دلم میخواهد سکوت را بنویسم
چه الفبای محدودی
چگونه بنویسم سکوت را
که بخوانی
و در هر حال که هستی
به سکوت برسی
تا سکوت به حرف آید...
و بگوید
هرچه به زبان نیامد...
❤ |
دلم میخواهد سکوت را بنویسم
چه الفبای محدودی
چگونه بنویسم سکوت را
که بخوانی
و در هر حال که هستی
به سکوت برسی
تا سکوت به حرف آید...
و بگوید
هرچه به زبان نیامد...
❤ |
ما همه ، هم «خوب» و هم «بد» ،
هم «خیر» و هم «شر» هستیم ؛
و اگر شما هیچ «ناپاکی» و «پلیدی»
در خودتان نمیبینید دلیلش آن است
«که خوب به خودتان نگاه نکردهاید»!
❤ |
جوانی ڪُنیــد ؛
جلویِ آینه با خودتان حرف بزنید ،
بلند بخندید و بِچَـرخید...!
خودتان را بغل ڪنید!
به دَرَڪ ڪه چه فڪری راجع به تو میڪنند!
فڪرِ آنها تو را خوشبخت نمیڪند ؛
یڪ لحظه تصور ڪنید پیر و تنها و بیمارید،
ڪه حتمأ این لحظه را خواهید داشت
آن لحظه تنها آرزویِتان یڪ روز از همین
روزهایِ جوانیِ شماست ڪه بیهوده
برایَش غُصه میخورید و بی هدف
شب را صبح و صبحتان را شب میڪنید.
این لحظه ها هیچ جوره بر نمیگردند،
خودت، به خودت خوشبختی را هدیه ڪن،
خودت هیچوقت خودت را تَـرڪ نمیڪند...
❤ |
ما همه ، هم «خوب» و هم «بد» ،
هم «خیر» و هم «شر» هستیم ؛
و اگر شما هیچ «ناپاکی» و «پلیدی»
در خودتان نمیبینید دلیلش آن است
«که خوب به خودتان نگاه نکردهاید»!
❤ |
الگوی زیبایی برای دیگران باش"
سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد
از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند.
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند.
از اخلاق برایش نگو!
بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو!
بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد.
"بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند"
❤ |
ما همه ، هم «خوب» و هم «بد» ،
هم «خیر» و هم «شر» هستیم ؛
و اگر شما هیچ «ناپاکی» و «پلیدی»
در خودتان نمیبینید دلیلش آن است
«که خوب به خودتان نگاه نکردهاید»!
❤ |
انسانهای خوب
همانند گلهای قالیند،
نه انتظار باران را دارند و نه
دلهره ی چیده شدن
دائمی اند!
این نقطه اشتراک زن ها و فرشته هاست کہ:
رنجِ بشریت بَر دوش آن هاست...
❤ |
ما همه ، هم «خوب» و هم «بد» ،
هم «خیر» و هم «شر» هستیم ؛
و اگر شما هیچ «ناپاکی» و «پلیدی»
در خودتان نمیبینید دلیلش آن است
«که خوب به خودتان نگاه نکردهاید»!
❤ |
انسانهای خوب
همانند گلهای قالیند،
نه انتظار باران را دارند و نه
دلهره ی چیده شدن
دائمی اند!
این نقطه اشتراک زن ها و فرشته هاست کہ:
رنجِ بشریت بَر دوش آن هاست...
❤ |
دوستان را در دل رنجها باشد
که آن به هیچ داروی خوش نشود،
نه به خفتن
نه به گفتن
و نه به خوردن،
الّا به دیدار دوست...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)