صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18

موضوع: جايگاه جرم و مجرم در نصوص اسلامي

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نصوص قانوني زنا از قرآن و سنت


    الزانيه و الزاني فاجلدوا كل واحد منهما مأ‎‏‏ه جلده و لا تأخذكم بهما رأفه في دين الله ان كنتم تؤمنون بالله و اليوم الاخر وليشهد عذابهما طائفه من المؤمنين؛ «به هر يك از زن و مرد زنا كار صد تازيانه بزنيد، و در راه حفظ دين خدا نبايد براي آنها دلسوزي كنيد، اگر به خدا و روز رستاخيز باور داريد. و بايد كيفر آن دو را گروهي از مؤمنان مشاهده كنند.»(نور،2)
    فاضل مقداد مي‌فرمايد: در آيه امر شده است كه آن دو را صد تازيانه زنند و تازيانه زدن، زدن بر پوست بدن است، بگونه‌اي كه درد آن به گوشت بدن برسد. (مقداد، كنز العرفان في فقه القرآن، ج 2، ص 340-341)
    حديثي از پيغمبر(ص) آمده است كه آثار ناگوار زنا را بر مي‌شمارد:
    يا معشر الناس، اتقوا الزنا فان فيه ست خصال؛ ثلاث في الدنيا و ثلاث في الاخره، اما اللاتي في الدنيا فانه يذهب البهاء و يورث الفقر و ينقص العمر، و اما اللاتي في الاخره فانه يوجب السخط و سوء الحساب و الخلود في النار؛ «اي مردم از زنا بپرهيزيد كه در آن شش خصلت است؛ سه خصلت دنيايي و سه خصلت اخروي؛ آنچه در دنياست، حسن و خوبي را مي‌برد، و موجب تنگدستي مي‌شود و عمر را كوتاه مي‌كند. اما آنچه در آخرت است، موجب خشم خدا، سوء حساب و خلود در آتش مي‌شود.»
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    نصي درباره سحق (مساحقه)

    عن علي(ع): السحق في النساء كاللواط في الرجال و لكن فيه جلد مأه، لانه ليس فيه ايلاج؛ «جــرم مساحقه در ميان زنان چــون لــواط در ميان مـردان است، ولــي در
    آن (مساحقه) صد تازيانه است، زيرا دخول در آن، وجود ندارد.» (حرعاملي، وسايل الشيعه، باب حدود)

    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نصي درباره قيادت

    در وسايل از عبدالله بن سنان نقل شده است كه: قلت لابي عبدالله (ع) اخبرني عن القواد ما حده؟ قال: لا حد علي القواد؛ أليس انما يعطي الاجر علي أن يقود؟ قلت: انما يجمع بين الذكر و الانثي حراما. قال: ذلك المولف بين الذكر و الانثي حراما؟ فقلت: هو ذلك. قال: يضرب ثلاثه ارباع حد الزاني، خمسه و سبعين سوطا، و ينفي من المصر الذي هو فيه؛ «از حضرت ابو عبدالله امام صادق(ع) درباره قواد پرسيدم كه حد او چه اندازه است؟ فرمود: بر قواد حدي نيست، زيرا به او اجرت مي‌دهند كه راهنمايي كند. گفتم: او از راه حرام، زن و مرد را مي‌رساند. فرمود: آن را مي‌گويي كه بين زن و مرد از راه حرام، سازش مي‌دهد؟ گفتم: همان را مي‌گويم. فرمود: سه چهارم حد زنا بر او زده مي‌شود كه عبارت است از هفتاد و پنج تازيانه و از شهري كه در آن است تبعيدش مي‌كنند.» (حرعاملي، وسايل الشيعه، باب حدود)

    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    نمونه نصوص قانوني قذف از قرآن و سنت

    در قرآن مجيد دو آيه درباره قذف است:
    1- و الذين يرمون المحصنات ثم لم يأتوا باربعه شهداء فاجلدوهم ثمانين جلده و لا تقبلوا لهم شهاده ابدا و اولئك هم الفاسقون؛ «آنانكه به زنان عفيف نسبت زنا دهند و سپس چهار گواه نياورند ايشان را هشتاد تازيانه بزنيد و هرگز شهادت آنان را نپذيريد و آنها خود، فاسقند.» (نور،4)
    2- الا الذين تابوا من بعد ذلك، و اصلحوا فان الله غفور رحيم؛ «مگر آنان كه پس از اين نسبت، توبه كردند و صالح و شايسته شدند، كه همانا خداوند آمرزنده مهربان است.» (نور،5)
    از پيغمبر(ص) روايت كرده‌اند كه: من رمي محصنا أو محصنه أحبط الله عمله و جلده يوم القيمه سبعون ألف ملك من بين يديه و من خلفه، ثم يؤمر به الي النار؛ «هر كس مرد عفيف و پاكدامن و نيز زن عفيف و پاكدامن را تهمت (زنا و فحشاء) زن، خــدايتعالي عمل او را محو كند و روز قيامت هفتاد هزار فرشته، از روبرو و پشت سر او، به وي تازيانه زنند و سپس دستور داده شود كه او را به سوي آتش برند.» (حرعاملي، وسايل الشيعه، ابواب قذف)


    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نمونه نصوص قانوني شرب خمر از كتاب و سنت


    در زمان خلافت عمر، مردي به نام قدامه شراب خورده بود؛ او را به حضور خليفه آوردند؛ حضرت علي (ع)به خليفه گفتند: اگر توبه كرد، حد را بر او جاري سازيد. وي اظهار توبه كرد و خليفه در چگونگي اجراي حد او دچار ترديد شد و به علي اميرالمومنين(ع) گفت: در حد او مرا اشاره‌اي فرما و سخني گوي. حضرت فرمود: «حد شارب خمر هشتاد تازيانه است. لان شارب الخمر، اذا شرب سكر و اذا سكر هذي و اذا هذي افتري. قال الله تعالي: و الذين يرمون المحصنات ثم لم ياتوا باربعه شهداء فاجلدوهم ثمانين جلده» (مقداد، كنز العرفان في فقه القرآن، ص 348)
    از پيغمبر اكرم(ص) نقل است كه فرمود: من شرب الخمر فاجلدوه، ثم ان شرب فاجلدوه ثم ان شرب فاجلدوه، ثم ان شرب الرابعه فاقتلوه؛ «هر كس يك بار شراب نوشيد، كيفر جُلد را درباره او اجرا كنيد، بار دوم نيز چنين كنيد و بار سوم نيز، و در بار چهارم اگر نوشيد، او را بكشيد.»
    و روايت شده است كه كيفر هشتاد تازيانه براي شرابخوار در عصر پيامبر(ص) تعيين و تصريح شده بود.

    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    نمونه نصوص قانوني سرقت از كتاب و سنت

    در قرآن دو آيه درباره سرقت هست كه جرم مزبور و كيفر آن را قانوني كرده است.
    1- و السارق و السارقه فاقطعوا أيديهما جزاء بما كسبا نكالا من الله و الله عزيز حكيم؛ «دستهاي مرد دزد و زن دزد را به كيفر آنچه كرده‌اند (از دزدي) ببريد، كه عقوبتي است از جانب خدا، و خداوند قوي و درستكار است.» (مائده، 43)
    2- فمن تاب من بعد ظلمه و أصلــح فان الله يتوب عليه، ان الله غفور رحيـم. «كســي كه پس از ظلم و تعدي خــود، توبه كرد و عمل نيكو انجام داد، همانا خدا
    توبه‌اش را مي‌پذيرد، كه خدا آمرزنده و مهربان است.» (مائده، 44)
    جز ابن ماجه، همه صاحبان صحاح نقل كرده‌اند كه حضرت رسول(ص) فرموده است: يقطع يـد السارق في ربع دينار فصاعدا. (مقداد، كنزالعرفان في فقه القرآن، ج 2، ص 350)

    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در كنز العرفان آمده است: «نصابي كه قطع به آن واجب مي‌شود، نزد ما (يعني شيعه اماميه) ربع دينار (ربع مثقال) طلاي خالص مسكوك است، يا هر چه به اندازه بهاي آن است. مالك و شافعي بر اين قولند. و هر چهار خليفه بدان حكم كرده‌اند. ابو حنيفه حد نصاب را ده درهم مي‌داند، و حسن بصري يك درهم، و طبري و خوارج حدي براي آن قائل نشده‌اند، بلكه هر چه باشد، كم يا زياد، موجب حد است.....» (مقداد، كنزالعرفان في فقه القرآن، ج 2، ص 350)
    نمونه نصوص قانوني محاربه از قرآن و سنت:
    درباره محاربه و كيفر آن، دو آيه در قرآن مجيد وجود دارد:
    1- انما جزاء الذين يحاربون الله و رسوله و يسعون في الارض فسادا أن يقتلوا أو يصلبوا أو تقطع أيديهم و أرجلهم من خلاف أو ينفوا من الارض ذلك لهم خزي في الدنيا و لهم في الاخره عذاب عظيم؛ «همانا كيفر كساني كه با خدا و رسول او محاربه مي‌كنند، و در زمين، در راه فساد و تباهي مي‌كوشند، اين است كه كشته شوند، يا به دار آويخته شوند يا دستها و پاهايشان بر خلاف هم بريده شود يا از زمين تبعيد شوند؛ اين خواري و رسوايي آنهاست در دنيا، و در آخرت نيز براي آنان عذابي عظيم خواهد بود.» (مائده، 38 و 39)
    2- الا الذين تابوا من قبل أن تقدروا عليهم فاعلموا أن الله غفور رحيم؛ «مگر آنان كه توبه كردند پيش از آنكه بر آنان دست يابيد و بدانيد كه محققا خداوند آمرزنده و مهربان است.» (مائده، 34)

    محارب در اصطلاح فقها، كسي است كه اسلحه خود را بخاطر ترسانيدن مردم برهنه كند (و از جلد و غلاف بيرون كشد)؛ چه در خشكي باشد و چه در دريا، چه شب و چه روز، چه ضعيف باشد و چه قوي، متهم به تهمتي باشد يا نه، مرد باشد يا زن. (مقداد، كنزالعرفان في فقه القرآن، ج 2، ص 351)
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو حرفه‌ ای
    تاریخ عضویت
    March 2019
    شماره عضویت
    11596
    نوشته
    1,065
    تشکر
    43
    مورد تشکر
    138 در 110
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    كتابنامه

    قرآن كريم
    افراسيابي، محمد اسماعيل، حقوق جزاي عمومي، تهران، فردوسي، 1374
    حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، بيروت، احياء التراث العربيه، 1403
    راغب اصفهاني، حسين بن محمد، مفردات راغب، مترجم سيد غلامرضا خسروي حسيني، تهران، مرتضوي، 1361
    سيوري، كمال الدين مقداد بن عبدالله مشهور به فاضل مقداد، كنز العرفان في فقه القرآن، تهران مرتضوي، 1369
    طباطبايي، سيد محمدحسين ، تفسير الميزان، قم، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1362
    طبرسي، ابوالفضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، بيروت، دارالفكر، 1414 ق
    علامه حلي، حسن بن يوسف، قواعد الاحكام، قم، منشورات الرضي، بي‌تا
    عوده، عبدالقادر، التشريع الجنائي الاسلامي في مذاهب الخمسه مقارنه بالقانون فيض، عليرضا، مقارنه و تطبيق در حقوق جزاي عمومي اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، 1373
    فيض‌،عليرضا، تطبيق در‌حقوق‌جزاي عمومي اسلام، تهران، امير‌كبير، 1369
    محقق حلي، جعفر بن حسن، شرايع الاسلام، تهران، استقلال
    الموسوي الخميني، روح الله ، تحرير الوسيله، قم، موسسه نشر اسلامي، 1416 ق
    الوضعي، ترجمه اكبر غفوري، مشهد، آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، 1373
    ------------
    [1] حق الله از طرف فرد يا گروهي قابل اسقاط نيست. ( فيض، مقارنه و تطبيق در حقوق جزاي عمومي اسلام، ص 207)
    [2] ارتداد را هيچ يك از فقها جز علامه حلي در كتاب قواعد جزء حدود نشمرده‌اند.
    [3] علامه حلي در قواعد الاحكام و فاضل مقداد در كنز العرفان ذكر كرده‌اند.


    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi