✅ ۳۷سال پس از عملیات رمضان
✍️ محمد جواد اكبرين:
۳۷سال پیش در چنین شبی، شب شهادت امام علی، عملیات رمضان در شلمچه آغاز شد؛ رمضان و تابستانِ داغی که شهدایش تشنه جان دادند اما اهداف عملیات محقق نشد.
شهید حاج حسین خرازی، در نشست فرماندهان ارشد سپاه (دهم مرداد ۶۱) در نقد آن عملیات گفت: «یک گردان داشتیم هممحلهایهای خود ما بودند به خود من گفتند، ما جدید آمدیم، ما آموزش ندیدیم، بگذارید ما حداقل دو تا سه روز برویم آموزش ببینیم، برویم تیراندازی بکنیم... نیرویی میآید منطقه که کیفیت ندارد، میرود همینجور شهید و زخمی میدهد، نیرویی كه پشت خاکریز میخواهد برود، کُپ میکند».
شهید حسن باقری نیز در نشستی دیگر از بیاهمیتشدنِ جانِ انسان در جنگ گلایه کرد و گفت: «کار کردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، ولی تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده. هیچ به روی خودمون هم نمییاریم. اول جنگ بچههای تبریز تو دهلاویه ۷۰ تا شهید دادند، خدا شاهده همه تنشون میلرزید. حالا، ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ تا، اصلا انگار نه انگار...من خودم جوابی ندارم برای اینکه روز قیامت بدم».
در این میان اما شهید صیاد شیرازی از اتفاق هولناک دیگری در پشت پردهی عملیات رمضان خبر داد و گفت: «غرور به وجود آمده بود و البته یک مقدار هم ارتش و سپاه به طرف خودمحوری رفتند. یعنی ارتش برای خودش میگفت من هستم و سپاه برای خودش میگفت من هستم. این دو تا "من" نمیجنگید».
حسین خرازی و حسن باقری و صیاد شیرازی هر سه به شهادت رسیدند و نیستند تا ببینند پس از ۳۷سال هنوز همانجا ایستادهایم! قدرتها بیپروای جانِ انسان، با هم رقابت میکنند و غرورشان را به نام "مقاومت" به مردم میفروشند. این بار آنکه دارد تشنه جان میدهد یک ملت است!