صفحه 5 از 33 نخستنخست 12345678915 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 324

موضوع: نزول قرآن و رؤياى هفت حرف

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ج) عن اُبيّ: قال: لقى رسول‏اللَّه(ص) جبريل عند أحجار المراء، فقال: انّى بعثت إلى أمة اميين منهم الغلام و الخادم و الشيخ العاسى و العجوز فقال جبريل: فليقرأوا القرآن على سبعة أحرف؛(66)
    ابىّ گفت: پيامبر(ص) جبرئيل را نزد احجار مراء ملاقات نمود و فرمود: من به‏سوى أمّتى امّى مبعوث شده‏ام كه در بين آنان غلام، خادم، افراد مسن، كم‏حوصله و ناتوان هست. جبرئيل گفت: پس قرآن را بر هفت حرف بخوانيد.

    د) أبيّ: إن رسول‏اللَّه(ص) لقى جبريل فقال له: إنى بعثت إلى أمة أميين منهم العجوز و الشيخ الكبير و الغلام و الجارية و الرجل الذى لم يقرأ كتاباً قط قال: يا محمد، إن القرآن أنزل على سبعة أحرف؛(67)
    ابى گفت: پيامبر(ص) جبرئيل را ملاقات نمود و براى او گفت: من به سوى امتّى امّى مبعوث شده‏ام كه در ميان آنها پير زن و پير مرد و غلام و جاريه و كسى كه تاكنون كتابى را نخوانده، هست. جبرئيل گفت: يا محمد! قرآن بر هفت حرف نازل شده است.





    امضاء





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #42

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    ه') عن أبيّ: إن النبى كان عند أضاءة بنى غفار قال: فأتاه جبريل فقال إنّ‏اللَّه يأمرك أن تقرئ أمتك القرآن على حرف ... ثم جاءه الثالثه فقال: ان اللَّه يأمرك أن تقرئ أمتك القرآن على ثلاثة أحرف قال: أسأل اللَّه معافاته و مغفرته، و إن امتى لا تطيق ذلك. ثم جاءه الرابعة فقال: إن اللَّه يأمرك أن تقرئ أمتك القرآن على سبعة أحرف فأيّما حرف قرأوا عليه فقد أصابوا؛(68)
    ابىّ گفت: پيامبر در كنار چشمه بنى غفار بود و فرمود: جبرئيل نزد او آمد و گفت: خداوند دستور مى‏دهد كه قرآن را بر يك حرف بخوانى... تا اين كه در مرتبه سوم آمد و گفت: خداوند دستور مى‏دهد كه قرآن را بر امتت بر سه حرف بخوانى. پيامبر(ص) گفت: خداوندا: درخواست عفو و مغفرت مى‏نمايم؛ زيرا امت من بر اين مقدار طاقت ندارد. تا اين كه براى مرتبه چهارم آمد و گفت: خداوند دستور مى‏دهد كه قرآن را بر امتت بر هفت حرف بخوانى. هر كدام را بخوانيد، قرآن خوانده ‏ايد.





    امضاء




  4. Top | #43

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    3 . جواز تبديل كلمات به يكديگر


    درچند مورد از روايات سبعة احرف، موضوع آنها، جايگزينى كلمات با يكديگر است؛ البته تا آن‏جا كه تغييرى در معنا پديدار نگردد و حكمى از احكام قرآن عوض نشود. در اين صورت معناى حديث سبعة احرف، ربطى به هفت بطن و هفت لغت و لهجه ندارد، بلكه چه بسا در يك لغت خاص، ممكن است، واژه‏هاى مترادفى باشد كه بتوان جاى آنها را بايكديگر عوض كرد. به آن روايات اشاره مى‏شود:

    الف) عن ابي‏هريرة: قال: رسول‏اللَّه(ص): أنزل القرآن على سبعة أحرف عليمٌ حكيمٌ، غفورٌ رحيم؛(69)

    ابوهريره: پيامبر(ص) فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است، عليم، حكيم و، غفور و رحيم است.



    امضاء




  5. Top | #44

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    ب) عن أبيّ طلحة عن أبيه عن جدّه: قال: قرأ رجل عند عمربن الخطاب. فغيّر عليه فقال: لقد قرأت على رسول‏اللَّه(ص) فلم يُغيّر عليّ قال: فاختصما عند النبي(ص) فقال: يا رسول‏اللَّه(ص): ألم تقرئنى آية كذا و كذا قال: بلى قال: فوقع فى صدر عمرشى فعرف النبى ذلك ... ثم قال: إن القرآن كلّه صواب ما لم‏تجعل رحمة عذاباً أو عذاباً رحمة؛(70)

    ابيّ طلحه گفت: شخصى نزد عمر قرآن خواند. عمر از قرائت او ناراحت شد. او گفت: من بر پيامبر(ص) چنين قرائت نمودم و حضرت مرا بازنداشت. هر دو نزد پيامبر براى رفع خصومت رفتند. آن مرد گفت: يا رسول‏اللَّه(ص) آيا شما بر من چنين تعليم ندادى؟ پيامبر(ص) فرمود: آرى. در آن هنگام عمر دچار ترديد شد. پيامبر(ص) متوجه عمر شد و ... سپس گفت: قرآن تمامش صواب است؛ مادامى كه آيه رحمت به عذاب و آيه عذاب به آيه رحمت تبديل نشود.








    امضاء




  6. Top | #45

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    ج) عن عبدالرحمن بن ابي‏بكره، عن أبيه قال: قال رسول‏اللَّه(ص): قال جبريل: أقرأوا القرآن على حرف. فقال ميكائيل: أستزده. فقال: على حرفين حتى بلغ ستة أو سبعة أحرف فقال:: كلّها شافٍ كافٍ ما لم تختم آية عذاب برحمة أو آية رحمة بعذاب كقولك هلّم و تعال؛(71)

    عبدالرحمن بن ابى‏بكره گفت: پيامبر فرمود: جبرئيل گفت: قرآن را بر يك حرف بخوان. ميكائيل گفت: بر آن بيفزا. جبرئيل گفت: دو حرف تا به شش يا هفت حرف منتهى شد و سپس گفت: هر يك از آنها شافى و وافى به مقصود است؛ تا آن‏گاه كه آيه عذاب جايگزين آيه رحمت و عكس آن نشود؛ مانند تعال و هلّم كه تبديل آنها به يكديگر مانعى ندارد.

    د) عن أبي‏هريرة: إن رسول‏اللَّه(ص) قال: إن هذا القرآن أنزل على سبعة أحرف؛ فاقرأوا و لا حرج ولكن لاتختموا ذكر رحمة بعذاب و لاذكر عذاب رحمة؛(72)

    ابى‏هريره: پيامبر(ص) فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. آن را بر هر حرفى بخوانيد، در آن حرجى نيست ولكن آيه رحمت را با عذاب و هم‏چنين آيه عذاب را به رحمت ختم ننماييد.

    از روايات فوق بر مى‏آيد كه پيامبر(ص) اجازه داده‏اند كه قرآن را مى‏توان با كلماتى كه جايگزينى آنها تغييرى در معنا نمى‏دهد، قرائت كرد؛ مادام كه آيه عذاب به آيه رحمت، و آيه رحمت به آيه عذاب تبديل نگردد؛ يعنى مى‏توان كلمات قرآن را جايگزين نمود و الفاظ درون آيه يا در پايان آيات را با يكديگر معاوضه و يا جايگزين با كلمات ديگرى كه مترادف آن است، نمود.اگر مقصود از هفت حرف، تبديل كلمات مترادف به جاى يكديگر باشد، آيا بر اين اساس، عدد هفت هم خصوصيتى خواهد داشت؟ يا عدد سبعه، براى كثرت خواهد بود و مقصود از آن، تجويز استفاده از چنين كلماتى است؟

    چنين برداشتى از حديث سبعة احرف، با اين برداشت كه مقصودْ هفت بطن يا هفت لغت و لهجه است، بسيار متفاوت و متناقض است. آيا هيچ مسلمانى، به خود اجازه مى‏دهد كه كلمات قرآن را اين چنين جابه‏جا نمايد؟ آيا بر اين مبنا باز هم اعجاز قرآن ثابت خواهد ماند؟ آيا بر اين اساس، قرآن از تحريف مصون خواهد ماند؟ براى روايات فوق چه توجيهى وجود دارد؟ آيا با توجه به تضاد آنها با روايات قبلى، مى‏توان بر صحت آنها حكم نمود؟




    امضاء




  7. Top | #46

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    هيچ مسلمانى به خود اجازه نمى‏دهد كه كلمات قرآن را، هر چند با مترادف آن، جايگزين سازد. هر كلمه قرآن در جاى خود، منزلتى دارد كه حكايت از اعجاز آن مى‏كند. فصاحت و بلاغت قرآن در همين نظم و سبك موجود است. چگونه ممكن است كه با وجود تبديل كلماتِ مترادف، اعجاز وفصاحت قرآن محفوظ بماند؟ چه‏رسد به تبديل كلمات غير مترادف كه برخى از عموميت روايت، آن را نيز استفاده نموده‏اند. تبديل كلمات اساس قرآن را سست مى‏نمايد. آيةاللَّه خوئى در اين باره مى‏فرمايد:

    اگر مراد از اين وجه (تبديل كلمات هم معنا) اين است كه پيامبر جايز دانسته‏اند كه كلمات قرآن موجود با كلمات هم معناى خود، جابه‏جا شود، اين احتمال موجب هدم اساس قرآن است؛ قرآنى كه معجزه جاويد و حجّت بر همه مردم است. هيچ عاقلى شك نمى‏كند كه اين كار موجب ازبين رفتن قرآن و عدم اعتنا به شؤون آن است و آيا هيچ عاقلى توهم‏مى‏كند كه پيامبر(ص) اجازه بدهد كه قارى سوره يس را چنين بخواند: يس الذكر الحكيم. انّك لمن الانبياء على طريق سوى.(73)

    اگر مقصود از سبعة احرف اجازه بر تبديل كلمات بود، چطور خداوند در قرآن مى‏گويد: اى پيامبر(ص) بگو: <من نمى‏توانم در كلمات تغييرى بدهم و آن وحى الهى است».(74)






    امضاء




  8. Top | #47

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    4 . ابواب سبعة

    در دو روايت مربوط به سبعة احرف، تعبيرِ سبعة ابواب آمده است؛ بدين ترتيب مقصود از سبعة احرف را، هفت باب ذكر مى‏نمايد. آن دو بدين قرار است:

    الف) فروى عن ابن مسعود عن النبي(ص) إنّه قال: كان الكتاب الأول نزل من باب واحد و على حرف واحد و نُزل القرآن من سبعةِ أبوابٍ على‏ سبعةِ أحرفٍ: زاجرٍ و آمرٍ و حلالٍ و حرامٍ و محكمٍ و متشابهٍ و أمثالٍ...؛(75)

    از ابن مسعود روايت شده كه پيامبر(ص) فرمود: كتاب اوّل، از باب واحد و بر حرف واحد است و قرآن از هفت باب و بر هفت حرف نازل شده است: زجر و امر و حلال و حرام و محكم و متشابه و امثال....

    ب) عن ابي‏قلابه: قال: بلغنى أن النبي(ص) قال: أنزل القرآن على سبعة أحرف امر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و قصص و مثل؛(76)

    ابى‏قلابه مى‏گويد: به من رسيد كه پيامبر(ص) فرمود: قرآن بر هفت حرف: امر و زجر، ترغيب و ترهيب، جدل، قصص و امثال، نازل شده است.

    اگر مقصود از عبارت‏هاى هفت‏گانه، امر و زجر و حلال و حرام و محكم و متشابه و امثال، بطون قرآن باشد، بايد گفت كه بطون قرآن بر اين هفت مورد محدود نمى‏شود. ضمن اين كه، امر و زجر با هم يك‏سان هستند و در نتيجه شش باب به جاى هفت باب خواهد شد و اگر هفت باب به معناى هفت نوع باشد، ممكن است انواع ديگرى مانند ناسخ و منسوخ و ... نيز از آن مجموعه به حساب آيد. در حالى كه آنها در روايت نيامده است. در هر حال، هفت باب، با هفت بطن و هفت قرائت و لهجه و جواز جايگزينى كلمات هفت‏گانه، قابل جمع و سازگار نمى‏باشند. از آن‏چه گذشت روشن شد كه روايت سبعة احرف از جهت معنا، يك‏سو و يك‏سان نبود و متن آن به تناقض‏ها و ناسازگارى‏هايى گرفتار آمده بود.





    امضاء




  9. تشكر


  10. Top | #48

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    اضطراب و غرابت حديث سبعة احرف

    چون در معناى حديث سبعة احرف، تناقض‏هاى محتوايى و شكلى وجود داشت -به‏گونه‏اى كه قابل جمع و سازگارى نبود- جمعى در معناى آن متوقف شده و گفته‏اند كه معناى حديث سبعة احرف، مشكل است و قابل درك نيست. از اين روى، آن را حديثى مضطرب، به شمار آورده‏اند. زيرا حديث مضطرب، آن است كه از لحاظ متن مختلف نقل شده باشد. علامه مامقانى مى‏گويد:

    و هو كل حديث اختلف فى متنه؛(77) يعنى، مضطرب آن است كه متن آن مختلف نقل شده باشد.

    حديث مضطرب نيز از احاديث ضعيف و غير قابل اعتماد به حساب آمده است. شيخ بهايى مى‏گويد: <الفاظ جرح عبارتند از: ضعيف، مضطرب، غال، و....»(78)

    ابن صلاح هم در تعريف حديث مضطرب مى ‏گويد:

    مضطرب در حديث آن است كه روايت آن مختلف مى‏باشد. برخى آن را بر وجهى نقل مى‏كنند كه ديگران آن را بروجهى ديگر نقل كرده‏اند... و اضطراب موجب ضعف در حديث است. زيرا بيانگر آن است كه حديثِ مضبوطى نيست و راويان، آن را با دقت نقل نكرده‏اند.(79)



    امضاء




  11. Top | #49

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    از طرفى حديث سبعة احرف، غرابت نيز دارد. زيرا يكى از معانى غريب در نزد محدثان آن است كه در متن آن الفاظ غامض و دور از فهم باشد، كه خود نوعى ضعف براى حديث به شمار مى‏رود. حديث سبعة احرف نيز در آن الفاظى مانند: نُزِلَ على‏ سبعةِ أحرُفٍ، مى‏باشد كه فهم آن براى علما مشكل شده و بيش از 35 قول در معناى آن گفته شده است. حتى نزد عده‏اى هنوز معناى آن روشن نشده است. در تعريف حديث غريب آمده است: <غريب لفظى در عرف روات و محدثان، عبارت است از: حديثى كه متن آن مشتمل بر لفظ غامضى و دور از فهم است.»(80)

    چگونه ممكن است كه پيامبر(ص) خود حديث سبعة احرف را با الفاظ غامضى فرموده باشد و در آن اين همه اجمال و ابهام را تبيين ننموده باشد؟ آيا اساساً چنين حديثى را مى‏توان باور كرد؟ يا حديثى مجعول مى‏باشد؟ به ويژه كه نه تواتر آن ثابت‏شد و نه از نظر سند، قابل اعتماد بود و نه از نظر دلالت قابل قبول.




    امضاء




  12. Top | #50

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    7751
    نوشته
    3,197
    صلوات
    358
    دلنوشته
    4
    صلوات بر محمد وآل محمد و اقا امام زمان (عج)
    تشکر
    897
    مورد تشکر
    1,488 در 556
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    بررسى عدد سبعه

    از جمله ابهامات در روايت نزول قرآن بر هفت حرف، معناى عدد سبعه است. آيامنظور همان عدد واقعى بين 6 و 8 است؟ يا مقصود از آن بيان كثرت است؟ دانشمندان اهل سنت در اين مجال هم دچار اختلاف آرا شده‏اند. برخى مراد از سبعه را بيان كثرت دانسته‏اند زيرا هدف از افزايش حروف را، تسهيل و تيسير مى‏دانند. لذا معتقدند اختصاصى به عدد هفت ندارد و عدد سبعه در لغت مصداق بيان كثرت در آحاد است؛ چنان كه عدد هفتاد در ده‏ها و هفت‏صد در صدها، بيان كثرت مى‏باشد. سيوطى پس از نقل روايت سبعة احرف بيان مى‏دارد كه در معناى روايت در حدود چهل قول اختلاف شده است و قول دوم را چنين مى‏گويد:

    مراد از سبعه حقيقتاً عدد (يعنى بين 6 و 8) نيست؛ بلكه هدف تيسير و تسهيل و توسعه است و لفظ هفت براى اراده كثرت در بين آحاد است.(81)

    بر اين رأى قاضى عياض و محمد جمال الدين قاسمى و مصطفى صادق رافعى، نيز متمايل شده‏اند. علامه قاسمى در تفسير خود، محاسن التأويل مى‏گويد:<أظهر آن است كه از عدد سبعه اراده كثرت شده و عدد معينى مقصود نيست.»(82)



    امضاء




صفحه 5 از 33 نخستنخست 12345678915 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi