همگان چه پیغمبر و رسول و چه صدیق و شهید دیده بر هم نهند تا فاطمه بگذرد و خود را بر عرش پروردگارش جل جلاله رساند و از ناقه به زیر آید و بگوید: معبودا! سیدا! داوری کن بین من و هر که به من ستم کرده است! خدایا! حکم کن میان من و هر که فرزندانم را کشته.
به ناگاه پاسخی از طرف خدا جل جلاله می رسد که ای حبیبه ام و فرزند حبیب من!از من بخواه تا عطا کنم و شفاعت کن تا پذیرفته گردد. به عزت و جلالم سوگند که ستم ستمگر را کیفر دهم!
زهرا می گوید:
معبودم، سیدا! ذریه و فرزندانم و شیعیان و شیعیان ذریه ام و دوستانم و دوستان فرزندانم را دریاب!
از طرف خدا جل جلاله ندا می رسد: کجایند فرزندان فاطمه و شیعیان و دوستان او و دوستان فرزندان او و آنان در میان رحمت جلو می آیند و فاطمه رهبر آنها می گردد تا آنها را وارد بهشت کند(14).
اذا رجت الارض رجا (4)
این در هنگامی است که زمین به شدت به لرزه در می آید.
زلزله ای سنگین و شدید که آنچه درون زمین است بیرون می ریزد. (انسان وحشت می کند) و می پرسد چه بر سر زمین آمده است(15).
مواد گداخته و ذوب شده بر اثر گرمای درون زمین به یکباره فوران می کنند و جاری می شوند. آنگاه بر روی آب دریا سوار می شوند. دیدن دریای شعله ور و بر افروخته امری باور نکردنی و هراس آور است. در این هنگام حسرت و پشیمانی به سراغ انسان می آید و گناهان و خطاها و کارهایش را به خاطر می آورد اما چه فایده که دیر است! با خود می گوید وای بر ما که مرگ ما را از خواب بیدار کرد! این همان وعده خدای مهربان است. پیامبران از این روز سخت خبر دادند و همگی راست گفتند.