تحلیل حقوقی علل قانون گریزی در نظام جمهوری اسلامی ایران
نظامی که داعیه اسلامی بودن را دارد،نهایت سعی خویش را در به حداقل رساندن قانون گریزی افراد در جامعه بنماید و سعی در قانون پذیر نمودن شهروندان خویش با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بدارد.
قانون همزاد آدمی بوده است ومادامی که انسان شروع به زندگی اجتماعی نموده است،به نوعی گام در جهت تنسیق و تعریف روابط خویش با یکدیگر نموده است.این عجیب است که قانون گریزی نیز چنین عمری دارد. در هر دوره تاریخی دلایل متعددی برای قانون گریزی وجود داشته است و دارد و خواهد داشت مانند:عوامل سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی که هریک از این عوامل در جوامع مختلف،میزان و جهتش متفاوت است و بعضا می توان گفت سلسله و مجموعه ای از این عوامل مسبب قانون گریزی و هنجار شکنی خواهدشد؛
قانون گریزی یک ناهنجاری است که حتما باید برطرف شود. مخصوصا در دنیای امروز اگر قانون گریز ینهادینه شود، امکان توسعه بصورت یکنواخت و پایدار در تمامی عرصه ها وجود نخواهد داشت.با توجه به مقدمه قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران که ویژگی بارز مبارزات و انقلاب مردم ایران را علیه نظام ستم شاهی،«مکتبی بودن»و«شیوه حکومت اسلام» می داند،از همین رو مطلوبست تا قوانین و مقررات موضوعه براساس موازین اسلامی،تقنین شده و اصول مترقی اسلام نیز از طریق قوه مجریه به مرحله اجرا گذاشته شود.
همین امر دربادی امر،سهل و ساده بنظر می رسد اما ظرائف زیادی در بحث تقنین تا اجرامتصور خواهد بود؛زیرا اگر شرایط چهارگانه در نظر گرفته نشود(اجتماع،فرهنگ،اقتصاد، یاست)،آثار و تبعات سوء در پی خواهد داشت که می توان عبور افراد از خطوط قرمز جامعه را یکی از تبعات منفی این امر دانست