صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 63 , از مجموع 63

موضوع: سیمای بهشت و جهنم در سوره واقعه

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,179
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    فصل نهم: پاداش و عذاب بعد از مرگ آیه 88 - 96

    آیات این فصل علاوه بر این که جمع بندی تمام مطالب مربوط به بهشت و جهنم و عذاب است، اشاره به این مطلب دارد که به مجرد این که شخصی از دنیا رفت، قیامت او بر پا می گردد و او جزء یکی از همان سه گروه خواهد بود: یا از مقربان است که راحتی و آسایش در انتظار اوست، یا از اصحاب یمین که او هم در سلامتی و لذت به سر خواهد برد یا از دروغگویان گمراه است که از او با عذاب آورترین آب ها و چرکین ترین غذاها پذیرایی خواهد شد.
    در آخر سوره به عدم تشکیک در مطالب گفته شده تذکر داده می شود و بیان می گردد تمام آنها حق است و باید خدای بزرگ را تسبیح نمود.
    فأما ان کان من المقربین (88)
    فروح و ریحان و جنه نعیم (89)
    اما اگر آن که از دنیا رفته از مقربان باشد در روح و ریحان و بهشت پر نعمت است؛ یعنی به مجرد این که از دنیا رفت، قیامتش با سوال و جواب قبر شروع می شود و اگر درست کردار نباشد و زشتی پیشه نموده باشد دری از جهنم و آتش به روی او در قبر گشوده می شود پیوسته در عذاب خواهد بود. اما اگر دارای اعمال زیبنده و رفتار شایسته باشد، دری از بهشت به سوی او باز می شود و متنعم خواهد شد همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می فرماید:
    اولین چیزی که به مومن بعد از وفات بشارت داده می شود روح و ریحان و جنه النعیم است.
    امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
    روح و ریحان در قبر و جنت نعیم در آخرت به او بشارت داده می شود(190).
    باز در بیان یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی که حوض کوثر است می فرماید:
    دیگران وقتی به حوض کوثر می رسند شاد می شوند اما شیعیان و محبان امام حسین (علیه السلام) وقتی به حوض کوثر می رسند حوض کوثر شاد می شود و اینها در نزد خدا این قدر مقربند(191).
    اینان سختی ها و بلایای کربلا و کربلاها را پشت سر گذاشته و محنت ها و مصیبت ها و اسارت های شام و شامیان را تجربه کرده اند تا به قرب حق تعالی رسیده اند:
    هر که در این بزم مقرب تر است - جام بلا بیشترش می دهند
    و أما ان کان من أصحاب الیمین (90)
    فسلام لک من أصحاب الیمین (91)
    اما اگر این متوفی از اصحاب یمین باشد به او گفته می شود: سلام بر تو از سوی دوستانت که از اصحاب یمین هستند(192)! درود بر تو که با صبر و متانت و امتحانت را به بهترین نحو دادی! بیا که ما در دارالسلام و خانه آسایش و راحتی منتظر تو هستیم.
    و أما ان کان من المکذبین الظالمین (92)
    فنزل من حمیم (93)
    و تصلیه جحیم(193) (94)
    اما اگر متوفی از جمله تکذیب کنندگان گمراه باشد با آب جوش دوزخ از او پذیرایی می شود و عاقبت او ورود به آتش است. دروغ گویی که برای حفظ موقعیت اجتماعی یا جلب منافعی و دفع ضررهایی مرتکب گناه کبیره می شود غافل از این که دروغ کلید همه پلیدی ها است. دروغ فسق می آورد؛ ایمان را از بین می برد؛ ایجاد نفاق می کند؛ باطن انسان را فاسد و متعفن می کند؛ باعث می شود انسان طعم ایمان را نچشد؛ خداوند از دست انسان به خشم آید؛ فرشتگان از او دوری کنند؛ رحمت الهی شامل حالش نشود؛ روزی اش کم شود و او دچار فقر و تنگدستی شود. دروغی که مروت و جوانمردی را از بین می برد و تخم عداوت و دشمنی را در میان دوستان می کارد، و باعث رسوایی در دنیا و عذاب در آخرت می گردد. و او را به جهنم می فرستد(194).
    ان هذا لهو حق الیقین (95)
    فسبح باسم ربک العظیم (96)
    مطالبی که گفته شد - از گروه های مختلف و عاقبت آنها - همه حقیقت یقینی و صحیح است. پس تسبیح کن به نام خدایت که او عظیم و بزرگوار است(195)






    امضاء





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,179
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ...................) Anotates (.................

    1) مجمع البیان ج 24 ص 127

    2) مجمع البیان ج 24 ص 127

    3) نمونه ج 23، ص 194

    4) قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): من رزقه الله ححب الائمه. من أهل بیتی فقد أصاب الدنیا و الاخره... و اما فی الاخره فلا ینشر له دیوان و لا ینصب له میزان و یعطی کتاب بیمینه و یکتب له براءه من النار و یبیض وجهه و یکسی من حلل الجنه و یشفع فی مائه من اهل بیته و ینظر الله عزوجل بالرحمه و یتوج من تیجان الجنه و العاشره: یدخل الجنه بغیر حساب فطوبی لمحبی أهل بیتی (بحار الانوار: ج 27، باب 4 ص 78 ح 12

    5) مصادیق رحمت در نظر قرآن عبارتند از:
    أ: بهشت: و أما الذین ابیضت وجوههم ففی رحمه الله هم فیها خالدون (آل عمران (3) آیه 107)
    ب: پیامبر اسلام: و ما أرسلناک الا رحمه للعالمین (انبیا(21) آیه 107)
    ج: تورات: أفمن کان علی بینه من ربه و یتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماما و رحمه.... هود (11) آیه 17؛
    د: نبوت: قال یا قوم أرأیتم ان کنت علی بینه من ربی و ءاتانی منه رحمه... هود (11) آیه 63
    ه: باران: و من آیاته أن یرسل الریاح مبشرات و لیذیقکم من رحمه... (روم 30 آیه (46)
    6) یا بنی آدم اما یأتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی فمن اتقی و أصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون (اعراف (7) آیه 35)

    7) و یوم یحشرهم کأن لم یلبثوا الا ساعه من النهار یتعارفون بینهم قد خسر الذین کذبوا بلقاء الله و ما کانوامهتدین (یونس (10) آیه 45)

    8) شاید روی سخن در این آیه با کسانی باشد که در همین دنیا قیامت را باور نکرده و معاد را انکار و تکذیب می کنند، همان طور که در آیات 47 و 48 این سوره مشاهده می شود.
    9) یقدم قومه یوم القیامه - فاوردهم النار بئس الورد المورود (هود (11) آیه 98)

    10) و عرضوا علی ربک صفا لقد جئتمونا کما خلقناکم أول مره، بل زعمتم ألن نجعل لکن موعدا (کهف (18) آیه 48)
    11) قال رب لم حشرتنی أعمی و قد کنت بصیرا قال کذلک أتتک ءایاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی (طه (20) آیه 125 و 126)

    12) ممکن است کسی بگوید داشتن شراب برای فرد شراب خوار مایه خرسندی است! البته این سخن در جایی است که امکان استفاده از آن برایش مهیا باشد نه این که وسیله اثبات جرمش باشد و مایه رسوایی و خجالت او.
    13) شهید عبد الحسین دستغیب، معاد، ص 86
    14) عن أبی جعفر بن محمد بی علی باقر (علیه السلام) قال: سمعت جابر بن عبد الله الأنصاری یقول: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله):
    اذا کان یوم القیامه تقبل ابنتی فاطمه علی ناقه من نوق الجنه مدبجه الجنبین، خطمها من لؤلؤ رطب قوائمها من الزمرد الاخضر ذنبها من المسک الاذفر من عیناها یاقوتتان حمراوان. علیها قبه من نور یری ظاهرها من باطنها و باطنها من ظاهرها، داخلها عفو الله و خارجها رحمه الله علی رأسها تاج من نور للتاج سبعون من رکنا، کل رکن مرصع بالدر و الیاقوت یضی ء کما یضی ء الکوکب الدری فی افق السماء و عن یمینها سبعون الف ملک و عن شمالها سبعون الف ملک و جبرئیل أخذ بحظام الناقه ینادی بأعلی صوته: عضوا أبصارکم حتی تجوز فاطمه فتسیر حتی تخاذی عرش ربها جل جلاله فتزج بنفسها عن ناقتها و تقول: الهی و سیدی احکم بینی و بین من ظلمنی. اللهم احکم بینی و بین من قتل ولدی فاذا النداء من قبل الله جل جلاله: یا حبیبتی و ابنه حبیبی سلینی تعطی و اشفعی تشفعی فوعزتی و جلالی لأجازنی ظلم ظالم، فتقول: الهی و سیدی ذریتی و شیعتی و شیعه ذریتی و محبی و محبی ذریتی فاذا الندا من قبل الله جل جلاله: أین ذریه فاطمه و شیعتها و محبوها و محبو ذریتها؟ فیقبلون و قد أحاط بهم ملائکه الرحمه و فتقدمهم فاطمه (علیه السلام) حتی تدخلهم الجنه (شیخ صدوق، امالی، مجلس پنجم، ص 17)

    15) اذا زلزلت الأرض زلزالها و أخرجت الأرض اثقالها و قال الأنسان مالها (زلزله (99) آیه 1-3)

    16) و أنذرهم یوم الازفه اذا القلوب لدی الحناجر کاظمین... (غافر (40) آیه 18)

    17) یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم اللعنه و لهم سوء الدار (غافر (40)آیه 52)

    18) مرحوم محقق طوسی در فصل نهم از کتاب آغاز و انجام فرموده است که در روز حساب مردمان سه طائفه می باشند:
    اول: یدخلون الجنه بغیر حساب؛ کسانی که بدون حساب وارد بهشت می شوند و که این طائفه سه صنفند:
    صنف اول: سابقون و اهل اعراف که از حساب منزه باشند.
    صنف دوم: جماعتی از اهل یمین که بر سیئات و گناهان اقدام ننموده باشند.
    صنف سوم: جماعتی که دیوان ایشان از صیئات خالی باشد.
    طائفه دوم: یدخلون النار بغیر حساب؛ کسانی که بی حساب وارد آتش می شوند که اینها دو صنفند:
    صنف اول: جماعتی که دیوان اعمالشان از حسنات خالی باشد.
    صنف دوم: جماعتی که هر چه جمع کرده اند یکباره آتش زده و حبط کرده اند.
    طائفه سوم: خلطوا عملا صالحا و آخر سیئا؛ اعمال خوب و بد را مخلوط کرده اند. اینها نیز دو صنفند:
    صنف اول: خود را همیشه محاسبه کرده اند (حاسبوا قبل أن تحاسبوا).
    صنف دوم: از حساب و کتاب غافل بوده اند آیت الله شهید دستغیب می گوید:
    طائفه سوم کسانی هستند که کارهایشان حساب دارد اما عاقبت چون حسناتشان غالب است اهل نجاتند اما برای یک گناه یکصد سال معطلی دارند! طائفه چهارم که سیئات آنها بیشتر است اگر شفاعتی برسد اهل نجاتند و گرنه محکوم به عذابند (معاد ص 12).
    19) همان طور که ما در گفتگوهای خود مثلا وقتی می خواهیم از مسجدی در فلان شهر تعریف کنیم می گوییم: فلان شهر مسجدی دارد چه مسجدی! قرآن نیز با این بیان عظمت اصحاب یمین را تفهیم می کند.

    20) این که به این افراد اصحاب دست راست گفته اند وجوهی دارد؛ یک مطلب این که در عالم ذر در طرف راست حضرت آدم بوده اند و این که بهشت در طرف راست عرش خداست (معاد یا آخرین سیر بشر ص 196)

    21) شاید زمانی که هنوز وسایل الکتریکی و رسانه ای سمعی و بصری اختراع نشده بود در ظبط اعمال، گروهی تشکیک می کردند که به دلیل کنجکاوی یا طبق عادت بعضی از افراد مریض القلب که به هر بهانه ای می خواهند دین را ناقص غیر کاربردی و عاجز از اداره جوامع امروزی یا مهمل و عقب مانده مربوط به بعد اخروی معرفی کنند این سوال پیش می آید: کاری را که انسان پنجاه سال قبل انجام داده یا مدت بسیار بیشتر چگونه می تواند آن را ببیند؟! خوشبختانه فهم این مطلب با امکانات و ظبط و پخش فعلی برای همگام میسر است.
    22) لا تنظر الی صغر الخطیئه و لکن انظر الی من عصیت (مکارم الاخلاق، ج 2، ص 454)

    23) سپس فرمود این آیه راجع به توست: ان الذین سبقت لهم منا الحسنی أولئک عنها مبعدون لایسمعون حسیسها و هم فیها اشتهت أنفسهم خالدون لا یحزنهم الفزع الاکبر (انبیاء (21) آیه 101 و 103) فزع اکبر به معنای هنگامه قیامت است. فزع در لغت به معنای ترس و بیم است. (بحار الانوار ج 68، ص 104)

    24) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله)... أنت قسیم الجنه و النار تقول لها: هذا لی و هذا لک (همان، ج 7، ص 187)
    25) المیزان ج 19 ص 134

    26) تفسیر نمونه ج 23 ص 205

    27) اظهار نظرهای متفاوتی در مورد معنای سابقون شده و هر کسی طبق مدرکی مصداق سابقون را گروهی بیان کرده است مثلا در بحار ج 8 ص 4 این گونه آمده است قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): اذا کان یوم القیامه عقد لواء من نور أبیض و نادی مناد لیقم سید المومنین علی بن أبی طالب فیعطی الله اللواء من النور الأبیض بیده تحته جمیع سابقین الاولین من المهاجرین و الأنصار لا یخالطهم غیر هم حتی یجلس علی منبر من نور....
    طبق این حدیث مصداق سابقین را مسلمانان صدر اسلام که در اسلام آوردن بر بقیه سبقت گرفته اند؛ دانسته اند؛ یا طبق اخبار دیگری انبیا را مصداق سابقون دانسته اند چون بر امت خود پیشی گرفته اند یا هابیل یا حزقیل، مومن آل فرعون و یا این که حبیب نجار، سابق در ایمان بر امت عیسی و علی (علیه السلام) اولین کسی که به پیامبر (صلی الله علیه وآله) ایمان آورد را مصداق سابقون دانسته اند اما می توان همه اینها را افراد و مصداق یک خصوصیت بارز و کلی دانست و آن اصل کلی و وصف عام، سبقت در ایمان و اعمال خیر است که به تناسب حال این افراد بر تک تک آنها صادق و منطبق خواهد بود.

    28) و قلنا یا آدم اسکن أنت و زوجک الجنه و کلا منها رغدا حیث شئتما و لا تقربها هذه الشجره فتکونا من الظالمین (بقره (2) آیه 35)
    29) أم حسبتم أن تدخلوا الجنه و لما یأتکم مثل الذین خلوا من قبلکم (بقره (2) آیه 214)

    30) تلک الجنه التی نورث من عبادنا من کان تقیا (مریم 19 آیه 63)

    31) و الذین هم علی صلواتهم یحافظون (مومنون (23) آیه 9)
    32) و الذین هم لأماناتهم و عهدهم راعون (مومنون (23)آیه 8)
    33) و الذین هم عن اللغو معرضون (مومنون (23) آیه 3)
    34) و الذین هم للزکوه فاعلون (مومنون (23) آیه 4)
    35) الذین هم فی صلاتهم خاشعون (مومنون (23) آیه 2)
    36) کانوا قلیلا من اللیل و ما یهجعون (ذاریات (51)آیه 17)

    37) و الذین اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذکروا الله و استغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله و لم یصروا علی ما فعلوا و هم یعلمون (آل عمران (3) آیه 135)؛ و بالاسحارهم یستغفرون (ذاریات (51) آیه 18)

    38) الهی و ربی من لی غیرک.... اتسلط النار علی وجوه خرت لعظمتک ساجده و علی ألسن نطقت بتوحیدک صادقه (دعای کمیل)

    39) و من یطع الله و رسوله، یدخله جنات تجری من تحتها الأنهار....(نساء(4) آیه 13)

    40) لکن الذین اتقوا ربهم جنات تجری من تحتها الانهار....(آل عمران (3) آیه 198)

    41) قال لی أبو عبد الله (علیه السلام): ان الله عزوجل خلق الجنه طاهره مطهره فلا یدخلها الا من طابت ولادته. قال أبو عبد الله (علیه السلام) طوبی لمن کانت أمه عفیفه (بحار الانوار ح 5 ص 285)
    42) و ازلفت الجنه للمتقین (شعرا (26) آیه 90)

    43) فاما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فهم فی روضه یحبرون (روم (30) آیه 15)

    44) وتری الملائکه حافین من حول العرش یسبحون بحمد ربهم....(زمر (39) آیه 75)

    45) قال علی (علیه السلام): ان للجنه ثمانیه ابواب باب یدخل منه النبیون و الصدیقون و باب یدخل منه الشهدا و الصالحون و خمسه أبواب تدخل منه شیعتنا و محبونا فلا أزال واقفا علی صراط أدعو و أقول: رب سلم شیعتی و محبی و أنصاری و من تولانی فی دار الدنیا... (شیخ صدوق، خصال، باب ثمانیه یا خصال هشتگانه، ص 172)

    46) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) یا علی أنت أول من یدخل جنه و بیدک لوایی و هولوا الحمد و هو سبعون شقه؛ الشقه منه أوسع من الشمس و القمر (بحار الانوار، ج 8، ص 4)

    47) قال علی (علیه السلام): المومن علی ای حال مات فی ای ساعه قبض فهو شهید و لقد سمعت حبیبی رسول الله یقول: ان المومن اذا خرج من الدنیا و علیه مثل ذنوب الارض لکان الموت کفاره لتلک الذنوب ثم قال (علیه السلام): من قال لا اله الا الله بالاخلاص فهو بری ء من الشرک و من خرج من الدنیا لا یشرک بالله شیئا دخل جنه. ثم تلا هذه الایه ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشاء و هم شیعتک و محبوبک یا علی فقلت: یا رسول الله هذا لشیعتی؟ فقال: أی و ربی لشیعتک و محبیک خاصه و انهم لیخرجون و من قبورهم و هم یقولون: لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله فیؤتون بحلل خضر من الجنه و أکالیل من الجنه و تیجان من الجنه و یلبس کل واحد منهم حله الخضراء و تاج الملک واکلیل و الکرامه و یرکبون النجائب فطهیر بهم الی جنه لا یحزنهم الفزع الأکبر... (همان ج 68 ص 140)

    48) و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاؤها و فتحت أبوابها و قال لهم خزنتها سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین (زمر (39) آیه 73)

    49) کلوا و اشربوا هنیئا بما کنتم تعملون (طور (52) آیه 19)

    50) و ما أموالکم و لا اولادکم بالتی تقربکم عندنا زلفی الا من آمن و عمل صالحا فاولئک لهم جزاء الضعف بما عملوا و هم فی الغرفات آمنون (سبا (34) آیه 37)

    51) ادخلوا الجنه أنتم و أزواجکم تحبرون (زخرف (43) آیه 70)

    52) و الذین آمنوا و اتبعتهم ذریتهم بایمان ألحقنا بهم ذریتهم و ما التناهم من عملهم من شی ء کل امری بما کسب رهین (طور (52)آیه 21)

    53) فاقبل بعضهم علی بعض یتساءلون قال قائل منهم انی کان لی قرین یقول أءنک لمن المصدقین اذا متنا و کنا ترابا و عظاما انا لمدینون قال هل انتم مطلعون فاطلع فرءاه فی سواء الجحیم قال تالله ان کدت لتردین و لو لا نعمه ربی لکنت من المحضرین أفما نحن بمیتین الا موتنا الاولی و ما نحن بمعذبین ان هذا لهو الفوزالعظیم (صافات (37) آیه 50 - 60)

    54) قالوا انا کنا قبل فی أهلنا مشفقین فمن الله علینا و وقانا عذاب السموم (طور (52) آیه 26 و 27)

    55) فی جنات یتسائلون عن المجرمین ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین و لم نک نطعم المسکین و کنا نخوض مع الخاضعین و کنا نکذب بیوم الدین حتی آتانا الیقین (مدثر (74) آیه 40 - 47)

    56) کنتم خیر امه.... (آل عمران (3) آیه 110)

    57) نمونه ج 23، ص 207

    58) متکئین فیها علی الارائک لا یرون فیها شمسا و لا زمهریرا (انسان (76) آیه 13)

    59) متکئین علی فرش بطائنها من استبرق....(رحمن (55) آیه 54)

    60) متکئین علی رفرف خضر و عبقری حسان (رحمن (55)آیه 76)
    61) فیها سرر مرفوعه... و نمارق مصفوفه و زرابی مبثوثه (غاشیه (88) آیه 16-13)

    62) علی الأرائک ینظرون تعرف فی وجوهم نضره النعیم (مطففین (83) آیه 23 و 24)

    63) قال علی (علیه السلام): یا رسول الله أخبرنا عن قول الله عزوجل غرف مبنیه من فوقها غرف بماذا بنیت یا رسول الله فقال: یا علی تلک غرف بناها الله عزوجل لاولیائه بالدر و الیاقوت و الزبرجد سقوفها الذهب محبوکه بالفضه لکل غرفه منها ألف باب من الذهب علی کل باب منها ملک موکل به....(بحارالانوار، ج 8، ص 160)

    64) قال أمیر المومنین علی بن ابیطالب (علیه السلام): ان فی الجنه لشجره یخرج من أعلاها الحلل و من أسفلها خیل عقاق مسرجه ملجمه ذوات أجنحه لا تروث و لا تبول فیرکبها أولیاء الله فتطیر بهم فی الجنه حیث شاووا فیقول الذین أسفل منهم: یا ربنا ما بلغ بعبادک هذه الکرامه؟ فیقول الله عزوجل: انهم کانوا یقومون اللیل و لا ینامون و یصومون النهار و لایأکلون و یجاهدون العدو و لایجبنون و یتصدقون و لا یبخلون (امالی ص 291)

    65) و یطوف علیهم غلمان لهم کأنهم لؤلؤ مکنون (طور (52) آیه 24)

    66) و یطاف علیهم بکأس من معین (صافات (37) آیه 45)

    67) شهید عبد الحسین دستغیب، قیامت و قرآن، ص 42

    68) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): و ما عملت أن الولدان تحت عرش الرحمن یستغفرون لأبائهم یحضنهم ابراهیم و تربیهم ساره (علیه السلام) فی جبل من مسک و عنبر و زعفران (بحار الانوار، ج 5، ص 293).
    69) قال أبو عبد الله (علیه السلام): اذا مات طفل من أطفال المومنون نادی مناد فی ملکوت السموات و الأرض ألا ان فلان بن فلان قد مات فان کان مات ولده أو أحدهما او بعض أهل بیته من المومنین دفع الیه یغذوه و الا دفع الی فاطمه (علیه السلام) تغذوه حتی یقدم أبوه او أحدهما أو بعض أهل بیته فتدفعه الیه (همان جا).
    70) کأس به قدح پر از مشروب می گویند و کوب در لغت به معنی کوزه بی لوله یا بی دسته و ابریق و بر عکس کوب است.

    71) فی جنات و عیون (دخان (44) آیه 52)

    72) یتنازعون فیها کأسا لا لغو فیها و لا تأثیم (طور (52) آیه 23)

    73) یسقون من رحیق مختوم ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون و مزاجه من تسنیم عینا یشرب بها المقربون (مطففینن (83) آیه 25 -28)
    74) قال الله تعالی: شجره فی الجنه أنا غرستها تضل الجنان أصلها من الرضوان ماوها من تسنیم برده برد الکافور و طعمه طعم الانجبیل (بحار الانوار ج 8 ص 118)
    سئل رسول الله عن طوبی قال: شجره اصلها فی داری و فرعها علی أهل الجنه ثم سئل عنها مره اخری فقال: فی دار علی فقیل له ذلک فقال: ان داری و دار علی الجنه بمکان واحد.
    75) و علی باب الجنه شجره الورقه... و عن یمین الشجره عین مطهره مزکیه قال: فیسقون منها شربه فیطهر الله قلوبهم من الحسد و... ثم یرجعون الی عین اخری عن یسار الشجره فیغتسلون منها و هی عین الحیاه فلایموتون أبدا... (حدیث نبوی، بحار الانوار، ج 7، ص 172 و 173)

    76) و یسقون فیها کأسا کان مزاجها زنجبیلا عینا فیها تسمی سلسبیلا (انسان (76) آیه 17 و 18)

    77) و انهار من لبن لم یتغیر طعمه (محمد (47) آیه 15). و أنهار من عسل مصفی (محمد (47) آیه 15)

    78) و انهار من لبن ام یتغیر طعمه (محمد (47) آیه 15. و أنهار من عسل مصفی (محمد (47) آیه 15)
    79) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): أربعه أنهار من الجنه: الفرات و النیل و سیحان و جیحان. فالفرات الماء فی الدنیا و الاخره و النیل العسل و سیحان الخمر و جیحان اللبن (بحار الانوار، ج 8، ص 130)

    80) حوض له ما بین صنعاء الی أیله و العرض به أوسع ینصب فیه علم الهدی و الحوض من ماء له مترع یفیض من رحمه الکوثر أبیض کالفضه أو أنصح حصاه الیاقوت و مرجانه لؤلؤ لم تجنه أصبح بطعاوه مسک و حافاته یمتز منها مونق مربع أخضر ما دون الوری ناضر و فاقع أصفر أو أنصح فیه أباریق و قد حانه یذب عنها الرجل الاصلع یذب عنها این أبی طالب ذبا کجربا ابلب شرع و العطر و الریحان أنواعه زاک و قد هبت به زعزع ریح من الجنه مأموره ذاهبه لیس لها مرجع اذا دنوا منه لکی یشربوا قیل لهم تبالکم فارجعوا دونک فالتمسوا منهلا یرویکم او مطعما یشبع هذا لمن و الی بنی أحمد و لم یکن غیرهم یتبع فالفوز للشارب من حوضه... بحار الانوار، ج 47، ص 331

    81) یدعون فیها بکل فاکهه امنین (دخال (44) آیه 55)

    82) فیها فاکهه و نخل و رمان (رحمن (55) آیه 68)

    83) قیامت و قرآن، ص 40

    84) مفاتیح الجنان، فضیلت ماه شعبان

    85) قیامت و قرآن ص 41

    86) حور را به آن دلیل حور می گویند که چشم در آن متحیر بماند (روح الجنان، ج 2، ص 13)

    87) و کواعب اترابا (78 (آیه 33)

    88) کذالک و زوجناهم بحور عین (دخان (44) آیه 54

    89) و عندهم قاصرات الطرف عین کأنهن بیض مکنون (صافات (37) آیه 48. 49

    90) فیسوقهم الاملائکه الی الجنه فاذا انتهوا الی باب الجنه الأعظم ضربوا الملائکه الحلقه ضربه فتصر صریرا فیبلغ صریرها کل حوراء خلقها الله و أعدها لاولیائه فیتباشرون اذا سمعوا صریر الحلقه و یقول بعضهم لبعض: قد جائنا أولیاء الله فیفتح لهم الباب و فیدخلون الجنه و یشرف علیهم أزواجهم من الحور العین و الادمین فیقلن لهم: مرحبا بکم فما کان أشد شوقنا الیکم و یقول لهن اولیاء الله مثل ذلک فقال علی (علیه السلام) من هولاء یا رسول الله؟ فقال رسول الله (صلی الله علیه وآله): هولاء شیعتک یا علی و أنت أمامهم (بحار الانوار، ج 8، ص 198)

    91) معاد، ص 144

    92) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): فاذا جاء یوم احدیهن أو ساعتها أجتمعن الیها یصوتن بأصوات لا أصوات احلی منها و لا أحسن حتی ما یبقی فی الجنه شی ء الا اهتز لحسن أصواتهن یقلن: ألا نحن الخالدات فلا نموت أبدا و نحن الناعمات فلا نبأس ابدا و نحن الراضیات فلا نسخط أبدا (بحار الانوار، ج 8، ص 198)

    93) قال أبو عبد الله (علیه السلام) لو أن حوراء من حور الجنه أشرقت علی اهل الدنیا و أبدت ذوابه من ذؤابها لأمتن اهل الدنیا أولا مات أهل الدنیا... (بحار الانوار، ص 199)

    94) علی کل سریر حوراء من الحور العین علی کل حور سبعون و حله خضراء و سبعون حله صفراء... (بحار الانوار، ص 175؛ معاد، ص 141 و 142)

    95) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): ففاطمه حوراء أنسیه فکلما أشتقت الی راحه الجنه شممت رائحه ابنتی فاطمه (بحار الانوار ج 4 ص 3)

    96) قیامت و قرآن، ص 77

    97) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله):...و کانت له البشاره عندی علی محمود عند الحق مزکی عند الملائکه و خاصیتی و ظاهرتی و مصاحبی و جنبتی و رفیقی، آنسنی به ربی فسألت ربی أن لا یقبضه قبلی و سألته أن یقبضه شهیدا بعدی أدخلت الجنه فرأیت حور علی أکثر من ورق الشجر و قصور علی کعدد البشر... (امالی، ص 8)

    98) من ابطا به عمله یسرع به نسبه (نهج البلاغه، کلمه قصار 23)
    99) و قال (علیه السلام) و قد سمع رجلا یذم الدنیا: أیها الذام للدنیا المغتر بغرورها، المنخدع باباطیلها أتغتر بالدنیا ثم تذمها أنت المتجرم علیها أم هی المتجرمه علیک؟ متی استهوتک ام متی عزتک؟ أبمصارع آبائک من البلی. أم بمضاجع امها تک تحت الثری؟ أم عللت بکفیت؟ و کم مرضت بیدیک؟ تبتغی لهم الشفاء و تستوصف لهم الاطباء غداه لا یغنی عنهم دواؤک و لا یجدی علیهم بکاوک لم ینفع أمدهم اشفاقک و لم تسعف فیه بطلبتک و لم تدفع عنه به قوتک! قدمثلت لک به الدنیا نفسک و بمصرعه مصرعک و دار موعضه لمن اتعظ بها مسجد أحباء الله و مصلی ملائکه الله و مهبط وحی الله و متجر اولیاء الله اکتسبوا فیها الرحمه و ربحوا فیها الجنه فمن ذایذمها؟... (نهج البلاغه جزء پنجم ص 1148 ش 126)

    100) الذین تتوفاهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنه بما کنتم تعملون (نحل (16) آیه 32)




    امضاء




  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,179
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    101) لا یسمعون حسیسها و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون (انبیاء (21) آیه 102)

    102) لا یسمعون فیها لغوا و لا کذابا (نبا (78) آیه 35)

    103) معاد، ص 146 و 147

    104) فیض اخلاق حسنه، ص 43

    105) اللسان سبع ان خلی عنه عقر (نهج البلاغه، کلمه قصار 58)

    106) دلیل تبدیل میمنه به یمین این است که به مخاطب بفهماند اصحاب میمنه همان اصحاب یمین هستند که کتاب عملشان را به دست راستشان می دهند (المیزان، ج 9 ص 39)

    107) در میان صحابه معروف بوده که خداوند اعراب بادیه نشین را رحمت کند که سوالاتی را که را به ذهن ما نمی رسد آنها می پرسند.
    108) نمونه، ج 23، ص 221

    109) روح الجنان، ج 11، ص 15

    110) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): یاتی علی الناس یوم ما فیه راکب الا نحن أربعه: فقال له العباس بن عبد المطلب عمه: فداک أبی و أمی من هولاء الأربعه؟ فقال (صلی الله علیه وآله): انا علی البراق و أن صالح علی ناقه الله التی عقرها قومه و عمی حمزه أسد الله و أسد رسوله علی ناقتی العضباء و أخی علی بن أبی طالب علی نوق الجنه مدبجه الجنبین علیه حلتان خضروان من کسوه الرحمن... (بحار الانوار، ج 8، ص 5)

    111) قال رسول الله (صلی الله علیه وآله)... اذا کان یوم القیامه اعطی الله علیا من القوه مثل قوه جبرئیل و من الجمال مثل جمال یوسف و من الحلم مثل حلم الرضوان و من الصوت ما یدانی صوت داود و لولا ان داود خطیب فی جنان لا عطی مثل صوته و ان علیا اول من یشرب من السلسبیل و الزنجبیل و ان لعلی و شیعه من الله عز وجل مقاما یغبطه به الاولون و الاخرون (بحار الانوار، ص 2)
    112) لهم جنات تجری من تحتها الانهار (آل عمران (3) آیه 198)

    113) فیها أنهار من ماء غیر آسن انهار و من لبن لم یتغیر طعمه و انهار من خمر لذت للشاربین و انهار من عسل مصفی... (محمد (47) آیه 15)

    114) حدائق و أعنابا (نبا (78) آیه 32)

    115) علیهم ثیات سندس خضر و استبرق و حلوا أساور من فضه و سقاهم ربهم شرابا طهورا (انسان (76) آیه 21)

    116) و یطاف علیهم بأنیه من فضه و أکواب کانت قواریرا قواریرا من فضه قدروها تقدیرا (انسان (76) آیه 15 و 16).
    این که دیده می شود در ضمن وعده های بهشتی از ناقه و درخت طلع که یک درخت بزرگ در ریگستان است و آب جاری - اگر ماء مسکوب را این گونه معنی کنیم صحبت به میان می آید نباید مخاطب آن زمان قرآن را از نظر دور داشت؛ همو که برای شناختن خدا نیاز به نظر کردن در شتر دارد: افلا ینظرون الی الماء بل کیف خلقت. اعراب بیابانگرد و صحرانشین آن زمان اکثرا آب جاری و پرشتاب را مشاهده نکرده بودند و این جزء رویاهای آنان بود.
    وعده به این نعمت ها با مصادیق دنیوی نباید سنجیده شود چه آنکه انگور بهشتی و انگور دنیوی از نظر خصوصیات یکی نخواهند بود و آنها مرحله اعلای کیفیت و زیبایی را دارند که حتی برای انسان امروزی آرزو و رویا به شمار می آید.
    117) فرش به تنهایی به معنای بسترهای مرتفع می باشد و در بسیاری از احادیث نیز به همین معنا است و جزء نعمت های موعود بهشتی است.
    ممکن است وزش را به معنای بستر گرفته و حدیث نبوی زیر را شاهد قرار دهیم که می فرماید: ...فیها فرش مرفوعه بعضها فوق بعض من الحریر و الدیباج بألوان مختلفه وحشوهاالمسک و الکافور و العنبر و ذلک قول الله عزوجل و فرش مرفوعه اما جملات بعد از این که اوصاف زنان بهشتی است قرینه است برای این که کلمه فرش را کنایه از همسران و مرفوعه را صفت آنان بدانیم (بحار الانوار ج 8 ص 160)

    118) نقل است رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به پیر زنی فرمود: خداوند هیچ پیرزنی را وارد بهشت نمی کند! هنگامی که مشاهده کرد آن زن ناراحت شد فرمود: خداوند پیران را خلقتی نو و آفرینشی جدید می دهد که در آن هم جوانند و هم باکره آن زن از این خبر شادمان شد (روح الجنان، ج 11، ص 117)

    119) بحار الانوار، ج 8، ص 309

    120) قال امیر المومنین (علیه السلام): دخلت ام ایمن علی النبی و فی ملخصتها شی ء فقال لها رسول الله (صلی الله علیه وآله). ما معک یا ام ایمن؟ فقالت: ان فلانه املکوها فنثروا علیها فأخذت من نثارها ثم بکت أم أیمن و قالت: یا رسول الله فاطمه زوجتها و لم تنثر علیها شیئا. فقال رسول الله (صلی الله علیه وآله): یا أم أیمن لم تکذبین؟ فان الله تبارک و تعالی لما زوجت فاطمه علیا أمر أشجارا الجنه أن تنثر علیهم من حلیها و حللها و یاقوتها و درها و زمردها و استبرقها و فأخذوا منها ما لا یعلمون و لقد نحل الله طوبی فی مهر فاطمه فجعلها فی منزل علی (امالی، مجلس 48، ص 278)
    121) بعضی گفته اند این دو گروه از امت اسلامند، گروهی از صدر اسلام و گروهی از آخرین آنها (نمونه، ج 23، ص 226)

    122) عن أبی جعفر (علیه السلام) قال لما نزلت هذه الایه: وجی ء یومئذ بجهنم سئل عن ذلک رسول الله (صلی الله علیه وآله) فقال: أخبرنی الروح الامین ان الله لا اله غیر اذا جمع الاولین و الاخرین أتی بجهنم تقاد بالف زمام اخذ بکل زمام مائه الف ملک من الغلاظ الشداد لما و هذه تغیظ و زفیر و أنها لتزفرالزفره فلولا ان الله عزوجل اخرهم الی الحساب لأهلکت الجمع ثم یخرج منها عنق یحیط بالخلائق البر منهم و الفاجر فما خلق الله عبدا و من عباده ملکا لانبیاء الا نادی رب نفسی و انت یا نبی الله تنادی: أمتی، أمتی ثم یوضع علیها صراط أدق من حد السیف علیه ثلاث قناطر أما واحد فعلیها الامانه و الرحم اما الاخری فعلیها الصلاه عدل رب العالمین لا اله غیر فیکلفون الممر علیه فتحسبهم الرحم الامانه فان نجوا منها حسبتهم الصلاه فان نجوا منها کان المنتهی الی رب العالمین... (امالی ص 176)

    123) قابیل فرزند آدم و قاتل برادرش هابیل است. نمرود به خاطر دشمنی و محاجه با ابراهیم، و فرعون که ادعای خدایی می کرد و یهودا پسر اسرائیل و بولس که نصرانیت را در دین مسیح ایجاد کرد (خصال، شیخ صدوق، باب السبعه، ص 100) اما تفضیل آن در همان کتاب ج 2، ص 161؛ عن أبی الحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) فی حدیث طویل یقول فیه: یااسحاق ان فی نار وادیا یقال له سقر. یتنفس منذ خلقه الله عزوجل و لو اذن الله له التنفس بقدر مخیط لاحترق ما علی وجه الارض وان اهل النار یتعوذون من حر ذلک الوادی ونتنه و قذره و ما أعدالله فیه الاهله و أن فی ذلک الوادی لجبلا یتعوذ جمیع أهل ذلک الوادی من حر ذلک الجبل و نتنه و قذره وعد الله و ان فی ذلک الجبل الشعبا یتعوذ اهل ذلک الجبل من حر ذلک الشعب و ان فی ذلک الشعب القلیبا یتعوذ أهل ذلک الشعب من حر ذلک القلیب و نتنه و قذره و ما أعدالله فیه الاهله و أن فی ذلک القلیب لحیه یتعوذ اهل ذلک القلیب من القلیب خبث تلک الحیه و نتنها و قذرها و اعد الله فی السم و فی انیابها لاهلها و أن فی جوف تلک تلک الحیه سبعه صنادیق الجمع فیها خمسه من الامم السالفه و اثنان من هذه الامه قال: قلت: جعلت فداک من الخمسه و من الاثنان؟ قال: اما الخمسه فقابیل الذی قتل هابیل و نمرود الذی حاج ابراهیم فی ربه قال: أنا أحیی و أمیت و فرعون الذی قال: أنا ربکم الاعلی و یهود الذی هود الذی هود الیهود و بولس الذی نصر النصاری و من هذه الامه أعرابیان.

    124) و ان جهنم لموعدهم اجمعین لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم (حجر 15 آیه 43 و 44)

    125) فراگیری علوم دیگر ادیان به طوری که انسان مسلمان را از معارف اسلام غافل کند یا شبهه ضعف دین اسلام را در اذهان ایجاد گرداند و یا اهداف غیر الهی در میان باشد مردود است و گرنه اسلام در فراگیری علوم محدودیتی را قائل نیست.
    126) قال ابو عبد الله (علیه السلام): ان من العلماء من یحب ان یخزن علمه و لا یوخذ عنه فذالک فی الدرک الاول من النار و من العلماء من اذا وعظ أنف و اذاوعظ عنف فذالک فی الدرک من النار من العلماء من یری أن یضع العلم عند ذوی الثروه و الشرف لایری له فی المساکین وضعا فذلک فی الدرک الثالث من النار و من العلماء من یذهب فی علمه مذهب الجبابره والسلاطین فان رد علیه شی من قوله أو قصر فی شی ء من امر غضب فذلک فی الدرک الرابع من النار و من العلماء من یطلب أحادیث الیهود و النصاری لیعززها علمه و یکثر فی حدیث فذلک فی الداک الخامس من النار من العلماء من یضع نفسه للفتیا و یقول: سلونی و لعله لایصیب حرفا واحدا والله لا یحب المتکلفین فذلک فی الدرک السادس من النار من العلماء من یتخذ علمه مروه و عملا فذلک فی الدرک سابع من النار (خصال، ج 2، ص 106)

    127) والتفت زکریا یمینا و شمالا فلم یر یحیی فأنشا یقول: حدثنی حبیبی جبرئیل عن الله تبارک و تعالی ان فی جهنم جبلا یقال له السکران فی اصل ذلک الجبل وادی یقول لهو الغضبان لغضب الرحمن تبارک و تعالی: فی ذلک الوادی جب قامته مائه عام فی ذلک الجب توابیت من نار فی تلک التوابیت الصنادیق من نار و ثیاب من نار و سلاسل من نار و أغلال من نار. فرفع یحیی راسه فقال و اغفلتاه من السکران ثم أقبل... (امالی، ص 29)

    128) عن ابی جعفر بن علی الباقر (علیه السلام) قال أن أهل النار یتعاوون فیها کما یتعاوی الکلاب و الذئاب مما یقولون من الم (ألیم) ما ظنک یا عمرو بقوم لا یقضی علیهم؛ فیموتوا و لا یخفف عنهم من عذابها عطاشی فیها جیاح کلیله أبصارهم صم بکم عمی مسوده وجوههم خاسئین فیها نادمین مغضوب علیهم فلا یرحمون و من العذاب فلا یخفف عنهم فی النار یسجرون و من الحمیم یشربون و من الزقوم یأکلون باکلایب النار یحتمون بالمقامع یضربون و الملائکه الغلاظ الشداد لا یرحمون و هم فهم فی النار یسبحون علی وجوهم و مع الشیاطین یقرنون فی الأنکال و الأغلال یصفدون ان دعوا لم یستجب لهم و ان سألوا حاجه لم تقض لهم هذه حال من دخل النار (امالی، ص 557)

    129) وتری المجرمین یومئذ مقرنین فی الاصفاد (ابراهیم (14) آیه 49)

    130) و تراهم یعرضون علیها خاشعین من الذل ینظرون من طرف خفی وقال الذین آمنوا ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و أهلیهم یوم القیامه (شوری (42)آیه 45)

    131) تصلی نارا حامیه تسقی من عین آنیه (غاشیه (88) آیه 4 و 5)
    132) یومئذ علیها غبره ترهقها قتره (عبس (80)آیه 40 و 41)

    133) و اقترب الوعد الحق فاذا هی شاخصه أبصار الذی کفروا یاویلنا قد کنا فی غفله من هذا بل کنا ظالمین انکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لها واردون (انبیاء (21) آیه 97 و 98)

    134) یوم تقلب وجوهم فی النار یقولون یا لیتنا اطعنا الله و اطعنه الرسولا و قالوا ربنا انا اطعنا سادتنا و کبراءنا فأضلونا السبیلا (احزاب (33) آیه 66 و 67)

    135) و قال الذین استضعفوا للذین استکبروا بل مکر اللیل و النهار اذا تأمروننا أن نکفر بالله و نجعل له اندادا و أسروا الندامه لما رأوا العذاب و جعلنا الاغلال فی أعناق الذین کفروا هل یجزون الا ما کانوا یعملون (سبا(34) آیه 33)

    136) فادخلوا أبواب الجهنم خالدین فیها فلبس مثوی المتکبرین (نحل (16) آیه 29)

    137) خذوه فاعتلوه الی سواء الجحیم ثم صبوا فوق رأسه من عذاب الحمیم ذق انک انت العزیز الکریم (دخان (44) آیه 47 و 49)

    138) و قال (علیه السلام) : لکم امری ماله شریکان: الوارث و الحوادث (نهج البلاغه، کلمه قصار 343)
    139) الذین یستحبون الحیاه الدنیا علی الاخره... اولئک فی ظلال بعید (ابراهیم (14) آیه 3)

    140) و لئن کفرتم ان عذابی لشدید (ابراهیم (14) آیه 7)

    141) و لا تتخذوا أیمانکم دخلا بینکم فتزل قدم بعد ثبوتها و تذوقوا السوء بما صددتم عن سبیل الله و لکم عذاب عظیم (نحل (16) آیه 94)

    142) فقد کذبوکم بما تقولون فما تستطیعون صرفا و لا نصرا و من یظلم منکم نذقه عذابا کبیرا (فرقان (25) آیه 19)

    143) فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا (مریم (19) آیه 59)

    144) قال أما من ظلم فسوف نعذبه ثم یرد الی ربه فیعذبه عذابا نکرا (کهف (18) آیه 87)

    145) من أعرض عنه فان یحمل یوم القیامه وزرا (طه (20) آیه 100)

    146) و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء (فتح 48) آیه 6)

    147) بلی من کسب سیئه و احاطت به خطیئته فأولئک أصحاب النار هم فیها خالدون (بقره (2) آیه 81)

    148) حنث؛ یعنی نقض عهدی که با قسم محکم گشته است

    149) عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: ثلاث اذا کن فی الرجل فلا تحرج أن تقول: انه فی جهنم: الجفاء و الجبن و البخل و ثلاث اذا کن فی المرأه فلا تحرج أن تقول: انها فی جهنم: البذاء و الخیلاء و الفجره (خصال ج 1 ص 163)

    150) و ضرب لنا مثلا و نسی خلقه قال من یحی العظام و هی رمیم (یس (36) آیه 78)

    151) أیحسب الانسان ألن نجمع عظامه بلی قادرین علی أن نسوی بنانه (قیامت (75) آیه 3 و 4)

    152) و الله أنزل من السماء ماء فأحیا به الارض بعد موتها ان فی ذلک لایه لقوم یسمعون (نحل (16) آیه 65)
    153) حضرت عزیز نبی (علیه السلام)

    154) او کالذی مر علی قریه و هی خاویه علی عروشها قال انی یحیی هذه الله بعد موتها فاماته الله مائه عام ثم بعثه قال کم لبثت یوما او بعض یوم قال بل لبثت مئه عام فانظر الی طعامک و شرابک لم یتسنه و انظر الی حمارک و لنجعلک آیه للناس و انظر الی العظام کیف ننشزها ثم نکسوها لحما فلما تبین له قال اعلم ان الله علی کل شی ء قدیر و اذ قال ابراهیم رب ارنی کیف تحی الموتی قال اولم تؤمن من قال بلی و لکن لیطمئن قلبی قال فخذ اربعه من الطیر فصرهن الیک ثم اجعل علی کل جبل منهن جزاءا ثم ادعهن یاتینک سعیا و اعلم ان الله عزیز حکیم (بقره (2) آیه 259 و 260)
    155) حدیث از حضرت باقر (علیه السلام) است. معاد، ص 152

    156) أذلک خیر نزلا ام شجره الزقوم انا جعلناها فتنه للظالمین انها شجره تخرج فی اصل الجحیم طلعها کانه رؤس الشیاطین فانهم لاکلون منها فمالون منها البطون ثم ان لهم علیها لشوبا من حمیم (صافات (37) آیه 67-62)

    157) داستان تفسیر نمونه ص 53

    158) ان شجره الزقوم طعام الأثیم کالمهل یغلی فی البطون کغلی الحمیم (دخان (44) آیه 43 و 46)
    159) خطاب آیه به پیامبر است و اگر خطاب به آنان بود باید آیه چنین می بود: هذا نزلکم (المیزان، ج 19، ص 143)

    160) گوشتی که هنوز حالت خاصی ندارد و تقریبا همانند گوشت جویده شده می ماند.
    161) مراحل حیات عبارتند از: حیات جنینی و حیات دنیوی، حیات برزخی و حیات اخروی که انتها و پایان ندارد.

    162) وتری الارض هامده فاذا انزلنا علیها الماء اهتزت وربت و أنبتت من کل زوج بهیج (حج (22) آیه 5)
    163) اشاره به قاعده عقلی دفع ضرر محتمل و وجوب آن می باشد

    164) و لن یؤخر الله نفسا اذا جاء أجلها (منافقون (63) آیه 11)

    165) قل لن ینفعکم الفرار ان فررتم من الموت او القتل و اذ تمتعون الا قلیلا (احزاب (33) آیه 16)

    166) قل یتوفاکم ملک الموت الذی کل ثم الی ربکم ترجعون (سجده (32) آیه 11)

    167) الیه مرجعکم جمیعا... لیجزی الذین آمنوا و عملوا الصالحات بالقسط و الذین کفروا لهم شراب من حمیم و عذاب الیم... (یونس (10) آیه 4)

    168) أینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده... (نسا (4) آیه 78)

    169) حتی اذا جاء أحدهم الموت قال رب ارجعون (مومنون (23) آیه 99)

    170) و أنفقوا مما رزقناکم من قبل أن یأتی احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنی الی أجل قریب فأصدق و أکن من الصالحین (منافقون (63) آیه 10)

    171) و جاءت سکره الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید (ق (50) آیه 19)

    172) یسیر به معنای آسان است و چون انسان رغبت بیشتری به سهولت و اعمال آسان و کم دارد بنده گناهکار می گوید: ای کسی که کم و آسان را قبول و عفو می کنی! از انجام اعمال زیادی که نباید انجام می دادم و انجام دادم یا واجبات زیادی که باید انجام می دادم و ترک کردم همه را ببخش که تو بخشنده و مهربانی.
    173) برای توضیح بیشتر به منازل الاخره و مطالب الفاخره حاج شیخ عباس قمی رجوع شود.

    174) روی عن النبی:لایقل أحدکم زرعت و لیقل حرثت؛ پیامبر اکرم فرمود نگویید رویانیدم بلکه بگویید کشت کردم (المیزان، ج 19، ص 160)
    175) فرقی نمی کند به اراده الهی بذر قابلیت رشد و نمو خود را از دست دهد یا بروید و با آفتی و علتی نابود شود که این هم با اراده الهی است.
    176) قیامت و قرآن، ص 26. حدیث از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می باشد

    177) نمونه، ج 23، ص 256

    178) مقوین اگر از معنای قوا باشد، به معنای خشک و خالی است؛ یعنی کسانی که در این چنین بیابان هایی سیر می کنند که اغلب از بادیه نشین های فقیرند. در این صورت مقوین یعنی فقیر؛ اما اگر از ماده قوت باشد، به معنای نیرومندان است (نمونه، ج 23،ص 253)

    179) الذی جعل لکم من الشجر الأخضر نارا (یس (36) آیه 80)

    180) گفته شده است مواقع یعنی سقوط. اشاره به سقوط ستارگان در روز قیامت یا وارد شدن شهاب سنگ به شیاطین.

    181) المیزان، ج 19، ص 159. قال النبی (صلی الله علیه وآله) اجعلوها فی رکوعهم.
    بعضی از موارد قسم در قرآن عبارتند از:
    1. قسم به آسمان و بنا کننده آن: و السماء و مابناها (شمس 91) آیه 5)
    2. زمین: والارض ذات الصدق طارق (86) آیه 12
    3. صبحگاه: والفجر (فجر (89) آیه 1
    4. شب: و الیل اذا عسعس (تکویر (81) آیه 17
    5. ده شب اول ذی حجه: ولیال عشر (فجر (89) آیه 2
    6. ماه:و القمر اذا اتسق (انشقاق (84) آیه 18
    7. صبح: و الصبح اذا تنفس (تکویر (81) آیه 18)
    8. خورشید و تابش آن: و الشمس و ضحاها (شمس (91) آیه 1)
    9: روز: و النهار اذا جلاها (شمس (91) آیه 3)
    10. قیامت: و الیوم الموعود (بروج (85) آیه 2)
    11. پیامبر و روز حشر: و شاهد و مشهود (بروج 85) آیه 3)
    12. فرشتگان: و النازعات غرقا و الناشطات نشطا و السابحات سبحا (نازعات (79) آیه 1-3)
    13.حضرت آدم و فرزندان موحد آن: و والد و ما و لد (بلد (90)آیه 3)
    14. نفس و خالق آن: ونفس و ما سواها (شمس (91) آیه 7)
    15. اسب های نفس زنان میدان جنگ: و العادات ضبحا (عادیات (100) آیه 1)
    16. عصر (دوران نبی اسلام یا ظهور ولی عصر (عج): والعصر (عصر (103) آیه 1)

    182) شکوفه های سخن، ص 19. حدیث از نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) است.

    183) سمعت موسی بن جعفر (علیه السلام) یقول فی حدیث: أن درجات الجنه علی قدر آیات القرآن یقال له اقرأ وارق فیقرأ ثم یرقی (وسائل الشیعه، ج 4، ص 840)

    184) و عنه (علیه السلام): القرآن غنی لاغنی دونه و لافقر بعده (وسائل الشیعه،ص 826)

    185) در تفسیر المیزان آمده است انه لقرآن حکیم جواب قسم سابق است و ضمیر به قرآن راجع است و جمله و فی کتاب مکنون وصف دوم برای قرآن است یعنی قرآنی که محفوظ و مصون از تغییر و تبدیل است و در لوح محفوظ است: بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ (البروج (85) آیه 22) و جمله لا یسمه الا مطهرون صفت: الکتاب المکنون است. ممکن است وصف سوم برای قرآن باشد... کلام در هر حال برای تعظیم قرآن و تجلیل و مس و علم به آن است... و مطهرون اسم مفعول از تطهیر است؛ یعنی کسانی که خداوند نفوس آنها را از پلیدها و گناهان پاک نموده چه ملائکه و چه بشری که در قرآن آمده است: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس... (المیزان، ج 19، ص 156)

    186) و قال (علیه السلام): الرزق رزقان: رزق تطلبه و رزق یطلبک. فان لم تأته أتاک و لاتحمل هم سنتک علی هم یومک کفاک یوم علی ما فیه، کان تکن السنه من عمرک، فان الله یوتیک فی کل غد جدید ما قسم لک و ان لم تکن السنه من عمرک فما تصنح بالهم لما لیس لک و لن یسبقک الی رزقک طالب و لن یغلبک علیه غالب و لن یبطی عنک ما قد قدر لک (نهج البلاغه، کلمه قصار، ص 385)
    187) و قال (علیه السلام): الرزق رزقان: طالب و مطلوب. فمن طلب الدنیا طلبه الموت حتی یخرجه عنها و من طلب الاخره طلبته الدنیا حتی یستوفی رزقه منها (نهج البلاغه، کلمه قصار 440)

    188) برای آگاهی بیشتر به معاد، شهید مطهری، ص 48 مراجعه شود.
    189) نمونه، ج 23، ص 278

    190) المیزان، ج 19، ص 162

    191) معاد، ص 122

    192) یعنی: درود بر تو از طرف اصحاب یمین! خاطرت جمع باشد؛ وضع آنها هم خیلی خوب است (معاد، شهید مطهری، ص 50 با تلخیص)

    193) در آخر این سوره قصه اصحاب یمین و بدکاران به اختصار تکرار شده که می تواند حکم یک نتیجه گیری کلی را داشته باشد که در سوره های دیگر نیز مشاهده می شود و می تواند بیان کننده این نکته باشند که امید و هراس و خوف و رجا با همدیگر در کنار هم کار سازند و امید به تنهایی، به خوش بینی بیش از حد منجر شده و ترس بیش از حد، به ناامیدی و یأس و چون آیات امید و پاداش در ابتدای سوره واقع شده و آیات عذاب غالبا بعد از آن و در آخر سوره، شاید بر مخاطب در پایان احساس ترس و هراس غالب شود. شاید دلیل تکرار وعده و وعید به صورت خلاصه و در کنار هم به طور همزمان رعایت همین اصل باشد.

    194) سید محمد امین، آفات زبان

    195) خداوند متعال در قرآن مجید سخن از تسبیح موجوداتی به میان می آورد که شنیدن تسبیح آنها شرایطی خاص را می طلبد همچنان که از حالات بعضی از اولیای خدا نقل شده است. مثلا از مرحوم علامه طباطبایی - اعلی الله مقامه - نقل است که به شخصی گفتند: آیا صدای تسبیح در و دیوار خانه را شنیدی؟ همان طور که در روایات این معنی نقل شده است اکنون به پاره ای از این آیات و موارد آن اشاره می گردد:
    1. رعد فرشتگان: یسبح الرعد بحمده و الملائکه... (رعد (13) آیه 13)
    2. هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست: تسبح له السموات السبع الارض و من فیهن... (اسراء (17) آیه 44)
    3. پرنده: ...یسبح له من فی السموات و الارض و الطیر (نور (24) آیه 41)
    تسبیح که در قرآن به آن توصیه شده است عبارتند از:
    1....و یسبح بالعشی و الابکار؛ و او را شبانگاه و صبحگاه تسبیح کن. (آل عمران (3) آیه 41)
    2....و سبح بحمد ربک حین تقوم؛ و هنگامی که بر می خیزی (برای هر کاری یا نماز) او را تسبیح گوی. (طور (52) آیه 48)





    امضاء




صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi