صفحه 2 از 38 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 374

موضوع: اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت (جلد اول)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    فصل دوم: اهمیت بحث از سوء عاقبت و حسن عاقبت از منظر خرد و شریعت

    مقدمه


    در زندگی هر انسانی نگرانی های مهمی ممکن است به وجود آید، نگرانی یک انسان بیمار از اینکه بیمارش، علاج نشود، نگرانی یک بیکار از اینکه شغل مناسبی پیدا نکند، نگرانی یک جوان مجرد از اینکه همسری مناسب و سازگار نیابد و نگرانی کسی که عزیزی در سفر دارد از اینکه مسافرش به سلامت برنگردد، و دهها نگرانی دیگر.
    همه نگرانی های انسان در زندگی، یک اندازه نیستند و اهمیت یکسان ندارند، مقدار اهمیت یک نگرانی به دو امر بستگی دارد: یکی، کیفیت و کمیت امر نامطلوب، یعنی کمیت و کیفیت آثار ناراحت کننده ای که این امر نامطلوب می تواند به همراه داشته باشد و دیگری، مقدار احتمال وقوع امر نامطلوب، زیرا، امور نامطلوب دو گونه اند: بعضی چنانند که به صورت طبیعی، انسان، معمولا از آن غافل نمی شود مثلا، کسی که شناکردن نمی داند اگر در آبی عمیق بیافتد غرق می شود اما، معمولا احتمال غرق شدن در آب، فکر انسان ها را مشغول نمی کند چون آگاهی از عاقبت مرگبار فرو رفتن در دریایی عمیق، به صورت طبیعی انسان را از بی گدار به آب زدن، باز می دارد آنکس که از پیامدهای بد نوشیدن مایع زهرآلود، آگاه است و زهر را می شناسد، از اینکه زهری بنوشد نگرانی ندارد چون انگیزه ای برای نوشیدن آن ندارد بنابراین، هرچند عاقبت نوشیدن مایعی زهرآلود، بسیار خطرناک است اما چون احتمال وقوع آن زیاد نیست نباید نگرانی ایجاد کند معمولا هم، نگرانی ای نمی کند اما، همه عوامل خطر، اینگونه نیستند، برخی از اعمالی که آثار ناگواری در پی دارند عواملی هم برای ترغیب به انجام یا پیشامدن آن اعمال، وجود دارد. این عوامل، احتمال وقوع در آنها را زیاد می کند.
    جاده ای صاف و خلوت را در نظر گیرید که با اتومبیلی با شتاب و تیزرو در آن در حرکتید. هوایی گرم هم، از بیرون شما را آزار می دهد از سوی دیگر، تا زمان وعده ای که دارید فرصتی اندک بیش نمانده است و اگر به موقع، به وعده گاه خویش نرسید زیانی فراوان خواهید کرد همسفر شما هم، پی در پی، از عواقب سوء دیر رسیدن، سخن می گوید و شما را به افزودن سرعت ترغیب می کند در این حال، از هر سوء وسوسه می شوید که تا می توانید بر سرعت خود بیافزائید اما، واقع این است که این جاده و این وسیله نقلیه، ظرفیت هر سرعتی را ندارد هر لحظه ممکن است حیوانی، از یک سو به وسط جاده بپرد و یا وسیله نقلیه دیگری از راهی فرعی، به جاده اصلی وارد شود و در این صورت برخورد با یک حیوان یا وسیله نقلیه دیگر همان، و واژگون شدن اتومبیل و خورد شدن استخوان های شما در لابلای پاره های آهن همان. ممکن است، برای آرامش روحی خود، لحظه ای پلک ها را بر هم گذارید و به ناگاه خود را معلق میان کوه و دره، در حال سقوط به ته دره بیابید.
    آنگاه که عوامل گوناگونی برای غافل کردن شما، از این گونه خطرات وجود دارد و احتمال وقوع خطر، بسیار زیاد می شود کسی باید باشد که به ما هشدار دهد که سرعت زیاد، مساوی با خطری جدی است، باید تابلوهایی باشند که به پیامدهای سوء این سرعت غیر عاقلانه، هشدار دهند، باید تصاویری از صحنه های دردناک تصادف، در ابتدا و بین راه ها، نصب شوند تا بدانیم که وجود راه و تندرو بودن وسیله نقلیه، دلیل آزادی مطلق برای هر گونه سرعت نیست.
    با توجه به مثال فوق، می توان بدست آورد که چنین نیست که هر جا، انسان، به صورتی اجمالی از خطری بزرگ آگاه است به صورت طبیعی هم، از آن احتراز کند.
    مثال دنیای ما انسان ها، نسبت به جهان آخرت، مثال جاده ای وسوسه کننده است، انسان ها در دنیا در انجام بسیاری از رفتارها آزاد و توانا هستند و چون معمولا هم مانعی در راه خود نمی بینند، فکر می کنند، مطابق با مصالح خود تصمیم می گیرند اما، واقع این است که بعضی تصمیم های ما حرکت در مسیری خطرناک است که نیاز به هشدارهای مکرر دارد.










    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    اهمیت بحث در آیات و روایات

    با توجه به اهمیت مسأله حسن عاقبت و سوءعاقبت و مسیر خطرناک انسان به سوی جهان آخرت قرآن کریم و روایات معصومین (علیه السلام) ما را به ضرورت عنایت به مسأله سوء عاقبت و حسن عاقبت توجه می دهند و ما را از آنچه ممکن است به سوء عاقبت منتهی شود مطلع می سازند و به آنچه به حسن عاقبت و حیات جاودانه مطلوب می انجامد راهنمایی می کنند.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    دسته بندی آیات و روایات

    مجموع آیات و روایتی که به نحوی، این موضوع خطیر را به انسان یادآور می شوند در چهار دسته قرار می گیرند:
    دسته اول، آیات و روایاتی اند که این حقیقت را یادآور می شوند که سعادت حقیقی انسان به این است که در هنگام مرگ سعادتمند باشد و شقاوت حقیقی به آن است در هنگام مرگ با شقاوت از دنیا رود یعنی ملاک سعادت و شقاوت عاقبت کار است.
    دسته دوم، آیات و روایاتی اند که بر اساس مطلب فوق، سفارش می کنند که مراقب باشیم با عاقبت خیر از دنیا رویم.
    دسته سوم، آیات و روایاتی اند که به ما هشدار می دهند که به حال فعلی خود، دل خوش نکنیم و احتمال انحراف از مسیر حق را درباره خود، دست کم نگیریم، چرا که این امر، برای هر انسانی، در هر شرایطی امکان پذیر است به علاوه، فراهم بودن وسایل گناه و فقدان موانع را، دلیلی بر درستی راه خود نگیریم.
    دسته چهارم، آن دسته از آیات و روایاتی اند که نمونه هایی عینی و واقعی را که قبلا اتفاق افتاده است به ما نشان می دهند، تا در امکان، بلکه احتمال عقلائی اینکه روزی خدای ناکرده، در منجلاب پلیدی گناه و کفر قرار گیریم و از صراط مستقیم خارج شویم با همان حال پرونده عمل مان بسته شود تردید نکنیم.
    دسته اول(سعادت و شقاوت حقیقی)
    ذکر آیات و روایات مرتبط با این بحث را، از دسته اول آغاز می کنیم و به ترتیب به دسته های بعدی می پردازیم:
    یکی از نکات بسیار ارزشمندی که توجه به آن، انسان را از دل خوش کردن به وضع مطلوب خود، در حال حاضر، باز می دارد توجه به این حقیقت است که نمی توان خوشی ها و موافق طبع بودن حال فعلی و حتی پاک بودن کنونی را سعادت نامید. امام صادق (علیه السلام) از والد بزرگوارشان امام باقر (علیه السلام) از پدران گرامیشان از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نقل کرده اند که فرمودند:
    حقیقة السعادة أن یختم للمرء عمله بالسعادة و أن حقیقة الشقاء أن یختم للمرء عمله بالشقاء(40). (حقیقت خوشبختی، این است که سرانجام کار انسان، به سعادت پایان یابد و بدبختی و شقاوت واقعی این است که سرانجام کار، شقاوت باشد).
    راز این مطلب، همان است که پیش از این اشاره کردیم که لذت و حال مطلوبی که ماندنی نباشد خوشبختی نیست و سختی نامطلوبی که آنی و زودگذر باشد، نام شقاوت بر آن شایسته نیست، از این رو، خداوند متعال مردم را، به دو دسته سعید و شقی تقسیم نموده است(41) و از دسته سومی نام نمی برد، زیرا، سعادت و شقاوت حقیقی و نهائی، نمی تواند نسبی باشد، البته، اهل سعادت مراتبی دارند.
    این مضمون در روایات دیگری هم آمده است و از جمله، روایت شیخ صدوق (رحمةالله) از امام صادق (علیه السلام) است که از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل فرمودند که: خیر الامور خیرها عاقبة(42) یعنی (بهترین کارها، کارهایی اند که عاقبت خوبی داشته باشند).
    مقصود این سخن گهربا این است که ملاک خوبی خوب بودن آن تا آخر، و داشتن نتیجه خوب است. به همین مضمون، این روایت است که ملاک الاعمال خواتیمه؛ این تعبیر زیبا، در پایان سخنی از پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است که می فرمایند:
    ذهب عمر من لم یصرفه فی صالح العلم و ذهب علم من لم یصرفه فی صالح العمل و ذهب عمل من لم یضبطه بالا خلاص و ذهب اخلاص من لم یحطه بالاستقامة و ذهبت استقامة من لم یحطها بالخاتمة و ذلک لأن ملاک الأعمال خواتیمه(43).
    (عمری که برای دستیابی به دانش شایسته بکار نرود از بین رفته است و دانشی که برای کردارهای شایسته به کار نرود تباه گشته است، و کرداری که با اخلاص مهار نگردد نابود شده است و اخلاصی که استقامت آن را دربر نگرفته باشد باقی نمی ماند و استقامتی که تا آخر نماند از میان می رود چرا که میزان خوبی عمل سرانجام آن است).
    با همین مضمون، روایات دیگری از اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) به دست ما رسیده است که از جمله آنها، این روایت است که می فرماید:
    الناس کلهم هالکون الا العالمون و العالمون کلهم هالکون الا العاملون و العاملون کلهم هالکون الا المخلصون و المخلصون فی خطر عظیم(44).
    (همه مردم هلاک می شوند مگر دانایان آنها و همه دانایان هلاک می شوند مگر کسانی که اهل عمل باشند و همه اهل عمل، هلاک می شوند مگر کسانی که اخلاص داشته باشند و اهل اخلاص در مخاطره ای جدی قرار دارند).
    روایت دیگری با همین مضمون وجود دارد که روایت فوق را تفسیر می کند. این روایت را امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوارشان و ایشان از پدرانشان از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) چنین نقل می کنند:
    الدنیا کلها جهل الا مواضع العلم و العلم کله حجة الا ما عمل به و العمل کله ریاء الا ما کان مخلصا و الا خلاص علی خطر حتی ینظر العبد بما یختم له(45).
    (همه دنیا، نادانی است مگر جایگاه های علم، و همه علم حجتی (بر علیه عالم) است مگر علمی که به آن عمل شده باشد و همه اعمال ریاءند مگر آنچه با اخلاص همراه باشد و اخلاص در خطر است تا اینکه بنده عاقبت کار خویش را ببیند).
    بر اساس این روایت و روایتی که پیش از آن، ذکر شد، برای دستیابی به کمال نهایی رفتارهایی شایسته لازم است که برخاسته از آگاهی باشد و اخلاص و استقامت تا پایان آن را همراهی کنند و از همین قبیل است سخن حضرت عیسی (علیه السلام) که خطاب به حواریین می فرمایند:
    یا معشر الحواریین بحق أقول لکم أن الناس یقولون: أن البنا بأساسه و انی لااقول لکم کذلک قالوا: ماذا تقول یا روح الله قال: بحق أقول لکم: أن آخر حجر یضعه العامل هو الاساس(46).
    (ای گروه حواریون، به حق، به شما می گویم که مردم می گویند، پایداری ساختمان به پایه آن است اما، من به شما چنین نمی گویم، حواریون گفتند: شما چه می فرمایید ای روح خدا؟ حضرت عیسی فرمود: من به حق به شما می گویم: پایه یک ساختمان، به آخرین سنگی است است بنا آن را قرار می دهد).
    ابافروه انصاری که این روایت را نقل می کند و می گوید: مراد حضرت عیسی (علیه السلام) از آخرین سنگ، عاقبت امر انسان است.







    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    چند نکته

    برای فهم بهتر این گونه روایات توجه به چند نکته لازم است:
    نکته اول (مفهوم سعادت حقیقی)

    قبلا، اشاره کردیم که سعادت و کمال واقعی که مطلوب همه انسانهاست، رسیدن به بالاترین و ماندگارترین خیرات است و بهمین دلیل قرآن کریم برای ترغیب انسان ها به جهان آخرت بر دو ویژگی آن جهان، یعنی ویژگی بالا بودن کیفیت خوبی ها و زیاد بودن کمیت آنها، تأکید می کند. آیه شریفه و الاخرة خیر و أبقی(الاعلی /17) از جمله این آیات است و آنگاه که خداوند متعال می خواهد، انسان را نسبت به لذت های دنیوی، بی میل کند و به جهان آخرت ترغیب نماید به مقایسه لذت های این دو عالم از جهت کمیت و کیفیت می پردازد مثلا در سوره آل عمران می فرمایند:
    زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا و الله عنده حسن الماب قل أونبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد.(آل عمران/14 - 15).
    (دوستی (متعلق) شهوات، یعنی، زنان و فرزندان و همیانهای زر و سیم و اسبان نشان دار و چهارپایان و کشتزارها، برای مردم زیبا جلوه داده شده است. اینها متاع (لذات) زندگانی پست ترند و نزد خدا، بازگشتگاهی نیکوست بگو، آیا شما را به چیزی بهتر از اینها، آگاه گردانم که ویژه پرهیزکاران در پیشگاه خداست؛ باغ هایی که زیر (درختان) آنها نهرها، جاری است و در آنها، همیشه می ماندند و همسرانی پاک و خشنودی خدا، و خداوند به بندگان خود، خوب، آگاه است).
    در این دو آیه شریفه، خداوند متعال، پس از شمارش برخی از محبوبترین لذات دنیوی، برتر بودن شدت لذات اخروی و مانگارتر بودن آنها را نسبت به شهوات دنیوی، یادآور می شود و امیرمؤنان علی (علیه السلام) در این روایت که می فرمایند:
    ما شر بشر بعده الجنة و ما خیر بخیر بعده النار و کل نعیم دون الجنة محقور و کل بلاء دون النار عافیه(47) به همین حقیقت اشاره کرده اند. (شری که بهشت را به دنبال دارد، شر نیست و خیری که آتش (دوزخ) را در پی دارد، خیر نیست و هر نعمتی کمتر از بهشت، حقیر و هر رنجی کمتر از آتش جهنم، عافیت است).
    برای همین است که امام زین العابدین (علیه السلام) گناه را چنین توصیف می کنند ذنوب أدبرت لذاتها فذهبت و أقامت تبعاتها فلزمت(48) گناهانی که خوشی های آنها از بین رفته و آثار بد آنها باقی مانده است و به همین معناست این سخن مولای متقیان امیرمؤنان (علیه السلام) که می فرمایند: شتان ما بین عملین، عمل تذهب لذته و تبقی تبعته و عمل تذهب موونته و یبقی أجره(49) (چقدر فاصله است میان دو کار، کاری که لذتش می رود و پیامدش، باقی است و کاری که رنجش تمام می شود و پاداشش، ماندگار می ماند)
    و اینکه در روایت مزبور، عاقبت کار، ملاک نهایی سنجش و ارزیابی قرار گرفته است، امری کاملا مطابق با سیره عقلاست که زندگی خود را بر اساس آن تنظیم می کنند. معمولا، ما، خوبی و بدی افراد را نسبت به خود، با توجه به عاقبت آنها می سنجیم. سود و زیان معالات را هم با، همین معیار محاسبه می کنیم اگر کاری دارای سختی ها و رنج هایی باشد که با فاصله نه چندان دور به پایان رسد و خوبی های آن باقی ماند آن را مطلوب قلمداد می کنیم.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    نکته اول (مفهوم سعادت حقیقی)

    قبلا، اشاره کردیم که سعادت و کمال واقعی که مطلوب همه انسانهاست، رسیدن به بالاترین و ماندگارترین خیرات است و بهمین دلیل قرآن کریم برای ترغیب انسان ها به جهان آخرت بر دو ویژگی آن جهان، یعنی ویژگی بالا بودن کیفیت خوبی ها و زیاد بودن کمیت آنها، تأکید می کند. آیه شریفه و الاخرة خیر و أبقی(الاعلی /17) از جمله این آیات است و آنگاه که خداوند متعال می خواهد، انسان را نسبت به لذت های دنیوی، بی میل کند و به جهان آخرت ترغیب نماید به مقایسه لذت های این دو عالم از جهت کمیت و کیفیت می پردازد مثلا در سوره آل عمران می فرمایند:
    زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الخیل المسومة و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیاة الدنیا و الله عنده حسن الماب قل أونبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد.(آل عمران/14 - 15).
    (دوستی (متعلق) شهوات، یعنی، زنان و فرزندان و همیانهای زر و سیم و اسبان نشان دار و چهارپایان و کشتزارها، برای مردم زیبا جلوه داده شده است. اینها متاع (لذات) زندگانی پست ترند و نزد خدا، بازگشتگاهی نیکوست بگو، آیا شما را به چیزی بهتر از اینها، آگاه گردانم که ویژه پرهیزکاران در پیشگاه خداست؛ باغ هایی که زیر (درختان) آنها نهرها، جاری است و در آنها، همیشه می ماندند و همسرانی پاک و خشنودی خدا، و خداوند به بندگان خود، خوب، آگاه است).
    در این دو آیه شریفه، خداوند متعال، پس از شمارش برخی از محبوبترین لذات دنیوی، برتر بودن شدت لذات اخروی و مانگارتر بودن آنها را نسبت به شهوات دنیوی، یادآور می شود و امیرمؤنان علی (علیه السلام) در این روایت که می فرمایند:
    ما شر بشر بعده الجنة و ما خیر بخیر بعده النار و کل نعیم دون الجنة محقور و کل بلاء دون النار عافیه(47) به همین حقیقت اشاره کرده اند. (شری که بهشت را به دنبال دارد، شر نیست و خیری که آتش (دوزخ) را در پی دارد، خیر نیست و هر نعمتی کمتر از بهشت، حقیر و هر رنجی کمتر از آتش جهنم، عافیت است).
    برای همین است که امام زین العابدین (علیه السلام) گناه را چنین توصیف می کنند ذنوب أدبرت لذاتها فذهبت و أقامت تبعاتها فلزمت(48) گناهانی که خوشی های آنها از بین رفته و آثار بد آنها باقی مانده است و به همین معناست این سخن مولای متقیان امیرمؤنان (علیه السلام) که می فرمایند: شتان ما بین عملین، عمل تذهب لذته و تبقی تبعته و عمل تذهب موونته و یبقی أجره(49) (چقدر فاصله است میان دو کار، کاری که لذتش می رود و پیامدش، باقی است و کاری که رنجش تمام می شود و پاداشش، ماندگار می ماند)
    و اینکه در روایت مزبور، عاقبت کار، ملاک نهایی سنجش و ارزیابی قرار گرفته است، امری کاملا مطابق با سیره عقلاست که زندگی خود را بر اساس آن تنظیم می کنند. معمولا، ما، خوبی و بدی افراد را نسبت به خود، با توجه به عاقبت آنها می سنجیم. سود و زیان معالات را هم با، همین معیار محاسبه می کنیم اگر کاری دارای سختی ها و رنج هایی باشد که با فاصله نه چندان دور به پایان رسد و خوبی های آن باقی ماند آن را مطلوب قلمداد می کنیم.





    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    نکته دوم (عاقبت، یعنی ترازنامه اعمال)

    اما، مطلبی قابل توجه در اینجا وجود دارد و آن اینکه در سنجشی حکیمانه، هیچ گاه پیش و پس بودن سود و زیان، تنها ملاک جمع بندی نیست، ملاک جامع این است که در نهایت و در معدل گیری حساب شده اعمال، سودی قابل توجه، بدست آمده باشد که زیان ها را جبران کند، یعنی ملاک، ترازنامه سالیانه، یا چندین ساله است، کسی که می خواهد باغی را ایجاد کند اگر حسابگری دقیق باشد زودبازدهی و کم خرجی یا، دیربازدهی و پرخرجی انواعی از درختان را، تنها ملاک مقرون به صرفه بودن یا نبودن کاشت آن درختان، قرار نمی دهد بلکه در محاسبه ای دقیق می اندیشد که آیا با توجه به زمانی که میان کاشت و برداشت فاصله می افتد و با توجه به مقدار سود و زیان و تفاوت کردن قیمت ها در طول زمان، کدامیک از این دو نوع درخت به صرفه است، آنکه کم تر خرج دارد و زودتر ثمر می دهد یا آنکه پرخرج تر است و دیرتر به بار می نشیند یا هیچکدام؟
    بنابراین، ملاک نهایی، تنها، عاقبت امر نیست یعنی، اینکه درختان پرخرج و دیربازده هم سرانجام، روزی به سودرسانی می رسند کافی نیست، ملاک این است که با توجه به هزینه های گذشته و مقدار سود، کدام به صرفه است معمولا، ملاک آدمیان در محاسبات اندیشمندانه ترازنامه و معدل است بنابراین آنچه در این گونه روایات هم آمده است اشاره به همین حقیقت دارد و البته تدبیر حکیمانه الهی، اقتضا دارد که عاقبت انسان ها با عنایت به معدل عمر نیک و بد اعمالشان در تمام عمر، معین شود. این مطلب، نیاز به تفصیل بیشتری دارد که در جای خود به آن خواهیم پرداخت.











    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    نکته سوم (لحظه مرگ، آغاز سعادت یا شقاوت)

    دلیل اینکه لحظه مرگ، لحظه آغاز سعادت یا شقاوت است این است که طبق آیات و روایات معصومین (علیه السلام) بلافاصله پس از مرگ با حسن عاقبت، یا سوءعاقبت، پاداش یا عقوبت الهی آغاز می شود. از جمله آیات دال بر این مطلب، آیاتی است که پیش از این در دسته بندی انسان ها، در دو گروه آوردیم که از جمله آنها، آیه ای است که انسان ها را به سعید و شقی تقسیم می کند و بدنبال آن، بخشی از آثار شقاوت و سعادت را یادآور می شود: فمنهم شقی و سعید فاما الذین شقوا ففی النار لهم فیها زفیر و شهیق... و اما الذین سعدوا فی الجنة خالدین(هود 105 - 108).










    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    نکته سوم (لحظه مرگ، آغاز سعادت یا شقاوت)

    دلیل اینکه لحظه مرگ، لحظه آغاز سعادت یا شقاوت است این است که طبق آیات و روایات معصومین (علیه السلام) بلافاصله پس از مرگ با حسن عاقبت، یا سوءعاقبت، پاداش یا عقوبت الهی آغاز می شود. از جمله آیات دال بر این مطلب، آیاتی است که پیش از این در دسته بندی انسان ها، در دو گروه آوردیم که از جمله آنها، آیه ای است که انسان ها را به سعید و شقی تقسیم می کند و بدنبال آن، بخشی از آثار شقاوت و سعادت را یادآور می شود: فمنهم شقی و سعید فاما الذین شقوا ففی النار لهم فیها زفیر و شهیق... و اما الذین سعدوا فی الجنة خالدین(هود 105 - 108).











    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    سه هنگامه مخاطره انگیز

    آیات و روایات بسیاری اهمیت غافل نشدن از سوءعاقبت احتمالی را گوشزد کرده اند از جمله این آیات، آیه ای است که قرآن کریم درباره حضرت یحیی (سلام الله علیه) می فرماید و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا(مریم 15)
    سلام بر او روزی که به دنیا آمد و روزی که از دنیا رفت و روزی که در قیامت زنده می شود و مشابه آن آیه ای است که قرآن کریم از زبان حضرت عیسی (علیه السلام) می فرماید: و السلام علی یوم ولدت و یوم أموت و یوم ابعث حیا(مریم 33) (سلام بر من روزی که به دنیا آمدم و روزی که از دنیا می روم و روزی که در قیامت زنده می شوم). این دو آیه شریفه، به مخاطره آمیز بودن سه زمان از حیات بشری اشاره دارند که از میان آنها، زمان دوم، یعنی، مرگ شاخصه هایی ویژه دارد.













    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,632
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,528
    مورد تشکر
    14,344 در 5,340
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    مقایسه ناگواری های سه هنگامه

    حیات بشری دارای ناگواری ها و ناامنی ها و فراز و نشیب هایی است که از آن گریزی نیست اما، وجود این ناگواری ها در سه زمان نامطلوبتر و رنج آورتر است یکی، زمانی که برای اولین بار از شکم مادر پا به دنیایی می گذاریم که با آن مأنوس نبوده ایم و دیگری، زمانی است که به بستر مرگ می افتیم و برای رفتن از این سرا به سرایی دیگر مهیا می شویم سرایی که در آن اختیاری نداریم و اعمال ما در نفع و ضرر ما تأثیری ندارد، بلکه تنها، روز پاداش اعمال گذشته است و سوم زمانی است که برای محاسبه نهایی اعمال، در دادگاه عدل الهی، حاضر می شویم.
    از این رو امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:
    ان أوحش ما یکون هذا الخلق فی ثلاثة مواطن، یوم یولد و یخرج من بطن امه فیری الدنیا، و یموت و یعاین الاخرة و أهلها و یوم یبعث فیری أحکاما لم یرها فی دار الدنیا(50).
    (وحشتناک ترین موقعیت ها برای انسان سه موقعیت است: روزی که به دنیا می آید و از شکم مادر خود خارج می شود و دنیا را می بیند و روزی که می میرد و عالم پس از مرگ و اهل آن را مشاهده می کند و روزی که مبعوث می شود و حکم هایی را مشاهده می کند که در دار دنیا آنها را ندیده بود).
    این سه روز، دو شباهت به هم دارند یکی آنکه، هر سه از قلمرو اختیار ما خارجند، دیگر اینکه همه یا بسیاری از وضعیت های موجود در آغاز، تا آخر آن، ادامه می یابند مثلا، ضعف و قوت های ارثی و سلامت و معلولیت های جسمانی هنگام تولد، به آسانی درمان نمی شوند. در روز اول، اوضاع ما را، یا سنت الهی در عالم طبیعت تعیین می کند یا، آن دسته از رفتارهای نیک و بد والدین، که در فرزند اثر میگذارد و دیگر اینکه، بر وضعیت جسم یا روح ما حاکم می شود. أمان بودن در این سه زمان برای بشر بسیار مهم است البته تفاوت هایی هم میان زمان اول، با زمان بعد از آن هست. یکی از این تفاوت ها، این است که در زمان اول، أعمال انسان تأثیری در مطلوب یا، نامطلوب بودن آن ندارد اما خوب و بد بودن وضعیت انسان را در زمان دوم و سوم أعمال اختیاری ما تعیین می کند و فرق دیگر، این است که بعد از اینکه پا به عرصه حیات گذاشتیم طبق سنت عمومی الهی، کم کم توانا می شویم و أعمال ما، شقاوت و سعادت ما را مشخص می کند اما بعد از زمان دوم و سوم کاملا اختیار از ما سلب می گردد و تنها رفتارهای نیک و بد گذشته ما، مسیر خوب و بد حیات بعدی را فراهم می کند. موضوع سخن ما، مربوط به زمان دوم است که با آخرین عمل اختیاری خود مهر قبولی یا مردودیت را هر کارنامه نهایی عمر خویش می زنیم و اولین پاداش یا عقاب اعمال گذشته را که همان حسن عاقبت و سوءعاقبت است به ما می دهند. به عبارت دیگر، حسن یا سوءعاقبت انسان، همان معدل اعمال اوست که در هنگام مرگ با آن روبرو می شود.
    برای فهم بهتر این دو آیه شریفه مناسب است به این نکته هم توجه کنیم که لفظ سلام که در این دو آیه بکار رفته است به معنای رحمت الهی است و نزدیکترین معنا را با سلامت دارد و بهمین دلیل است که امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نگرانی خود را از زمان دوم، یعنی لحظه مرگ با همین لفظ یعنی لفظ سلامت اظهار می دارند و می فرمایند: ذلک فی سلامة من دینی، بنابراین، دو آیه شریفه فوق خبر از در امان بودن این دو پیامبر بزرگ الهی در سه زمانی می دهند که احتمال ناامنی و خطر برای هر کسی جدی است.
    سلامت و امان بودن در زمان اول را بیشتر ما از آن برخورداریم منشأ سلامت اول زندگی، سلامت طبیعی است که اقتضای سنت الهی، چنین سلامتی در ابتدای زندگی است اما زمان دوم و سوم را که اعمال اختیاری ما باید آن را معین سازند، بیشتر انسان ها، در آن شکست می خورند. آیات شریفه ای از قرآن کریم که خبر از بی ایمانی اکثریت می دهد به نحوی اشاره به این حقیقت دارند.










    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 2 از 38 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi