صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 145

موضوع: آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز (ترجمه کتاب عدّة الداعی و نجاح الساعی)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز (ترجمه کتاب عدّة الداعی و نجاح الساعی)







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    مقدمه مترجم


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

    ستایش خدای را که غایت خلقت را معرفت قرار داد و کلید آن را دعا و راز و نیاز به درگاه بی نیاز.
    و درود بر پایان بخش پیامبران باد که کمال خویش را در نیاز مطلق به درگاه بی نیازش دانست تا به تشریف «عبده» نایل آمده و به دولت «اذا تمّ الفقر فهو اللَّه» رسید و دایره قوس نزول و صعود را نگین گردید.
    و سلام پاک و تمام خدای بر پیشوایان و اولیا علیهم السلام باد که زمزمه های شبانه آنها رهتوشه نیایشگران و درهای درخشان سخنان ایشان راهنمای سالکان است.
    هبوط اولین آدم بر زمین با گریه مداوم و طولانی توأم بود. گریه فراق یار و دوری از محبوب، گریه عاشق جدا مانده از دیار معشوق.
    تاریک خانه زمین جای آدم نبود و گناه آدم نیز با اشک پاک نمی گردید راز و نیاز طولانی وی تاریکی دیجور زمین را با طلوع خورشید از افق دل روشن ساخت. و راز وصال را بر ملا ساخت و روشن نمود که جز با نیاز بردن به پیشگاه معشوق راهی دیگر نیست. آنگاه آدم آرام و قرار یافت و زمین را آبادان ساخت. پس راز و نیاز پیش از همه بود و کلید آبادانی و آرامش و قرار. ای شما که به دنبال آرامشید و در تکاپوی کسب سعادت! و ای انسان های حیرت زده عصر حاضر! تا به کی این همه در به دری در بیراهه های غربت مادّی و کوچه پس کوچه های بن بست دوری می گردید؟
    آیا وقت آن نرسیده تا از وابستگی محض دوگانگی به معراج یگانگی سفر کنیم؟
    آیا زمان آن نرسیده که به سحرهای عطر آمیز که با رمزهای زیبای یک دردمند در آمیخته سفر کنیم؟
    آیا دوران بیداری فرا نرسیده و آیا هنگام شستشوی چشمان قی کرده و آلوده با اشک شبانگاهی نرسیده است؟
    در دوری مقصد و سختی راه لختی بیاندیشیم و لحظه ای به خود آییم. آیا صدای ناله های داودی روح خویش را نمی شنوید که از دست خیال پریشان به ستوه آمده و مجال بروز و ظهور می طلبد؟ آه! که حقیقت خویش را در قبر تباهی مقبور کردم و هرگز صدای جان اسیر خویش را از دست کرده های ناسنجیده و خیالات واهی نمی شنوم.
    آه! از فرصت های طلایی که از دست دادم.
    و آه! از تنهایی ابدی که آتش حسرت آن وجود کاهیده مرا می بلعد.
    اگر به خود آمدی و می خواهی به خودت سفر کنی و حقیقت خویش را بشناسی و با پروردگارت آشنا شوی و در سیر و سفر ابدی بیافتی و از خودت به خدایت برسی- گرچه دل سوخته آداب نمی خواهد- این کتاب توشه راه توست و به تو می آموزد که چگونه به این سفر بروی و رهتوشه تو چیست؟ ابن فهد حلّی- ره- که از کاملان روزگار خویش است مجموعه ای از احادیث پیشوایان و آشنایان و پیش کسوتان راه خطیر آخرت را گردآوری کرده است، مجموعه ای از احادیث گرانبها که با تلاش و کوشش، چنان آنها را تالیف و انس داده که خواننده آنها را مجموعه ای می یابد که از قلم یک تن تراوش کرده با آنکه در اصل احادیثی متفرق بوده که وی از احاطه فراوانی که به احادیث داشته آنها را گلچین کرده و آنها را با هم تلفیق و آشتی داده است.
    اولین باری که اسم این کتاب شریف به گوشم خورد از زبان مبارک حضرت استاد علامه عارف کامل مکمل یگانه دهر خورشید عدیم المثال عصر آیت اللَّه حسن زاده آملی روحی له الفدا بود. ایشان که خود استوانه این مسیر است تنها راه رسیدن به سعادت و حقیقت را ناله های سحری می داند و بس، و همیشه می فرماید:
    ایام خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی و بوالهوسی بود
    لذا برای سیر و سفر و سلوک الی اللَّه مخصوصا برای حوزویان چنگ زدن به این گنجینه های گران سنگ را توصیه می فرمودند ایشان برای سیر علمی طلاب می فرمودند:
    خوب است کتابهای مفتاح الفلاح شیخ بهائی ره و عدّة الداعی ابن فهد حلی و قوت القلوب ابو طالب مکی درسی شود و آنگاه کتاب صحیفه سجادیه، زبور آل محمد ع خوانده شود. تا طلاب به حقیقت، روحانی و وارث پیامبر و ائمه ع شوند. توصیه های جناب ایشان در گوشم بود تا به فکر افتادم که این کتاب را برای همه سالکان و روندگان مسیر حق تعالی به فارسی درآورم که علاقمندان به اهل بیت ع از این بوستان پر گل گلی چیده و از این خرمن مبارک خوشه ای برگیرند، که شاید از بین ایشان:
    مگر صاحبدلی روزی به رحمت کند در حق درویشان دعائی
    قدردانی و تشکر
    از همه برادرانی که به نوعی در این امر خطیر یاریم کردند تشکر و قدردانی می کنم، مخصوصا از دبیر محترم جناب آقای بابک نیا که با حوصله از آغاز تا انجام کتاب را مطالعه فرمودند و تذکراتی مفید دادند، و بخشی از ویراستاری را بر عهده داشتند، و نیز از دوست فاضل و دانشمندم جناب حجت الاسلام و المسلمین داودی که تطبیق قسمت نخست کتاب را با متن عربی با دقت فراوان بر عهده گرفتند و نیز از جناب آقای احمد جزینی که زحمت حروفچینی و صفحه آرایی را بر عهده داشتند و نیز از جناب آقای محمود تیموری که زحمت چاپ و نشر آن را بر عهده گرفتند تشکر می نمایم و نیز از دیگر عزیزانی که در مقابله آن در دفعات مکرر مرا یاری دادند سپاسگزارم.
    محمد حسین نائیجی نوری





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    تأکید بر دعا از ناحیه معصومین

    و چون هدف از تألیف این کتاب ترغیب در دعا و تحریص بر آن و حسن ظن به خدا و خواست آنچه که در نزد خداست می باشد بنا بر این بدان که اخباری از ائمه اطهار در تاکید دعا آمده که دعا را معرفی کرده و به آن ترغیب می نمایند و انسانها را به آن رهنمون می سازند.

    صدوق از محمد بن یعقوب به اسنادش از ائمه اطهار علیهم السلام روایت کرد:
    هر کس که عمل خیری به او برسد و به آن عمل کند، ثواب او همانست که در آن روایت آمده است، اگر چه در واقع، ثواب آن عمل به آن گونه نبوده که به وی رسیده است. و همچنین صدوق به اسنادش از صفوان از ابا عبد اللَّه علیه السلام روایت می کند: هر کس به او عمل خیری برسد و به آن عمل نماید به اجر آن می رسد گرچه رسول خدا (ص)نفرموده باشد. و محمد بن یعقوب از علی بن ابراهیم از پدرش از ابن عمیر، از هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: هر کس چیزی از ثواب بر عملی، به وی برسد و آن را انجام دهد آن اجر، به وی می رسد، گرچه آن ثواب به آن صورت نباشد که به وی رسیده است. و از طرق عامه روایت مرفوعه عبد الرحمن حلوانی از جابر بن عبد اللَّه انصاری است که از پیامبر (ص) نقل کرده که آن حضرت فرمود: هر کس فضیلتی به او برسد و او آن را بگیرد، و بدان عمل نماید در حالی که ایمان به خدا دارد و امیدوار به پاداش الهی باشد، خدای تعالی آن پاداش را به او عطا می کند، گرچه آن ثواب آن گونه نباشد. بنا بر این این معنا بین فریقین اجماعی است.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    عقل تحریص بر دعا می کند

    عقل : عقل جلوگیری از ضرر به نفس را در صورت قدرت و امکان واجب می داند و از طرفی پیدایش گرفتاری برای انسان در دار دنیا حتمی است، زیرا انسانها ناچار درگیر اموری اند که باعث تشویش خاطر و مشغولیت فکری شده و مضرّ به حال ایشان می باشد. این عوامل تشویش، یا داخلی هستند مثل بیماری که مزاج بشر را علیل می کند، و یا خارجی مثل اذیت و آزار ستمگر، و یا ناملایماتی که از همراه و یا همسایه به او می رسد، اگر هم از همه اینها در امان باشد، از عقل وقوع و ارتباط این نگرانیها را با او محتمل می شمارد، چگونه انسان از تشویشها خالی باشد؟ در صورتی که انسان در سرزمین حوادث که دستخوش دگرگونی و تغییرات است، زندگی می کند و هیچ انسانی، چه در حال، و چه در آینده از حوادث دردناک جدا نیست پس ضرر حوادث یا گریبانگیر انسانهاست، و یا آنکه انتظار می رود حوادثی برای او اتفاق افتد و در صورت امکان هر دو ضرر را باید از بین برد. دعا این غرض را برآورده می کند و همه کس نیز توان دعا و نیایش دارد، بنا بر این باید دعا کرد. امیر المؤمنین و سید الوصیین صلوات اللَّه علیه و آله نیز همین معنا را گوشزد کرده و فرموده اند هیچ مبتلایی- گرچه ابتلای او بزرگ باشد- سزاوارتر از شخص در عافیت، از دعا کردن نیست، زیرا که شخص در عافیت، از بلا ایمن نیست.
    بنا بر این، روایت روشن نمود که همه، چه دردمند، و چه در عافیت، نیازمند به دعا هستند و فایده دعا رفع بلای موجود و دفع ضررهای محتمل که فرود می آیند می باشد، و یا دعا جلب منفعت مطلوب یا حفظ خیر موجود و دوام و جلوگیری از زوال آن می نماید زیرا ائمه علیهم السلام دعا را به سلاح وصف کردند و به وسیله سلاح هم جلب منفعت می شود و هم ضرر جلوگیری می شود و نیز ایشان دعا را سپر نام گذاشتند و سپر وسیله دفاعی است که از ناملایمات جلوگیری می کند. پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: آیا می خواهید که شما را به سلاحی راهنمایی کنم که شما را از دشمنان نجات می دهد و روزیتان را زیاد می نماید؟
    عرض کردند: بله ای رسول خدا (ص)- فرمود: شب و روز، پروردگارتان را بخوانید زیرا سلاح مؤمن دعاست. و امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: دعا سپر مؤمن است و هر گاه در خانه ای را زیاد بکوبی آن در باز می گردد. و امام صادق علیه السلام فرمود: دعا از نیزه تیز فرو رونده تر است و امام کاظم علیه السلام فرمود: دعا مقدّر و غیر مقدّر را بر می گرداند. راوی می گوید: عرضه داشتم: مقدّر را فهمیدم، اما مقصود از غیر مقدّر چیست؟ فرمود: منظور از غیر مقدّر آنست که: تقدیر به آن تعلق نگیرد. و فرمود: بر شما باد به دعا، زیرا دعا و خواهش از خدای تعالی بلا را باز می گرداند، یعنی بلائی که مقدّر شده و حکم به نزول آن تمام گردیده، جز آنکه امضا نشده است. بنا بر این وقتی که بنده، خدای را بخواند و از او درخواست کند که آن بلا را بازگرداند، خدا آن را باز می گرداند. زراره از ابی جعفر باقر علیه السلام روایت کرد: آن حضرت فرمود: آیا شما را به چیزی که رسول خدا (ص) آن را استثنا نکرد (یعنی نگفت ان شاء اللَّه) راهنمایی نکنم؟ عرض کردیم: بله، فرمود: دعا، قضایی را که محکم شده باز می گرداند و آن حضرت انگشتان خویش را بهم چسبانید، (کنایه از آنکه تمام اجزای حکم الهی محکم گردیده ولی نازل نشده است). و از «امام زین العابدین و» سید و آقای عبادت کنندگان روایت شده که آن حضرت علیه السلام فرمود: دعا و بلا تا قیامت ملازم همند (ولی) دعا بلای محکم شده را باز می گرداند. و از آن حضرت علیه السلام روایت شده است که فرمود: دعا بلای نازل و غیر نازل را بر می گرداند. پس از این احادیث و احادیث فراوانی که به خاطر اطاله کلام نقل نکردیم، ظن، بلکه علم به دفع ضرر پیدا می شود، زیرا قطع به درستی خبر راستگویان داریم.
    ادله نقلی که تحریص بر دعا می نماید کتاب و سنت هستند.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    قرآن بر دعا تحریص می کند


    اما کتاب: آیاتی از قرآن کریم بر آن دلالت دارند: از جمله خدای تعالی فرمود: قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ : بگو پروردگارم به شما اعتنائی نمی کرد اگر دعای شما نبود و فرمود: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ : مرا بخوانید اجابتتان می کنم آنانی که از عبادت من (دعا) اعراض و سرکشی می کنند، زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند. پس خدای تعالی دعا را عبادت قرار داد و کسی که به سبب تکبر عبادت نکند، به منزله کافر تلقی شده است. و نیز گفتار حق تعالی: وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً : و با ترس و امید او را بخوانید و گفتار حق تعالی: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ وقتی بندگانم از من چیزی را بخواهند پس من نزدیکم و خواهش دعاکننده را به هنگامی که دعا نمود بر می آورم پس طلب اجابت کنند و به (اجابت) من ایمان بیاورند شاید رستگار شوند.
    استفاده از آیه
    بدان که این آیات بر اموری دلالت دارند:
    اول: خدای تعالی تلویحا با این گفتار وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ بندگان را به دعا و خواست از خود، دعوت کرد.
    دوم: نهایت توجه حق تعالی، به سرعت در اجابت، معطوف است. و جواب خود را متوقف بر تبلیغ پیامبر (ص) نکرده است. بلکه فرمود «فانی قریب» یعنی من نزدیکم و نفرمود بگو به ایشان که من نزدیکم.
    سوم: جواب «فانی قریب» با فاء آمده است که فاء (به معنای پس) دلالت بر اجابت شدن بدون فاصله می کند.
    چهارم: خدای تعالی ایشان را مشرّف فرمود به اینکه خود او اجابت می کند تا آنکه بدان منزلت دعا و شرف و محل آن را در نزد خودش به ایشان گوشزد کند. امام باقر ع فرمود: از دعا خسته نشو! زیرا دعا در نزد خدا منزلت و مقامی عظیم دارد. و امام باقر علیه السلام در پاسخ سؤال برید بن معاویه بن وهب که پرسیده بود: زیاد قرآن خواندن بهتر است یا دعای زیاد؟ فرمود: دعای زیاد بهتر است سپس آیه قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ را قرائت فرمود.
    پنجم: این آیه دلالت دارد که خدای تعالی مکان ندارد، زیرا اگر مکان داشت نزدیک همه مناجات کنندگان نبود.
    ششم: خدای تعالی امر به دعا فرمود در این سخنش «فلیستجیبوا لی» پس [از من طلب اجابت کنید، یعنی ]مرا بخوانید. هفتم: گفتار خدای تعالی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی و ایمان به من آورند. امام صادق در معنای آن فرمود:
    یعنی بندگان به این مطلب برسند که من قدرت بر اعطای درخواست ایشان را دارم پس امر کرد که ایشان اعتقاد به قدرت بر اجابت حق تعالی پیدا کنند. این کلام دو فایده دارد: ایشان را آگاه کرد که صفت قدرت در او موجود است و امیدوارشان کرد که ایشان به خواسته های دلخواه می رسند و به مرادهای خود دست پیدا می کنند و به خواهش خود نایل می گردند، زیرا وقتی انسان طرف معامله و قرار داد خود را توانای بر دفع عوض دانست، همان، انگیزه برای معامله با او می گردد، و رغبت در معاوضه با او پیدا می کند، چنان که اگر بداند که او عاجز از پرداخت عوض است دیگر انگیزه و رغبت معامله با او پیدا نمی کند و لذا مردم از معامله با مفلس اجتناب می کنند.
    هشتم: خدای تعالی ایشان را به رشاد بشارت داده است، رشاد یعنی راه هدایتی که انسان را به مطلوب می رساند، انگار ایشان را به اجابت دعا بشارت داد.
    و همانند آن، گفتار امام صادق، جعفر بن محمد- علیهما السلام است که فرمود: هر کس آرزوی چیزی را کند، که خدای تعالی بدان راضی است، نمی میرد مگر آنکه آن چیز به او عطا نشود. حضرت فرمود: وقتی دعا کردی پندار که مطلوب توبه در خانه است و همین حدیث نیز از پیامبر (ص) روایت شده است.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    چرا دعای ما به اجابت نمی رسد

    اشکال: بسیاری از مردم خدای را می خوانند، ولی خدای اجابت نمی کند. پس معنای آیه چه می شود که فرمود: «أجیب دعوة الدّاع اذا دعان»؟ پاسخ: علت اینکه خدای تعالی دعای ایشان را اجابت نمی کند، این است که: ایشان شرایط دعا را مراعات نکردند، و این عدم مراعات و اخلال به شرایط دعا یا به این دلیل است که سؤال ایشان همراه با آداب دعا و جامع شرایط آن نبوده است، چون دعا آداب و شرایطی دارد که باید با آن شرایط انجام شود که ان شاء اللَّه بعدا می آید.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    کدام دعا به اجابت نمی رسد

    عثمان بن عیسی، از محدثی که وی را حدیث کرده از ابی عبد اللَّه، امام صادق، علیه السلام- روایت کرد که خدمت امام عرضه داشتم که دو آیه در کتاب خداست که معنای آن دو را می جویم، ولی نمی یابم؟ امام علیه السلام فرمود: آن دو آیه کدامست؟ عرضه داشت آیه ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ: زیرا دعا می کنم ولی اجابت را نمی بینم امام فرمود: آیا نظر تو این است که خدای تعالی خلف وعده کرده است؟ عرضه داشتم: خیر، فرمود: پس برای چه اجابت نمی شود؟ عرض کردم: نمی دانم. فرمود: ولی من با تو می گویم: هر کس اطاعت اوامر الهی کند. سپس او را از راه دعا بخواند، خدای تعالی اجابت می کند. پرسیدم: راه دعا کدام است؟
    فرمود: دعا را به ستایش و حمد خدای شروع می کنی و نعمت هایی را که به تو داده یادآور می شوی، سپس شکرش می نمایی، آنگاه بر پیامبر و آلش درود می فرستی (صلوات می فرستی) و سپس یادآور گناهانت می شوی و بدان اقرار می کنی، سپس از آنها استغفار می نمایی. این راه دعاست سپس آن حضرت پرسید: آیه دیگر کدام است؟ عرضه داشتم گفتار حق سبحان:
    وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ : آنچه خرج کنی خدای بجایش می آورد و اوست بهترین روزی دهندگان. و من خرج می کنم و در جای آن چیزی نمی بینم.
    حضرت پرسید: آیا می پنداری که خدای تعالی خلف وعده کرده است عرض کردم: خیر، فرمود:
    پس علت عدم جایگزینی چیست؟ عرض کردم: نمی دانم. فرمود: اگر کسی از راه حلال کسب مال کند، و در راه حلال خرج کند، درهمی خرج نمی کرد جز آنکه خدای به جایش درهمی دیگر می داد. و یا این که چیزی را درخواست کرده است که صلاح او در آن نیست و آن چیز برای او یا دیگران مفسده دارد. زیرا هیچ کس خدای تعالی را بر طبق حکمتش در مورد صلاح خود نخوانده جز آنکه حق سبحان آن را اجابت کرد، و وظیفه دعاکننده آن است که صلاحیت دعا را در زبان یا در نیت قلبی خویش در نظر بگیرد، پس اگر مصلحت در اجابت آن است، خدای تعالی آن را اجابت می کند. یا آنکه اگر مصلحت در تأخیر اجابت است آن را به تأخیر می اندازد و خدای تعالی فرمود:
    وَ لَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ و اگر خدا به عقوبت عمل زشت مردم و دعای شری که در حق خود می کنند بمانند خیرات تعجیل می فرمود همه مردم دستخوش مرگ و هلاکت می شدند. و در دعای ائمه علیهم السلام آمده است: «یا من لا یغیّر حکمته الوسائل»: ای کسی که وسایل، حکمت او را تغییر نمی دهند، و چون علم غیب از بنده پوشیده است، چه بسا قوای شهویه با عقل در افتاده و خیالات نفسانیه با عقل مشتبه شده آنگاه بنده امر موجب فساد خود را صلاح می پندارد و از خدا می خواهد و در سؤال اصرار می ورزد. و اگر خدای تعالی در اجابت تعجیل کند و آن را برآورده نماید، بنده به هلاکت می رسد. و این بر همگان روشن است و بیان نمی خواهد. و زیاد هم واقع شده است. چه بسا خواسته هایی داریم، سپس از آن به خدا پناه می بریم. و از چه اموری دوری می جوییم. سپس آن را می خواهیم. و بر همین معنی این سخن علی ع حمل شده است که فرمود: چه بسا کاری که انسان حریص بر آن است اما وقتی به آن می رسد دوست دارد که بدان نرسیده بود. و گفتار حق سبحان تو را کافی است که عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ چه بسا از چیزی بدتان بیاید ولی خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست بدارید و بد شما در آن است و خدای می داند و شما نمیدانید. پس خدای تعالی، از کرم فراوان و نعمت های بسیار خود، آن را اجابت نمی کند. یا به خاطر اینکه رحمت او سبقت گرفته، زیرا رحمت الهی قبل از غضب اوست و دعا را به این خاطر آورده است که به او رحمت کرده، و او را در معرض ثواب و جزاء قرار داده باشد و او بی نیاز از خلق و عقاب ایشان است یا آنکه می داند که مقصود بنده از دعا اصلاح حال خویش است گویا آنچه را که در ظاهر طلب کرده است به طور مطلق مقصودش نیست بلکه در صورتی که آن چیز برای او منفعت داشته باشد پس این شرط در قلب او مرکوز است، گرچه در حال دعا آن را به زبان نیاورده و یا حتی به قلبش خطور نکرده باشد. پس این چنین بنده ای مثل عجمی است که لفظ عربی به او تلقین شده و او معنای آن را نمی داند یا لفظی را شنیده و گمان کرده که نام چیزی است و آن را از دانایی که مقصودش را می داند خواسته آن دانا وقتی مقصودش را بداند همان مقصود را به او می دهد نه آنچه ظاهر لفظش بر او دلالت دارد و این وجه معنای همان دعای مغلوط است که خدای تعالی آن را قبول نمی کند بنا بر آنچه که در بعضی از اخبار آمده است.






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    معنای دعای صحیح چیست؟

    اشکال: از امام ابی جعفر جواد علیه السلام روایت شده که فرمود: اگر دو نفر در حسب و تدیّن با همدیگر برابر باشند، اما یکی در ادبیات بالاتر باشد در نزد خدا بهتر از دیگری است راوی گفت: خدمت امام عرضه داشتم: فدایت شوم برتری (ادیب) را در نزد مردم در مجالس و محافلشان فهمیدم اما فضیلت او در نزد خدا برای چیست؟ امام علیه السلام جواب فرمود: برتری او در نزد خدا به خاطر قرائت قرآن به همان نحوه که نازل شده و به خاطر دعای غیر مغلوط است، زیرا دعای مغلوط، به طرف خدای عز و جل، صعود نمی کند. شبیه این گفتار سخن امام صادق علیه السلام است که فرمود:
    ما مردمی فصیح و زبان آوریم، وقتی سخن ما را نقل می کنید، آنها را درست نقل (و آشکار) کنید.
    بنا بر این اگر مقصود از این دو حدیث معنای ظاهرشان است، اشکال این است که ما در بسیاری موارد دعاهای مغلوط را مستجاب می بینیم، و فراوان مردم صالح و با ورع و کسانی که دعای ایشان در مظان استجابت است را مشاهده می کنیم که از نحو چیزی نمی دانند. و نیز اگر دعای شخص مسموع نشود فایده ای در دعا نیست، بنا بر این مامور به دعا هم نیست، زیرا شخص غیر ادیب دعایش بی فایده است، و امر به دعا هم تنها متوجه ادیبان ما هر نحوی می گردد، بلکه چه بسا ادیبان نحوی نیز در بعضی از ادعیه دچار اشتباه می شوند، زیرا درست دعا کردن نیازمند به آوردن اضمار و تقدیر و حذف است، و شخصی که با خشوع و توجه به خدا مشغول دعاست به وجوه ادبیات و قوانین آن توجهی ندارد، در صورتی که این سخنان نادرست و خلاف مشاهدات است، و خلاف آنچه که از سخنان معصومین علیهم السلام و سفارشات ایشان می دانیم می باشد، زیرا ایشان مردم را به همه چیزهایی که مصالح عباد در آن است راهنمایی کردند. از جمله بسیاری از آداب دعا و شرایط آن را بیان کردند که در این کتاب با آنها آشنا خواهی شد، ولی در بیانات ایشان از اعراب و صحیح خواندن خبری نیست و نه از شناخت علم ادب و نحو. وقتی معنای صحیح این دو روایت این وجوه مذکوره نباشد، پس معنای این روایات چیست؟ (3) [جواب ]پس بدان که- خدای تو را تایید کند- چون واقعیت بر خلاف ظاهر این دو خبر بود، لذا آن دو را تأویل کردند بعضی گفتند: دعای ناصحیح و غلط، همان نفرین است که انسان در حال تنگی به دلیل ضرری که متوجهش شده، خودش را نفرین می کند، و از گفتار حق تعالی شاهد آورده که فرمود: وَ لَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ مفسرین در معنای آیه گفتند: یعنی اگر خداوند به سرعت بدی را برای مردم بیاورد یعنی وقتی مردم به هنگام خشم و تنگی علیه خود و اهلشان نفرین می کنند خدا نفرین ایشان را اجابت کند مثلا انسان بگوید: خدا مرا از بین شما بردارد همانند عجله ای که ایشان در خوبیها دارند: یعنی همان گونه که خدا به سرعت، دعای ایشان را در خیر اجابت می کند وقتی خود ایشان اجابت را به سرعت بخواهند «لقضی الیهم اجلهم» یعنی از هلاکت ایشان فراغت می یافت ولی خدای سبحان عجله در هلاکت ایشان نمی کند، بلکه به ایشان مهلت می دهد تا توبه نمایند.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    توجیه روایات وارده

    عده ای در توجیه روایت گفتند: دعای ناصحیح همان نفرین پدر در حال خشم از فرزند، بر فرزند است، زیرا پیامبر (ص) از خدای عز و جل درخواست کرد که خدای تعالی نفرین دوست را علیه دوست اجابت نکند.
    و عده ای گفتند: دعای ناصحیح دعایی است که همه شرایط دعا را واجد نباشد.
    (گویم) این معانی از حقیقت و تحقیق خالی است، زیرا مقدمه روایت دلالت بر آن نمی کند، چون کلام امام در ستایش ادب و نحو وارد شده است، بلکه معنای درست روایت این است که بگوییم: مراد از قول امام در خبر اول که فرمود: «دعای ناصحیح را خدای عز و جل نمی شنود»، این است که یعنی خدا دعا را، ناصحیح، نمی شنود به طوری که به دعای ناصحیح پاسخ گوید، و ظاهر لفظ دعا را بگیرد، بلکه مقصود انسان از دعا را پاسخ می دهد، چنان که از مردی ناوارد در زیارت معصوم علیه السلام شنیده شد که این طور می خواند: «اشهد أنّک قتلت و ظلمت و غصبت» که به صورت معلوم خواند یعنی تو کشتی و ستم کردی و غصب کردی روشن است که اگر به همین صورت ناصحیح این دعا شنیده شود و بر آن قضاوت شود، حکم به ارتداد و تعزیر او می شود و حال آنکه هیچ کس چنین نگفت. پس همین دلالت دارد که، به ظاهر لفظ وی، در صورتی که مقصودش، غیر آن باشد توجه نمی شود. و نیز فقها- که درجاتشان عالی باد- اتفاق کردند که: اگر کسی دیگری را به لفظی قذف کند که در عرف گویند قذف نیست، او قذف نکرده است و عقوبتی متوجه او نیست، گرچه این لفظ در عرف دیگران قذف باشد. پس معلوم شد که اعراب و تلفظ صحیح الفاظ در دعا، شرط اجابت و مثوبت نیست، بلکه شرط تمام فضیلت و کمال منزلت و علو مرتبت است. بنا بر این وجه درست سخن امام جواد ع که فرمود: «و دعائه اللَّه من حیث لا یلحن» و دعایش به دلیل اینکه غلط نیست: این است که این کلام در مدح ادیب نحوی است، زیرا وقتی دعا درست باشد، به وضوح، بر معنای مقصود دلالت دارد. و الفاظی که به روشنی مقاصد خود را بیان کنند بهتر از الفاظی هستند که با شرح و تأویل مقصود را بیان کنند، بهمین خاطر حقیقت بهتر از مجاز و کلام روشن بهتر از کلام مجمل و ناروشن است. و نیز دعای صحیح فصیح تر و فصاحت در دعا مقصود است، مخصوصا اگر دعا از ائمه اطهار- علیهم السلام- منقول باشد که در این صورت زبان آوری ائمه را می رساند و در دعا اظهار فضیلت معصوم هم می شود.
    و همچنین وقتی لفظ صحیح ادا شود، شنونده ادیب از آن منزجر نمی شود، زیرا ادیب نحوی اگر کلامی را، ناصحیح بشنود طبیعتش از آن منزجر می شود و چه بسا از آن متألّم و دردمند می شود.
    اعمش (ادیب) مردی را دید که سخن می گوید، ولی جملاتش نادرست است گفت: این کیست که سخن می گوید و قلبم از آن متألّم می شود. و نقل شده که مردی به دیگری گفت: آیا این لباس را می فروشی؟ در جواب گفت: نه خدا تو را عافیت دهد. آن مرد گفت: به خدا قسم اگر می دانستی چه می گویی! این گونه بگو: نه «و» خدای، تو را عافیت دهد. و روایت شده که مردی در پاسخ سؤال بعضی از بزرگان که از او چیزی را پرسیده بود گفت: نه و خدای، عمر طولانی به تو دهاد! آن بزرگ گفت: من جایگاه واوی را بهتر از جایگاه این واو ندیدم. و معنای گفتار امام که فرمود: دعای ناصحیح به سوی خدا نمی رود آنست که: ناصحیح به سوی خدا نمی رود، بطوری که اگر دعای ناصحیح معنای مقصود را تغییر دهد، ملایکه حافظ دعا، شهادت به دعای ناصحیح دهند و به همان صورت نادرست ثواب داده شود بلکه ثواب و پاداش، به مقصود و مراد از دعا تعلق می گیرد. روایت محمد بن یعقوب از علی بن ابراهیم از پدرش از نوفلی از سکونی از امام صادق علیه السلام آن را تأیید می کند آن حضرت از پیامبر اکرم نقل فرمود که پیامبر (ص) فرمود:
    مرد عجمی از امت من با زبان عجمی قرآن می خواند ولی ملایکه به صورت عربی آن را بالا می برند. علاوه آنکه ما در دعاهای اهل بیت علیهم السّلام الفاظی را می یابیم که معانی شان را نمی دانیم. و آن الفاظ فراوان است از آن جمله اسمها و قسمها و اغراض و حاجات و فواید و خواسته هایی در آن دعاها آمده است، که ما خدا را به آن اسما قسم می دهیم، و از او آن اشیا را می خواهیم، در حالی که هیچ کدام از آنها را نمی دانیم، و هیچ کس نگفت: این چنین دعا در صورتی که معرب (و صحیح و رسا) نباشد مردود است. علاوه آنکه بی سواد، معانی الفاظ ناصحیح را، که آشنا به تفسیر آن است، بهتر از ادیب نحوی می داند، که دعاهای عربی را می خواند، و با تفسیر و لغات آن آشنایی ندارد، بلکه تنها اعراب آن را می داند، پس خداوند به اندازه قصد و نیت ثواب می دهد، چون که پیامبر (ص) فرمود: «الاعمال بالنیّات»: (جزای) اعمال به خاطر نیت های آن است و فرمود: نیّة المؤمن خیر من عمله: نیت مؤمن بهتر از عملش است.
    و این روایت صریح در این باب است، زیرا پاداش بر نیت تعلق گرفته است پس دعاکننده از آن منفعت برده است و اگر جزا بر عمل ظاهری (لفظ ناصحیح) باشد دعاکننده هلاک شده است.
    دلیل دیگر قول پیامبر ص است: که فرمود: سین بلال در نزد خدا شین است. (توضیح آنکه بلال در اذان اشهد ان لا اله الّا اللَّه را اسهد می گفت). مردی خدمت امیر المؤمنین- علیه السلام- رسید، عرضه داشت: ای امیر المؤمنین بلال امروز با فلانی گفتگو و مناظره می کرد، و با الفاظ ناصحیح مطالبش را بیان می کرد، و فلانی درست سخن می گفت و از گفتار بلال می خندید.
    امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: ای بنده خدا صحّت کلام و درستی سخن، برای درستی اعمال و تهذیب آن است، صحت کلام فلانی و درستی سخنش در صورتی که اعمالش نادرست و قبیح باشد، برای او چه نفعی دارد؟ و نادرستی الفاظ بلال، در صورتی که کارهایش به نحو احسن درست و پاکیزه باشد چه ضرری به حال بلال دارد، پس از این حدیث ثابت شد که نادرستی گاهی نادرستی عمل است چنان که الفاظ هم نادرست می شود، بنا بر این ضرر به دلیل نادرستی در عمل دامنگیر او می شود، نه به خاطر آنکه الفاظش نادرست است.
    و مراد از روایت دوم نادرستی در (نقل) احکام است و این معنا مثل گفتار پیامبر (ص) است که فرمود: خدا رحمت کند کسی را که گفتار من را بشنود و آن را بفهمد و همان طور که آن را شنیده، به دیگران برساند، زیرا چه بسا کسی که (لفظ) دانشی را حمل می کند، ولی دانای به آن نیست. و همین معنا مضمون گفتار امام صادق علیه السلام است که فرمود: وقتی از ما روایت کردید پس آن را درست و صحیح تلفظ کنید، زیرا احکام با تغییر اعراب کلام دگرگون می شود آیا این گفتار پیامبر (ص) را نمی بینی که وقتی از آن حضرت در مورد ذبح شتر ماده و گاو و گوسفندی که در شکم آنان (جنین) بود سؤال شد که آیا ما جنین را بیاندازیم و یا بخوریم؟ پیامبر- صلی اللَّه علیه و آله- فرمود: اگر خواستید، جنین را بخورید زیرا تذکیه جنین، تذکیه مادر اوست «فانّ ذکاة الجنین ذکاة امة».
    بعضی ذکاة دوم را مرفوع خواندند. معنای روایت در این صورت این است که تذکیه مادر کفایت از تذکیه جنین می نماید و بعضی ذکاة دوم را منصوب خواندند، در این صورت معنا این طور می شود: تذکیه جنین مثل تذکیه مادر اوست، بنا بر این باید جنین را علی حده ذبح کرد و تذکیه مادر گوشت جنین را حلال نمی کند. این مطلب را به درستی بفهم، زیرا مطلبی عمیق و دقیق است.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    دعا با قضا و قدر الهی منافات دارد

    اشکال: خالق سبحان کاری را بر خلاف مقتضای حکمت انجام نمی دهد او کسی است که وسایل، حکمت او را دگرگون نمی کنند. بنا بر این اگر کاری بر خلاف مصلحت باشد، حتی اگر بنده برای انجامش دعا کند، انجامش نمی دهد، و اگر بر طبق مصلحت باشد، خدا انجامش می دهد حتی اگر بنده دعا نکند، زیرا خدای تعالی به رحمت و احسان انسان را پدید آورده و خلق کرده است پس معنای دعا در صورتی که فایده ای نداشته باشد چیست؟
    (پاسخ اشکال): از چند راه پاسخ آن را می دهیم:
    نخست آنکه دور نیست که انجام مسئول انسان بعد از دعا مصلحت باشد و قبل از آن مصلحت نباشد. و امام صادق علیه السلام در سخنش به میسر بن عبد العزیز به همین مطلب تنبیه فرمود: ای میسر! خدای را بخوان و نگو: کار تقدیر پایان پذیرفت، زیرا در نزد خدای منزلتی بزرگ موجود است که انسان بدون دعا به آن نمی رسد. و اگر بنده ای لب به دعا باز نکند و از خدای چیزی را نطلبد، خدای تعالی به او چیزی نمی دهد، پس از خدای بخواه خدای به تو می دهد. ای میسر! هیچ دری دق الباب نشود جز آنکه بزودی گشوده شود. و عمرو بن جمیع از امام صادق علیه السلام روایت کرد: کسی که فضل خدا و روزیش را از خدا نخواهد نیازمند می شود. و از علی ع روایت شده: چنین نیست که خدای تعالی باب دعا را باز کند ولی در اجابت را ببندد. و فرمود: هر کس موفق به دعا شود از اجابت محروم نمی ماند.
    دوم: دعا خود عبادت است که بندگان خدا، خدای را به آن عبادت می کنند، زیرا در دعا اظهار خشوع و نیاز وجود دارد و این خود، مطلوب خدای عز و جل، از بندگان است. خدای تعالی فرمود: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ جن و انس را خلق نکردیم جز آنکه وی را عبادت کنند. و عبادت در لغت به معنای ذلّت و خواری است گفته می شود: «طریق معبّد»: یعنی راه خوار شده و هموار: یعنی راهی که زیاد عبور و مرور در آن واقع شده است، و در اصطلاح:
    نهایت ذلّت و خشوع در مقابل معبود را، عبادت گویند. و از پیامبر (ص) آمده است که فرمود: دعا مغز عبادت است. و یکی از مواعظ خدای تعالی به حضرت عیسی علیه السلام این است که: ای عیسی! قلبت را برای من خوار کن! در خلوتها مرا بسیار یاد کن! و بدان که رضایت من در دم تکانی و تبصبص و اظهار ذلت است، و در این حال زنده باش! و مرده نباش! سوم: روایت شده است که دعای مؤمن بر عمل او افزوده می شود، و در آخرت برای آن ثواب داده می شود، چنان که بر عملش به او ثواب دهند.
    چهارم: اگر اجابت مصلحت باشد و مصلحت در تعجیل آن باشد، عجله خواهد شد و اگر مصلحت مقضتی تأخیر در اجابت باشد تأخیر خواهد شد. در این صورت فایده دعا، علاوه بر وصول به مقصود، دریافت اجر صبر در این مدت نیز می باشد. و اگر دعا هیچ گاه به مصلحت بنده نباشد، و در اجابت مفسده باشد به دعا ثواب تعلق می گیرد. یا آنکه حادثه ای همانند آن از او دور می شود. روایت ابو سعید بر این مطلب دلالت دارد: ابو سعید خدری، گوید: رسول خدا (ص) فرمود هیچ مؤمنی نیست، که خدای سبحان را به دعایی خواند، که آن دعا مشتمل بر قطع رحم و گناه نبود، جز آنکه خدای تعالی در مقابل آن دعا به مؤمن سه خصلت دهد یا آنکه دعای او را به سرعت اجابت کرد یا آنکه برای او ذخیره کند. یا آنکه بدی همانند آن دعا را از او دور کند. عرضه داشتند ای رسول خدا! بنا بر این ما زیاد دعا کنیم؟ فرمود: خدای تعالی فرمود: که زیاد دعا کن! و در روایت انس بن مالک آمده: که حضرت سه مرتبه فرمود: زیاد دعا کن و طولانی نما! و از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده است که فرمود: گاهی اجابت دعای بنده ای به تأخیر می افتد، تا آنکه اجر دعاکننده، بزرگ گردد و عطای امیدوار بسیار شود.
    پنجم: گاهی اجابت بنده ای به تأخیر می افتد چون بنده ای شایسته است و در نزد خدای جایگاهی بزرگ دارد و علت تأخیر اجابت آن است که خدای تعالی دوست دارد صدای او را بشنود. از جابر بن عبد اللَّه روایت شده که پیامبر (ص) فرمود: بنده ای خدای را می خواند و خدایش او را دوست دارد پس به جبرائیل می گوید حاجت این بنده را برآور ولی به تأخیر بیانداز زیرا دوست دارم همیشه صدایش را بشنوم، و بنده ای خدای را می خواند، و خدای تعالی او را دشمن دارد، بنا بر این به جبرئیل می فرماید: ای جبرئیل! حاجت این بنده مرا به عجله برآورد زیرا از صدایش بدم می آید.
    آگاهی
    وقتی شما دعا می کنی یا آثار اجابت را می بینی، یا نمی بینی. پس اگر نشانه اجابت را دیدی آرام باش! و عجب و خودپسندی به خود راه مده! و گمان مکن که علت اجابت دعای تو به خاطر صلاح و طهارت نفس تو بوده است. شاید تو از کسانی باشی که خدای از تو بدش می آید و صدایت را دوست ندارد و اجابت دعای تو در روز قیامت به عنوان دلیلی علیه تو مورد استفاده قرار می گیرد، خدای به تو می فرماید: آیا تو نبودی که مرا خواندی و شایسته دوری بودی، ولی من دعای تو را اجابت کردم. بلکه سزاوار است که همت تو صرف شکر و زیادت در عمل و صلاح گردد. شکر از لطف هایی که امید تو را زیاد نموده و تو را ترغیب کرده است که دعا کنی. و از خدا بخواه که آن سرعت در اجابت را بابی از ابواب لطف، و وزشی از وزشهای رحمت خود، قرار دهد، و به تو الهام کند که توفیق شکر بیش از پیش نعمت اجابت سریع را- که تو اهلش نبودی و خدا اهلش بود- به تو بدهد و این سرعت در اجابت از باب استدراج نبوده باشد، و وظیفه توست که حمد و استغفار فراوان کنی پس اگر علت سرعت در اجابت و رحمت نعمت و منّت بوده باشد، حمد در مقابل نعمت و منت خدای باشد. و اگر سبب آن استدراج و دشمنی بوده است، استغفار کنی [که استغفار در مقابل گناه باشد ].و اگر نشانه های اجابت را ندیدی، مأیوس نباش! و امیدوار به کرم مولایت شو! زیرا چه بسا خدای تعالی اجابت را تأخیر می اندازد، زیرا خدای دوست دارد که دعا و صدای تو را بشنود. پس اصرار نما!






    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi