330) همان، خ 34.
331) همان، خ 172.
332) نهج البلاغه، نامه 7.
333) در فصل مشروعیت و طریق ایجاد آن در نهج البلاغه به تفصیل، درباره نمودهای وفاداری به بیعت، بحث خواهیم کرد.
334) نهج البلاغه، نامه 53.
335) در فصل توزیع قدرت در نهج البلاغه به تفصیل در این باره بحث خواهیم کرد.
336) حضرت امیر (ع) به هنگام دریافت حکم مأموریت خود از پیامبر اکرم (ص) برای اعزام به یمن، از رسول خدا سؤال نمی کند که پس نماز مردم چه می شود؟ بلکه می پرسد: من بر مردم چگونه امامت کنم؟ (نهج البلاغه، نامه 53). (یعنی اصل این که نماز جمعه از شؤون حاکم و با نماینده او است، مفروش است) و یا این که اولین نماز جمعه در اسلام، به امامت نماینده رسول خدا (ص)، ابو امامه اسعد بن زراره و اولین نماز جمعه پیامبر (ص) در آستانه تشکیل حکومت در مدینه و در مسجد قبال و اولین، نماز جمعه عراق، در زمان خلافت عمر به امامت سعد بن ابی وقاص، نماینده خلیفه اقامه شده است (سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص 131؛ سیره ابن هشام، ج 1، ص 435.
337) مجلسی، بحار الانوار، ج 77، ص 390.
338) نهج البلاغه، نامه 53.
339) این بحث با آن چه در بحث آزادی تحت عنوان عدم اجبار مردم برای حضور در جنگ مطرح شد، منافاتی ندارد؛ چون یکی از وظایف حکومت، حفظ نظام از آفات داخلی وخارجی است ولازمه این حفظ، حق بسیج مردم وبه تبع آن اطاعت مردم است. در دفاع، اکثریت مردم تمایل به شرکت دارند؛ چون حفظ کیان فردی واجتماعی خود را در این دفاع می بینند وشاید اقلیتی تمایل نداشته باشند، که حکومت در حالت ایده آل، ایشان را اجبار نخواهد کرد.
340) نهج البلاغه، نامه 53.
341) نهج البلاغه، خ 27.
342) جمله دعائی، که گاه برای نکوهش وکنایه زدن به کار می رود (در فارسی گفته می شود: خدا پدرشان را بیامرزد).
343) نهج البلاغه، خ 34.
344) یا ایها النّبی قل لمن فی ایدکم من الاسری) (انفال (8)، آیه 70).
345) نهج البلاغه، خ 73.
346) نهج البلاغه، خ 207.
347) نهج البلاغه، نامه 53.
348) برگرفته از: مسعود چلبی، جامعه شناسی نظم، ص 54.
349) دورژه، موریس، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه دکتر ابوالفضل قاضی، ص 160.
350) محمد تقی جعفری، فرهنگ پیرو وفرهنگ پیشرو، ص 22.
351) رضا ثفی، مفاهیم فرهنگ در ادبیات فارسی، مجله فرهنگ وزندگی، ش 1، سال 1348، ص 25.
352) 5-Milton Singer "culture internasional Encyclopedia of social sciences vol,3,6991, p725.
353) علی باقر نصر آبادی، مبانی جامعه شناسی، جزوه درس دانشگاه آزاد کاشان، ص 22-25.
354) لذا گفته می شود: النّاس علی دین ملوکهم.
355) عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص 13.
356) همان، ص 115.
357) همان، ص 115 (به نقل از: آلموند وپاول، چارچوبی نظری برای سیاست های تطبیقی.
358) برگرفته از: کوئن بروس، مبانی جامعه شناسی، ترجمه غلام عباس توسلی؛ پارلمر مونتنی، نگرشی جدید به علم سیاست، ترجمه شجاعی.
359) نهج البلاغه، خ 234.
360) نهج البلاغه، خ 190 (برای اطلاع بیش تر، ر. ک: خ 85 و108).
361) نهج البلاغه، خ 130.
362) همان، نامه 27. در نامه 53 نیز حضرت علیه السّلام مشابه این سفارش را به مالک اشتر نخعی دارد.
363) نهج البلاغه، خ 131.
364) و4- همان، خ 84 (معروف به خطبه همام یا اوصاف متقین).
365)
366) همان، خ 216 (آیه ذکر شده، مربوط به سوره تحریم، آیه 8 است).
367) نهج البلاغه، خ 197.
368) سفارش به تقوا از اهم سفارش های حضرت علیه السّلام به دوستان، یاران، فرمانداران وفرزندان است که در مواضع بسیاری از نهج البلاغه آمده است؛ از جمله، خطبه های 113، 141 و 194 ونامه های 26 و 53 وحکمت 814.
369) نهج البلاغه، خ 73.
370) برای اطلاع بیش تر درباره زهد امام علیه السّلام ر. ک: خ 159، نامه 45 و 62 و ح 74، 99،100، 101 و 228.
371) رعد (13آیه 28.
372) طلاق (65)، آیه 3.
373) نهج البلاغه، خ 130.
374) همان.
375) در خطبه 171 چنین آمده است: شخصی در روز شورا به من گفت: ای فرزند ابوطالب! به خلافت حریص می باشی. در پاسخ او گفتم: به خدا سوگند! شما با این که از پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه وآله دورترید، حریص ترید؛ اما من که شایسته تر ونزدیک تر به پیامبر اسلام هستم، تنها حق خود را مطالبه می کنم، در حالی که شما بین من وآن حائل شدید ودست ردّ بر سینه ام زدید.... بار خدایا! از قریش واز همه آنان که یاری شان کردند، به پیشگاه تو شکایت می کنم.
(نقل شده که آن شخص، سعد بن ابی وقاص بود با این که حدیث منزلت (انت منّی بمنزلة هارون من موسی) را که اشاره به جانشینی حضرت علیه السّلام برای پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه وآله دارد، بارها نقل کرده بود. (محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص 325).
376) الفوز بالشهادة، (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 80).
377) انّ فوق کلّ برّ برّ حتی یقتل الرجل فی سبیل اللَّه، (دعائم الاسلام، ج 1، ص 343).
378) نهج البلاغه، خ 124.
379) همان، نامه 23.
380) آل عمران (3)، آیه 198.
381) محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 49، ص 232.
382) برای اطلاع بیش تر درباره فرهنگ شهادت طلبی در نهج البلاغه، ر.ک: خ 55، 118، 122 و 155 ونامه 9، 35 و 53.
383) جمله پایانی وصیت نامه امام حسین علیه السّلام است که در موسوعه کلمات امام حسین علیه السّلام آمده است.
384) نهج البلاغه، نامه 53.
385) ان اکرمکم عنداللَّه اتقاکم). (حجرات (49)، آیه 13).
386) فضل اللَّه المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیماً). (نساء (4)، آیه 95).
387) هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون). (زمر (39)، آیه 9).
388) نهج البلاغه، نامه 53.
389) نهج البلاغه، نامه 19.
390) همان، خ 27.
391) اگر دقت شود، امام با این کلام کوتاه، قصد بیان این نکته را داشت که همه ارزش ها در دو فصل مهم قابل جمع است: تقوای الهی ونیکوکاری.
392) نهج البلاغه، خ 184 (بعضی در تنظیم صفات به گونه ای شمارش کرده اند که عدد 110 را نشان می دهد).
393) نهج البلاغه، خ 36.
394) همان، خ 323.
395) نهج البلاغه، خ 3.
396) نهج البلاغه، خ 181.
397) همان، خ 234.
398) در جریان جنگ صفین، حضرت علیه السّلام سخنرانی می فرمود ودر اثنای آن، مردی از اصحاب به ثناگویی حضرت علیه السّلام پرداخت وحضرت علیه السّلام در ادامه صحبت، تملق پذیری را از پست ترین حالت های زمامداران برشمرد وخود را از این حالت، مبرا دانست (نهج البلاغه، خ 207).
399) و3- ثم لیکن آثرهم عندک أقولهم بمرّ الحقّ لک... نهج البلاغه، نامه 53.
400)
401) نهج البلاغه، خ 80.