فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه روز پنجم ماه مبارک رمضان * لحظات...
- شبهای روشن عشق « ویژه نامه لیالی پرفیض قدر »
- ویژه نامه روز بیست و چهارم ماه مبارک...
- ویژه نامه روز بیست و پنجم ماه مبارک...
- ویژه نامه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان❀آبشار...
- ویژه نامه روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان *...
- ویژه نامه روز نهم ماه مبارک رمضان*بهار قرآن *
- تصاویر زیبا و گرافیکی ویژه ی دعای روز سیزدهم...
- ویژه نامه روز پانزدهم ماه مبارک رمضان❀عطش...
- ویژه نامه روز هفدهم ماه مبارک رمضان*بهار...
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
چه شب هایی که پرپر شد چه روزانی که شب کردم
نه عبرت را فراخواندم نه غفلت را ادب کردم
برات من شبی آمد که در آیینه لرزیدم
شب قدرم همان شب شد که در زلف تو تب کردم
شب تنهایی دل بود، چرخیدم، غزل گفتم
شب افتادن جان بود رقصیدم، طرب کردم
تمام من همین دل بود دل را خون دل دادم
تمام من همین جان بود جان را جان به لب کردم
دعایی بود و تحسینی، درودی بود و آمینی
اگر دستی بر آوردم، اگر چیزی طلب کردم
تو بودی هر چه اوتادم اگر از پیر دل کندم
تو بودی هر چه اسبابم اگر ترک سبب کردم
نظر برداشتن از خویش بود و خویش او بودن
اگر چیزی به چشم از علم انساب و نسب کردم
الهی عشق در من چلچراغی تازه روشن کن
ببخشا گر خطا رفتم، ببخشا گر غضب کردم
علیرضا قزوه
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 03-06-2019 در ساعت 21:56
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
مهربان خدايا !
تو چتر رحمت خويش بر همه عالم گستردهای
و ردای مهرورزی خود بر دوش همه کس افکنده
اين ماييم که ردا از دوش میاندازيم
و از سايهسار چتر رحمتت میگريزيم
امروز مرا مگذار که گريزان شوم
که اگر چنين کنم، سخت افسوسخور و پشيمان شوم
کامروا کس که نصيب از تو بَرد
و درپناه، آن که پناه به تو آورَد
امروز کاميابی و عصمت را بهرهی من ساز
و مرا در شمار ياران خويشتن انداز
که توفيق و کردار پاک، روزی هر کس کی شود؟
چه ظلمتکدهای است، تهمت!
چه تاريکخانهای است بدنامی!
دل به سياهی میزند، آنگاه که در دام تهمت درغلتد
و قلب تاريک میشود، آن هنگام که به زندان بدنامی درافتد
مگر آن که تو خود با زلال خويش شستوشويش دهی
و دست مهر خويش بر دوشش نهی
بندهی مؤمن هماره در زير قطرههای نقرهای باران تو است
و آسوده در سايهساران تو
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
معارفی از جزء 29 قرآن کریم
چه کسانی هیزم جهنمند؟
نقش عقل و نقل در هدایت انسان
كلَُّمَا أُلْقِىَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلهَُمْ خَزَنَتهَُا أَ لَمْ یَأْتِكمُْ نَذِیرٌ(8) قَالُواْ بَلىَ قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شىَْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فىِ ضَلَالٍ كَبِیرٍ(9) وَ قَالُواْ لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فىِ أَصحَْابِ السَّعِیرِ(10- ملک)
هرگاه که گروهى در جهنم انداخته می شوند، نگهبانانش از آنها مىپرسند: مگر بیمدهندهاى برای شما نیامد؟ جواب می دهند: چرا؛ آمد ولى ما او را انكار كردیم و گفتیم: خدا هیچ چیز نازل نكرده است و شما بیمدهندگان هم در گمراهى بزرگى هستید. آنگاه مىگویند: اگر ما به دعوت نجاتبخش آنان گوش کرده بودیم یا در حقایق خلقت تعقّل كرده بودیم؛ کارمان به اینجا نمی کشید و الان بین جهنمیان نبودیم.
مراد از « فَوْجٌ » در اینجا همان کفار و فاسقانی هستند که آنها را دسته دسته وارد جهنم می کنند.(1) منظور از «خزنة» در اینجا ملائكهاى هستند كه مامور بر آتشند و انواع عذاب هاى جهنم را تدبیر مىكنند.
بنابراین هر دستهاى كه به جهنم ریخته مىشوند، ملائكه جهنم با توبیخ از آنها مىپرسند: مگر کسی که شما را از چنین عذابى بترساند برایتان نیامده بود؟ در پاسخ آنها اعتراف مىكنند به اینكه نذیر برایشان آمد و از آتش دوزخ انذارشان كرد؛ ولى آنها تكذیبش كردند و به او افترا بستند.
مراد از «سمع» و «عقل» در اینجا عمل به مقتضای این دو است. بنابراین معنای آیه این می شود: دوزخیان در پاسخ فرشتگان مىگویند: اگر ما در دنیا دستورات رسولان را اطاعت كرده بودیم و یا در ادله و معارف آنها تعقل مىكردیم، امروز در زمره اهل جهنم نبودیم و همانند ایشان در آتش جاودان، معذب نمىشدیم.(2)
دو نکته
1. این آیات، به اصلى ترین عامل سیهروزی دوزخیان اشاره کرده آن را به بهترین وجه ممکن تحلیل می کند. می فرماید: خداوند متعال هم از یك سو گوش شنوا و عقل و فطرت الهی به اینها داد و هم از سوى دیگر پیامبرانش را با دلائل روشن به سوی اینها گسیل داشت؛ اگر اینها از این همه ابزار هدایت که در اختیارشان قرار گرفت بهره می بردند هرگز سرانجامشان به جهنم ختم نمی شد. 2. روح انسان به مانند زمینی است که خداوند متعال او را به چشمه درون (عقل) و نهر بیرون (وحی) مجهز کرد تا انسان با بهره از این دو نهال جان خود را برویاند و به ثمر برساند؛ اما اگر آدمی با سوء اختیار خود چشمه درون را کور کند و راه را بر نهر بیرون ببندد به هدف مطلوب از خلقت(3) نرسیده و به ناچار کویر جان او در آتش خود ساخته خواهد سوخت.
کاری که هم ردیف کفر به خداست
وَ أَمَّا مَنْ أُوتىَِ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ كِتَابِیَهْ(25)... خُذُوهُ فَغُلُّوهُ(30)ثُمَّ الجَْحِیمَ صَلُّوهُ(31) ... إِنَّهُ كاَنَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ(33)وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِینِ(34- حاقه)
و اما كسى كه پرونده اعمالش را به دست چپش دهند، مىگوید: اى كاش پروندهام را دریافت نمىكردم ... او را بگیرید و در غل و زنجیرش كشید؛ آن گاه به دوزخش دراندازید ... زیرا او به خداى بزرگ ایمان نمىآورده و مردم را به اطعام نیازمندان تشویق نمىكرده است.
بر اساس این آیات عده ای را نامه عمل به دست چپ می دهند و آنها را در غل و زنجیر کشیده و به دوزخ می افکند و در مقام بیان علت این عذاب گفته می شود جرم اینها دو چیز بوده: یکی اینکه به خداوند متعال ایمان نیاوردند و دیگر اینکه مردم را برای کمک به نیازمندان و رفع حوائج آنها تشویق و ترغیب نمی کردند.
علامه طباطبایی(ره) در شرح « وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْكِینِ » می نویسد: یعنی در مورد بینوایان سهل انگاری می کردند و رنجی که فقرا می کشیدند اهمیتی برای آنها نداشت.(4)
این آیات به روشنی معنایی که از آیه 19 سوره ذاریات فهمیده می شود را تایید می کند. آن معنا این بود که بر اهل تقوا لازم است تا بخشی از اموال خود را برای رفع نیاز نیازمندان اختصاص دهند و این غیر از واجبات مالی مانند خمس و زکات است. در این فراز، کسانی که آن واجب را ترک کرده و نسبت به نیازمندان بی تفاوت باشند را تهدید به عذابی می کند که قطعاً واقع خواهد شد.
نکته قابل توجه اینکه قرآن کریم این بی تفاوتی در حق مستمندان را گناهی بزرگ در ردیف کفر به خداوند عظیم بیان می کند که این طرز بیان گویای شدت و عظمت این معصیت است.
عذاب فوری برای منکر ولایت
سَأَلَ سَائلُ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ(1- معارج)تقاضا كنندهاى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد.
براساس شأن نزولی که برای این آیه از طریق شیعه و سنی به ما رسیده است این تقاضا كننده « نعمان بن حارث» یا «نضر بن حارث» بود كه به هنگام منصوب شدن على علیه السلام به مقام خلافت و ولایت در غدیر خم و پخش شدن این خبر در شهرها، بسیار خشمگین شد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: آیا این جریان را از پیش خود به راه انداختی یا اینکه از ناحیه خداوند مآمور به اجرای آن بودی؟ پیامبر صلی الله علیه و آله با صراحت فرمود: از ناحیه خدا مأمور به انجام آن بودم. او که باین سخن بیشتر ناراحت شده بود گفت: خداوندا! اگر این خلافت و ولایت حق است و از ناحیه توست؛ سنگى از آسمان بر ما فرود آور! در این هنگام سنگى فرود آمد و بر سر او خورد و او را به هلاکت رساند.(5)
باز هم تاکیدی بر لزوم کمک به نیازمندان
الْمُصَلِّینَ(22)الَّذِینَ هُمْ عَلىَ صَلَاتهِِمْ دَائمُونَ(23)وَ الَّذِینَ فىِ أَمْوَالهِِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ(24)لِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ(25- معارج)
نماز گزاران، آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پایدارند و آنان كه در اموالشان حقّى معلوم است براى درخواست كننده [تهیدست] و محروم [از معیشت و ثروت].
این آیات نیز در کنار آیات 19 سوره ذاریات و 34 سوره حاقه، توجه و رسیدگی به امور نیازمندان و رفع نیاز آنها را از وظایف مهم و حتمی مردم اهل ایمان و تقوا و نماز بر شمرده و بر انجام آن تاکید می کند.
باز هم تکرار می کنیم که مراد از این حق در اموال واجبات مالی مشهور مثل زکات نیست. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه بر این معنا تاکید کرده و به اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام می نویسد: بعضى از مفسرین حق معلوم را به زكات واجب تفسیر كردهاند؛ اما در حدیثى از امام صادق علیه السلام(6) آمده كه حق معلوم، زكات نیست؛ بلكه مقدار معلومى است كه به فقرا انفاق مىكنند.(7)
چه کسانی هیزم جهنمند؟
همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند
وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكاَنُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (15- جن)ستمگران که منحرفین از جاده عدالتند هیزمان جهنمند.
این آیه از آیاتی است که با صراحت تمام اعلام می دارد که جهنم و عذاب آن باطن همین گناهانی است که افراد در دنیا خود را به آن آلوده کردند. آیه مورد بحث نظیر آیه 24 سوره بقره (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاس) تبهکاران و ستمگران را هیزم و عامل برافروختگی جهنم معرفی می کند؛ همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند.
چه کردی آمدی جهنم؟
مَا سَلَكَكمُْ فىِ سَقَرَ(42)قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ(43)وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ(44)وَ كُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ(46) حَتىَّ أَتَئنَا الْیَقِینُ(47- مدثر)
[به آنان رو كرده] مىگویند: چه چیز شما را به دوزخ وارد كرد؟ مىگویند: ما از نمازگزاران نبودیم و به تهیدستان و نیازمندان طعام نمىدادیم و با فرورفتگان [در گفتار و كردار باطل] فرومىرفتیم و همواره روز جزا را انكار مىكردیم تا آنكه مرگ ما فرا رسید.
بر اساس این آیات، وقتی از دوزخیان سوال می شود چه کردید که اهل جهنم شدید؟ آنها چهار عامل را از مهمترین عوامل این بدعاقبتی خود معرفی می کنند و می گویند:
نخست اینكه ما از نمازگزاران نبودیم (قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ) که اگر نماز مىخواندیم نماز ما را به یاد خدا مىانداخت و نهى از فحشاء و منكر مىكرد و ما را به صراط مستقیم الهى دعوت مىنمود.(8) دیگر اینكه ما اطعام مسكین نمىكردیم (وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ) مراد از «اطعام مسكین»، انفاق بر تهى دستان جامعه است به مقدارى كه بتوانند كمر راست كنند و حوائجشان برطرف شود.(9) گرچه اطعام مسكین به معنى غذا دادن به بینوایان است؛ ولى ظاهرا منظور از آن، هر گونه كمك به نیازمندیهاى ضرورى نیازمندان مىباشد؛ اعم از خوراك و پوشاك و مسكن و غیر اینها.(10)
دیگر اینكه ما پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا مىشدیم (وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ)؛ هر صدایى که بر ضد حق بلند مىشد و هر مجلسى که براى ترویج باطل تشكیل مىگردید و ما با خبر مىشدیم، با آنها همراهى مىكردیم و همرنگ جماعت مىشدیم؛ سخنان آنها را تصدیق مىكردیم و بر تكذیب و انكار آنها صحه مىگذاردیم و از مسخره بازی آنها نسبت به حق لذت مىبردیم.(11)
منظور از «خوض» سرگرمى عملى و زبانى در باطل، و فرو رفتن در آن است، به طورى كه به كلى از توجه به غیر باطل غفلت شود.(12)
«خوض در باطل» معنى وسیع و گستردهاى دارد كه هم شامل ورود در مجالس كسانى مىشود كه آیات خدا را به باد استهزا مىگیرند، تبلیغات ضد اسلامى مىكنند، یا ترویج بدعت مىنمایند، و یا شوخی هاى ركیك دارند، یا گناهانى را كه انجام دادهاند به عنوان افتخار یا لذت نقل مىكنند، و همچنین شركت در مجالس غیبت و تهمت و لهو و لعب و مانند آنها، ولى در آیه مورد بحث بیشتر نظر بر مجالسى است كه براى تضعیف دین خدا و استهزاى مقدسات، و ترویج كفر و شرك و بىدینى تشكیل مىشود.
سپس مىافزایند: و اینكه ما همواره روز جزا را انكار مىكردیم (وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ)؛ تا زمانى كه مرگ ما فرا رسید (حَتَّى أَتانَا الْیَقِینُ). ناگفته پیداست که انكار معاد و روز حساب، تمام ارزش هاى الهى و اخلاقى را متزلزل مىسازد و انسان را براى ارتكاب گناه شجاع مىكند، و موانع را از این راه بر مىدارد، مخصوصاً اگر این مسأله به صورت یك امر مداوم تا پایان عمر در آید.
از این آیات به خوبى استفاده مىشود كه این امور چهار گانه یعنى«نماز» و «زكات» و «ترك مجالس اهل باطل» و «ایمان به قیامت»، اهمیت و نقش فوق العادهاى در هدایت و تربیت انسان دارد و بر همین اساس؛ جهنم جاى نمازگزاران واقعى، زكات دهندگان، تاركان باطل و مؤمنان به قیامت نیست.(13)
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
روز بیست و نهم: پاکی قلب
«اللهمّ غَشّنی فیه بالرّحْمَةِ و ارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ و العِصْمَةِ و طَهّرْ
قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین»
قلب در روایات
1 - سرچشمه حکمت:
«القلب ینبوع الحکمة؛
قلب سرچشمه حکمت است.» (1)
2 - ظروف خداوند:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ان لله فی الارض اوانی الا و هی القلوب؛
خداوند در روی زمین ظرفهایی دارد که آنها قلبها هستند.» (2)
انواع قلب
1 - قلب سلیم:
«الا من اتی الله بقلب سلیم؛
تنها کسی سود میبرد که دارای قلب سلیم باشد.» (3)
2 - قلب مطمئنه:
«الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله
؛ کسانی که ایمان آوردند، قلوبشان با نام خداوند آرامش مییابد.» (4)
3 - قلب نورانی:
رسول خدا صلی الله علیه و آله: شرح الصدر ما هو؟
فقال: «نور یقذفه الله فی قلب المؤمن؛
از پیامبر اکرم در مورد شرح صدر سؤال شد، فرمود:
نوری است که خداوند به قلب مؤمن وارد میکند.» (5)
4 - قلب بیمار:
«فی قلوبهم مرض؛
در دلهای آنها (منافقین) بیماری است.» (6)
5 - قلب مهر خورده:
«کذلک یطبع الله علی کل قلب متکبر؛
خداوند این چنین بر قلوب متکبرین مهر میزند.» (7)
6 - قلب سخت:
«فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیة؛
چون (بنی اسرائیل) پیمان شکستند، آنها را لعنت کرده و دلهایشان را سخت گردانیدیم.» (8)
7 - قلب مرده:
علی علیه السلام: «من قل ورعه مات قلبه؛
کسی که پرهیزکاریش اندک باشد، قلبش میمیرد» (9)
ز تاثیر دل بیدار چشم تر شود پیدا
که ماه از نور خورشید بلند اختر شود پیدا
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
«اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین»
خدایا، بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزی کن مرا در آن توفیق و خودداری و پاک کن دلم را از تیرگیها و گرفتگیهای تهمت، ای مهربان به بندگان با ایمان خود!
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ» میگوید: ای خدا، من را به رحمت خودت بپوشان! «غش» یعنی پوشاندن. اگر کسی به طرف معامله، گندم نشان دهد و جو بفروشد، در معامله «غش» کرده و آن معامله باطل است. در تاریکی این نوع معامله انجام میشود و به همین دلیل میگویند که معامله در تاریکی کراهت دارد.
وی ادامه داد: کسی که عیب جنس را بپوشاند، در معامله غش کرده است و حدیث داریم کسی که آب به شیر ببندد، مسلمان نیست. آنها که در معامله غش میکنند خیر نخواهند دید.
این استاد اخلاق در ادامه بیان میکند: حال در این دعا میگوییم که خدایا، همانطور که او در معامله عیب را میپوشاند تو هم به رحمت خودت عیب من را بپوشان!
این استاد اخلاق ادامه میدهد: از سالها پیش روز بیست و نهم رمضان در میان خانمها به روز «غشنی» معروف است و آنها در مساجد حضور مییافتند. اما فکر میکنند که این غشنی به معنای ضعف کردن است و با لحن ضعیف به خدا میگویند که خدایا من غش کردم، در حالی که این طور نیست و معنای پوشاندن میدهد.
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز بعدی دعای روز بیست و نهم میگوید: در این بخش از دعا از خدا میخواهیم که به ما توفیق اعطا کند تا موفق به نماز شب و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی شویم. توفیق رفیقی است که به هر کس ندهندش.
وی در ادامه به حدیثی از امام جواد (ع) اشاره میکند و میگوید، امام جواد (ع) میفرماید: «مؤمن 3 خصلت دارد. اولین آنها این است که توفیق داشته باشد.» زیارت، کمک به مستحق، نماز شب، حضور در جشنهای نیکوکاری، فعالیت در مدرسهسازی کمک به حوزههای علمیه و ... از توفیقاتی است که نصیب مؤمن میشود.
وی با ابراز ناراحتی از کسانی که بخشی از مال خود را در راه خدا انفاق نمیکنند تصریح میکند: این افراد توفیق ندارند و حتی توفیق زیارت حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) را هم پیدا نمیکنند.
آیتالله مجتهدی تهرانی در بخشی از سخنان خود با بیان ویژگیهای برجسته حضرت عبدالعظیم حسنی میگوید: حضرت عبدالعظیم از علما و محدثین و وکیل امام هادی بود. برخی قائلند که دشمنان، حضرت را زنده دفن کردند و وی را به شهادت رساندند.
وی ادامه میدهد: روزی دیدم آیتالله وحید خراسانی از قم برای زیارت به شهر ری آمدند. تقاضا کردم تشریف بیاورید در منزل و مسجد میهمان ما با باشند که گفت تنها برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) آمدهاند. این را باید به تمام امامان جماعت بیان کنیم تا هم خودشان مشرف شوند و هم مریدان خود و مسجدیها را به زیارت حضرت عبدالعظیم تشویق کنند.
وی در بیان ادامه حدیث میگوید: طبق حدیث امام جواد (ع) دومین خصلت مؤمن این است که گاهی خودش را موعظه کند و سومین خصلت این است که هر کس او را نصیحت کند قبول کند.
این عالم ربانی در ادامه شرح دعای روز بیست و نهم میگوید: در ادامه دعا از خدا میخواهیم که ما را ازگناهان حفظ کند و قلبمان را از آلودگیهای شک برطرف کند و قلب ما گرفتار شک نباشد.
وی ادامه میدهد: آنها که قلبشان گرفتار شک است، ذکر «لاحول ولاقوة إلا بالله العلی العظیم» را زیاد تکرار کنند. این ذکر برای رهایی از وسوسههای شیطان بسیار مؤثر است.
آیتالله مجتهدی تهرانی ادامه میدهد: ابوذر میگوید که رسول خدا (ص) فرموده: «ابوذر این ذکر را زیاد بگو که از گنجهای بهشت است.» بعد از نماز های مغرب و صبح، هفت بار این ذکر را بیان کنید که جزو تعقیبات است ولی قبل از بیان هر یک از آنها باید یک بار «بسم الله الرحمن الرحیم» بگویید.
وی ادامه میدهد: دعای روز بیست و نهم را اینگونه به پایان میرسانیم. ای خدایی که به بندگان مؤمنت رحم میکنی، این دعاها را درباره ما اجابت کن! خدا بسیار مهربان است. خدا نعمتهایی به ما میدهد که اصلاً ما از او نخواستهایم و تقاضا نکردهایم. به قدری ما را دوست دارد که هر چه در دلمان است را ولو اگر نخواهیم به ما میدهد.
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 04-06-2019 در ساعت 01:01
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (04-06-2019), مدير محتوايي (04-06-2019), نرگس منتظر (04-06-2019)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)