کیست حق را و پیغمبر را ولی - آن حسن سیرت حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت - آن محمد صورت و حیدر صفت
نه فلک را تا ابد مخدوم بود - زانکه او سلطان ده معصوم بود
قره العین امام مجتبی - شاهد زهرا شهید کربلا
تشنه او را دشنه آغشته به خون - نیم کشته گشته سرگشته به خون
گیسوی او تا به خون آلوده شد - خون گردون از شفق پالوده شد
کی کنند این کافران با این همه - کو محمد کو علی کو فاطمه
صد هزاران جان پاک انبیا - صف زده بینم به خاک کربلا
ر تموز کربلا تشنه جگر - سر بریدندش چه باشد زین بتر
با جگر گوشه پیمبر این کنند - وانگهی دعوی داد و دین کنند
کفرم آید هر که این را دین شمرد - قطع باد از بن زفانی کاین شمرد
هرکه در رویی چنین آورد تیغ - لعنتم از حق بدو آید دریغ
کاشکی ای من سگ هندوی او - کمترین سگ بودمی در کوی او
یا در آن تشویش آبی گشتمی - در جگر او را شرابی گشتمی
شیخ عطار نیشابوری