مصاحبه با ناخدايكم تكاور بازنشسته اسماعيل بنيادي از مدافعان خرمشهر
1- خودتان را معرفي كنيد؟
ناخدا دوم تكاور دريائي بازنشسته اسماعيل بنيادي
2- در چه سالي وارد نيروي دريائي شديد و در چه پايگاههائي خدمت كرده ايد؟
درسال 1345 درپايگاه دريائي خرمشهر در رسته تفنگداردريائي استخدام شدم و در گردان كرانه دريائي خسروآباد آبادان و مركز آموزش تكاوران دريائي منجيل و درپايگاه دريائي خرمشهر و ماشهر خدمت كردم
3- در آغاز جنگ تحميلي در كدام پايگاه بوديد؟
در پايگاه دريائي منجيل بودم و چندماه قبل از شروع جنگ به ماموريت در غرب كشور و در شلمچه و پايگاههاي ژاندارمري غرب استان خوزستان كه از شلمچه تاكوشك و طلائيه تعداد 32 پايگاه مرزي بود جهت شناسائي ترددهاي نيروهاي اوليه عراقي اعزام شده بودم
4- چه مدت در جنگ شركت كرده ايد؟
قبل از شروع جنگ در منطقه غرب استان خوزستان به مدت 7ماه خدمت كرده ام ودر شروع جنگ از عمليات 34 روزه در خرمشهر و شكست حصرآبادان و دفاع از ذوالفقاري در جنگ شركت كرده ام و به سبب مجروحيت در خرمشهر مدتي در بيمارستان و تحت نظر پزشكان بودم و در ماموريت هاي دريائي خليج فارس در بوشهر و بندرعباس نيز شركت داشته ام كه در مجموع حدود يك سال در مناطق نبرد بودم و به سبب مجروحيت در منجيل به آموزش يگانهاي افسران و درجه داران پرداختم
5- از چه ناحيه اي و در كجا و چگونه جانباز شديد؟
از ناحيه دست راست و پاي چپ و گوش و اعصاب در عمليات 34 روزه در خرمشهر در خيابان چهل متري در تاريخ 24/7/1361 مجروح شدم
6- نام همكاران و همرزمان جنگ و وضعيت آنها(شهيد،اسير،جانبار) را نام ببريد؟
همرزمانم در ايام جنگ افسران و درجه داران پايگاه مركزآموزش تكاوران دريايي منجيل بودند مانند: جناب ناخدا يكم رضا دهقان فرمانده اوليه دفاع مقدس ، تيمساردريادار داريوش ضرغامي يكي از قهرمانان جنگ در خرمشهر ، ناخدايكم هوشنگ صمدي فرماندهي يگان عملياتي مستقر در كيلومتر 18 جاده آبادان ماهشهر و يكي از فرماندهان جنگ در پيروزي عمليات بيت المقدس ، ناخدايكم دكتر علي جعفري ، ناخدايكم حسين آبريزه ، دريادار محمد محيطي كه همه از قهرمانان جنگ و مجروهين و جانبازان مي باشند و اسامي تمامي درجه داران تكاور وهمرزمان من در مدت 8سال دفاع مقدس بطور كلي در ليست شهدا و جانبازان ثبت گرديده است ، دونفر از همرزمانم به نام ناخدايكم محمدعلي صفا و دريادار ابوالفضل عباسي از شهداي دفاع مقدس بوده اند، همچنين شهيد اسماعيل شعباني و محمدمزيناني و رحيم بنيادي همرزمم بودند
7- يك خاطره از زمان جنگ بيان كنيد؟
هنگامي كه در عمليات 34 روزه در خرمشهردر خيابان 40متري مقابل فروشگاه قاروني رزمندگان شجاع دل اسماعيل شعباني و محمدمزيناني شهيد شدند به خاطر برتري آتش و استقرار لشكرهاي عراقي در خرمشهر به يگان تحت امر خودم دستور عقب نشيني دادم و آنها را به منطقه كوت شيخ در زير پل انتقال داديم در حالي كه ذهنم كاملا مشغول بود و حتي يك لحظه فكر آزاد نداشتم از طرفي به فكر جنازه هاي مطهر و پاك شهدا بودم و از طرفي بايد جلوي مزدوران را هم مي گرفتيم چاره اي جزء اين نديدم كه يگان را اول به خدا و بعد به ناوسروان رحمان حسني بسپارم همين كارراكردم و يك تنه براي جابه جايي شهداء بحركت در آمدم ، در پرتوي لطف خداوند متعال با استفاده از يك تانك به سمت پادگان دژ حركت كردم در حال ترك خرمشهر بوديم و جنازه هاي مطهر شهدا را در زير آتش شديد نيروهاي عراقي حمل كردم و براي خانواده هايشان فرستادم
8- آيا در عمليات بيت المقدس شركت داشته ايد ؟
هنگامي كه عمليات بيت المقدس شروع شده بود و رزمندگان تكاور دريايي به فرماندهي جناب ناخدايكم هوشنگ صمدي در كيلومتر 18جاده آبادانماهشهر مستقر بودند و در عمليات شركت نمودندمن به علت نظر پزشكان و كميسيون پزشكي به دليل بيماريي كه در عمليات قبل برايم رخ داده بود در منجيل ماندم و نتوانستم در عمليات بيت المقدس شركت کنم
@kohnesrbazaniran