فواید اصرار بر دعا
پس اصرار لازم است. اولا برای اینکه نصیبی از دعای امام علیه السلام ببری! در آنجایی که می فرماید: خدای رحمت کند بنده ای را که از خدای چیزی خواست، و اصرار در آن کرد.
ثانیا به دوستی خدای تعالی برسی، زیرا خدای تعالی اجابت را تأخیر انداخت، چون دوست داشت که صدای تو را بشنود. پس از اصرار دست بر ندار.
و فایده سوم اصرار آن است که بنا بر روایاتی که در این باب وارد شده با تکرار دعا حاجتت به سرعت برآورده می شود و نفس اماره را با خوف از خدای تعالی لگام بزن! و بگو! شاید خدای جلّ جلاله دعایم را اجابت نکرد، به این دلیل که دعای من محجوب بود، و عمل مرا ملایکه الهی بالا نبردند، زیرا گناهم یا مظالم و وبال آن زیاد بودند، یا آنکه قلب من سفت و سخت و مشغول به باطل است. یا گمان من به پروردگارم نیکو نیست و همه این امور جلوی دعا را می گیرند چنان که بیاید، یا آنکه شایسته کمال مورد درخواست نبودی، لذا به تو ندادند، و اگر شایسته آن بودی کریم رحیم بدون درخواست، به تو می داد. بنا بر این برای تو خوف حاصل می شود، و می فهمی که در جایگاه مقصّرین قرار گرفتی و مقام تو، مقام بنده ناچیزی است که عیوبش او را دور کرده، و گناهانش او را طرد نموده، و اعمالش او را سر جایش نشانیده، و آرزوهایش او را محبوس ساخته، و شهواتش او را محروم ساخته، و بار گناهان او را سنگین نموده، و او را از همراهی با سالکان باز داشته، و از ترقی به درجات رستگاران مانع گشته است.
بدان که تو با این ناچیزی و دوری از مولایت و زمینگیری بواسطه بار سنگین گناهانت، در حالی که از سابقین و پیشگامان باز ماندی و با مخذولین و دشمنان خدا همنشین شدی، اگر دعا را واگذاری و استغاثه به مولایت نکنی، و از درخواست هدایت بازمانی، شاید شیطان فرصت پیروزی یابد، و تو را در چنگالهایش بگیرد، و تو در تور شیطان بیافتی، و قدرت بر رهایی نیابی، و به اشقیای در عذاب ملحق شوی، بلکه وظیفه تو استغاثه و فریاد فراوان است، قبل از آنکه داخل تور (شیطان) بیافتی، و پیوسته دق الباب نما! شاید پرده از تو برداشته شود، و به زبان خجالت و شکستگی در مناجات ملک جبار بگو: الهی و سیّدی و مولای اگر آنچه که من از جود و کرم تو خواستم برای دین و دنیای من خوب نیست، و مصلحت در منع از اجابت آن دعاست، پس مرا راضی به قضای خودت نما! و قدر خود را بر من مبارک نما! تا آنکه آنچه را تأخیر کردی، دوست نداشته باشم که تعجیل کنم، و آنچه را تو تعجیل کردی، تأخیر نکنم، و نفس مرا راضی و مطمئن به آنچه از تو رسد قرار بده! و تو برای من اختیار کن! و آن را در نزد من دوست داشتنی تر از دیگر چیزها قرار بده! و مرا انتخابگر آن از سایر امور قرار بده! و اگر گناهان زیاد و اشتباهات فراوان اجابت تو را از من باز داشته و باعث اعراض تو از من گردیده پس من متوسل به تو می شوم، به تو که پروردگار منی، و به محمد (ص) که پیامبر من است، و به اهل بیت طیب و طاهر او، که آقایان منند و من متوسّل می شوم به بی نیازی تو، از خودم، و نیازمندیم به تو و به اینکه من، بنده تو هستم، و بنده، از آقای خود می پرسد، و در این صورت از تو به که باز گردیم و از تو به کجا رویم؟ و تو کسی هستی، که اگر منع نعمت بر او نیافزاید و بخشش او را به زحمت و دشواری رنج نیاندازد و تو اکرم الاکرمین و ارحم الراحمینی.