صفحه 20 از 89 نخستنخست ... 101617181920212223243070 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 191 تا 200 , از مجموع 886

موضوع: توحید در نهج البلاغه

  1. Top | #191

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    امام (عليه السلام) به او فرمود: چطور؟ گفت: اگر قضا و قدر خدا ما را به عمل واداشته پس (ما مجبور بوده‏ايم و ديگر) پاداش بر طاعت و كيفر بر معصيت چه معنا دارد؟ امام (عليه السلام): آيا پنداشته‏اى كه مقصود آن قضا و قدر حتمى و لازم بوده (به طورى كه در اعمالت بى اراده باشى) چنين مپندار كه اين گفتار بت پرستان و حزب شيطان و دشمنان خداى رحمان و قدريه و مجوس اين امت است، به راستى كه خداى تعالى امر كرده با اختيار بنده‏اش و نهى نموده به جهت بيم دادن، و تكليف نموده اندك و آسان، خدا از روى اكراه و جبر اطاعت نشود، و نافرمانى از او غلبه جويى بر او نيست، آسمان و زمين را و آنچه در ميان آن هاست بيهوده نيافريده ذلك ظن الذين كفروا فويل للذين كفروا من النار؛ كه آن گمان كافران است، پس واى بر كافران از آتش دوزخ.

    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #192

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    مرد گفت: پس چيست آن قضا و قدرى كه گفتى؟ امام (عليه السلام) فرمود: امر به طاعت. و نهى از معصيت، و قدرت دادن بر انجام كار نيك و ترك گناه و كمك به تقرب به سوى او (خدا) و به خود واگذارى كسى كه او را نافرمانى كرده و وعد وعيد و تشويق و ترسانيدن، همه اين‏ها قضاى خداست در كارهاى ما و قدر اوست در اعمال ما، و اما غير اينها كه گفتم مپندار، زيرا آن موجب حبط و نابودى اعمال خواهد شدم مرد گفت: مشكل مرا حل كردى و گره از كارم گشودى. خدا براى تو گشايش كند، و اين اشعار را مى‏خواند:

    أنت الأمام الذى نرجو بطاعته يوم المآب من الرحمن غفرانا
    أوضحت من ديننا ما كان ملتبسا جزاك ربك بالاحسان احسانا
    تويى آن امام كه به سبب اطاعت او از خداى رحمان در روز باز پسين اميد آمرزش داريم، از امر دين ما هر چه مشكل بود براى ما روشن و آشكار ساختى، خدايت نيكى تو را به نيكى پاداش دهد.(241)

    امضاء

  4. Top | #193

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و من الله سبحانه استمد التوفيق و العصمة و استنجز التسديد و المعونة، و استعيذه من خطا الجنان قبل خطاء اللسان؛ و از خداى سبحان توفيق و حفظ از خطا را خواستارم و از او صلاح كار و كمك مى‏طلبم، و از خطاى دل پيش از خطاى زبان به او پناه مى‏برم.
    أستمد التوفيق يعنى براى رسيدن به مقصود از توفيق او مدد مى‏جويم. العصمة: حفظ از گمراهى. أستنجز نجاح و رستگارى مى‏طلبم. التسديد: و ادار نمودن بر استوارى عمل و صلاح كار. المعونة: كمك بر عمل. الجنان (به فتح جيم): دل. قبل خطأ اللسان: پيش از خطاى زبان.

    هنگامى كه نعمان بن منذر، خالد بن جعفر كلابى را به سوى كسرى فرستاد او به كسرى گفت:

    و عثرة القول أنكى
    من عثرة الوعث
    لغزش در گفتار دشوارتر از لغزش گام در راه لغزنده است.

    وعث مكانى است كه راه رفتن در آن دشوار باشد.

    امضاء

  5. Top | #194

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و من الله سبحانه استمد التوفيق و العصمة و استنجز التسديد و المعونة، و استعيذه من خطا الجنان قبل خطاء اللسان؛ و از خداى سبحان توفيق و حفظ از خطا را خواستارم و از او صلاح كار و كمك مى‏طلبم، و از خطاى دل پيش از خطاى زبان به او پناه مى‏برم.
    أستمد التوفيق يعنى براى رسيدن به مقصود از توفيق او مدد مى‏جويم. العصمة: حفظ از گمراهى. أستنجز نجاح و رستگارى مى‏طلبم. التسديد: و ادار نمودن بر استوارى عمل و صلاح كار. المعونة: كمك بر عمل. الجنان (به فتح جيم): دل. قبل خطأ اللسان: پيش از خطاى زبان.

    هنگامى كه نعمان بن منذر، خالد بن جعفر كلابى را به سوى كسرى فرستاد او به كسرى گفت:

    و عثرة القول أنكى
    من عثرة الوعث
    لغزش در گفتار دشوارتر از لغزش گام در راه لغزنده است.

    وعث مكانى است كه راه رفتن در آن دشوار باشد.

    امضاء

  6. Top | #195

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    توحيد


    از آن جا كه سيد رضى (رحمه الله تعالى عليه) كتابش را با خطبه‏اى درباره توحيد آغاز نموده ما هم اين فصل را با همان خطبه آغاز مى‏كنيم. فرموده است:
    باب المختار من خطب امير المؤمنين (عليه السلام) و اوامره، و يدخل فى ذلك المختار من كلامه الجارى مجرى الخطب فى المقامات المحصورة و المواقف المذكورة و الخطوب الواردة؛ در اين بخش خطبه‏هاى امير المؤمنين (عليه السلام) و اوامر او ذكر مى‏شود، و در همين بخش سخنان برگزيده‏اى از آن حضرت (عليه السلام) نقل مى‏شود كه به منزله خطبه است، و آن بزرگوار در مناسبت‏ها و مجلات و پيش آمدهاى گوناگون ايراد فرموده است.

    مقصود از خطوب وارده مناسبت‏ها و رخدادهايى است كه اتفاق افتاده است؛ مانند گفتار آن حضرت (عليه السلام) پس از رحلت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) هنگامى كه عباس و ابو سفيان از او خواستند تا با او بيعت كنند،(243) و گفتار آن حضرت (عليه السلام) هنگامى كه از او خواستند كه طلحه و زبير را تعقيب نكند،(244) و موارد ديگرى كه سيد رضى (رحمه الله تعالى عليه) بيشتر با عنوان و من كلام له از آن‏ها تعبير مى‏نمايد.

    فمن خطبة له (عليه السلام) يذكر فيها ابتداء خلق السماء و الارض، و خلق آدم؛ از خطبه‏هاى آن حضرت (عليه السلام) است در آن از خلقت آسمان و زمين و آفرينش آدم ياد مى‏كند.
    ما در اين فصل تنها به بخشى از خطبه كه پيرامون توحيد است اكتفا مى‏كنيم، و بخشى را كه درباره آفرينش آدم است در فصل چهارم مى‏آوريم، به ترتيبى كه پيش از اين در فهرست فصل‏ها ياد كرديم. و علت اين كه عنوان مصنف (سيد رضى (رحمه الله تعالى عليه)) را در اين جا آورديم (با اين كه ارتباطى به اين فصل نداشت) بدان جهت بود كه خواستيم چيزى از گفتار او را ترك نكرده باشيم.
    و فيها ذكر الحج؛ و در اين خطبه مطالبى پيرامون حج بيان شده است. اين گونه در نسخه مصرى آمده ولى تمام اين جمله زايد است، زيرا در نسخه ابن ابى الحديد و ابن ميثم و خطى نيامده و ناچار حاشيه‏اى بوده از بعض حاشيه نويسان كه ديده است در اين خطبه فصلى راجع به حج ذكر شده، و سپس با متن در آميخته شده است. و در هر حال، آن بخشى را كه پيرامون حج است در فصل عبادات ذكر مى‏كنيم.

    امضاء

  7. Top | #196

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    1. از خطبه


    الحمد لله الذی لا یبلغ مدحته القائلون، و لا یحصی نعماءه العادون، و لا یؤدی حقه المجتهدون، الذی لا یدرکه بعد الهمم، و لا یناله غوص الفطن، الذی لیس لصفته حد محدود، و لا نعت موجود، و لا وقت معدود، و لا أجل ممدود، فطر الخلائق بقدرته، و نشر الریاح برحمته، و وتد بالصخور میدان أرضه.
    امضاء

  8. Top | #197

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از خطبه 94

    و من خطبه له (علیه السلام):
    الحمد لله الاول فلا شی ء قبله، و الآخر فلا شی ء بعده، و ظاهر فلا شی ء فوقه، و الباطن فلا شی ء دونه.
    امضاء

  9. Top | #198

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    از خطبه 92

    و من خطبه له (علیه السلام):
    فتبارک الله الذی لا یبلغه الهمم، و لا یناله حسن الفطن، الأول الذی لا غایة له فینتهی، و لا آخر له فینقضی.

    امضاء

  10. Top | #199

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1. امام (علیه السلام) در خطبه 1 می فرماید:

    ستایش مخصوص خدایی است که ستایش گران از ستودن او عاجزند، و حساب گران؛ رشمارش نعمت هایش ناتوان، و کوشش کنندگان (در عبادت او) از ادای حقش درمانده، خدایی که همت های بلند به کنه ذاتش نرسند، و هوش مندی های غواص دریای بیکران ذاتش به عمق حقیقتش پی نبرند، خدایی که نه صفت او را حدی محدود، و نه توصیفی موجود، و نه زمانی معین است و نه مدتی هر چند طولانی. از محدوده وقت و زمان بیرون است. خدایی که با قدرتش موجودات را بیافرید، و از روی رحمت بادها را بگسترانید، و زمین را به وسیله کوه ها میخکوب گردانید، و اضطراب و لرزش آن را آرامش بخشید.
    امضاء

  11. Top | #200

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    11032
    نوشته
    15,881
    صلوات
    500
    دلنوشته
    1
    تقدیم به روح پاک شهیدان
    تشکر
    1,241
    مورد تشکر
    1,799 در 1,071
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    و در خطبه 94 می فرماید:

    حمد خدا را که هم اول است پس چیزی قبل از او نیست و هم آخر است پس چیزی بعد از او نمی باشد، و هم ظاهر است پس چیزی ظاهرتر از او نیست و هم باطن است پس چیزی درون تر از او نمی باشد.
    امضاء

صفحه 20 از 89 نخستنخست ... 101617181920212223243070 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi