فصل هفتم
توزیع کالا وخدمات (رفاه) در نهج البلاغه
مبانی نظری رفاه در حکومت
در این که از دیر زمان، از جمله ویژگی های مهم دولت یا حکومت، تأمین رفاه، وبه بیان دیگر، توزیع درست کالا، امکانات وخدمات بوده، جای هیچ شکی نیست. لذا گفته شده که دولت، برای زیستن به وجود می آید وبرای خوب زیستن ادامه می یابد(674). مروز زمان گواه است که دیدگاه ومکاتب مختلف، این وظیفه را در قالب های گوناگون مطرح می کرده ویا در کنار آن، وظایف دیگری را نیز یاد آور می شدند.
زمانی دولت به مثابه کارگزار رفاه انسان شناخته می شده ودر نگاه برخی، دولت همانند نهاد وراهنمای اخلاقی وقالب دهنده زندگی اخلاقی افراد بوده وبرای تعالی نوع بشر از پستی جسمی وعذاب روحی، نقشی این جهانی ایفا کرده است.
در نگاهی دیگر، دولت با گسترش آموزش، از لحاظ تربیت قوای ذهنی، نقش حیاتی بازی کرده، عدالت اجتماعی را بر قرار ساخته وسعادت را در میان شهروندان، بیش تر کرده است. در قرن هجدهم ونوزدهم میلادی، مهم ترین نقش دولت (به علت احاطه فرضیه فرد گرایی، که قائل به حداقل دخالت دولت در امور بود) نقش پلیسی بوده است؛ ولی در قرن بیستم، دولت در جایگاه تعاون خدمات اجتماعی قرار گرفت که نه تنها به عنوان پلیس مطرح نبود، بلکه نقش معلم، پرستار، مدیر، بازرگان وصنعت گر را به خود گرفت وسرانجام، در عصر اخیر، مفهوم دولت رفاه پدیدار شد.(675)