۱۰ .تاكتيك ماساژ پيام[۲۵]
تاكتيك حذف، تاكتيك كلى بافى، تاكتيك زمان بندى، تاكتيك قطره چكانى، تاكتيك موجى و تاكتيك
تبخير از جمله تاكتيك هاى ماساژ پيام به شمار مى آيند كه به طور مختصر به توضيح آنها پرداخته
مى شود.
تاكتيك كلى بافى[۲۶]
در تاكتيك كلى بافى جزئياتى كه ممكن است مخالفت ادارى يا سياسى را برانگيزد را با لعابى از
مطالب غيرواقعى مى پوشانند. در اين تاكتيك سعى مى شود بدون توجه به مسايل اصلى و عميق
در خبر و بدون ريشه يابى به موضوعى كه منعكس مى شود به حواشى آن پرداخته شده، به خبر
لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه كنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وى را كمتر معطوف
به عمق مطالب نمايند. اين تاكتيك بيشتر در پخش بيانيه هاى وزارت امور خارجه و يا دستگاه ديپلماسى
خارجى كشورها مورد استفاده قرار مى گيرد، كه در آن ها از شيوه بى حس سازى مغزى استفاده
شده است.
تاكتيك زمان بندى[۲۷]
مرسوم ترين مصداقى را كه مى توان براى تاكتيك زمان بندى مثال زد، تأخير در پخش خبر مى باشد،
به نحوى كه پيام گير نتواند كارى بكند. اين شيوه در بسيارى از موارد التهاب و اشتياق مخاطبين را براى
شنيدن خبر از منابع موثق مهيا نموده و در بخشى ديگر زمينه پخش شايعات را نيز فراهم مى كند.
تاكتيك حذف[۲۸]
براساس اين تاكتيك قسمت هاى مهمى از خبر به دلايلى كه از پيش طراحى شده و به شكلى هدفمند
حذف مى گردد تا زمينه را براى پخش تاكتيك شايعه مهيا نمايد. در اين تاكتيك پخش كننده خبر (رسانه)
مى داند كه با پخش قسمت ناقصى از خبر سوالاتى، در ذهن مخاطبان ايجاد مى شود كه اين سؤالات
چنانچه پاسخ گفته نشود، زمينه پخش شايعات را فراهم مى كند. در وسايل ارتباط جمعى معروف است
كه شايعه جايى پخش مى شود كه خبر نباشد.
چون سياست به شدت ستيزه آميز است، پيام هاى سياسى بيش از پيام هاى ديگر آگاهانه انتخاب
مى شوند و تاكتيك حذف استفاده مى گردد.
تاكتيك قطره چكانى[۲۹]
داده ها، اطلاعات و دانش به جاى آنكه در سندى واحد نوشته شود در اين تاكتيك دسته بندى شده و
در زمان هاى گوناگون و به مقدار بسيار كم ارائه مى گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پيدا كند
و هم نسبت به آن اعتياد پيدا كند و منتظر پخش اخبار از مجراى مورد نظر گردد. در اين شيوه الگوى رخدادها
تجزيه مى شود و از ديدگيرنده مخفى مى ماند.
تاكتيك دروغ بزرگ يا استفاده از دروغ محض[۳۰]
اين تاكتيك قديمى و سنتى مى باشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانى در رسانه ها دارد و بيشتر
براى مرعوب كردن حريف و يا حتى براى مرعوب كردن افكار عمومى مورد استفاده قرار مى گيرد. يعنى
پيامى را كه به هيچ وجه واقعيت ندارد، بيان مى كنند. معروف ترين مورد استفاده اى كه از اين تاكتيك
شده، در زمان هيتلر و توسط گوبلز بوده است.
فوريت بخشيدن ساختگى به خبر[۳۱]
تأكيد بر انتقال سريع و لحظه به لحظه پيام و افزايش كميت آن يكى ديگر از شيوه هاى مطبوعاتى و
رسانه اى است. هدف از اين شيوه ايجاد نوعى طوفان مغزى براى مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و
ايجاد نوعى ايزوله كردن خبرى مخاطب نسبت به ديگر منابع خبرى از طريق ايجاد اين اطمينان در
مخاطب است و اين مطلب را مى خواهد القا كند كه اين مطبوعه در سريع ترين حالت ممكن، قادر
است اطلاعات را به مخاطب برساند.
اين تاكتيك براى كمتر تعمق كردن مخاطب بر اخبار نيز به كار گرفته مى شود. از طرفى نيز رسانه هاى
خبرى با شتاب بخشيدن به گزارش حوادث و رويدادها سعى مى كنند از فرصت ايجاد شده براى
دستيابى به بسيارى از اهداف خود (كه تاكنون مهيا نبوده) استفاده كنند. اين روش كاربرد تبليغاتى
نيز دارد. هم چنين در زمان جنگ و بحران هاى سياسى كاربرد بسيار دارد.
پيچيده كردن خبر براى عدم كشف حقيقت[۳۲]
امروزه شيوه پنهان كردن حقيقت، محرمانه نگهداشتن آن نيست زيرا كه ذات خبر فرار است و به
محض يافتن مجرايى، به داخل جامعه نفوذ پيدا مى كند. اعتقاد بر اينست كه زمانى كه يك رسانه قصد
دارد يك خبر را پنهان كند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زياد، حقيقت و موضوع را به گونه اى
پيچيده كند كه مخاطب از پيگيرى آن خبر صرف نظر كند.
براى پنهان ماندن حقيقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقيض، پيچيده و
مغلق بيان مى شود كه مخاطب نتواند از لابلاى مطالب به حقيقت دست يابد. نمونه بارز اين اتفاق
در موضوع پرتاب موشك از سوى نيروى دريايى آمريكا به سوى هواپيماى مسافرتى ايرباس ايرانى بود.
امروزه جهت سركوب بسيارى از جنبش هاى مردمى و نتايج اسف بار اقدامات سياسى و اقتصادى
قدرت هاى بزرگ در كشورهاى ضعيف جهان اين حقايق را از طريق مخدوش ساختن خبر اين وقايع،
پنهان مى نمايند.
افزايش قابليت تصديق خبر از طريق چيدن خبر ساختگى و نادرست در ميان چند خبر درست[۳۳]
برخى رسانه ها مانند بى.بى.سى همواره از اين شگرد استفاده كرده اند. در اين شيوه، نظر مخاطبان
به اخبارى صحيح جلب مى شود و پس از ايجاد اطمينان اوليه نسبت به اين منبع، يك خبر نادرست
اعلام و القاء مى شود. يك تحليل گر حرفه اى مى تواند اخبارى كه براى مخالفان خود داراى هويت درست
و مشخص شده است، به گونه اى با اخبار نادرست آميخته كند كه در نهايت نظر خود را در قالب تحليل
و تفسير مورد نظر خود القا نمايد.
نمونه آن را مى توان در سايت عليرضا نورى زاده پيدا كرد. در اين شيوه تحليل گر سعى كند اخبار موثق و
درست قابل استناد براى مخاطبين را همراه با چند خبر نادرست در هم آميخته و با شيوه اى كاملا حرفه اى
نتيجه مطلوب خود را كسب كند. در جريان قتل هاى زنجيره اى، عليرضا نورى زاده با در اختيار داشتن
بخشى از مطالب صحيح قادر بود كه مطالب نادرست خود را تحت پوشش منابع اطلاعاتى موثق منتشر كند.
استفاده از دو خبر واقعى براى طرح يك خبر ساختگى[۳۴]
ارتباط بخشيدن بين دو واقعه و نتيجه گيرى غلط و غيرواقعى از آن، از شيوه هاى ديگر در مطبوعات و
خبرگزارى ها و راديوها به شمار مى رود. مثلاً راديو بى.بى.سى اعلام مى كند كه دو هيات سياسى از
آمريكا و ايران همزمان در سوريه با مقامات سورى ديدار و گفت و گو كردند. در اين پيام هدف اصلى، القاء
خبر ارتباط بين اين دو هيأت سياسى در سوريه و تضعيف دولت جمهورى اسلامى است.