صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 37

موضوع: آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    حالت غیبی آخرالزمان، مقدمه‌ی انتقال به عالَم غیب قیامت

    خداوند در وصف امام زمان(عج) مطابق لوح حضرت زهرا(س) می‌فرماید: «عَلَیْهِ كَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِیسَى وَ صَبْرُ أَیُّوبَ سَیِّدُ أَوْلِیَائِی »(35) او دارای كمال موسی و درخشش عیسی و صبر ایوب و سرور اولیاء من می‌باشد. ملاحظه می‌فرمائید که تمام کمالات معنوی پیامبران خدا در امام مهدی(ع) ظاهر می‌شود. همچنان که خود حضرت چون ظهور کنند می‌فرمایند:
    «یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى آدَمَ وَ شَیْثٍ فَهَا أَنَا ذَا آدَمُ وَ شَیْثٌ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى نُوحٍ وَ وَلَدِهِ سَامٍ فَهَا أَنَا ذَا نُوحٌ وَ سَامٌ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ فَهَا أَنَا ذَا إِبْرَاهِیمُ وَ إِسْمَاعِیلُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى مُوسَى وَ یُوشَعَ فَهَا أَنَا ذَا مُوسَى وَ یُوشَعُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى عِیسَى وَ شَمْعُونَ فَهَا أَنَا ذَا عِیسَى وَ شَمْعُونُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ«صَلَوَاتُ اللَّهِ‌عَلَیْهِمَا» فَهَا أَنَا ذَا مُحَمَّدٌ(ص) وَ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ».(3 6)
    ألا اى اهل عالم! هركس می‌خواهد آدم و شیث را ببیند بداند كه من همان آدم و شیث هستم، هركس می‌خواهد نوح و پسرش سام را ببیند بداند كه من همان نوح و سام می‌باشم، هركس می‌خواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند بداند كه من همان ابراهیم و اسماعیل هستم، هركس می‌خواهد موسى و یوشع را ببیند بداند كه من همان موسى و یوشع هستم، هركس می‌خواهد عیسى و شمعون را ببیند بداند كه من همان عیسى و شمعون هستم، هركس می‌خواهد محمّد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) را ببیند بداند كه من همان محمّد و على هستم .
    با دقت در این دو روایت متوجه می‌شویم همه‌ی ابعاد معنوی و غیبیِ عالم که در هر پیامبری به صورت مجزا هست، همه به شکل جامع و یک جا در آخرالزمان در جمال حضرت مهدی(عج) ظاهر می‌شود. حضرت ظرفیت ظهور همه‌ی کمالات را به تنهایی دارند تا زمینه‌ی انتقال دنیا به نشئه‌ی قیامت فراهم شود، نشئه‌ای که به جهت یوم‌الحشربودن، ظرفیت جمعِ همه‌ی کمالات و همه‌ی انسان‌ها را یک جا دارد. لذا نباید در مورد خصوصیات آخرالزمان از این موضوع غفلت کرد وگرنه طوری آن را تصور نمی‌کنیم که بتوان روایات مربوط به آخرالزمان را تصدیق نمود.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    حالت غیبی آخرالزمان، مقدمه‌ی انتقال به عالَم غیب قیامت


    خداوند در وصف امام زمان(عج) مطابق لوح حضرت زهرا(س) می‌فرماید: «عَلَیْهِ كَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِیسَى وَ صَبْرُ أَیُّوبَ سَیِّدُ أَوْلِیَائِی »(35) او دارای كمال موسی و درخشش عیسی و صبر ایوب و سرور اولیاء من می‌باشد. ملاحظه می‌فرمائید که تمام کمالات معنوی پیامبران خدا در امام مهدی(ع) ظاهر می‌شود. همچنان که خود حضرت چون ظهور کنند می‌فرمایند:
    «یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى آدَمَ وَ شَیْثٍ فَهَا أَنَا ذَا آدَمُ وَ شَیْثٌ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى نُوحٍ وَ وَلَدِهِ سَامٍ فَهَا أَنَا ذَا نُوحٌ وَ سَامٌ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ فَهَا أَنَا ذَا إِبْرَاهِیمُ وَ إِسْمَاعِیلُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى مُوسَى وَ یُوشَعَ فَهَا أَنَا ذَا مُوسَى وَ یُوشَعُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى عِیسَى وَ شَمْعُونَ فَهَا أَنَا ذَا عِیسَى وَ شَمْعُونُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ«صَلَوَاتُ اللَّهِ‌عَلَیْهِمَا» فَهَا أَنَا ذَا مُحَمَّدٌ(ص) وَ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ».(3 6)
    ألا اى اهل عالم! هركس می‌خواهد آدم و شیث را ببیند بداند كه من همان آدم و شیث هستم، هركس می‌خواهد نوح و پسرش سام را ببیند بداند كه من همان نوح و سام می‌باشم، هركس می‌خواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند بداند كه من همان ابراهیم و اسماعیل هستم، هركس می‌خواهد موسى و یوشع را ببیند بداند كه من همان موسى و یوشع هستم، هركس می‌خواهد عیسى و شمعون را ببیند بداند كه من همان عیسى و شمعون هستم، هركس می‌خواهد محمّد(ص) و امیرالمؤمنین(ع) را ببیند بداند كه من همان محمّد و على هستم .
    با دقت در این دو روایت متوجه می‌شویم همه‌ی ابعاد معنوی و غیبیِ عالم که در هر پیامبری به صورت مجزا هست، همه به شکل جامع و یک جا در آخرالزمان در جمال حضرت مهدی(عج) ظاهر می‌شود. حضرت ظرفیت ظهور همه‌ی کمالات را به تنهایی دارند تا زمینه‌ی انتقال دنیا به نشئه‌ی قیامت فراهم شود، نشئه‌ای که به جهت یوم‌الحشربودن، ظرفیت جمعِ همه‌ی کمالات و همه‌ی انسان‌ها را یک جا دارد. لذا نباید در مورد خصوصیات آخرالزمان از این موضوع غفلت کرد وگرنه طوری آن را تصور نمی‌کنیم که بتوان روایات مربوط به آخرالزمان را تصدیق نمود.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    جهان در حال آمادگیِ جدایی حق از باطل

    انسان‌ها دارای دو نوع مرگ هستند، یکی مرگ طبیعی و دیگری مرگ غیر طبیعی، در مرگ غیر طبیعی، بدن طوری ناکارآمد می‌شود که نفس ناطقه دیگر نمی‌تواند آن را تدبیر کند، مثل این که انسان وقتی تصادف سختی بکند و بدن او متلاشی گردد نفسِ ناطقه‌ی او بدن او را ترک می‌کند، در این حالت نفس ناطقه به خودی خود - بدن را مثل مرگ طبیعی ترک نمی‌کند- ولی چون از طریق آن بدن و به صورت تکوینی نمی‌تواند به کمال مورد نظرش برسد، بدن را رها می‌کند. در حالی‌که در مرگ طبیعی، نفس ناطقه استفاده‌ی لازم را از بدن كرده و در نتیجه به‌طور طبیعی آن را رها می‌كند و به عالم غیب و قیامت منتقل می‌شود.
    در موضوعِ به انتهارسیدن دنیا باید بدانیم دنیا مثل بدنی که تصادف می‌کند، به انتها نمی‌رسد بلکه شبیه بدنی است که روح به طور طبیعی آن را ترک می‌کند. در مرگ طبیعی نفس ناطقه آرام‌‌آرام آنچه بالقوه دارد را به فعلیت در می‌آورد - چه در جنبه‌ی انسانی و چه در جنبه‌ی حیوانی- و در نهایت بدن را ترک می‌کند. بر این اساس می‌توان گفت مرگ عبارت است از شرایطی که جنبه‌های غیبی انسان بر جنبه‌های جسمی و مادی او غلبه می‌کند و انسان بیشتر جنس غیب و قیامت می‌شود و پس از آن به عالم قیامت سیر می‌کند. در مورد دنیا و سیر آن به سوی قیامت نیز می‌توان همین شرایط را در نظر گرفت که دنیا با ظهور و غلبه‌ی جنبه‌های غیبی، آماده‌ی قیامتی شدن می‌گردد.
    از آن‌جایی که در مرگ طبیعی، یا جنبه‌ی حیوانیت انسان‌ها كامل می‌شود و یا جنبه‌ی انسانیت آن‌ها. در آخر الزمان نیز «اَسْعَدُ السُّعَداء وَ اَشْقَی الْاَشْقِیاء» هر دو ظهور می‌کنند و رو در روی هم می‌ایستند و هركدام از افراد با جنبه‌ی به تكامل رسیده‌ی خود، در انسانیت و یا در حیوانیت در صحنه‌اند به طوری که بدترین آدم‌ها، و بهترین آدم‌ها به صحنه می‌آیند؛ به همین دلیل عده‌ای كه در زندگی خود فرصت ظهور شخصیت خود را نداشته‌اند تا چهره‌ی نهایی خود را آشکار کنند و مایلند آن چهره را بنمایانند اجازه‌ی رجعت دارند، عده‌ای مأمور می‌شوند بر سر قبر مؤمنین بروند و به آن‌ها بگویند: «یَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُكَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تقم فِی كَرَامَةِ رَبِّكَ فَقُم »(37) اى فلانى! امام و صاحب تو ظهور كرده اگر مى خواهى به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مى خواهى نزد کرامتِ پروردگارت اقامت كنى، چنین كن . در روایت داریم که حضرت صادق(ع) می‌فرمایند: «إِنَّ الرَّجْعَةَ لَیْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِیَ خَاصَّةٌ لَا یَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضا»(38) رجعت عمومى نیست بلكه افراد خاصى به دنیا برمی‌گردند كه یا مؤمن خالص و یا مشرك محض باشند. پس ملاحظه می‌فرمایید که هم در بین اشقیاء و هم در بین سعداء رجعت هست. به این معنی شاید بتوان گفت هم هیتلر برمی‌گردد چون متفقین مانع شدند تا همه‌ی نقشه‌هایش را عملی کند و هم امام خمینی(رض) بنیانگذار انقلاب اسلامی برمی‌گردند تا دعای مردمی که می‌گفتند «خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه‌دار» مستجاب شود. امام خمینی(رض) در یك جا می‌فرمایند حیف كه این انقلاب 14 سال عقب افتاد! از این جمله معلوم است كه خیلی حرف داشتند و حقایقی بر قلب ایشان متجلی شده بود که امکان ظهور نیافت.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    یقینِ مردم آخرالزمان

    از آن‌جایی که همه‌ی كمالات معنوی كه در هر پیامبری بنا به شرایط زمان خودش، تا حدی ظهور كرده، در آخرالزمان و در امام مهدی(ع) ظهور می‌كند، پس باید مردمی در میدان باشند که ظرفیت فهم و درک و ارتباط با آن کمالات را داشته باشند و خودشان در آن وادی قدم زده باشند. به همین جهت پیامبر(ص) فرمودند: یا علی! بدان شگفت انگیزترین مردم از نظر ایمان و بلند مرتبه‌ترین آن‌ها در یقین، مردمی هستند كه در آخرالزمان می‌آیند؛ پیامبر را ندیده‌اند و حجّت خدا هم از دیده‌ی ایشان پنهان است اما فقط از طریق نوشته‌هایی كه به دستشان رسیده ایمان آورده‌اند. حضرت سجاد(ع) در وصف منتظران امام دوازدهم(ع) می‌فرمایند: «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّیْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ(ع) انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَج »(39) آن‌‌هایی كه در زمان غیبت او قائل به امامت او و منتظر ظهور اویند، برترین مردم همه‌ی زمان‌هایند، چون خداوند به آن‌ها شعور و فهمی می‌دهد كه غیبت او نزد آن‌ها همانند مشاهده‌ی اوست و خداوند این‌ها را در آن زمان همانند مجاهدان در كنار رسول‌الله(ص) قرار می‌دهد، این‌ها مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما و دعوت‌گران به سوی دین خدا در نهان و آشكار هستند. به این دلیل منتظران حضرت باید بهترین آدم‌ها باشند چون آخرالزمان شرایطی است که باید به آن شرایطِ متعالی صعود کرد و به تعبیر روایت «الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ»(40) غیبت نزد آن‌ها همانند مشاهده است. همین‌طور که وقتی شما فهمیدید این جهان بدون حضور نبی و ‌نبوت معنا نمی‌دهد و با توجه به یقینی که به وجود پیامبر(ص) دارید به سیره و سخن او می‌نگرید و عمل می‌کنید و جلو می‌روید، به ظهور نهایی حضرت نیز همین‌طور می‌نگرید و امیدوارانه زندگی می‌کنید. به این جهت حضرت رسول خدا(ص) می‌فرمایند: مردم آخرالزمان در بلندترین مرتبه از یقین هستند چون متوجه‌اند حتماً این جهان به ظهور امام زمان(عج) خواهد رسید، و لذا طول انتظار، مسئله‌ی امید به ظهور حجت حق را برای آن‌ها منتفی نمی‌كند. در همین رابطه حضرت سجاد(ع) در قسمت آخر روایت فرمودند: انتظار فرج از بالاترین فرج‌ها و گشایش‌ها است. چون روح انسان را آنچنان گسترش می‌دهد که همه‌ی کمالات در او شکوفا می‌گردد.
    رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع) إِمَامُ أُمَّتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْهَا بَعْدِی وَ مِنْ وُلْدِهِ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً إِنَّ الثَّابِتِینَ عَلَى الْقَوْلِ فِی زَمَانِ غَیْبَتِهِ لَأَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِیتِ الْأَحْمَر»(41) على‌بن‌ابى‌طالب امام امت من و جانشین من بر آن‌ها می‌باشد، قائم منتظَر از فرزندان اوست كه زمین را پس از ظلم و جور از عدل و داد پر خواهد كرد، به خداوندى كه مرا براستى برانگیخت معتقدینِ به امامتِ وى در زمان غیبتش از كبریت احمر گران بهاتر هستند. می‌فرماید كسانی كه در دوره‌ی غیبت حضرت مهدی(عج) براعتقاد به او استوار هستند، از كبریت احمر نایاب‌تر و ارزشمندترند. به این معنی که منتظران مهدی(عج) بسیار بلندمرتبه هستند ‌چون كسانی كه با سنت‌های جاری در عالم مرتبط باشند، می‌فهمند همان طور كه این جهان بی پیامبر نمی‌شود بی‌امام زمان هم نمی‌شود؛ زیرا ولایت الهی مظهر می‌طلبد و در نتیجه نظر می‌کنند و مظهر آن ولایت را می‌یابند و در این مسیر هر اندازه حجاب‌های عقل و قلبِ خود را بهتر کنار بزنند بهتر او را حسّ می‌کنند و با حقیقت وجود او راحت‌تر اُنس می‌گیرند.
    ابتدا باید با تمام وجود به این نکته رسید که هم اكنون ولیّ اللهِ ‌مطلق(ع) در مقام خود حاضر است، با عقل می‌توان متوجه وجود حضرت شد و با آمادگی قلبی می‌توان از دستگیری‌های آن حضرت بهره‌مند گشت و طالب ظهور کامل آن حضرت در همه‌ی عالم شد تا موعودِ موجودِ ما بر کون و مکان ظهور یابند و دیگر موانعی که برای سایر ائمه(ع) بود و امکان ظهور کامل حقیقت آن‌ها را نمی‌داد برطرف شود. چون رسول خدا(ص) از همان ابتدا می‌دانستند زمانه ظرفیت ظهور حقایق اسلام را ندارد و دوازدهمین امام پس از غیبتِ طولانی ظهور می‌کند، خبر غیبت طولانی حضرت را دادند.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    خطر انكار!

    وظیفه‌ی هر انسانی است تا تلاش كند مقام امام را بشناسد وگرنه با تصورات غلطی که نسبت به امام پیدا می‌کند، منكر وجود حضرت می‌شود. منكران وجود امام تصورشان آن است که لازمه‌ی وجود امام آن است که آن حضرت در جلو آن‌ها باشند و ایشان را ببینند. این‌ها مقام حضرت را نمی‌شناسند و متوجه نیستند در آخرالزمان علاوه بر بدن، مقام حضرت است که ظهور می‌كند و عالم ظرفیت ظهور روحانیت امام را می‌یابد.
    باید به این شعور رسید كه جهان یك باطن مباركی دارد که اگر امکان ظهور آن فراهم شود حضرت ظهور می‌کنند، همین‌طور که تن شما باطنی به نام «من» دارد و اگر سالم بود اراده‌های شما در تن ظهور می‌کند. جهان نیز باطنی موجود ولی غایب دارد و هرچه به آخرالزمان نزدیك ‌شویم زمینه‌ی ظهور آن باطن فراهم‌تر می‌شود. به همین جهت ملاحظه می‌کنید كه آخرالزمان جمع اضداد است و همین شرایط موجب ظهور حضرت می‌گردد، چون از یک طرف حجاب‌های ظلمانی همه جا را فرا می‌گیرد و از طرف دیگر روح‌هایی در میدان می‌آیند که آمادگی عبور از آن همه حجاب را در خود پرورانده‌اند و زمینه‌ی اقدام حضرت مهدی(عج) را در خود فراهم نموده‌اند و نشان داده‌اند دیگر هیچ دجّالی یارای فریب آن‌ها و تنهاگذاشتن امام را ندارد. این است راز ظهور مهدی(عج) كه از طرفی آدم‌ها آن چنان محجوب می‌شوند كه به تمام كفر گرفتار می‌گردند و از طرف دیگر در دل این كفر روح‌هایی ظهور می‌کند که توان عبور از همه‌ی چهره‌های کفر را در خود پرورانده اند و برای عبورِ هرچه بیشتر از ظلمات کفر خود را نیازمند امامی می‌دانند که رهبری این حرکت بزرگ جهانی را به عهده گیرد و با چنین انتظاری از ظلمات زمانه فاصله می‌گیرند و به نور نزدیک می‌شوند. در رابطه با چنین روحیه و آمادگی است که حضرت باقر(ع) می‌فرمایند: «مَا ضَرَّ مَنْ مَاتَ مُنْتظِراً لِاَمْرِنَا اِلاَّ یَمُوتَ فِی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمهدی و عَسْكَرِهِ»(42) ضرر نكرده كسی كه در حال انتظارِ امر ما رحلت كرده، از این‌كه میان خیمه‌ی مهدی و لشكر او نمرده است. چون در طول زندگی، افق خود را در شرایط ظهور آن حضرت قرار داده است. همین که ملاحظه می‌کنید عده‌ای می‌فهمند امام زمان یعنی چه، زمینه ظهورِ هر روز، بیشتر از روز پیش فراهم می‌شود.
    هرچه كفر و حجاب ظلمانی بیشتر می‌شود ضرورت وجود امام زمان(عج) جهت رفع آن بیشتر معلوم می‌گردد و این‌که جهت رفع این ظلمات باید با جدّیت کامل نظرها را به حضرت انداخت تا وقتی امام می‌آیند بتوان معنی راهنمایی‌هایشان را فهمید و جایگاه آن‌هایی را که روبه‌روی ظهور عمیق‌‌ترین حقایق عالم می‌ایستند درست تشخیص داد. كسی كه آمادگی ارتباط با غیب را ندارد و گرفتار كثرات زمانه شده، با ظهور حضرت به قدری احساس بیگانگی می‌کند که ناخودآگاه به دعوت دشمنان حضرت لبیک می‌گوید که نمونه‌ی آن را با ظهور حاکمیت فقیه ملاحظه کردید.
    ما در زمانه‌ی خود متوجه شدیم در عین آن‌که بعضی‌ها به‌كلی نمی‌توانند بفهمند ولایت فقیه یعنی چه، برعکس، عده‌ای به‌خوبی جایگاه ولایت فقیه را در این دوران ‌فهمیدند. شاید صد سال پیش بسیاری از مردمِ عادی ضرورت ظهور ولایت فقیه را نمی‌فهمیدند، چون ظلمات فرهنگ غربی به عنوان ظلمات آخرالزمان، چهره‌ی خود را نمایان نکرده بود ولی هرچه زمان گذشت زمینه‌ی رشد استعداد فهم ضرورت ولایت فقیه بیشتر پیدا شد و مردم متوجه شدند در این شرایط فقط دین می‌تواند نجات‌دهنده باشد و مردم را در مسیر تعالی فطری جلو ببرد. شرایط طوری شده که از یک طرف فرزانگان به‌خوبی ولایت فقیه را می‌پذیرند و از طرف دیگر عده‌ای با تمام وجود به مقابله با آن برخاسته‌اند تا زندگی حیوانی خود را ادامه دهند و این نشانه‌ی آن است كه زمانه محل ظهور جمع اضداد شده و بستری فراهم گشته که در آینده جبهه‌های حق و باطل هر روز بهتر از قبل از یکدیگر جدا گردند.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    راز ادامه‌ی غیبت

    با توجه به رویکرد هر چه مادی‌تر شدن جهانِ موجود، كسی كه منتظر تجلی کامل انوار غیب است حتماً به وضع موجود «نه» می‌گوید. انسانِ منتظر آنقدر بصیرت دارد که تكنیك و نظم و بهداشتِ فرهنگ غربی حجاب او نگردد و متوجه است رویکرد فرهنگ غربی به حجاب‌بردن عالم غیب است و نتیجه‌ی چنین فرهنگی آن است که باطنی‌ترین حقیقتِ غیبی یعنی حضرت صاحب الأمر(عج) در غیبت می‌ماند، چون قداست‌ها از معنی فرو افتاده و این ظلمانی‌ترین حادثه‌ی تاریخ است که با شناخت آن، اولین قدمِ رجوع به امامت واقع خواهد شد. ولی اگر در عین رعایت آداب دینی نتوانیم به فرهنگ غربی «نه» بگوییم هرگز امکان رجوع به امامی که مقام او غیبی‌ترین مقام‌ها است، برایمان پیش نمی‌آید تا آن‌جا که ممکن است در اردوگاهی قرار بگیریم که آن اردوگاه مقابل حضرت صاحب الامر(عج) است، همچنان که بعضی از مقدس مآب‌ها با حضرت روح الله(رض) به مقابله ایستادند و اصالت را به فرهنگ غربی دادند.(43) انسان منتظر از یک طرف باید معنی ظهور حضرت بقیة الله(عج) در آخر الزمان را بشناسد و بفهمد در آن شرایط چه چیزی ظهور می‌کند و چگونه زمانه امکان ارتباط با باطنی‌ترین بُعد هستی را پیدا می‌نماید و از طرف دیگر بفهمد ظلمات آخرالزمان چگونه و با چه هویتی می‌تواند انسان را از ارتباط با آن حقیقتِ غیبی محروم و به خود مشغول کند. به عبارت دیگر انسان منتظر باید وضع موجود و وضع مطلوب را عمیقاً بشناسد تا بتواند درست عمل کند و دنیای مدرن را با نگاه عبرت بنگرد و نه با نگاه حسرت. باید روشن شود چون ما از حضور در محضر حقایق غیبی چشم برداشتیم مظهر عمیق‌ترین ابعاد غیبی، غیبت خود را ادامه می‌دهد و تا چشم‌ها و نگاه‌ها و قلب‌ها خود را در محضر عالم غیب نبرد حضرت صاحب الامر(عج) به ظهور نمی‌آیند. بسیار ضرورت دارد تا حضرت با آن شخصیت قدسی در عالَم ظهور کنند و لذا باید عالَم خود را به مرتبه‌ای سیر دهیم که امکان ظهور آن حقیقت غیبی فراهم شود، زیرا بنا نیست با ظهور آن حضرت دوباره همان شرایطی تکرار شود که پدران او با آن روبه‌رو بودند.
    دنیایی که غیب را نمی‌شناسد هرگز جایگاه قداست‌ها را نخواهد شناخت تا روبه سوی آن عالم کند و شخصیت علمی حضرت امام ‌خمینی(رض) را زمینه‌ساز ظهور ولایت حضرت صاحب الزمان(عج) بیابد، آن‌قدر گرفتار حجاب ظلمات دوران و غلبه‌ی آن بر امور می‌باشد که منتظر است حضرت روح الله(رض) به موزه‌ی تاریخ سپرده شود. این‌ها گرفتار روح شیطانیِ دجّالی هستند كه با یك چشم همه‌چیز را می‌بیند، همان‌طور که دجّال یك چشم دارد و بدون توجه به ابعاد غیبی عالم، یك بُعد از ابعاد عالم را می‌نگرد.(44) مسلّم كسی كه کاستی‌ها و نقص‌های دجّال را نشناسد گرفتار او می‌شود و از شرایط ظهور غیب چیزی درک نمی کند و در این زمان، اصالت را به فرهنگ غرب می‌دهد، غافل از این‌که نور غیبیِ ولایتِ تامّه در حال ظهور است تا همه‌ی غرب را به موزه بسپارد. این است تفاوت اساسی انسان منتظر با انسانی که از فرهنگ انتظار بیرون است و هرگز به انتظاری که به خودی خود فرج است دست نمی‌یابد.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    چگونگی رهایی از دجّال

    «نه»گفتن به وضع موجود، وقتی ممكن است كه اولاً: جایگاه تاریخی وضع موجود را نسبت به ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی بشناسیم. ثانیاً: نسبت به جایگاه تاریخی وضع مطلوب، خود آگاهی كامل داشته باشیم و تحقق آن را با تمام وجود حس كنیم تا آن حدّ که به تعبیر امام صادق(ع): «كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِه»(45) مانند کسی باشیم که در جبهه‌ی حضرت قائم(عج) با آن حضرت به‌سر می‌برد. در این صورت است که گرفتار فریب‌های دوران نخواهید شد. مگر جز این است كه دجّال غیب را پنهان می‌كند و ما را به ظواهر عالمِ محسوس مشغول می‌نماید؟ پس اگر کسی با حقایق غیبی آشنا باشد چگونه فریب پیشنهادهای یک بُعدی او را می‌خورد؟ و معنی شناخت امام زمان(عج) نه‌تنها به معنی توجه به حقایق غیبی بلکه به معنی شناخت باطنی‌ترین ابعاد غیب می‌باشد و تنها از این طریق می‌توان از تردستی‌های دجّال رها شد و متوجه گشت دنیای موجود با همه‌ی جذابیت‌هایش به اندازه‌ی ‌تریِ عطسه‌ی بزی ارزش نخواهد داشت و این شروع مبارکی است که با شناخت وضع موجود و حجابی که نسبت به غیب پدید آورده کلید می‌خورد و تعجب می‌کنیم چگونه بعضی‌ها ولایت کفر را به رسمیت می‌شناسند و از نظام وِلایی که ولایت الهی را محقق می‌کند گریزانند. نظام ولایی، نظامی است كه در آن نقش غیبِ عالم در همه‌ی روابط و ارزش‌ها غلبه دارد و همه‌ی نظرها به غیب است، ابزارهای دنیا در حدی ارزش دارند كه حجاب عالم غیب نشوند و محبوب غایبِ ما را در غیب نگه ندارند.
    با توجه به جنبه‌ی ظلمانی جهان امروز وظیفه‌ی ما است که تلاش کنیم ذات فرهنگِ به اصطلاح مدرن شناخته شود زیرا آن فرهنگ حجاب ظهور حضرت صاحب الامر(عج) است. این به آن معنی نیست که از فردا به ابزارهای دنیای مدرن پشت كنیم، اصلاً این کار در حال حاضر شدنی نیست، عمده آن است که متوجه باشیم فرهنگی که در باطنِ تكنیك غربی نهفته است فرهنگ انقطاع از عالم قدس و معنویت است و غیب عالم را در حجاب می‌برد و بشر را از حضور در عالم غیب محروم می‌کند. اگر از این نکته غافل شویم به جای استفاده از تکنولوژی غربی، مسحور تكنیك می‌شویم و نظرهایمان از وضع مطلوب برداشته می‌شود. این یك قاعده است كه اگر انسان كفر را که حجاب حقیقت است نبیند، كفر او را اشغال می‌كند و این است معنی شناخت انحراف‌های وضع موجود.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    طلوع بصیرت

    نور قرآن به جدّ ما را متوجه حجاب‌های دنیای مدرن می‌كند، قرآن آمده است كه به ما نشان بدهد كفر، حجاب حق و حقیقت است. مگر می‌شود كفر را نشناسید و به ایمان رجوع کنید؟ وقتی كفر شناخته شد و معلوم شد چگونه حجابِ حقیقت می‌شود و وقتی وضع مطلوب را درست تصور کردیم بصیرت واقعی طلوع می‌کند.
    امام صادق(ع) می‌فرمایند: هرچه این امر، یعنی زمان غیبت، نزدیك‌تر شود، تقیّه شدید‌تر می‌گردد. زیرا آن چنان حق در حجاب می‌رود كه شما نمی‌‌توانید آن را اظهار کنید. تقیّه فقط این نیست كه برای حفظ جان خود و دیگران عقاید خود را اظهار نکنید بلکه اگر ملاحظه کردید جامعه حرفِ حق شما را نمی‌فهمد، باید از اظهار آن خودداری نمائید. حضرت در آن روایت می‌فرمایند هرچه به زمانِ غیبت نزدیك‌تر می‌شویم آن چنان غفلت از غیب برعالم حاكم می‌شود و کثرات همه‌ی توجه‌ها را به خود جلب می‌کند كه مؤمنین چاره‌ای جز تقیّه ندارند. در این صورت بیشتر باید منتظر فرجی بود که به کمک آن چشم دل انسان‌ها گشوده می‌شود و در همین رابطه حضرت صاحب الامر(عج) به محمد بن عثمان توصیه می‌فرمایند: «وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم »(46) برای تعجیل فرج، بسیار دعا كنید كه فرجِ شما در آن است. با توجه به این امر باید دعا کرد مردم متوجه عالَمی شوند که آن عالَم فقط با ظهور حضرت صاحب الامر(عج) محقق می‌شود.(47)
    باید مردم توان فهم جایگاه امام را داشته باشند و بدانند مطلوب آن‌ها چیزی است که بدون حاکمیت امام معصوم محقق نمی‌شود. این که فرمودند: فرج شما در این است که جهت تعجیل فرج، دعا کنید برای این است كه در فرج الهی شعوری پیدا می‌شود که مردم می‌توانند امام را درک کنند و چون هم اکنون امام، حیّ و حاضرند باید بتوانیم از نور ولایت آن حضرت در دوره‌ی غیبت‌شان در امر تعجیل فرج استفاده كنیم. چون حضرت هم‌اکنون هستند و آماده‌اند به زندگی‌ها روشنی ببخشند تا شایستگی حضور در محضر امام برای جامعه حاصل شود و حضرت ظهور کنند و مردم بتوانند با باطنی‌ترین بُعد هستی مرتبط شوند.







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    شرایط اُنس با عالَم غیب

    در راستای فهم مقام امام می‌توان به آینده امیدوار بود و شرایط طوری شده که اگر یک طرف ظلمات محض است، طرف دیگر خبر از طلوع نور می‌دهد. در حال حاضر زمانه تا حدّی زمینه‌ی فهم ولایت فقیه را پیدا کرده به طوری که منكرین ولایت فقیه هم می‌فهمند ولایت فقیه یعنی چه و مجبور شده‌اند در مورد آن فکر کنند چون موضوعی است که اندیشه‌ی اندیشمندان را مخاطب خود قرار داده و نه سیاستمداران را.
    در مورد موضوع مهدویت و ظهور امام زمان(عج) نیز موضوع از همین قرار است که اندیشه‌ها را مخاطب خود قرار داده و بحث ظهورِ باطنی‌ترین بُعد هستی جهت مدیریت جهان در میان است تا همه‌ی ابعاد بشر به سوی کمال خود هدایت شوند. از تئوریسین‌های تمدن جدید بپرسید كدام بُعد از ابعاد بشر را شما در این تمدن جواب می‌دهید؟ آیا این‌ها جز به ارضای امیال نفس اماره مثل شهوت و شكم و غضب پرداخته‌اند؟ وقتی یک مکتب اندیشه‌ی انسان‌ها را مورد خطاب قرار داد، آن مکتب صاحب آینده است. دیگر نباید گفت تعداد ما شیعیان كم است. این حرف، حرفِ منتظران امام زمان(عج) نیست. باید ملاحظه شود آیا سخن رقیب شما منطقی است یا نه؟ اگر 313 نفر انسان پیدا بشوند كه به واقع منطق‌شان را بتوانند با امام معصوم تطبیق بدهند و امام را بفهمند، امام ظهور می‌کند.
    اگر روحِ زمانه، توان فهم جایگاه حضرت ولیّ‌الله را داشته باشد و بتواند نظر به ابعاد غیبی عالم بکند، حضرت ظهور می‌‌كنند. ظهور امام مشروط به فهم و درك مقام امام است که در موطن غیب مستقر می‌باشد. وقتی اندیشه‌ها طوری رشد کرد که آن حقیقتِ غیبی زمینه‌ی ظهور پیدا کرد همه‌ی عالم تسلیم اراده‌ی او هستند، همان‌طور که دست من تسلیم اراده‌ی نفس ناطقه‌ی من می‌باشد. در این شرایط كم و زیادبودن افراد ملاك نیست، عمده چنین ظهوری است که همه‌ی تاریخ منتظر آن بوده و در زمان پیامبر خدا(ص) و ائمه‌(ع) نیز محقق نشد. آن شرایط، عالی‌ترین شرایط برای زمین و زندگی زمینی است. دیگر این سؤالات که چند سال حضرت بعد از ظهور زنده‌اند؟ سؤالی نیست که اندیشه را بپروراند.
    مهم این است كه بفهمیم از طریق امام زمان(عج) عالم غیب ظهورِ خاصی در این جهان پیدا می‌کند که منجر به بلوغ همه چیز می‌شود. فهم چنین شرایطی همین حالا هم ما را در زمره‌ی حاضران در اردوگاه حضرت قرار می‌دهد. بعضی از سؤال‌ها، سؤال‌های كسی است كه می‌خواهد با قضیه ساده برخورد كند. حضرت امیرالمؤمنین(ع)می‌فرمایند: «لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ ذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّى تَمْشِیَ الْمَرْأَةُ بَیْنَ الْعِرَاقِ وَ الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیْهَا إِلَّا عَلَى نَبَاتٍ وَ عَلَى رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا لَا یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُه »(48) اگر قائم ظهور كند آسمان بارانش را بباراند و زمین گیاهش را برویاند و كینه و دشمنى از دل بندگان برود و گرگ و میش با هم آشتى كنند تا آنجا كه زنى از عراق به شام رود و جز بر روى گیاه گام ننهد و سبدش بر سرش باشد و درنده به او آزار نرساند و از آن نترسد.
    این روایت شریف خبر از آن می‌دهد که مقام عالم، مقام صلح می‌شود. اما فرهنگ انتظار به مسئله‌ای بالاتر اشاره دارد که عبارت از شرایط تجلی حقایق غیب در پرتو وجود مقدس حضرت صاحب الامر(عج) است. مهم توجه و ارتباط با چنین شرایطی است، همین‌طور که اگر شما خدا را به واقع شناختید دیگر به مطلوب خود رسیده‌اید و معنی نمی‌دهد بگوئید چند سال باید خدا را بشناسم. وقتی به آن شناخت دست یافتید به مطلوب خود رسیده‌اید- چه امروز بمیرید، چه صد سال دیگر- در هر حال حق را در منظر خود دارید و حضرت حق همواره برای جان شما ظهور دارد. وقتی در پرتو نور امام معصوم(عج) جهان به بلوغ خود رسید بشریت به مطلوب خود خواهد رسید. دیگر نباید نگران باشد كه چند سال در آن شرایط با امام زندگی می‌كند؛ چون با ظهور ولایت تامّه، عالم از نظر وجودی، غرق نعمت می‌شود و منتظران وارد چنین عالَمی می‌گردند. همان‌طور که با بعثت پیامبر(ص) آن‌هایی که به دنبال دین بودند نجات پیدا كردند در حالی‌که بقیه یا با دینِ تحریف‌شده یهودیت و مسیحیت زندگی می‌کردند و یا گرفتار ظلمات بی‌دینیِ جاهلیت بودند. اسلام كه آمد همه چیز برای آن‌هایی که به دنبال دین بودند روشن شد، دیگر فرق نمی‌کرد یك ماه مسلمان باشند و بمیرند یا یک قرن. حضرت صاحب الامر(عج) که ظهور کنند باطنی‌ترین حقیقت غیبی هستی ظهور کرده و بشریت به همه چیز رسیده، در آن حالت بَعد و بَعد مطرح نیست تا سؤال شود پایان آن ماجرا چه موقعی است.
    هر كه او ماهی نباشد، جوید او پایان آب

    هر كه او ماهی بود كی فكرت پایان كند

    همه در عالَم اُنس با آن نور قرار می‌گیرند، زمانِ دنیایی و زمان فنا به آخر می‌رسد و زمان دیگری که زمان بقاء است و بَعد و بَعد در آن مطرح نیست شروع می‌شود. آن کس که این را بفهمد و منتظر چنین شرایطی باشد عملاً دل خود را به آن عالَم برده و در آن شرایط زندگی می‌کند و اگر با چنین عالَمی بمیرد همانند کسی است که با حضرت صاحب الامر(عج) زندگی کرده است. عمده مطلب معرفتِ حضوری به آن شرایطی است که حضرت ظهور می‌کنند و باطنی‌ترین بُعد هستی به صحنه می‌آید. حال از خود بپرسید آیا امام نازل می‌شوند در حدّ مردم، یا مردم صعود می‌کنند در حدّی که منور به تجلی نور امام می‌گردند؟ برای جواب به این سؤال خوب است بحثی که گذشت را با دقت بیشتری بازخوانی کنیم تا بتوانیم موضوع را ادامه دهیم.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,791
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض











    شرح فرازهایی از مبحث قبل


    1- روشن شد «ولایت» باطن نبوت است و از آن جهت که حضرت علی(ع) مظهر ولایت است با همه‌ی پیامبران بوده است، همان طور كه پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «عَلِیُّ نَفْسی»(49) علی نفس و جان من است ، و در جریان مباهله هم كه خداوند به پیامبر(ص) دستور دادند: «فَقُلْ تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبْنائَكُم وَ نِسائَناوَ نِسائَكُم وَ اَنْفُسَنا وَ اَنْفُسَكم...» بگو: ما فرزندان خود را می‌آوریم و شما هم فرزندان خود را بیاورید و ما زنان خود را می‌آوریم و شما هم زنان خود را بیاورید، ما نَفْس‌ها و جان‌های خود را می‌آوریم و شما هم جان های خود را بیاورید». پیامبر(ص) به جای «اَنْفُس» یعنی جان خود، امیرالمؤمنین(ع)‌ را آورند. خودِ امیرالمؤمنین‌(ع) نیز می‌فرمایند: «كُنْتُ وَلِیاً‌ وَ آدَمُ بَیْنَ الماءِ وَ الطّین»(50) من ولیّ بودم و آدم بین آب و گل بود. یا این‌كه حضرت رسول‌خدا(ص) می‌فرمایند: «خَلَقَ اللهُ روحیِ وَ روحَ عَلِیّ بن ابیطالب قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ الْخَلقَ بِاَلْفِی عامٍ»‌(51) خداوند روح من و روح علی را دو هزار سال قبل از خلقت خلق، آفرید. یعنی آن ذوات مقدس قبل از ظهور عالم در باطن عالم موجود بودند، منتها یكی به عنوان نبیّ و دیگری به عنوان ولیّ. یا این‌كه پیامبر(ص) می‌فرمایند: «بُعِثَ عَلِیٌّ مَعَ كُلّ نَبِیٍّ سِرّاً وَ مَعِیَ جَهْراً »(52) علی با هر پیامبری به صورت سرّی بود امّا با من به حالت آشکارا برانگیخته شد. چون با ظهور آخرین پیامبر(ص) كه ظهور سرّ و باطن همه‌ی انبیاء است، زمینه‌ی ظهورِ سرّ بقیه‌ی انبیاء نیز فراهم می‌شود تا آن باطن از طریق ظهور حضرت مهدی(عج) به ظهور تامّ خود به صحنه آید و اول به آخر سیر کند و همان‌طور که امیرالمؤمنین(ع)‌ می‌فرمایند: «أَنَا الْأَوَّلُ وَ أَنَا الْآخِرُ وَ أَنَا الْبَاطِنُ وَ أَنَا الظَّاهِرُ وَ أَنَا بِكُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیمٌ»(53) من اول و آخر و باطن و ظاهر هستم و به هر چیز آگاه هستم. این مطلب در قاعده‌ی فلسفیِ «اَلنَّهایات هِی الرّجوعُ اِلَی البدایات»‌ مطرح شد به طوری که آنچه در آخر در عالمِ عین ظاهر می شود، برگشت به حقیقت غیبیِ خودش دارد كه در ابتدا بوده و نیز روشن شد غیبی‌ترین حقایق عالم، مقام ولایت تامّه است كه در آخرالزمان این حقیقتِ غیبی تحت عنوان دوران مهدی‌(عج) و به نور آن حضرت ظاهر می‌شود و حضرت حامل آن حقیقت‌اند و ولایت الهی را در تمام ابعادش ظاهر و حاكم می‌كنند.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi