صفحه 3 از 22 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 219

موضوع: خورشید مغرب غیبت، انتظار،تکلیف

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    ح - سیرت مالی:


    همه اموال جهان، در نزد مهدی علیه السلام گرد آید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین. آنگاه مهدی به مردمان بگوید: بیایید! و این اموال را بگیرید! اینها همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آنها، قطع رحم کردید و خویشان خود را رنجانیدید: خونهای بناحق ریختند، و مرتکب گناهان شدید. بیایید و بگیرید! پس دست به عطا گشاید، چنانکه تا آن روز کسی آنچنان بخشش اموال نکرده باشد.(47) در زمان مهدی علیه السلام، زمین محصول بسیار دهد، و مال و خواسته همی خرمن شود. هر کس نزد مهدی آید و گوید: به من مالی ده!، مهدی بیدرنگ بگوید:بگیر.(48) مهدی علیه السلام ، اموال را، به صورت مساوی، میان همگان تقسیم کند(49)، و کسی را بر کسی امتیاز ندهد.(50)



    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    ط - سیرت اصلاحی:


    مهدی علیه السلام، فریادرسی است، که خداوند او را بفرستد، تا به فریاد مردم عالم برسد. در روزگار او، همگان، به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بی مانند دست یابند، حتی چهار فراوان گردند، و با دیگر جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار /. آب نهرها فراوان شد. گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد.(51) درزمان مهدی علیه السلام، مردم جهان را، آشوبی بزرگ و همه گیر و سر در گم نجات بخشد.(52) در جهان، جای ویرانی نماند، مگر آنکه مهدی علیه السلام آنجا را آباد سازد.(53)یاران قائم به سراسر جهان پا نهند، و همه جا قدرت را در دست گیرند. همه کس و همه چیز مطیع آنان شوند، حتی درندگان صحرا و مرغان شکاری، رضا و خشنودی آنان را بطلبند. شادی و شادمانی یافتن به این پیام آوران دین و صلاح و عدالت، تا بدانجاست که قطعه ای زمین بر قطعات دیگر مباهات کند که یکی یاران مهدی بر آنجا پا نهاده است.(54) هر یک یاران قائم، به نیرو، چون چهل مرد باشد، و دل آنان مانند پاره های پولاد. اگر کوههایی آهن بر سر راه آنان پیدا شود، آنها را بشکافند. یاران قائم، شمشیرهای خود را بر زمین ننهند، تا اینکه خدای عزوجل راضی شود -لا یکفون سیوفهم، حتی یرضی الله عزوجل.(55) آری، هنگامی که جهان را فتنه و آشوب آکنده سازد، و همه جا را غارتگری و فساد و ستم بپوشد، خداوند مصلح بزرگ را بفرستد، تا دژهای ضلالت و گمراهی را هم فرو پاشد، و فروغ توحید و انسانیت و عدالت را، در دلهای تاریک و سنگ شده، بتاباند.(56) و سرانجام، درباره سیرت اصلاحی مهدی علیه السلام، به سخنان علی علیه السلام می رسیم، در نهج البلاغه: شهادت پدر، در حق پسر: چون مهدی در آید، هواپرستی را به خداپرستی باز گرداند، پس آنکه خداپرستی را به هواپرستی باز گردانده باشند. رایها و نظرها و افکار را به قرآن باز گردانده باشد... او عمال و کارگزاران را مواخذه کند. زمین آنچه را در اعماق خوی دارد برای وی بیرون دهد، و همه امکانات و برکات خویش را در اختیار او گذارد. آنگاه است که مهدی به شما نشان دهد که سیرت عدل کدام است، و زنده کردن کتاب و سنت چیست؟(57)



    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    ی - سیرت قضایی:


    در قضاوتهای و احکام مهدی، و در حکومت وی، سر سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود، و رنجی بر دلی ننشیند.(58) مهدی علیه السلام ، بر طبق احکام خالص دین (- بدون توجه به آراء و افکار دیگران و فقها و علمای مذاهب)، حکم و حکومت کند.(59) مهدی میزان عدل را، در میان مردم نهد، و بدینگونه هیچ کس نتواند به دیگری ستم کند.(60) مهدی قضاوتی جدید آورد...(61) مهدی، به حکم داود و آل داود حکم کند، و مردم بینه و شاهد نطلبد. شیخ مفید، می گوید: چون قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم قیام کند، مانند داود علیه السلام، یعنی بر حسب باطن، قضاوت کند، و بی هیچ نیازی به شاهد حکم دهد. خداوند حکم را به او الهام کند، و او بر طبق الهام الاهی حکم کند. مهدی، نقشه های پنهانی هر گروه را بداند و به آنان آن نقشه ها را بگوید. دوست و دشمن خود را، با نگاه، بشناسد.(62)



    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    4 - دادگری فراگیر

    چنانکه مشهور است، عدالت، به روزگار مهدی علیه السلام، مه جا را و همه چیز را فرا می گیرد، و جهان را می آکند. حضور عدل و اجرای عدالت، به مسائل و روابط انسانی انحصار نخواهد داشت، در مورد دیگر چیزها نیز عدالت رعایت می گردد، و در جامعه و روابط انسانی، اصول عدالت، در امور کلی و جزئی، به گونه ای عجیب، عملی شود. در نشان دادن رعایت دقیق اصول عدالت، در حکومت مهدی علیه السلام ، پیشتر آورده ایم، که: سخنگویان دولت مهدی، نخستین مرحله، در مکه: فریاد زنند: هر کس نماز فریضه خویش را، در کنار حجر الاسود و محل طواف خوانده است، و اکنون می خواهد نماز نافله بخواند، به کناری رود، تا حق کسی پایمال نگردد، و آن کس که می خواهد نماز فریضه بخواند، بیاید و بخواند. همچنین آورده اند: مهدی، عدالت را، همچنانکه سرما و گرما وارد خانه ها می شود، وارد خانه های مردمان کند، و داد گری او همه جا را بگیرد - اما و الله لیدخلن علیهم عدله،جوف بیوتهم کما یدخل الحرو القر(63) . یعنی، همانسان که گرما و سرما،بی اذن مردمان، وارد خانه ها می شود، و همه زاویه ها و روزنه ها را پر می کند، و روی همه چیز اثر می گذارد، مهدی علیه السلام دادگری و عدل خویش را، اینچنین به درون زندگیها می برد، و نفوذ می دهد و می گستراند. همه چیز در عدل داد فرو می رود، و جوهر عدل داد می پذیرد. این است عدالت فراگیر و دادگستری خدایی. و من، در جایی دیگر نوشته ام:... و چون مهدی بیاید همه زمین را پر داد کند، نه تنها جامعه ها و آبادیها را، همه زمین را... تا قطره ای آب، چشمه ساری، به هدر نرود، و دانه ای درختی، به ستم یا اسراف، چیده نشود. او همه جا و همه وقت را پر عدالت و داد می کند: آبادیها و هامونها را، دشتها و دره ها را، جنگلها و کوهساران را، بامدادان و غروبها را...(64)





    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    5 - چرا شمشیر؟


    آری اینچنین است: شمشیر. دیگر، روزگار موعظه و خواهش تمام می شود. قدیمی ترین روزگاران که پیامبران آمدند، همواره، بشر را موعظه کردند، و راه نمودند و راه نمودند، و درخواست کردند که: مومن باش، و عمل صالح به جای آر. و دیدم که بشر چقدر گوش به آن سخنان داد، و چگونه انبیا و اولیا را دم تیغ گذرانید. اما روزگار مهدی، روزگار خوار ساختن زورداران است. بشر توانگر و قدرتمند و فاسد و جانی و درنده، چقدر نوامیس خدا را هتک کرد، و چقدر محرومان و ناتوانان و مستضعفان را پایمال ساخت، و چقدر زمین را ستم و فساد آکنده نمود؟! مهدی علیه السلام که بیاید دیگر اینچنین نخواهد بود.... دیگر، آن روزگار نخواهد بود، که پیامبران و امامان و مصلحان، مردمان را موعظه کنند، و ارشاد نمایند، و آنان بخواهند که مومن و صالح باشند، و ستم و گناه مرتکب نشوند؛ و بسیار کسان گوش ندهند، و سرگرم جنایت و فساد باشند.... پیامبران را بکشد، سنتهای آنان را محو کنند، مصلحان را زهر خورانند، نیکان و پاکان را نابود سازند، و صحنه هایی چون صحنه عاشوراپدید آورنده؛ هیهات هیهات یسیر بالقتل، ولایستتیب احدا؛ شمشیر درمیان نابکاران نهد و احدی توبه نپذیرد. و بدینگونه ماهیت زمان را تطهیر کند، و انسانیت خرد شده را زنده سازد، و والاییها را حاکم نماید، و پستیها را میان بردارد.
    بشر، در گذشته خویش، امتحان خوبی نداده است. همنوع خود را، برای امیال و هوسهای سبعانه خود، پایمال کرده است. باید انتقام پس دهد. و مهدی، دست انتقام خدایی است. مهدی، دشمن خونریز مستکبران و فاسدان است، و یار دلسوز فروتنان و مستضعفان و پاکان.
    مهدی، آنقدر بکشد که مردم بگویند:این مرد، آل محمد نیست. اگر آل محمد بود، این اندازه خون نمی ریخت اما او آل محمد است، یعنی؛ آل حق، آل عدالت، آل عصمت، و آل انسانیت، و همین است که برای فرا آوردن انسانیت هضم شده، و عدالت بخون خفته و حق خاک شده و عصمت هتک گشته می کشد، او می کشد اما درندگان را او می کشد، خونخواران را، که تا پیش ظهور او خود مشغول آدمکشی و خونخواری بودند، و سر سوزنی به کشته شدگان خود نمی اندیشیدند، و لحظه ای به آنهمه خون ناحق که ریخته بودند فکر نمی کردند او این جانیان را می کشد.
    شمشیر مهدی، (65) برای خون آشامان پست و درندگان متمدن، و ابر قدرتان ناانسان خود مرگ می بارد، و برای انسانیت درد کشیده خرد شده، رحمت و حیات.
    شمشیر مهدی، سیف الله است، سیف الله المنتقم. شمشیر مهدی، شمشیر انتقام همه جانیان است، در طول تاریخ.



    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    6. سفر به آسمانها

    در اینجا و در این رساله - بمناسبت - می خواهم مسئله بزرگ را مطرح کنم مسئله ای بسیار بزرگ.
    شما می دانید که بشریت پس چند هزار سال کوشش و پیگیری در راه تجربه و شناخت طبیعت و جهان و پس قرنها آزمایش و تفکر و عمل، و هزاران گونه زحمت دیدن، و رنج بردن، و قربانی دادن، و هزینه گذاشتن، و پس آنکه هزاران دانشمند و متفکر و آزمایشگر، در طول قرون و اعصار، آمدن و کوشیدن، و به مقامات علمی رسیدند، و حاصل کوششها و تلاشهای خویش را به شاگردان و آیندگان سپردند.(66) پس اینها همه، اکنون چند سالی بیش نیست که انسان به مسئله سفر به فضا و گردشها آسمانی و نقل و انتقالهای کیهانی دست یافته است، آنهم به صورتی بسیار بسیار محدود؛ و پیش این عصر سخنی سفر انسان به آسمان و عملی بودن آن، به صورتی جدی در میان بشر و عالمان بشری، مطرح نبوده است. پس توجه به این موضوع، اکنون، به این روایت، که حضرت امام محمد باقر علیه السلام رسیده است، و بیشتر 1290 سال صدور آن می گذرد توجه کنید: مهدی، بر مرکبهای پر صدایی، که آتش و نور در آنها تعبیه شده است، سوار می شود، و به آسمانها، همه آسمانها، سفر می کند.(67) در روایت دیگری - روایات معراجیه - خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، چنین آمده است: ای محمد! من به دست آخرین وصی تو، زمین را وجود دشمنان خود پاک خواهم ساخت. و حکومت شرق و غرب عالم را به او خواهم داد. بادها را مسخر او خواهم کرد. ابرهای تندر آگین سخت را رام او خواهم نمود. و او را طریق اسبابی (که برای سفر به آسمانها هست)، به سفر گردن به آسمانها موفق خواهم داشت.(68) در متن روایت اول، چنین تعبیر شده است که مهدی، به وسیله ابر سختی که رعد و برق و صاعقه دارد، به آسمانها خواهد رفت. در روایت معراجیه نیز سخن ابر آمده است. بسیار مناسب است که این تعبیر کنایه باشد مرکبی نوع مرکبهای فضاپیمای جدید، یا مرکبی مهمتر که بعدها پیدا شود، و یا خود امام دستور ساختن آن را بدهد. اگر خود ابر طبیعی منظور باشد، اهمیت خارق عادت بودن آن روشن است. تعبیر اسباب السماوات نیز، که در هر دو روایت آمده است، شایسته است دقت بسیار است.(69) اسباب سماوات چیست؟ آیا راههای است برای پیمودن آسمان؟ آیا ابزار و وسایلی است در زمین، که باید شناخت و مورد استفاده قرار داد، و با آنها، به آسمانها رفت؟ آن روزگار، که این روایات گفته شده است، 1290 تا 1400 سال می گذرد. آن روز، آنچه در میان دانایان و فیلسوفان بشری وجود داشته است، این بوده است که، سفری به آسمان محال است. فلاسفه یونان معتقد بودند که سفر به آسمانها موجب شکافتن و پیوستن اجسام فلکی می شود، و این امر (خرق والتیام)، در اجسام آسمان محال است. نظر کیهان شناسی، اطلاعات آنروز، همان هیئت بطلمیوسی بوده است. باید گفت اصلاً آنان فضا و کیهان را چیزی نمی دانسته که قابل مسافرت باشد. با اینهمه، آنچه هم گفتیم، اطلاعات مراکز تمدن آن روز بوده است، نه جاهایی مانند شبه جزیره العرب. با این حساب، این چه علمی، و چه اطلاعی، و چه فرهنگی است، که در چنان جوی، مسئله سفر به آسمان، و مسئله ابزار و اسباب سفر به آسمان را، و رفتن به کرات دیگر را، به سادگی و صراحت، مطرح می سازد؟ در روایت امام باقر علیه السلام گفته شده است که بیشتر آسمانها آباد و محل سکونت است. البته این آسمان شناسی اسلامی، که مکتب ائمه طاهرین علیه السلام استفاده می شود، ربطی به آسمان شناسی یونانی و... ندارد. و هر چه در آسمان شناسی یونانی، محدودیت افلاک و ستارگان مطرح است، در آسمان شناسی اسلامی، درست به عکس است، و سخن ابعاد عظیم، و ستارگان بیشمار،و اقمار فراوان، و منظومه های متعدد است.(70) و ابزار اینگونه مطالب، در آن روزگاران، ممکن نیست جز با علم به غیبت، و اطلاع واقعیت بزرگ عوالم هستی. و این علم نیست مگر علمی که سوی خدا، به هادیان راه خدا، عنایت شده است.



    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض










    فصل سوم: غیبت



    1 - غیبت


    پس هجوم ماموران خلافت عباسی، به خانه امام حسن عسکری علیه السلام و جستجوی فرزند و جانشین آن امام، روشن گشت که خطری که جان امام آینده را تهدید می کند، خطری بس سهمگین است. این هجوم و پیگیری، در پیدا کردن مهدی،ایجاب می کرد تا برای نگهداری جان باقی مانده سلسله امامت، و سلاله نبوت، و مصلح بزرگ بشریت،اقدامی بس جدی به عمل آید در امر غیبت امام دوازدهم، و علل آن، مسائل بسیاری وجود دارد. یکی علتهای ظاهری و ملموس آن، همین چگونگی و پیشامد بود، که سوی دشمنان پدیدار گشت، و باعث امر عظیم غیبت شد. در احوالی که یاد شد، ضمن مقارناتی، زمینه ناپدیدی امام از نظرها فراهم آمد. و دوازدهمین هادی، به فرمان الاهی، و به قدرت و حکومت خدایی، از نظرها پنهان گردید.






    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    2 - غیبت صغری

    غایب شدن امام دوازدهم نظرها، به دو مرحله تقسیم گشت: مرحله کوتاه مدت (غیبت صغری)، و مرحله دراز مدت (غیبت کبری).غیبت اول، از دو جهت محدود بود: جهت زمانی و جهت شعاعی. نظر زمانی، بیش 70 سال به طول نینجامید(71)، و این رو غیبت صغری نامیده گشت . از نظر شعاعی نیز، این غیبت، غیبتی همه جانبه نبود، و شعاع و دامنه آن محدود بود. یعنی در طول مدت 70 ساله این غیبت، اگر چه امام از نظرها پنهان بود، لیکن این غیبت و پنهانی، نسبت به همه کس نبود، بلکه کسانی بودند که به صورتی با امام در تماس بودند. و اینان نایبان خاص امام بودند، کارهای مردم را می گذرانیدند، نامه ها و سوالات مردم را به نزد امام می بردند - یا می فرستادند - و پاسخ امام را به مردم می رساندند. و گاهی گروهی مردم، به وسیله آن نایبان خاص - که ذکرشان می آید - به دیدار امام دوازدهم بار می یافتند. این بود که در این مدت، امام، هم غایب بود و هم غایب نبود.


    امضاء

  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    3 - غیبت کبری

    پس از گذشتن دوره غیبت صغری، غیبت کبری و دراز مدت آغاز گردید. و این غیبت است که تا کنون ادامه یافته است. و در این مدت طولانی است، که بزرگترین مرحله آزمایش و امتحان، در دار طبیعت، و سنجش ایمان و عمل خلق وجود دارد، تا معلوم گردد، در خلال این روزگاران - که هر بامداد خورشید کرانه افق شرقی سر بر می آورد، و بر سراسر صحنه های زندگی مردمان می تابد - اهل قرون و اعصار، در هر نقطه ای جهان، چگونه عمر خویش را سپری می کنند، و هستی و نیروهای خویش چگونه استفاده می برند، چه نتیجه ای می گیرند، و افراد و اشخاص، و دسته ها و مردمان، در برابر احساس وظیفه چه می کنند: نویسندگان، دانشمندان، مصلحان، روحانیون، مبلغان، مربیان نوباوگان، زمامداران، جنگاوران، و سایر توده های انسانی، که در این پهنه بزرگ قرار می گیرند، و به این جهان کوشش و کردار می آیند، چگونه برنامه زیست خویش را تنظیم می کنند، و علت به وجود آمدن چه اعمال و حوادثی، و چه آثار و افکار و رفتاری می شوند؟





    امضاء

  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,692
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,847
    مورد تشکر
    7,584 در 2,104
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    4 - نایبان خاص، در غیبت صغری


    در هیچیک از دو غیبت، صغری و کبری، پیوند امام دوازدهم، حضرت حجت بن الحسن المهدی - سلام الله علیه - با مردمان، بطور کلی، گسسته نبوده است. زیرا در هر دو غیبت، امر سفارت(72) و نیابت وجود داشته است و دارد. و از طریق نیابت و نایبان، پیوند امام با مردم بر قرار بوده است، و بر قرار هست. همانسان که دیدیم که غیبت امام دوازدهم، به دو مرحله تقسیم گشت، و به دو گونه بود، نیابت نیز همینگونه است، یعنی دارای دو مرحله است و دو گونه: نیابت خاصه، در غیبت صغری، و نیابت عامه، در غیبت کبری.





    امضاء

صفحه 3 از 22 نخستنخست 123456713 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi