روایت شده که روز پنجشنبه نهم محرم، شمر ذی الجوشن با چهار هزار سرباز به لشکر ابن سعد ملحق شد و نامه ای از ابن زیاد که خود آورده بود به ابن سعد داد.
مضمون نامه چنین بود: ای ابن سعد، شنیده ام که حسین در صحرا چاه می کند، ترا به چاه نافرمانی من نیفکند، و تو نیز با وی مصاحبت داری. اگر همین امروز اقدام به جنگ با وی کنی که بسیار خوب، والا سرداری لشکر را به شمر واگذار.
شمر چون پای در آن وادی خونخوار نهاد - تازه داغی به دل احمد مختار نهاد
باب شد، شیوه مظلوم کشی در عالم - این بنایی است که آن کافر غدار نهاد
ابن سعد عذاب ابدی و عقاب سرمدی را بر گزید و گفت: ای شمر خدا ترا نیامرزد، نگذاشتی میان یزید و فرزند فاطمه به صلح انجامد. سپس آن ملعون طرف راست (میمنه) و سمت چپ (میسره) و قلب و جناح و کمینگاه لشکر نامسعود را بیاراست و شمر را سر کرده پیادگان کرد.