هر چهار فقره، برگرفته از زیارت جامعه کبیره می باشد که از امام هادی (علیه السلام) روایت شده است.(62) و سلاله خلاصه و چکیده شی ء است. خدای تعالی می فرماید: و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین(63)؛ و همانا آدمی را از گل خالص آفریدیم.
و شاعر سروده است:
و ما هند الا مهرة عربیة - سلیلة أفراس تجللها بغل (64)
سلیله: دختر.
و از این معناست قول خدای تعالی: یتسللون منکم لواذا(65)؛ خدا به حال آنان که برای سرپیچی از حکمتش به یکدیگر پناه برده رخ پنهان می دارند آگاه است. و به همین جهت سرقت نهانی را سله گویند.
ابن ابی الحدید آورده: سلالة المجد؛ فرع و شاخه بزرگواری.
ولی این معنا مورد اشکال است (زیرا در هیچ کتاب لغتی نیامده). و فخار (به فتح فاء) اسم مصدر است از فخر چنان چه در مصباح آمده. نه مصدر، چنان چه ابن ابی الحدید گفته است، زیرا معنای مصدری در این جا صحیح نمی باشد، به علاوه این که استعمالات قبل و بعد آن همه اسم مصدراند، مانند: طینه، سلاله و علاء و این که ابن ابی الحدید گفته: هر گاه عین الفعل یا لام الفعل حرف حلق باشد مصدر آن بر وزن فعال می آید مانند: ذهب و سمح موجب نمی شود که هر وزن فعال مصدر باشد به علت اعم بودن این مطلب، با این که اصل قاعده مورد ادعای او کلیت ندارد به طور مثال مصدر سئل بر وزن فعال (به فتح فاء) نمی آید.
و علی أهل بیته مصابیح الظلم و عصم الامم و منار الدین الواضحة؛ و بر اهل بیت او که چراغ های ظلمت ها و نگهبانان امت ها و علامت های آشکار دین خدایند.