موضوعات تصادفی این انجمن:
❤ |
سر آغاز
بسم الله الرحمن الرحیم
انا انزلناه فی لیله القدر(1) و ما ادریک ما لیله القدر(2) لیله القدر خیر من الف شهر(3) تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر(4) سلام هی حتی مطلع الفجر(5)
خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می برد، باید خود صالح باشد.
متن کتاب،ص 332
اکنون که این چاپ از این کتاب - با کمی بازنگری - در دسترس اجتماع قرار می گیرد، لازم است که باز یادآوری کنم که آرمان والا، در کار ابلاغ حقایق مذهبی، گسترش تربیت صحیح و برپایی قسط و عدالت بوده است، در همه شئون جامعه، بویژه در امور اقتصادی و معیشتی برای همگان، که صورت نهایی آن در حکومت مهدی علیه السلام تحقق خواهد یافت. این آرمان که عامل سعادت مادی و معنوی مردم است، همواره در نظر این نویسنده بوده است. و آنچه در فصل یازدهم به بعد نیز آمده است به گونه ای بازگو کننده همین حقیقت است. این است که وی اکنون جز به همان آرمان نشر تربیت صحیح و بسط عدالت)، نه به چیزی دیگر معتقد است و نه به چگونگیهای دیگر - با هر اسم و عنوانی هم که به آنها داده شود - خرسند؛ زیرا چگونگیهای دیگر بی اقامه حق و اجرای عدل، و بدون نشر تربیت صحیح به دست کسانی لایق، نه بواقع اسلام است، و نه مایه خرسندی تواند بود. والسلام...
تیر ماه 1363، شوال 1404.
❤ |
فصل اول میلاد
1-میلاد
مورخان و محدثان، ولادت امام حجت بن الحسن المهدی را، به سال 255 - یا256 - هجری قمری دانسته اند. گفته اند: حضرت مهدی علیه السلام، در شب جمعه، نیمه ماه شعبان سال یاد شده، پای بدین گیتی نهاد. بدینگونه، اصل ولادت مهدی و به این جهان آمدن او، جزء مسلمات تاریخ است. و بجز ائمه طاهرین، و عالمان و مورخان و محدثان شیعه، بسیاری از مورخان و محدثان اهل سنت نیز بدین امر تصریح کرده اند، و آن را یک واقعیت دانسته اند. در کتابهای پژوهشی، نام بیش از65 تن، از این عالمان را، می آوریم:
❤ |
3- شیخ عبدالله شبراوی:
یازدهم، از ائمه، حسن عسکری است. وی در مدینه، در هشتم ماه ربیع الاول(3)، به سال 232، تولد یافت. و روز جمعه، هشتم ماه ربیع الاول، به سال 260، در گذشت، در سن 28 سالگی. و همین افتخار این امام را بس که او پدر امام مهدی منتظر است... مهدی، در سامرا، در شب نیمه شعبان، به سال 255، 5 سال پیش از درگذشت پدر خود، زاده شد. پدرش او را از هنگام ولادت، از نظرها پنهان می داشت، و به دلیل مشکلاتی که بود و نگرانیی که خلفای عباسی داشت، فرزند خویش را نظرها نهان می کرد. زیرا عباسیان، در طلب خاندان پیامبر بر می آمدند، و آنان را به حبس و قتل و اعدام محکوم می کردند، چون معتقد بودند که به وسیله آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، سلطنت ظالمان منقرض خواهد شد، یعنی به دست امام مهدی علیه السلام . و این مطلب را از احادیثی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسیده بود، دانسته بودند.(4)
❤ |
7- طلوعی گذرا
چنانکه یاد شد، مهدی، در نهان می زیست، و مردم بطور عموم او خبر نداشتند. و جز تنی چند، کسی او را ندیده بود. کار بدین منوال می گذشت، تا روز در گذشت امام یازدهم فرا رسید یعنی: روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری قمری. در این روز، چهار امر باعث شد، تا مهدی، خود را به گروهی مردم بنمایاند، و به حوزه کسانی که برای مراسم تشییع و خاک سپاری امام یازدهم حاضرشده بودند آشکارا پا نهد:
1- اینکه باید امام بر جنازه امام نماز گزارد. مهدی علیه السلامبرای رعایت این سنت الهی، و سر ربانی، لازم بود که ظاهر شود و بر پیکر پدر نماز گزارد.
2- اینکه جلوگیری شود این امر، که کسی سوی خلیفه بیاید و بر پیکر امام یازدهم نماز بخواند، و سپس جریان امامت ختم شده اعلام گردد، و خلیفه جابر عباسی، وارث امامت شیعی معرفی شود.
3- اینکه جلوگیری شود، روی دادن انحراف داخلی در جریان امامت، زیرا که جعفر بن علی الهادی، معروف به جعفر کذاب، که برادر امام عسکری بود، و در صدد ادعای امام بود، آمد تا بر پیکر امام در گذشته نماز گزارد - چنانکه سپس گفته خواهد شد.
4- اینکه ادامه جریان امامت حقه و ولایت اسلامیه تثبیت شود، و بر معتقدان به امامت معلوم گردد، که پس از امام حسن عسکری، امام دیگری، امام دوازدهم، حامل این وراثت معنوی، و رسالت اسلامی، و ولایت دینی و دنیایی است، و او هست، تولد یافته و موجود است. به این علتها بود که مردمی که برای انجام مراسم آمده بودند ناگاه مشاهده کردند، که کودکی خردسال، اما در نهایت شکوه و حشمت، همچون خورشیدی فروزان، اندرون سرا به در آمد، و عموی خود جعفر را، که آماده نماز گزاردن بر پیکر پیشوای فقید شده بود، به یک سو زد، و بر پیکر پدر نماز گمارد.
❤ |
8- هجوم ابرهای سیاه...
آری... مهدی، در آن روز، خویشتن را نشان داد. پای درون خانه بیرون نهاد، و در کنار مردم و در میان مردم قرار گرفت. و آن روز، روزی آفتابی شد. لیکن این تجلی همایون، که کودکی خردسال، بزرگانه گام پیش گذارد، و جعفر کذاب را کنار زد، و خود پیش ایستاد، و بر خلق امامت کرد، و بر پیکر پیشوای فقید نماز خواند، مسئله را روشن کرد، و اخبار آن منتشر شد، و بزودی به گوش مراقبان و ماموران رسید، و سفاکان دربار عباسی را آگاه ساخت که آن کس که سالها مراقب بودند تا پدید نیاید، پدید آمده است، و خود مسئولیت ادامه جریان امامت را، و مبارزه با ستم و ستمگران را، به عهده دارد. عباسیان دانستند که فرو کشنده جباران، درهم کوبنده ستمگران، بر باد دهنده تاجها، و ویران کننده کاخها، تولد یافته و رشد کرده است. همینکه این خبر پهن گشت، بیدرنگ سوی خلیفه عباسی، المعتمد(17)، دستور هجوم به خانه امام حسن عسکری علیه السلام و تفتیش آن خانه، و جلب مهدی - و چه بسا قتل او - صادر شد. ماموران خلیفه، همچون رعد و برق غریدند و جهیدند، و چون توده های ابر سیاه، بر سر خانه امام عسکری خیمه زدند. همه جا را بدقت گشتند، این حجره به آن حجره دویدند، و این روزن به آن اطاق، و آن اطاق به این روزن سر کشیدند، تا مهدی را بیابند، و نزد خلیفه برده گردن زنند. در چنین شرایطی، امر غیبت امام دوازدهم - برای بقای سلسله امامت حقه، و تشکیل حاکمیت اسلامی در آخر الزمان، و مسائل و مصالحی دیگر - پیش آمد. در فصل سوم، درباره غیبت، سخن خواهیم گفت.
❤ |
2- مقام
محدثان و عالمان اسلام، کمال معنوی، و ولایت امام را، در سن کودکی، به سرگذشت عیسی، و یحیی بن زکریا - که در قرآن کریم آمده است - همانند دانسته اند، و گفته اند: در میان شانه اش اثری است، چون اثر نبوت. و او صاحب علم و حکمت بسیار است، و دارنده ذخایر پیامبران است. مهدی، فرزند پیامبر است، و اولاد بانوی اکرم، حضرت فاطمه زهرا، و نهمین امام است از نسل امام حسین علیه السلام : مهدی 9 - حسن عسکری 8 - علی النقی 7 - محمد النقی 6 - علی بن موسی الرضا 5 - موسی بن جعفر 4 - جعفر بن محمد صادق 3 - محمد بن علی باقر 2 - علی بن الحسین 1 - حسین بن علی. این است مهدی، با این مشخصات، و با این ویژگیها، و دهها نشانه و علامت دیگر، که پیش ظهور مهدی، و مقارن ظهور مهدی، و پس ظهور مهدی، محقق می شود. اینهاست واقعیت این امر. و مهدی این امام معین و منصوص است. دیگر هر چه بگویند، و هر کس را پیش اندازند، یاوه است، و قبول آن حماقت. مهدی - علیه السلام - اکنون غایب است. او خلیفه حق، و ولی مطلق است. او خاتم اولیا، و وصی اوصیا، منجی نهایی، و قائد جهانی، و انقلابی اکبر، و مصلح اعظم است. چون در آید، به کعبه تکیه کند، و پرچم پیامبر ((صلی الله علیه و آله و سلم))را در دست گیرد، و در دین خدا را زنده سازد، و احکام خدا را، در سراسر گیتی، جاری کند. او با شمشیر در آید، و زمین پر شده جور و بیداد را، پر مهربانی و داد گرداند.
❤ |
الف - سیرت دینی:
مهدی علیه السلام، در برابر خداوند و جلال خداوند، فروتن است، بسیار فروتن، همچون عقاب، به هنگامی که بال خویش فرو گشاید، و سر به زیر انداخته، اوج آسمان فرود آید. مهدی، در برابر جلال خداوند اینسان خاشع و فروتن است. خدا عظمت خدا، در وجود او متجلی است، و همه هستی او را در خود فرو برده است.(20) مهدی علیه السلام، عادل است و خجسته و پاکیزه. او ذره ای حق را فرو نگذارد. خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند... مهدی، همواره بیم خداوند را به دل دارد، و به مقام تقربی که نزد خدا دارد مغرور نشود. او به دنیا دل نبندد، و سنگی روی سنگ نگذارد. در حکومت او، به احدی بدی نرسد، مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد.(21)
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)