برخی با تشبیه جامعه، به بدن یک انسان، که ضرورتاً انسجام را برای حفظ حیات خود لازم دارد، حفظ نظم و هم گونگی را به معنای استقرار وابستگی متقابل میان اجزا و اعضای یک جامعه می دانند(60) و تأکید می کنند که هم گونگی، فرآیند متحد کردن یک جامعه است، فرآیندی که می کوشد تا جامعه را هماهنگ سازد و بر نظمی استوار کند که توسط اعضای آن جامعه، حس شده باشد.(61) جالب این که این دیدگاه(62) سهم قدرت متشکل (دولت در جامعه کل) در این فرآیند را به عنوان هم گونگی سیاسی مطرح می کند و در نتیجه، به دو جنبه هم گونگی اشاره دارد: امحای تعارض ها و گسترش هم بستگی ها.
بدیهی است که با محدودیت پیکارها و برقراری سازش ها، تعارض ها و به تعبیری ناامنی ها، محو می شود و زمینه برای گسترش هم بستگی ها، که مولد نظم و امنیت است، فراهم می گردد. در فصل ششم، بیان خواهد شد که این هم گونگی سیاسی، ابزار و وسایلی نیاز دارد که در اختیار قدرت متشکل، یعنی دولت و حکومت است.