
    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    اطرافیان و یاران حضرت علی علیه السلام بارها به آن حضرت پیشنهاد کردند برای تحکیم پایه های حکومتش در مقابل ظلم و فساد معاویه و اجرای عدالت، اشراف و متنفذین را گرامی بدارد یا به برخی از آن ها مال و ثروتی واگذار کند، ولی امام علیه السلام به هیچ وجه حاضر به پذیرش این گونه راه ها و سیاست ها نبود. فلذا فرمود:
    اتامرونی ان اطلب النصر با الجور فیمن ولیت علیه؟ (52)
    آیا به من امر می کنید که پیروزی را با ستم بر کسی که زمامدار او شده ام، به دست آورم؟
    حضرت علی علیه السلام برای اجرای عدالت و اصلاح جامعه، مرتکب هیچ گونه بی عدالتی و فساد نگردید و فرمود:
    و الله لا اری اصلاحکم بافساد نفسی ؛
    سوگند به خدا! اصلاح شما را با فساد و تباه ساختن خود جایز نمی دانم. (53)
    سال ها خانه نشین شدن حضرت علی علیه السلام فقط به خاطر این بود که امام نمی خواست حتی یک دروغ بگوید. اگر امام علی علیه السلام همانند دیگران در شورای شش نفره عمر می گفت به سیره شیخین عمل می کنم، ولی بعداً عمل نمی کرد، هیچ کس او را بازخواست نمی کرد. آن حضرت در طول حکومت فقط کافی بود چند دروغ بگوید و یا به حیله و فریب متوسل شود، اما این کارها را نکرد، نه این که نمی توانست یا نمی دانست یا شرایط اجازه نمی داد.
    امام یکی از شش نفره دهاه - زیرکان - عرب بود و همه از زیرکی و پیش بینی های دقیق سیاسی او اطلاع داشتند. شرایط هم کاملاً مناسب بود. گذشته از این که خلفای قبل او نیز مرتکب چنین عملی شدند و جامعه هم آن را می پذیرفت و گاهی خود مردم و اطرافیان آن حضرت به وی پیشنهاد کردند که برای موفقیت بیش تر، دست به برخی کارهای نه چندان غیر اخلاقی بزند، ولی امام امتناع کرد و فرمود: آیا به من دستور می دهید که با ستم پیروزی را به دست آورم.
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    امام علی علیه السلام می فرماید:
    بئس السیاسه الجور
    بدترین نوع سیاست، ظلم و جور است.
    اگر علی علیه السلام این کار را می کرد، دیگر علی علیه السلام نبود، دیگر به عنوان اسوه و الگوی عدل، سیاست و حکومت نبود، می شد مثل سایر حاکمانی که در طول تاریخ آمدند و ظلم و ستم کردند و رفتند. آن چیزی که علی علیه السلام را از سایر حاکمان متمایز می کند، همین سیاست و شیوه علی علیه السلام است. عده ای در همان زمان گفتند که معاویه زیرک تر و سیاست مدارتر است. شاید الان هم عده ای بگویند که معاویه سیاست مدارتر از علی علیه السلام بوده و علی علیه السلام برای تحکیم و تثبیت حکومت باید چنین و چنان می کرد. علی علیه السلام به این توهم پاسخ می دهد و می فرماید:
    و الله ما معاویه بادهی منی، ولکنه یغدر و یفجر. ولولا کراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس، ولکن کل غدره فجره، و کل فجره کفره. ولکل غادر لواء یعرف به یوم القیامه .
    و الله ما استغفل بالمکیده، و لا استغمز بالشدیده . (54)
    سوگند بخدا! معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما معاویه حیله گر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرکترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه، و هر گناهی نوعی کفر و انکار است، روز رستاخیز در دست هر حیله گری پرچمی است که با آن شناخته می شود.
    بخدا سوگند! من با فریبکاری غافلگیر نمی شوم، و با سخت گیری ناتوان نخواهم شد.
    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    علی علیه السلام تصریح می کند: آنچه که معاویه دارد، سیاست نیست، بلکه شیطنت است، سیاست نیست؛ بلکه مکر و خدعه و نیرنگ است.
    همین اشتباه در طول تاریخ همواره وجود داشت که سیاست را مساوی نیرنگ و دروغ می دانستند. در حکایتی که از امام قبلاً نقل کردیم: وقتی که رئیس سازمان امنیت به امام گفت:
    آقا سیاست عبارت از دروغ گویی است، عبارت از خدعه است، عبارت از فریب است، عبارت از پدرسوختگی است. این را بگذارید برای ما.
    من به او گفتم: این سیاست مال شماست، البته این سیاست هیچ ربطی به سیاست اسلامی ندارد. این سیاست شیطانی است. (55)
    امام علی علیه السلام در تعریف سیاست به خدعه و دروغ و نیرنگ، می فرماید:
    این سیاست، شیطانی است؛ یعنی سیاست معاویه، سیاست شیطانی بود. سیاست علی علیه السلام، سیاست اسلامی و سیاست دینی بود.
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    هدف از سیاست دینی که در سراسر نهج البلاغه جلوه های آن را می بینیم، اجرای عدالت، زعامت و رهبری و هدایت جامعه و مردم به سوی کمال و نزدیکی به خداست و همین سیاست دینی را علی علیه السلام در نامه هایی که به حاکمان و والیان می نویسد، تعلیم می دهد و آن ها را به رعایت و اجرای آن توصیه می کند.
    جامع ترین توصیف امام علی علیه السلام از سیاست دینی را در نامه ای که آن حضرت برای والی مصر، مالک اشتر می نویسد، مشاهده می کنیم. تاکنون شرح های مختلفی بر این نامه نوشته شده است. در حقیقت، نامه حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر تبیین دقیق سیاست دینی، شاخص ها و ویژگی های آن است که زمامداران و حکمرانان جوامع اسلامی باید آن را مورد توجه قرار بدهند.
    در پایان این فصل، به قسمتی از آن اشاره می شود:
    و ان عقدت بینک و بین عدوک عقده، او البسته منک ذمه، فحط عهدک بالوفاء، و ارع ذمتک بالامانه، و اجعل نفسک جنه دون ما اعطیت، فانه لیس من فرائض الله شی ء الناس اشد علیه اجتماعاً، مع تفرق اهوائهم، و تشتت آرائهم، من تعظیم الوفاء بالعهود .
    و قد لزم ذلک المشرکون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر؛ فلا تغدرن بذمتک، و لا تخیسن بعهدک، و لا تختلن عدوک، فانه لا یجتری علی الله الا جاهل شقی .
    و قد جعل الله عهده و ذمته امنا افضاه بین العباد برحمته، و حریماً یسکنون الی منعته، و یستفیضون الی جواره.
    فلا ادغال و لا مدالسه و لا خداع فیه، و لا تعقد عقداً تجوز فیه العلل، و لا تعولن علی لحن قول بعد التاکید و التوثقه، و لا یدعونک ضیق امر، لزمک فیه عهد الله، الی طلب انفساخه بغیر الحق، فان صبرک علی ضیق امر ترجو انفراجه و فضل عاقبته، خیر من غدر تخاف تبعته، و ان تحیط بک من الله فیه طلبه، لا تستقبل فیها دنیاک و لا آخرتک . (56)
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    حال اگر پیمانی بین تو و دشمن منعقد گردید، یا در پناه خود او را امان دادی، به عهد خویش وفادار باش، و آن چه بر عهده گرفتی امانت دار باش، و جان خود را سپر پیمان خود گردان، زیرا هیچ یک از واجبات الهی همانند وفای به عهد نیست که همه مردم جهان با تمام اختلافاتی که در افکار و تمایلات دارند، در آن اتفاق نظر داشته باشند.
    تا آنجا که مشرکین زمان جاهلیت به عهد و پیمانی که با مسلمانان داشتند وفادار بودند، زیرا که آینده ناگوار پیمان شکنی را آزمودند، پس هرگز پیمان شکن مباش، و در عهد خود خیانت مکن، و دشمن را فریب مده، زیرا کسی جز نادان بدکار، بر خدا گستاخی روا نمی دارد، خداوند عهد و پیمانی که با نام او شکل می گیرد با رحمت خود مایه آسایش بندگان، و پناهگاه امنی برای پناه آورندگان قرار داده است، تا همگان به حریم امن آن روی بیاورند.
    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,798 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پس فساد، خیانت، فریب، در عهد و پیمان راه ندارد، مبادا قراردادی را امضاء کنی که در آن برای دغلکاری و فریب راه هایی وجود دارد، و پس از محکم کاری و دقت در قرارداد نامه دست از بهانه جویی بردار، مبادا مشکلات پیمانی که بر عهده ات قرار گرفته، و خدا آن را بر گردنت نهاده، تو را به پیمان شکنی وادارد، زیرا شکیبایی تو در مشکلات پیمانها که امید پیروزی در آینده را به همراه دارد، بهتر از پیمان شکنی است که از کیفر آن می ترسی، و در دنیا و آخرت نمی توانی پاسخ گوی پیمان شکنی باشی.

    از آن جایی که موضوع علم سیاست و یا حداقل یکی از مهم ترین موضوع علم سیاست حکومت می باشد، در فصل بعدی به مفهوم حکومت، لزوم، جایگاه و مشروعیت آن، حقوق متقابل حکومت و مردم و وظایف حکومت از دیدگاه نهج البلاغه خواهیم پرداخت.
    امضاء

صفحه 2 از 28 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi