صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 48 , از مجموع 48

موضوع: مقامات عرفانی نماز در قرآن

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    از آیات کریمه قرآن چنین استفاده می شود: کسانی که به مرتبه اعلای یقین نائل شوند، بر مؤمنین، امامت و ولایت و پیشوایی خواهند یافت که فرمود: و جعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا و کانوا بایاتنا یوقنون (125)
    شیخ الانبیاء خواستار رؤیت ملکوت شد تا یقین او افزون گردد، ولی ابوالائمه، علی بن ابی طالب (ع) فرمود: لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً یعنی امام علی (ع) در نیل به یقین تا بدان جا رسیده بود که با رفع حجب چیز دیگری اضافه نمی شد، بلکه او خود معیار یقین گردیده بود. باز از روایات استفاده می شود که از جمله ثمرات یقین؛ صبر اخلاص، زهد، توکل، رضا و تهوین المصائب است. (در این باره به کتاب میزان الحکمة، ج 10، ص 788 مراجعه کنید).








    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    بیستم: مقام یقظه (مقام محمود)

    قوله تعالی:
    و من اللیل فتهجد به نافلة لک، عسی ان یبعثک ربک مقاماً محموداً (126)
    آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحی - مستان تو خواهم که گزارند نمازم
    محمود بود عاقبت کار در این راه - گر سر برود در سر سودای ایازم
    تاکنون به توضیح مختصری راجع به ارتباط مقامات عرفانی با نماز در قرآن کریم پرداختیم. اینک به ترتیب حروف تهجی به مقام یقظه اشاره می کنیم.
    بعضی عرفای اسلامی، یقظه را اولین منزل سلوک، بعضی دوازدهمین منزل، بعضی نود و یکمین منزل و بعضی دیگر به مصداق النهایات هو البدایات آن را در تمام مراحل سیر و سلوک، مخصوصاً برای پریدن از اوسطها به اعلی ها، ساری و جاری دانسته اند - و هو المختار - که تارفع غفلت ها نشود، گام در مرحله بالاتر حاصل نیاید.
    اما در مورد این که اقامه نماز، مقدمه یقظه و از آثار بیداری است، توضیحی لازم است و آن این است که قیام برای خداوند عبارت است از همان یقظه و بیداری که خداوند در این آیه به آن سفارش کرده و فرمان داده است:
    قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنی و فردای یعنی ای پیامبر بگویشان که فقط به یک مطلب شما را سفارش می کنم و آن این که به طور انفرادی یا گروهی و دو تایی برای خدا قیام کنید. و منظور از این قیام، بیرون شدن از غفلت و رسیدن به بیداری و یقظه است.
    هوشیار شو که مرغ سحر گشت مست، هان - بیدار شو که خواب عدم در پی است هی
    قیام برای خدا یعنی حرکت از حالت قعود جمود به رکوع و قیام و حرکت کردن از سکون، و به پاخاستن از بی حالی فکری و بیماری روحی و خروج از غفلت و جهالت. و آن عبارت است از بیداری و یقظه که در نماز متحقق است. تنها عبادتی که انجام آن با کلمه اقامه و به پاخاستن و سرپا کردن بیان شده، نماز است. پس نماز عین قیام، یعنی همین کلمه ای که محور اصلی این آیه است می باشد و نماز عین یقظه و خروج از تعلقات مادی و غفلت های روحی است. وقتی این اقامه و قیام حاصل می گردد که آدمی، نعمت های الهی را بفهمد و عهده شکرش به در آید و بداند که خداوند تبارک و تعالی، از دادن این همه نعمت ها به کسی منت ندارد (ابته منت در برابر نعمت نبوت و هدایت نیازمند بحث جداگانه ای است).




    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 10-06-2019 در ساعت 14:34
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    بنا بر آیات کریمه قرآن، خداوند در قبال هیچ نعمتی منت نگذاشته است، جز در برابر امر هدایت و نبوت پیامبران که آنها هم فراهم آوردنده یقظه و بیداری و رفع غفلت اند. خلاصه این که آدمی بداند که حق نعمت های الهی را ادا نکرده است و از طرف دیگر کوتاهی ها و تقصیرات را تا حد امکان جبران کند، گذر عمر را بداند، گذشته ها را تدارک کند و باقی مانده را قدر شناس باشد. اینها در مجموع به آدمی مقام یقظه و بیداری می بخشد و از غفلت دور می سازد. خواجه عبدالله انصاری در صدمیدانبا استشهاد به آیه ولا تکن من الغافلین یقظه را بیان داشته است. یعنی یقظه بیرون آمدن از غفلت است. البته برای نیل به این مقام باید از نورانیت عقل و بهره مندی بزرگواران و سالکان، کمک بگیریم و در یک کلام از خدا توفیق بطلبیم. این مطلب به خوبی روشن است که برای راه رفتن، دو تصمیم لازم است یکی پا را از آن جا که هست برداریم و جدا کنیم و دیگری این که پا را به جلو بگذاریم که این هر دو منتقل و ملحق به کلمه بعدی هم زمان انجام می گیرد تا حرکت و راه رفتن تحقق پیدا کند، پیش رفتن در امور معنوی نیز چنین است، و این هر دو را باید انجام داد. نقطه اشتراک میان این دو خطوه را بیداری و یقظه می نامند. پس اساس بیداری، از یک سو تنزه و از سویی تدارک و مراقبت و در مجموع تحرک است، و در اولین گام های اقامه نماز، این شایستگی ها ملحوظ می باشد و در تکبیرةالاحرام، هم معرفت و تنزه و هم تدارک و مراقبت دیده می شود. مؤمن نمازگزار با نور فطرت و تقویت شعور و انتباه، حیات حقیقی روح را حائز می گردد، تا آن جا که نقشه تجلیات در نمازش خود را نشان می دهد.
    ملاحظه می شود که در حج، مناسک به کار رفته و در روزه امساک استفاده شده است. کعبه را قیاماً للناس یاد کرده و مصلای ابراهیم را مقام گفته و به جای کلمه تلاوت یا قرائت نماز، از کلمه اقامه نماز یاد شده است. همه عرفان اسلامی نیز برای بیان مقام یقظه و بیداری، از مشتقات قیام بهره گرفته و از رفع غفلت استفاده کرده اند. بنابراین بیداری فقط و فقط در نماز خود را نشان می دهد و حسنات و خیرات دیگر بر آن مترتب است که فرمود:
    ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت، رد ما سواها
    به عبارت دیگر، هر عمل خیر و هر کار نیکی بدون معرفت و بیداری، سودی ندارد.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    تا این جا به اختصار معلوم شد که یقظه در نماز متعین است و اصولاً در نماز بیداری حاصل می شود. نماز تعین خارجی یقظه است و بیداری در آن محقق می باشد. ناگفته پیداست که نورانیت یقظه، اثر جذبه ای است از جذابیت ربوبی حق تعالی که به قلوب مستعده افاضه می شود.
    هر که در خواب است بیداریش به - مست غفلت عین هشیاریش به
    و اما مطلب دیگری که باید به آن پرداخت این است که این مقام، مقام محمود است که در آیه 79 سوره اسراء به آن اشاره است. یعنی اقامه حقیقی نماز خود مقامی است محمود که تعین یقظه و انتباه است.
    در کتب عرفای بزرگ اسلامی در هر کجا که به مقام جامعیت پرداخته شده آن را مقام شامخ احمدی و محمودی ذکر کرده اند و از آثار و برکات مقام یقظه برشمرده اند، در این زمینه به نمونه هایی اشاره می شود:
    در کتاب مشارق الدراری که از عارف بزرگ، سعیدالدین سعید فرغانی است و به شرح قصیده تائیه ابن فارض پرداخته است وقتی به این بیت می رسد که:
    صلوامع اذکار، لوامع فکرة - جوامع آثار، قوامع غرة
    می گوید: وقتی مؤمن تخلق به اخلاق الهی یافت، چهار نوع کمال از او صادر می شود:
    اول، حصول اسباب تمکن در خلوات به اذکار زبانی، قلبی و روحی که آن را صوامع اذکار نامیده است.
    دوم، ظهور آن اسماء به صورت لوامع و درخشش های فکری که منجر به اعراض از غیر خواهد بود، یعنی لوامع فکرة.
    سوم، ظهور آن مفاتیح بر حس سامعه. یعنی در پی نورانیت ذکری و خلوص فکری، هدایت آثاری پیدا می شود. یعنی جوامع آثار
    و چهارم، ظهور همه تجلیات زبانی، فکری و عملی، در قوامع و رفع حجاب هاست که مرحله عالی مقام یقظه خواهد بود و قوامع غرة اشاره به آن است.
    و چون این مقام، مقام احدیت جمعی است، به حقیقت محمدی مخصوص است و می گوید: این ذوق احدیث در وجود حقیقت احمدی (ص) مخصوص مقام محمود ادنی و پایین ترین کنایت از آن حضرت است و این حضرت و دیدار و شمول حضور محمدی، دریایی است که هیچ کس از انبیاء و الوالعزم من الرسول در آن خوض ننموده است. و همان گونه که حضرت رسول (ص) جامع رسالات است، مقاماتش جامع مقامات است که در آن مقام یقظه نیز ملحوظ است. البته در مقام محمودی محمدی، یقظه و حضور دائمی، مساوق و ملازم اند، پس یقظه در این جا بیرون شدن از غفلت نیست بلکه به معنای حضور و شهود دائمی و مستمر است. (دقت کنید)



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    سپس اضافه می کنید که خطاب: الم یجدک یتیماً به خاتم الانبیاء اساس یقظه احمدی است و یتیم بودن آن حضرت یعنی متفرداً بکمال القابلیة و متوحداً بانقطاع نسبتک عما سواک فاواک الی حضرت احدیة الجمع که چون در این تفرد، منحصر است و در این توحد، بی بدیل، پس یتیم است. خطاب ذات احدی به نقطه واحد احمدی، بیان مقام محمودی محمدی است که لا تقربوا مال الیتیم، اشاره به آن است که غیری را در این مقام حقی نباشد و از این مقام، غافلان ممنوع اند که مقام یقظه است و به مال یتیم نزدیک نشوید تا هیچ متفرد دیگری حتی از رسل را در این جا حقی نباشد. از این رو فقط تو سزاوار عروجی به کماله در نماز محقق است که فرمود:
    الصلوة معراج المومن
    بناءاً علی هذا، یقظه مقام والایی است که خاصان را فرا می رسد و بس که مقام جامع محمودی است. گر چه مقام محمودی را به شفاعت هم تفسیر کرده اند، ولی حق این است که چون محمد (ص) است، شفیع مطلق است نه چون شفیع است محمد (ص) است و شفاعت جرقه ای است از مقام جمعی آن حضرت صلوات الله علیه و اله و سلم که در قیامت ظاهر می شود به شرح فصوص مؤید جندی مراجعه فرمایید.
    نا گفته نماند این که بگوییم حضرت رسالت پناه به مقام یقظه می رسد، برای حضرت رسول بی اعتبار است، چون که او خود مقیم دائمی مقام است نه این که اکتساباً به این مقام نائل می شود. به کار بردن یقظه برای کسی که عین بیداری است و از سهو و نسیان به دور است نا بجاست. آری او تبلور حقیقت، معرفت و محبت است و وجودش دلیل اتم بر اکملیت ربوبیت حق تعالی است و نماز هم برای او جامع جلوات و مجمع تجلیات ربوبی است که فرمود: جعلت قرة عینی فی الصلوة
    پیامبر (ص) محبوبیت هایش را در نساءاعتبار تأخر وجودی و در بوی خوش به اعتبار روایح طیب تکوینی و در صلوة به اعتباری بیداری، محو غفلت و یقظه در امر مناجات با حق تعالی بیان فرموده که: الصلوة هی المشاهدة و اعلی مرتبه الیقظه بمرتبه و عرفای اسلامی، از مقام شهود به نماز تعبیر کرده اند (127)
    در پایان، یاد آوری این نکته لازم است و آن این است که یکی از مهم ترین عوامل و محورهای اساسی برای نیل به مقام محمودی و مرتبه عالیه بیداری، نمازهای مستحب و مخصوصاً نماز شب و تهجد و استغفار و دعا تسبیح و سجود در نیمه دوم هر شب می باشد و خداوند در آیات متعددی (از جمله آیات 79 سوره اسراء، 17 سوره آل عمران، 18 سوره ذاریات، 16 سوره طور، 49 سوره دهر، 6 و 26 سوره مزمل و 16 سوره سجده) به آن دستور داده و تأکید فرموده است.
    برخیز شتربان که دمید آفتاب - وقت رحیل است نه هنگام خواب


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    پیغمبر خدا فرمود: جبرائیل علی الداوام به من سفارش نماز شب می نمود و یا می فرمود مقام خلیل اللهی حضرت ابراهیم به خاطر دو چیز بود: اول اطعام، دوم نماز در دل شب. پیامبر فرمود: خدا رحمت کند بیداران شب زنده دار را که به مرتبه بیداری و یقظه می رسند، چون نماز شب موجب نورانیت قلب، و تمسک به اخلاق انبیاء، شادمانی صورت، سلامت بدن، زایل کننده گناه روزانه و طهارت نفس می شود. به کتاب، راز شبانه که در همین معنا نوشته ایم، مراجعه کنید.
    خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات ! - عاشقی کار سری نیست که بر بالینست
    دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود - تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
    از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: صلوة اللیل، مرضات للرب و نور المعرفة و اصل الایمان و اجابة للدعاء و برکة فی الرزق و سراج فی القبر و مونس فی القبر (128)
    یعنی نماز شب مایه خشنودی پروردگار عالم روشنی بخش شناختاساس ایمان، رواشدن دعاها، برکت در روزیو چراغ و مونس در قبر است. باز رسول خدا (ص) فرمود: به صفی، نماز صبح را، به خلیل نماز میانه را و به یونس نماز عصر را به موسی و عیسی نماز مغرب و عشاء را و به من تهجد در شب را سفارش کرده اند و فرمان رسید که: فتهجد به نافلة که تهجد از هجود یعنی خواب است و تهجد یعنی بیداری بعد از خواب که بیداری از همه غفلت ها را تداعی می کند، و محمد در آیه به طور مطلق آمده و مقید به هیچ قیدی نیست،



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    پس می فهماند که مقام محمود مقامی است که هر کسی آن را می پسندند و همه خلائق آن را حمد می کنند و از این رو به شفاعت عام محمدی در قیامت معنا شده است. البته خداوند در آیات بعد از آن می فرماید: قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطاناً نصیراً (129)
    که دخول و خروج و سلطنت را همراه صدق و نصرت بیان فرموده، بیانگر آن است که خروج از تمام مراحل نقص، و ورود به تمام شایستگی ها یعنی یقظه کامل، مقدمه ای است برای رسیدن به مقام محمودی و محمدی (ص) که شفاعت و اذن تصرف در عاقبت انسان ها و همراه شدن در آن هنگامه صراط، یکی از شؤون آن خواهد بود.
    خداوند همه را مشمول شفاعت عام محمدی (ص) قرار دهد.
    خداوند به حق نیک مردان - مراهم عاقبت محمودگردان
    درون جان محموداو مکان یافت - زبی یسمع و بی یبصر نشان یافت
    نیل به مقامات مذکور جزبا تأییدات خداوندی میسر نیست، همان گونه که در دعای بعد از زیارت امام حسین (علیه السلام) ذکر شده است:
    فان بتوفیقک یفوز الفائزون و یتوب التائبون و یعبدک العابدون و بتسدیدک یصلح الصالحون المحسنون المخبتون العابدون لک الخائفون منک و مبارشادک نجاالناجون من نارک و اشفق منها المشفقون من خلقک






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #48

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ...................) Anotates (.................

    1) شعر از همیین نویسنده
    2) زبان عرفان: نا گفته نماند که تفهیم و تدریس هر علم به زبانی خاص نیازمند است و هر یک از علوم تجربی یا علوم انسانی، زبان مخصوص به خود را ادار می باشد. عرفان نیز یکی از علوم اسلامی است که عمدتاً از زبان اشاره و کنایه و استعاره بهره می گیرد و چون مفاهیم آن دارای گستردگی ویژه ای است، از اصطلاحاتی که دارای قابلیت و غنای مفهومی است سود می جوید و به همین جهت، از گذشته های دور مورد پذیرش و قبول بعضی افراد واقع نمی شده است. از طرف دیگر چون با بعضی از اصطلاحات و عقائد متصوفه اشتباه می شد. مورد انتقاد قرار می گرفته است. به همین جهت حضرت امام خمینی (قدس سره) در کتاب صلاة العارفین می فرماید: از امور مهمه ای که تنبهه به آن لازم است و اخوان مؤمنین وخصوصاً اهل علم کثر الله امثالهم باید در نظر داشته باشند، این است که وقتی کلامی را از بعض اهل معرفت شنیدند، بدون حجت شرعیه رمی به فساد و بطلان نکنند خیال نکنند، هر کس اسم از مراتب نفس و مقامات اولیاء و عرفا برده، صوفی است یا مروج ادعاهای صوفیه است. سپس حضرت امام ره می فرماید: به جان دوست قسم، کلمات نوع آن ها یعنی عرفای اسلامی، شرح بیانات قرآن و حدیث است. آن گاه با ذکر حدیث شریفی از امام صادق (ع) ، یاد آوری می کنند که آیا این حدیث غیر از فنای ذاتی که در لسان عرفان اسلامی است به چیز دیگری قابل حمل است؟ و با نقل فرازی از مناجات شعبانیه، مطلب را روشن و تأیید می فرمایند. پس زبان عرفان، زبانی است برتر و وسیع تر و مقدس تر از هر زبانی.
    3) سوره بقره، آیه 3
    4) سوره ابراهیم، آیه 21
    5) سوره طه، آیه 14
    6) ماعون، 3 و 4 / توبه، 54 / مائده، 91
    7) مقامات به ترتیب حروف تهجی مرتب شده اند.
    8) سوره هود / 114
    9) محال دو قسم است: اول محال عادی که معمولا انجام نمی پذیرد مانند بارور شدن درخت خشک و دوم محال عقلی، مثال جمع میان دو نقیض است مانند این که یک چیز هم باشد و هم نباشد که محال عقلی است و انجام کار زشت از خدا نیز محال عقلی است. بحث از حسن و قبح به مناسبت طرح موضوع احسان است. به عبارت دیگر ادراک مصادیق احسان چون ذاتی است، در دسترس عقل هم هست.
    10) احزاب / 29
    11) حج / 35
    12) ابدال، صلحا و اخبار، طبقه پنجم از طبقات دهگانه کریمان و مردان راه هستند.

    13) سوره هود آیه 23
    14) شعر از سعدی
    15) رعد / 28
    16) ابوالفضل حبیش تفلیسی در کتاب وجوه قرآن، صفحه 103 می گوید: ذکر در قرآن دارای 17 مصداق ووجه می باشد که ذیلاً ذکر می شود:
    1. وحی: سوره: قمر /25
    2.توراات سوره نحل / 43
    3. قرآن سوره انبیاء /2
    4.لوح محفوظ: سوره انبیاء/ 105
    5.طاعت: سوره بقره /152
    6.نماز جمعه: سوره جمعه /9
    7.نمازهای پنجگانه: سوره بقره /239 و سوره منافقون /9
    8. آگااهی
    9.یادکردن به زبان
    10.بزرگواری
    11.بادبه دل
    12.نگاه داشتن
    13.پند دادن
    14.اندیشه کردن
    15.پیدا کردن
    16.توحید
    17.پیغامبر
    17) آیه 78 سوره حج
    18) سوره احزاب آیه 170
    19) مائده، آیه 67
    20) آل عمران آیه 103
    21) نساء آیه 146 و حج آیه 78
    22) الهی هب لی کما الانقطاع الیک و آنز ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک
    23) تفسیر یک جلدی خواجه انصاری ذیل آیه 33 زمر.
    24) سوره آل عمران تع آیه 101
    25) میزان الحکمه / عصمت
    26) سوره روح، آیه 31
    27) در مناجات تائبین عرضه می شود.
    قد خضعت بالانابة الیک و عنوت بالا ستکانة لدیک فان طردتنی من بابک فبمن الوذ و ان رددتنی عن جنابک فبمن اعوذ / مفاتیح الجناح
    خدایا من با بازگشت به سوی تو فروتن شده ام و با خواری به درگاهت نشسته ام، اگر از درگاهت مرا برانی به که امیدوار شوم و اگر از کنارت دورم سازی به که پناهنده شوم
    28) رساله قشیریه / باب توبه
    29) همان
    30) رساله قشیریه / باب توبه
    31) سوره نور، آیه 31
    32) سوره ص، آیه 24
    33) سوره ص آیه 30
    34) سوره غافر، آیه 13
    35) سوره زمر، آیه 54
    36) سوره زمر، آیه 17
    37) صد میدان
    38) آیه 5 سوره بینه
    39) آیه 99 سوره حجر
    40) سوره انفال، آیه 3
    41) مصبحاح اشریعه
    42) میزان الحکمه، باب توکل
    43) خلق مسبوق به عدم است و جعل شرایط و آثار دادی است و وضع، قرار دادهای متکی به شرایط و لوازم است.
    44) میزان الحکمة، باب توکل
    45) رسالة قشیریه، ص 105
    46) همان
    47) همان باب توکل
    48) منازل السائرین
    49) منازل السائرین
    50) خصال صدوق باب رباعیات
    51) غررالحکم
    52) در بحث مربوط به اخلاق اسلامی تفاوت های فاحشی میان سجایای اخلاقی، محاسن اخلاقی، فاضئل اخلاقی و ملکات اخلاقی ذکر شده که در این مختصر نمی گنجد و مادر نشریه کوچکی به نام مبانی اخلاق آن ها را ذکر کرده ایم
    53) مصباح الشریعه
    54) میزان الحکمه
    55) سوره حجرات، آیه 3
    56) سوره حج، آیه 32
    57) سوره نساء آیه 1
    58) سوره نحل، آیه 2
    59) سوره بقره، آیه 189
    60) وجوه قرآن
    61) ده گفتار شهید مطهری
    62) نهج البلاغه
    63) به رسالة سبیل الله از مرحوم والد ما مراجعه شود.
    64) رساله قشیریه
    65) رساله قشیریه
    66) میزان الحکمه
    67) سوره فاطر، آیه 18
    68) سوره توبه، آیه 18
    69) یکی از شایستگی های مبلغین دین حق، خشیت از خداوند است. یعنی تبلیغ آن ها ملازم با خشیت است، و چون دائمی است و به اشفاق می رسند. و مبلغ دین خدا اگر به مرحله اشفاق برسد، خشیت را به نتیجه رسانده و در تبلیغش اثر به سزایی نهفته است.
    70) غررالحکم
    71) همان
    72) نهج البلاغه
    73) سوره زمر، آیه 23
    74) سوره انبیاء آیه 28
    75) سوره طه آیه 14
    76) علاقه مندان می توانند به کتابی که با عنوان مذکور منتشر شده است، مراجعه فرمایند.
    77) اربعین امام خمینی (قدس سره)
    78) میزان الحکمة، ج 3 ص 426
    79) مشارق الدراری / مقدمه / ص 95
    80) شهاب الاخبار / نبوی / ص 102
    81) قصار نهج البلاغه و غرر الحکم
    82) طه آیه 124
    83) سوره توبه، آیه 103
    84) زخرف، آیه 32
    85) گر چه خواجه، سکینت را متر تب بررعایتدانسته اما مقام سکینت همانند عصمت، عمده اش بر افاضه فیض الهی مترتب است و رعایت مقدمات لیاقت آن را فراهم می آورد.
    86) سوره بقره، آیه 45
    87) مصباح الشریعه
    88) میزان الحکمة ج 5 ص 247
    89) سوره یوسف، آیه 90
    90) به کتاب اربعین حدیث مرحوم حضرت امام خمینی (ره) ص 229، حدیث شانزدهم مراجعه فرمایید.
    91) سوره آل عمران آیه 17
    92) سوره احزاب، آیه 8
    93) سوره بقره آیه 940
    94) میزان الحکمه
    95) خصال شیخ صدرق
    96) میزان الحکمه
    97) سوره توبه، آیه 108
    98) سوره بقره، آیه 125
    99) سوره حج، آیه 26
    100) سوره احزاب، آیه 33
    101) ضمیر در عبارت به قرآن به هر چیز مقدس می گردد.
    102) مصابح الشریعه
    103) سوره فرقان، آیه 48
    104) سوره طه، آیه 14
    105) 59 نمل، 48 روم، 61 مریم و 28 فاطر
    106) حاشیه منازل السائرین
    107) رساله قشیریه
    108) میزان الحکمة، باب عبادت
    109) میزان الحکمه
    110) میزان الحکمة، ج 6 ص 13
    111) اصول کافی
    112) نهج البلاغه باب قصار و غررالحکم
    113) تمام احادیث از میزان الحکمة، ج 6، باب عبادت نقل شده است.
    114) سوره آل عمران، آیه 43
    115) مجمع البیان، ذیل آیه 238 بقره.
    116) در کتاب راز شبانه نماز مشروحاً ذکر کرده ایم.
    117) میزان الحکمة / ولایت
    118) اصول کافی، ج 2، باب الحجة
    119) میزان الحکمة / ولایت
    120) آیه 3 سوره نمل و آیه 4 سوره لقمان
    121) آیه 99 سوره حجر
    122) آیه 20 سوره جائیه
    123) شرح منظرمه استاد شهید مطهری
    124) مصباح الشریعة
    125) سوره سجده / 24
    126) آیه 79 سوره اسراء
    127) اشاره است به بیان ختمی مرتبت که فرموده: نور چشم نماز است و از دنیای شما زن و عطر را دوست دارم.

    128) میزان الحکمة / صلاة اللیل
    129) آیه 79 سوره اسراء



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi