3) به نظر میرسد با توجه به ادلهای که در زمینه تمتع کودک ناشی از رحم جایگزین از حقوق مدنی پس از فوت والدینوجود دارد، فقها و حقوقدانان قائل به عدم ارث طفل از صاحبان اسپرم یا تخمک هستند. معالوصف در پاسخ به استدلال اخیر باید بگوییم، شرط وجود وارث حین فوت مورث موضوعیت ندارد؛ بلکه به خاطر کاشفیت آن از نسب اخذ شده است؛ و صرف انتساب فرزند به مورث کافی است، هرچند نطفه او پس از فوت مورث منعقد شده باشد. تفسیر ماده 875 ق.م. این نتیجه را در پی دارد که چون نطفه، بعد از مرگ مورث بستهشده، باید او را محروم شناخت، ولی واقعیت این است که قانونگذار به وضع معتاد نزدیکی زن و شوهر نظر داشته است نه تلقیح مصنوعی؛ به همین جهت، تاریخ انعقاد نطفه را تاریخ نزدیکی فرض کرده است؛ پس اگر رویه قضایی بدین نتیجه عاقلانه رسد که به این فرزند مشروع نیز باید ارث داد، نباید این تصمیم را خلاف مفاد و روح قانون دانست؛ به ویژه که این نتیجه با عدالت سازگارتر است.