صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 48

موضوع: ویژه نامه ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان حضرت مولا علی علیه السلام * در سوگ خورشید کوفه *

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    سیاهی شب، گستره آسمان خاموش کوفه را در نوردیده به انتظار سپیده‏ای که
    تاریخ را تا قیامت غصه‏دار می‏کرد، ناباورانه کتاب زمان را ورق می‏زد.

    از خانه ‏های نیرنگ، تنها فریاد سکوت به گوش زمان می‏رسید.
    گویی همه کوفیان سر بر بالین غفلت ابدی نهاده بودند
    و خواب هزار رنگی‏شان را نظاره می‏کردند.

    چشمان او همچون صاعقه‏ای در دل یلدای شب می‏درخشید.
    آن شب در برق چشمان پر رمز و رازش، وصال معنا می‏شد.

    سال‏های سال، غریبی، همنشین روزش بود. شهید سکوت شده بود
    و مُهر خاموشی بر لبانش نقش بسته بود.

    تنها رازدار لحظه ‏های غُربتش، سینه تاریک چاه بود
    و خلوت نیمه شب‏های مبهوت نخلستان.

    آن شب، سرنوشت حیات صبر رقم می‏خورد.
    دستان در، با التماس او را از رفتن بازداشتند،
    امّا او درنگ نکرد و پای بر خلوت کوچه گذارد.

    مرغان انتظار به سویش رفتند و همچون پروانه، گرد شمع وجودش چرخیدند
    و با بال‏های سرشار از خواهش و تمناشان، راه خدایی را بستند، ولی باز او درنگ نکرد.

    از قدم‏های باصلابتش، آوای رفتن به گوش می‏رسید و از چشمان پر رمز و رازش،
    می‏شد فهمید که منتظر زیارت خداست.

    در هیاهوی آن لحظه ‏های آسمانی، مسجد کوفه،
    مشتاق و بی‏قرار وصالش بود و محراب، تشنه چشم‏های بارانی
    و زمزمه‏ های ربانی‏اش.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    علی آمد و از حنجر سکوت،
    آخرین اذان سرخ را تا اوج عروج پرواز داد

    و در محراب محبوب،
    به نماز با معشوق قیام کرد.

    لحظه‏ای بعد، سر بر آستان دوست گذاشت
    تا خویش را تا ابد، رستگار سازد

    و زمانه را داغدار.
    فرق عدالت با خنجر کین شکافت.

    لباس احرام خورشید، رنگ خون گرفت و زمین و زمان،
    فریاد بی‏کسی سر داد و اشک ماتم فرشتگان
    از سینه آسمان بر زمین فرو چکید.


    مرغ جان او که غایت آفرینش بود،
    از ورای مظلومیتی سرد و سنگین،

    رها شد و عالم و آدم را در غمگنانه‏ ترین
    مصیبت فرو بُرد.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    آسمان شهر باید صاعقه خون بر زمینیان بباراند.

    و کوههای درهم و سخت از خون فرو بریزند.

    بیدهای مجنون سرهای خمیده را به زمین بیاسایند.
    گلهای پَرپَر و شمعهای سوزان
    گرد خانه حیدر به طواف برخیزند.

    کودکان با چشمان اشکبار و قلبهای درهم تپیده نالان،
    سرهای یتیمی را به آستانه در می کوبند.
    کاسه های شیر لبریز و چشمان منتظر،
    در دل و دعایشان خدایا حیدر«پدر ما»؛

    ای کاش هیچ کس به یتیمان نگوید
    شیر خدا چشمانش را فرو بست.
    ای کاش صدای ناله حسنین
    و پسران ام البنین به بیرون برنخیزد.

    یتیمان کوفه دیگر طاقت ندارند.
    صدای ناله ها به آسمان برنخیزد.
    دختر علی طاقت ندارد.

    گاه مولا سرش را میان چاه فرو می برد.
    و گاه غریبانه میان نخلستان های کوفه می گریست.
    که نکند زینبش اشک چشمان و سوز ناله دل غریبش را بشنود.

    مولایم راز دلش،سلام های بی جواب!
    چادر خاکی صورت نیلی و غریبی کودکانش را؛
    با چاه همنوا می شد.
    ای خدا دخت علی چه می بیند؟
    آن روز دستهای بسته و امروز فرق شکسته




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    دلم می‏خواهد بمیرم!
    چگونه بشنومت ای صدای راه رونده در کوچه‏های تاریک
    و روشن؛
    با آهنگ گام‏هایی از عشق؟!

    چگونه بشنومت ای طنین زمزمه‏های دمادم،
    از بام‏های بلند بسم اللّه‏...؟
    دستی بر پریشانی سنگریزه‏های پیش راهت بکش،
    نگذار نوای کوچه‏های کوفه،
    چون چراغ‏های شکسته تاریخ، خاموش بماند.

    چگونه بشنومت ای آخرین صدای پیچیده در محراب؟
    ای آخرین نعره آسمان بر خاک؟
    می‏دانم! دلت فریاد می‏خواهد.
    این‏جا برای تو چه طعم خوشایندی داشت! امّا برای شهر؟
    امّا برای زمان؟

    فانوس‏های رستگاری ‏ات روشن است.
    ستاره‏ها از وحشت، به دیوارهای آسمان چسبیده‏ اند
    ـ هوای غلیظ شب ـ آه از این تیغ سفّاک!


    تا آخرین سجده تو گام‏های زیادی نمانده است؛ از این
    چند مرغابی سوگوار که بگذری، پا که بگذاری به این سپیده
    دم وحشی، به اوّلین قطرات خون پاک خویش خواهی رسید.


    فقط یک گام دیگر تا خیره شدنت در چشم خداوند باقی مانده است.
    بگذار تمام شبستان‏ها عطرت را نفس بکشند، مولا!
    شیطان در تار و پودش تنیده است.

    در مشت‏هایش، فشرده‏های خندقی کینه را چنگ انداخته است؛
    با دست‏هایی از جنس آختگی و زهر. شیطان، به گلوگاه تاریخ می‏تازد.

    دلم می‏خواهد بمیرم! چگونه بشنومت ای آوای
    خاموش، ای لهجه بهارانه خاک و ای عطر افلاک؟!

    هوا چقدر جان می‏دهد برای گریستن!
    امّا هنوز دلم می‏خواهد بمیرم!
    چگونه بشنومت؟!...



    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 11-05-2020 در ساعت 14:53
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    نمی‏دانم چرا رمضان، با تمام آسمانی بودنش برایم بار غم دارد؟
    هر سال شب‏های قدر، این‏گونه است.

    علی جان!
    گویی دارم می‏بینم اوج ‏گرفتنت را آرام، آرام.
    پروازت را می‏بینم.

    تو در نماز هستی، به نماز عشق ایستاده ‏ای و صفی از ملائکه
    اقامه نماز کرده ‏اند با تو. قامتت چه پا برجا و استواراست!

    هرچند بعد از فاطمه، شکسته شده بودی، اما حالا دارم
    می‏بینمت که عشق، راست قامتت کرده است.

    حالا دارم می‏شنوم زمزمه ‏های عاشقانه‏ ات، گوش آسمان را
    چون همیشه پر کرده است. به رکوع می‏روی، با چه
    شوری، دارم لبریز بودنت را می‏بینم.

    برمی ‏خیزی از رکوع، حالا به قصد سجود... دلهره، لحظه به لحظه
    بیشترمی‏شود؛ اما نه! آسمان به غلغله افتاده است...

    چرا لبخند می‏زنی یا علی؟! عرش در هیاهو است.
    قلب آسمان در التهاب ذوب شده است.

    یا علی! زمین مسجد می‏خواهد، شمشیر زهردیده را ببلعد.
    محراب می‏خواهد تو را در خود بگیرد؛




    ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 11-05-2020 در ساعت 14:56
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    سحر برای دمیدن،
    شتاب می‏گیرد شتاب از قدمِ بوتراب علیه‏السلام می‏گیرد
    به آسمان که نظر می‏کنی،

    پریشان است به هر کران که نظر می‏کنی، پریشان است
    چه اتفاق مگر،

    در کمین شیر خداست!
    که لحظه‏های زمین مبتلای ثانیه‏هاست
    چرا نوای علی علیه‏السلام ،

    جان گداز می‏آید
    چرا به ذهن زمین، مثل راز، می‏آید
    با قدم‏هایی که جهانی بُهت و اندوه و شادی در خویش نهان داشته،

    حرکت می‏کند و ذره ذره هستی،
    در شهودی کامل،
    مولا را متوجّه خطر می‏کنند؛
    گویی نمی‏دانند که حضرت،
    سال‏هاست از وقوعِ آن باخبر است!
    آی مرغابی‏ها! شما از عشق چه می‏دانید؟!
    شما از وصل محبوب، چه خوانده‏اید؟!

    آی محراب‏های گوشه‏نشین!
    آی ستون‏هایی که حتی به اندازه «اُستُن حَنّانه» نیستید!
    امروز، مرثیه عشق،

    به اوج بیان می‏رسد و آفتاب،
    عظمت خویش را با نماز قسمت خواهد کرد!
    کسی به غیر علی علیه‏السلام ،

    پی نبرده بر دل راز که می‏رسد به طلب،
    عاقبت میان نماز!
    از کعبه تا محراب؛

    آه، که شکوه از دنیا باید داشت که سِفلگان،
    به دامان می‏پرورد؛
    نامردمانی که حتی مردِ بی‏سلاح را،
    آن هم در نماز،
    آن هم در سجده!
    به شهادت می‏رسانند!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    اف بر تو ای دنیا،
    اف! با این مردواره‏های نامردت!
    با این کوفی تباران بدتر از شامی‏ات!
    چه مردمان پلیدی که نان او خوردند
    ولی به خانه خود، دشمن از قفا، بردند!
    فراوان مباد اشعث بن قیس‏ها؛

    که هنوز بوی خیانتشان از کوچه‏های تاریخ می‏آید!
    تیره‏گون باید روی قومی که قدر آفتاب ندانند!
    محراب است و تبسّم‏های خونین علی علیه‏السلام !
    محراب است و پژواکِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه!
    محراب است و نماز خون؛ آرمانی که مولا به خاطرش از
    تمامی هستی خود گذشت. فریاد حضرت جبریل علیه‏السلام ، سکوت
    آسمان‏ها را می‏شکند
    و بُهت ملایک را به شیون بدل می‏کند!
    کاسه‏های شیر را می‏آورند،

    امّا چگونه عاشقی، بی‏جمال دوست،
    روزه عشق بشکند!




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    بگذار شیر از آنِ دشمن باشد که تمام عمر،
    جز تلخی کینه ننوشیده و دل سیاهش،

    جز شب، به سپیده‏ای ایمان نیاورده است!
    این رسم علی علیه‏السلام ست؛

    علی علیه‏السلام میهمان‏نواز است؛
    امیر بنده نوازی که در کارگاه آفرینش، شبیه و نظیری ندارد!
    اَلسلامُ عَلَیْکَ یَا اَوَّلَ مَظلومِ الْعَالَم!
    مولا جان!

    گویی صدایت هر لحظه در دل آفاق طنین می‏اندازد، که:
    «اگر سخن بگویم، می‏گویند:
    بر حکومت حریص است، اگر سکوت کنم، می‏گویند:
    از مرگ می‏هراسد، هرگز! من و ترس از مرگ؟!
    پس از آن همه جنگ‏ها و رنج‏های گوناگون!
    به خدا سوگند که علاقه فرزند ابی طالب علیه‏السلام به مرگ،
    بیش از علاقه کودک به «شیر» مادر است!»
    ... و اولین صبح‏گاه شب قدر،

    با شتاب هر چه تمام‏تر رسید و بشارت وصل مولا علیه‏السلام
    را با اولین پرتوهای خورشید،

    به تمامی هستی رسانید.
    گویی هنوز در بُهت سخنان ناگفته مولا،

    تاریخ غوطه‏ور است!
    و آسمان در انتظار رمز گشایی از آفاق نورانی نهج‏البلاغه!
    الهی!

    به حق مولانا امیرالمؤمنین حیدر علیه‏السلام ،
    معرفتِ شناخت حضرت را به ما بیاموز.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    امشب، تا سحر، ستاره می چینم.
    از تمام بندهای «جوشنم»، تمنّا می بارد.

    دروازه های اجابت، جرأت استغاثه ام را دو چندان می کند.
    دریچه ای رو به ملکوت و «خدایی که در این نزدیکی است»

    مُصحف تو را پیش رو می گشایم.
    تو را به حق اسماء جلاله ات، تو را به حق کرامتی که
    سابقه آن را بر روح و جانم نمایانده ای،

    تو را به حق عنایتی که در سایه سار آن، سال هاست
    ریزه خوار سفره نعمتت بوده ام،
    بر من ببخش همه نافرمانی هایم را،

    ای خوب بی همتا!زیر سایه کلماتت،
    زیر سایه کتاب مقدّس نشسته ام؛
    بِکَ یا اللّه بِکَ یا اللّه

    تو را به نام تو می خوانم؛
    «یا مَنْ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی»

    از شعله های عذابت بیم دارم؛
    «یا مَنْ اِلَیْهِ یَهرَبُ الْخائِفوُن»

    بنده شرمسارت را بپذیر،
    «یا مَنْ اِلَیْهِ یَفْزَعُ الْمُدینُون»




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكر

    نرگس منتظر (27-05-2019)

  12. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    با تمام اشتیاقم به سویت آمده ام؛
    سرمایه ام، محبّتی است که به عالم نمی دهم؛
    «یا مَنْ بِه یَفْتَخِرُ المُحِبُّون»

    شکوه های دلم را می دانی.
    آب توبه، چشم هایم را صیقل می دهد؛
    امشب، سرنوشت مرا در «ماورا» رقم می زنند

    دستگیره های دعا، مرا به تو می رسانند؛
    از خودم خالی می شوم.

    تمام حرف هایم مسجّع شده اند؛
    «اَلْغَوْث اَلْغَوْث خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَب»

    آهنگ بغضم، سکوت شب را می شکند
    همه پُل ها کوتاه شده اند.

    آسمان، روی دست هایم، بذر امید می پاشد.
    با دلم عهد کرده ام از نور آغاز شوم،
    عهد کرده ام، عهد نشکنم

    صدای بال فرشتگان، در تمام فضا منتشر می شود.
    هوای این شب ها، عطر اجابت می دهد.

    این شب های تا سحر روشن را
    به هیچ شب و روز و ساعتی نمی دهم؛
    «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»

    بر چشم هایم نور بصیرت ارزانی دار،
    «یا أَبْصَرُ مِنْ کُلِّ بَصیرٍ»

    می خواهم این ثانیه ها را به تمام زندگی ام پیوند زنم.
    می خواهم این رکعت ها را به تمام نمازهایم سرایت دهم،

    می خواهم بر تن تمام واژه هایم، «جوشنی» بپوشانم
    از جنس نور و نیاز و اجابت.

    یقین دارم که تو هیچ سر شکسته ای را
    دل شکسته نخواهی کرد






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكر

    نرگس منتظر (27-05-2019)

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi