صفحه 7 از 28 نخستنخست ... 3456789101117 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 280

موضوع: درآمدی بر سیاست و حکومت در نهج البلاغه

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جنگ ها و نزاع هایی که در دوران حکومت حضرت علی علیه السلام به وجود آمد، مؤید این است که مردم تحمل عدالت علی علیه السلام را نداشتند.
    حضرت علی علیه السلام فرمود:
    ایها الناس، ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه، و اعلمهم بامر الله فیه، فان شغب شاغب استعتب، فان ابی قوتل .
    و لعمری، لئن کانت الامامه لا تنعقد حتی یحضرها عامه الناس، فما الی ذلک سبیل، ولکن اهلها یحکمون علی من غاب عنها، ثم لیس للشاهد ان یرجع، و لا للغائب ان یختار. الا و انی اقاتل رجلین، رجلاً ادعی ما لیس له، و آخر منع الذی علیه . (116)
    ای مردم! سزاوارترین اشخاص به خلافت، آن که در تحقق حکومت نیرومندتر، و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد، تا اگر آشوب گری به فتنه انگیزی برخیزد، به حق بازگردانده شود، و اگر سرباز زد با او مبارزه شود.
    بجانم سوگند! اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامی مردم باشد هرگز راهی برای تحقق آن وجود نخواهد داشت، بلکه آگاهان دارای صلاحیت و رأی و اهل حل و عقد (خبرگان ملت) رهبر و خلیفه را انتخاب می کنند، که عمل آنها نسبت به دیگر مسلمانان نافذ است، آنگاه نه حاضران بیعت کننده، حق تجدید نظر دارند و نه آنان که در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابی دیگر را خواهند داشت.
    آگاه باشید! من با دو کس پیکار می کنم، کسی چیزی را ادعا کند که از آن او نباشد و آن کس که از ادای حق سرباز زند.
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در عبارتی که ذکر شد، ممکن است این توهم به وجود آید که مشروعیت امامت با رأی مردم منعقد می شود، در پاسخ این توهم باید گفته شود:
    اولاً، آن حضرت با ان شرطیه این مطلب را ذکر کرد، این طور نیست که آن را پذیرفته باشد.
    آن حضرت می فرماید: امامت منعقد نمی شود، مگر با حضور همه مردم.
    این امر ممکن نیست؛ چون نمی توان همه مردم را در یک جا جمع کرد.
    ثانیاً، این جمله در جواب معاویه است، چون معاویه در بیان دلیل مخالفت خود با امیر المومنین علیه السلام به اهل شام می گفت: من در امر خلافت حاضر نبودم و بیعت نکردم و امام علیه السلام در چنین شرایطی بر مبنای دیدگاه آن ها که مشروعیت را به آرای مردم می دانستند، پاسخ داد و فرمود که اگر حضور همه مردم هنگام بیعت لازم باشد، این امر ممکن نیست، چون نمی شود همه مردم را در یک امری جمع کرد، حتی یک نفر هم غایب نباشد.
    اگر امام بر مبنای دیدگاه خودش (نصب) جواب می داد، آن ها اصلاً نمی پذیرفتند، فلذا دیدگاهشان را بر اساس مبنای خودشان باطل کرد.
    روایت نسبتاً مفصلی است از علی علیه السلام که دلایل فوق را کاملاً اثبات می کند.
    در کتاب سلیم بن قیس آمده است: هنگامی که نامه معاویه توسط ابو درداء و ابو هریره به دست امام علیه السلام رسید و آن حضرت به مضمون آن - که درخواست بازگردانیدن قاتلان عثمان به معاویه، به منظور کشتن آنان بود - مطلع گردید، در پاسخ فرمود:
    قد بلغتمانی ما ارسلکما به معاویه، فاسمعامنی ثم ابلغاه عنی و قولا له: ان عثمان بن عفان لا یعد و ان یکون احد رجلین اما امام هدی حرام الدم واجب النصره لا تحل معصیه و لا سع الامه خذلانه او امام ضلاله حلال الدم لا تحل ولایته و لا نصرته فلا یخلو من احدی الخصلتین .
    و الواجب فی حکم الله و حکم الاسلام علی المسلمین بعد ما یموت امامهم او یقتل ضالاً کان او مهتدیا، مظلوما کان او ظالماً حلال الدم او حرام الدم، ان لا یعملوا عملا و لا یحدثوا حدثا و لا یقدموا یداً و لا رجلا و لا یبدؤوا بشی قبل ان یختاروا لا نفسهم اماما عفیفا عالما و رعا عارفاً بالقضا و السنه یجمع امرهم و یحکم بینهم و یأخذ للمظلوم من الظالم حقه و یحفظ اطرافهم و یجیی ء فیئهم و یقیم حجتهم (117) و یحیی صدقاتهم ثم یحتکمون الیه فی امامهم المقتول ظلماً لیحکم بینهم بالحق. فان کان امامهم قتل مظلوما حکم لاولیائه بدمه و ان کان قتل ظالما نظر کیف الحکم فی ذلک
    هذا اول ما ینبغی (118) ان یفعلوه ان یختاروا اماما یجمع امرهم ان کانت الخیره لهم و یتابعوه و یطیعوا و ان کانت الخیره الی الله - عزوجل - و الی رسوله فان الله قد کفاهم النظر فی ذلک و الاختیار و رسول الله و رسول الله قدرضی لهم اماما و امرهم بطاعه و اتباعه و قد بایعنی الناس بعد قتل عثمان و بایعنی المهاجرون و الانصار بعد ما تشاوروا فی ثلاثه ایام و هم الذین بایعوا ابابکر و عمر و عثمان و عقدوا امامتهم ولی ذلک اهل بدر و السابقه من المهاجرین و الانصار غیر انهم بایعوهم قبلی علی غیر مشوره من العامه و ان بیعنی کانت بمشوره من العامه فان کان الله جعل الاختیار الی الامه و هم الذین یختارون و ینظرون لا نفسهم و اختیار هم لا نفسهم و نظرهم لها خیر لهم من اختیار الله و رسوله لهم و کان من اختاروه و بایعوه بیعته بیعته هدی و کان اماما واجبا علی الناس طاعته و نصرته فقد تشاوروا فی و اختارونی با جماع منهم و ان کان الله - عزوجل - الذی یختار و له الخیره فقد اختارنی للامه و استخلصنی علیهم و امرهم بطاعتی و نصرتی فی کتابه المنزل و سنه نبیه، فذلک اقوی لحجتی و اوجب لحقی . (119)
    ای ابو هریره! ای ابو درداء! شما پیام و نامه معاویه را به من رساندید،
    امضاء

  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اینک توجه کنید آنچه را برای شما می گویم، برای معاویه باز گویید، به معاویه بگویید:
    جریان عثمان بن عفان از دو صورت خارج نیست، یا این که رهبر و امام صالحی بود که مردم را به هدایت دعوت می کرد که در این صورت ریختن خون او حرام و یاری کردن او واجب بود و هیچ کس حق نداشت از فرمان او سرپیچی نموده و در شکست و ذلت او تلاش کند و یا رهبر و امامی بود گمراه و ستمگر که در آن صورت، ریختن خون او حلال و یاری کردن او حرام و غیر جایز بود. در هر دو صورت، بعد از مرگ یا کشته شدن امام و حاکم در هر زمان، چه بر حق بوده یا بر باطل، چه ظالم بوده یا مظلوم، چه مهدورالدم بوده باشد یا مهدورالدم نباشد، بر مسلمانان لازم و واجب است دست از پا خطا نکنند و هیچ عملی انجام ندهند تا این که امام و رهبری عفیف، عالم، پارسا و آگاه به قضاوت و سنت را برای سر و سامان دادن به امور پراکنده گرفتن حق مظلومیت از ستمگران، حفظ استقلال و تمامیت کشور اسلامی، جمع آوری مالیات ها و حفظ نظام برگزینند پس از آن، جریان پی گیری قتل امام مقتول خود را که گمان می رود، مظلوم کشته شده است، از او درخواست کنند. در آن صورت، اگر مظلوم کشته شده بود، امام حکم مطالبه خونش را به اولیائش صادر خواهد کرد و اگر ظالم و ستمگر بوده است، طبق مصالح هرگونه صلاح دانست، حکم خواهد نمود.
    این اولین وظیفه ای است که مردم پس از کشته شدن امامشان دارند، در صورتی که انتخاب رهبر به دست آنان باشد. اگر تعیین امام به عهده خدا و رسولش باشد، خدا و رسول امام را مشخص کرده و از عهده این مهم برآمده اند و مردم را به اطاعت و فرمان برداری از او مأمور نموده اند. خدا مردم را بی نیاز از اعمال نظر و انتخاب کرده و شخص پیامبر، امام بعد از خود را معین و مردم را ملزم اطاعت از او نموده است.
    امضاء

  5. Top | #64

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    گذشته از این مردم پس از کشته شدن عثمان با من بیعت کردند و نیز مهاجرین و انصار پس از سه روز مشورت در مورد خلافت من، به همین نتیجه رسیدند و اینان همان کسانی هستند که قبلاً با ابوبکر و عثمان بیعت کرده و خلافت آن ها را تثبیت نموده بودند و این معنا را اهل بدر و پیشتازان مهاجرین و انصار، متصدی شدند. علاوه بر این، امتیازی که برای من است، این است که بیعت با دیگران (ابوبکر، عمر و عثمان) بدون مشورت با مردم انجام شد و حال آن که بیعت با من، با حضور و مشورت مردم انجام گرفت.
    پس اگر خداوند سبحان اختیار انتخاب امام را به مردم واگذار کرده است و این مردم هستند که حق اختیار و انتخاب را دارند و هر کس را انتخاب کنند. از اختیار و تعیین خدای سبحان و رسولش مقدم است و چنین شخصی بر هدایت است و امام آنان محسوب می شود و بر مردم واجب است که از او اطاعت نموده و بالاجماع مرا انتخاب کرده اند و اگر خداوند سبحان امام را انتخاب می کند و اختیار به دست اوست، همانا خداوند مرا برای امامت برگزیده و مرا خلیفه خدا قرار داده است و در کتاب و سنت، مردم را به اطاعت از من فرا خوانده است و این انتخاب خدای سبحان محبت مرا قوی تر و حقم را مسلم می سازد و...
    امضاء

  6. Top | #65

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در ابتدا حضرت علی علیه السلام بر لزوم حکومت در تمام زمان ها و مکان ها و وجوب اهتمام مردم به تشکیل حکومت و مقدم داشتن آن بر هر کار دیگری اشاره می کند و سپس آثار مثبت و فوائد مهم این کار را گوشزد می کند، سپس به مسأله مشروعیت حاکم و حکومت می پردازد و دو دیدگاه متفاوت را بیان می کند: یکی، مشروعیت مردمی و دیگری مشروعیت الهی و دیدگاه خودش را صراحتاً بیان می دارد و می فرماید که اگر بر اساس دیدگاه خود شما عمل کنیم که حاکم و حکومت باید مشروعیت مردمی داشته باشند، من که این شرط را دارم؛ چون همه مردم آمدند و با من بیعت کردند و اگر بر اساس مشروعیت الهی باشد که خداوند مرا انتخاب کرد و خداوند مرا به امامت برگزیده و در کتاب و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله مردم را به اطاعت از من فراخوانده است، بنابراین حضرت علی علیه السلام به انتصاب الهی خود تصریح کرده و جای هیچ گونه شک و شبهه ای را باقی نگذاشته است.
    حال که مشروعیت امام به نصب الهی است، پس چرا آن حضرت این همه بحث بیعت و رأی و رضایت مردم را مطرح می کند؟ آیه الله مؤمن در پاسخ به این سؤال می فرماید:
    زمینه هایی که به وجود آمد، محیط محیطی بود که مردم 25 سال در یک محیطی بودند که رهبری غیر اسلامی داشت که نمی خواهیم جهات دیگر را بگوییم. قاعدتاً این ها باید با هر چیزی که وجود آنان در تزاحم بوده است درگیر می شدند. حکومت معاویه را هم با بیعت درست کردند. حضرت امیر در چنین محیطی آمد.
    مشروعیت الهی را که همین خطبه شقشقیه فی الجمله به آن اشاره دارد، آن مسؤولیت را از طریق بیعت بر گردن می گیرد. در این محیطی که ذهن ها به خاطر عادت کردن آن ها به بیعت مشوب شده، عهده دار حکومت شد در این جا مانعی ندارد که حضرت برای بیعت یک حسابی باز کند و به طلحه و زبیر بگوید که من که نیامدم به شما زور بگویم که بیعت کنید؛ بلکه شما خودتان بیعت کردید و وقتی که بیعت کردند باید بر بیعت خود استوار باشید. این بیعت را از ادله استفاده می کنیم که بیعت کردن با کسی که حق دارد که عهده دار ولایت شود خودش موضوع برای وجوب بیعت است. این مطلب را ما از ادله استفاده کنیم و آن گاه حضرت به معاویه می گوید اگر بیعت نقش داشته باشد آن بیعت برای آن کسانی نقش دارد که با عمر و ابوبکر بیعت کردند و به اصطلاح اهل سنت اهل حل و عقد بودند و در مدینه بودند.
    همانا کسانی که با عمر و ابوبکر بیعت کردند با من بیعت کردند. بیعت ارزشش بسته به نظر آن هاست و تو حق نداری که این حرف ها را بزنی، شما کجا بودید؟ بالاخره مقصود این است که پیش کشیدن مسأله بیعت به خاطر جریان روز است که مردم با آن آموزش عملی دیده بودند. (120)
    امضاء

  7. Top | #66

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در رابطه با ولایت فقیه هم مشهور فقهای امامیه، به ویژه امام خمینی قدس سره قائل به مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی است؛ با این فرق که در معصومین علیهم السلام انتصاب بالتنصیص می باشد، ولی در ولایت فقیه انتصاب بالتوصیف که تفصیل آن را به محلش ارجاع می دهیم. (121)
    پایان این فصل را متبرک می کنیم به حدیثی از حضرت ولی عصر - ارواحنا له فدا - درباره فلسفه انتصاب.
    یکی از اصحاب امام زمان علیه السلام درباره فلسفه انتصابی بودن امام، از آن حضرت سؤال کرد: چرا مردم از انتخاب امام و رهبری خود ممنوع شدند؟
    امام فرمود: امام مصلح و یا مفسد؟
    عرض کردم: البته مصلح.
    فرمود: آیا با این که احدی از مردم از صلاح و فساد درونی اشخاص آگاهی ندارند، آیا ممکن است شخصی را که انتخاب می کنند اتفاقاً بر خلاف تشخیص آن ها مفسد از کار درآید؟
    عرض کردم: بلی! ممکن است.
    فرمود: علت ممنوعیت مردم همین است که من آن را به صورت برهان برایت ایراد کردم. (122)
    این بحث (مشروعیت حکومت) می تواند پاسخی به مقاله چرا دیگر از علی و نهج البلاغه حرفی نیست که در مجله ایران فردا، شماره 65 آمده است باشد.




    امضاء

  8. Top | #67

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    6 - بیعت

    یکی از بحث هایی که ذیل بحث مشروعیت مطرح است، بیعت است. آیا بیعت موجب مشروعیت حاکم و حکومت است، به نحوی که اعطای ولایت به حاکم شود؟ آیا بیعت وسیله اعتراف به ولایتی است که از پیش تحقق یافته و در جهت تقویت آمده است؟ آیا بیعت موجب تحقق و کارآمدی ولایت و حکومت است؟
    قبل از این که این موضوع را از نهج البلاغه پی بگیریم، مقدمه ای درباره بیعت ذکر می کنیم.
    در مفردات راغب آمده است:
    با سلطان بیعت کرد (بایع السلطان)، یعنی در مقابل خدماتی که سلطان انجام می دهد، اطاعت و شنوایی از وی را بر عهده گرفت. به این بیعت و مبایعه گفته می شود. (123)
    در لسان العرب آمده است:
    البیعه، دست به هم دادن بر ایجاب و انشاء معامله و نیز دست به هم دادن برای بیعت و اطاعت است. در حدیث نیز آمده است: الا تبایعونی علی الاسلام که به معنای قرارداد بستن و معاهده است. گویا هر یک از آنان آنچه را در اختیار دارد، به رفیقش می فروشد و جان، اطاعت و دخالت در کار خویش را در اختیاری دیگری می گذارد. (124)
    در بیعت، بیعت کنندگان تعهد می کنند که از امیر و یا فرمانده اطاعت کنند و از او فرمان ببرند.
    در قرآن کریم هم آمده است:
    یا ایها النبی اذ جاءک المومنات یبایعونک علی ان لا یشرکن بالله شیئاً و لا یسرقن و لا یزنین و لا تقتلن اولادهن و لا یأتین بهتان یفترنه بین ایدیهن و ارجلهن و لا یعصیک فی معروف فبایعهن و استغفر لهن الله ان الله غفور رحیم ؛ (125)
    ای پیغمبر! چون زنان مؤمن آیند که با تو بر ایمان بیعت کنند که دیگر هرگز شرک به خدا نیاورند و سرقت و زناکاری نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و بر کسی افترا و بهتان میان دست و پای خود نبندند و با تو در هیچ امر معروفی (که به آن ها می کنی) مخالفت نکنند، بدین شرایط با آن ها بیعت کن و بر آنان از خدا آمرزش و غفران طلب، که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
    امضاء

  9. Top | #68

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    همچنین می فرماید:
    لقد رضی الله عن المومنین اذا یبایعونک تحت الشجره فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینه علیهم و اتابهم فتحا قریبا ؛ (126)
    خداوند از مومنانی که زیر درخت (معهود حدیبیه) با تو بیعت کردند، به حقیقت خشنود گشت و از وفا و خلوص قلبی آن ها آگاه بود که وقار و اطمینان کامل بر آنان نازل فرمود و آنان را به فتحی نزدیک پاداش ده.
    نیز می فرماید:
    ان الذین یبانعوک انما یبایعون الله یدالله فوق ایدیهم فمن نکث فانما ینکث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه الله فسیوتیه اجراً عظیماً ؛ (127)
    ای پیامبر!مومنانی که با تو (در حدیبیه) بیعت کردند، در حقیقت، با خدا بیعت کردند. دست خدا بالای دست آن هاست. پس از آن، هر کس نقض بیعت کند، در حقیقت، بر زبان و هلاکت خویش اقدام کرده است و هر کس به عهدی که با خدا بسته است، وفا کند، به زودی، خدا به وی پاداشی بزرگ عطا خواهد کرد.
    این دو آیه در ارتباط با بیعت حدیبیه که در سال ششم هجری واقع شده است، می باشد. به مناسبت کلمه رضی در آیه شریفه، این بیعت در تاریخ به بیعت رضوان شناخته می شود. در روایت آمده است: از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وقتی می خواست با زنان بیعت کند، فرمود: من با زن ها دست نمی دهم. آن گاه قدحی از آب فراخواند و دست خویش در آب زد و بیرون آورد و فرمود: دست خویش را در این آب فرو ببرید. (128)
    امضاء

  10. Top | #69

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در کتاب احتجاج مرحوم طبرسی، در رابطه با داستان غدیر خم از امام باقر علیه السلام روایت ذکر شده است که آن حضرت فرمود:
    و این چنین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای علی علیه السلام بر خلافت به تعداد اصحاب حضرت موسی بیعت گرفت، ولی آنان بیعت را شکستند... (و خداوند متعال می فرماید) او را علم و پرچم مردم قرار ده و عهد و میثاق و بیعت وی را تجدید کن و آن بیعت و میثاقی که با من داشتند و عهدی که با من بسته بودند در مورد ولایت ولی من و مولای آنان و مولای هر زن و مرد مؤمن، یعنی ولایت علی بن ابی طالب را به یادشان آر... و ای محمد صلی الله علیه و آله! علی علیه السلام را علم قرار ده و از آنان بر خلافت وی بیعت بگیر... (و در ادامه به نقل از گفتار پیامبر می فرماید) ای مردم! من مسائل را برای شما بیان کرده و مطالب را به شما فهماندم و این علی علیه السلام است که پس از من مسائل را به شما گوشزد می کند. آگاه باشید که پس از پایان سخن من، برای بیعت با وی دست به دست من بدهید و اقرار به ولایت او کنید. آن گاه بعد از من نیز برای بیعت دست به دست او (علی علیه السلام) بدهید، بدانید که من با خدا بیعت نموده و پیمان بسته ام و علی علیه السلام با من بیعت کرده و من از سوی خداوند برای او بیعت می گیرم و آن کس که پیمان بشکند علیه خویش پیمان شکسته است. ای مردم! از خدا بترسید و با علی، حسن، حسین و سایر ائمه علیهم السلام بیعت کنید. اینان کلمه پاک و جاویدان هستند. خداوند آن که مکر کند را هلاک و آن که وفادار ماند را رحمت کند.
    امضاء

  11. Top | #70

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,873
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,237
    مورد تشکر
    1,766 در 1,063
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در این هنگام مردم ندا دادند: شنیدیم و امر خدا و رسول وی را و با دل ها و زبان ها و دست هایمان اطاعت کردیم. پس برای بیعت با پیامبر خدا و علی علیهم السلام هجوم آوردند و به آنان دست دادند و از آن هنگام دست دادن (در اسلام) سنت و رسم شد و کسانی که حق خلافت نیز نداشتند، آن را به کار گرفتند. (129)

    با توجه به آیات و روایات فوق، کاملاً روشن است که بیعت برای تاکید بر وفاداری و اطاعت از دستورهای پیامبر صلی الله علیه و آله است و هیچ گونه نقشی در اعطای نبوت یا ولایت به پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام ندارد، به ویژه در روایت فوق، که امام باقر علیه السلام تصریح می کند که ولایت و امامت علی علیه السلام از جانب خداست و قبول بیعت و پذیرش آن ولایت و امامت خدادادی است و این بیعت امکان تحقق عملی آن ولایت و امامت را فراهم می کند.
    امضاء

صفحه 7 از 28 نخستنخست ... 3456789101117 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi