صفحه 6 از 8 نخستنخست ... 2345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 75

موضوع: سیاحت غرب

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    و در مکتب عشق ثابت و محقّق است که عشّاقی که در حضور معشوق، فدای او شوند به منتهای آرزوی خود رسیده و افسوس و حسرت و غم و غصّه‌ای نخواهند داشت، و تو ای حبیب! از این قبیلی. امّا قبیل (گروه) اوّل، - که سرور آنها امام زمان‌علیه السلام است که ترسیده اند تا خدمت و یاری بنمایند و یا معشوق را از چنگ ظالم خلاص کنند و یا آنکه خود را فدا کنند - چنین بیچاره‌ای همیشه در سوز و گداز و آتش حسرت در دل او شعله‌ور باشد و هیچ شربت آبی بر او گوارا نشود و در عوض شراب و طعام، خون جگر خورد و ما از آن قبیلیم.
    یا حبیب! پس از کجا شما با ما هم ترازو می‌شوید؟ و از کجا که بر ما و بر شما یکسان خوش بگذرد؟ همان کاری که شما در کربلا کردید، که از شدّت شوق برهنه به میدان میرفتید.
    لبسوا القلوب علی الدّروعِ، وإنّما
    یتهافتون علی ذهاب الأنفس
    قلب‌های خود را از روی زره پوشیده‌اند و برای جان‌بازی می‌شتابند.
    همان عیش، شما را گوارا نموده و شراب شما را چاشنی داده، ولکن ما آن را نداشته‌ایم و حسرت آن را به گور بردیم یا حبیب! «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً، بَلْ أَحْیآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (158)؛ هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند، بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
    و مشمول این آیه تویی نه من، یا حبیب! و تو حیات تازه گرفتی و من مرده هستم. یا حبیب! تو خوشبخت بوده‌ای و ما بدبخت شده‌ایم! یا حبیب! مگر تو از سوز و گداز امام دوازدهم‌علیه السلام در آن زوایا و خرابه‌های دنیا خبر نداری که چه شب و روزی بر او می‌گذرد و اگر تو هم مثل ما حسرت به گور شده بودی، به حال او خون گریه می‌کردی که: «قدر سوته دل (سوخته دل)، دل سوته (دل‌سوخته) دونه».
    اگر کشتگان را دل داوری است
    نه بر کشته، بر زنده باید گریست




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    و چون تلفن ازآن نمره (نوع) تلفن هایی بود که در موقع مکالمه عکس و صورت یکدیگر را می‌دیدند، دیدم حبیب حالش منقلب و سرافکنده و اشک ریزان است. با خود مترنّم شدم:
    منم آن آذرین مرغی که فی الحال
    بسوجم عالمی را گر زنم بال
    مصوّر گر کشد نقشم به دیوار
    بسوجم عالم از تأثیر تمثال
    از پای تلفن برخاست … و هکذا من رفتم و دیگر صحبت را قطع نمود و رفت.
    شعله‌های آتش غیبت
    اهالی آنجا که قبلاً مرا دیوانه پنداشته و متعجّبانه نظر می‌کردند، پس‌از گفت و گو با حبیب بیدار شده، دور مرا گرفتند و گفتند: معلوم شد تو دیوانه نیستی چرا چنینی؟ گفتم: لابد از محبّین اهل بیت پیغمبرید، و إلّا در اینجا راه و جا نداشتید و البتّه امام‌زمان مهدی موعود را میشناختید که چشم روشنی پیغمبر و اهل‌بیت‌علیهم السلام و همه مؤمنین است. گفتند: ما از رعایا و عشّاق و خاک ساران درگاه اوییم.
    گفتم: شنیده‌اید که او در صبح و شام، گریان و نالان و در سوز و گداز است؟ آن هم نه یک سال و نه ده سال، بلکه متجاوز از هزار سال؟! گفتند: بلی! ولی کاری از دستمان برنمی‌آید.
    گفتم: از دستتان بر نمی‌آید که ترک این عیش و عشرت و مسرّت نمایید؟ مرده باد عاشقی که به رنگ معشوق خود نباشد! او آن‌طور گرفتار و در فشار طول انتظار، و شما این‌طور به چهار بالش عیش و عشرت و راحت و مسرّت و متّکی و سوار! مع ذلک دعوی محبّت می‌نمایید. این نه اثر محبّت است: «أحسن المقال ما صدّقه الفعال(159) بهترین گفتار آن است که کردار آن را تصدیق کند». آن جمع که هزاران نفر بودند، حالشان منقلب شده و رفتند.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    انقلاب در وادی امن


    دیدم خیمه‌ها برچیده و دستگاه‌ها برهم خورده، همه لباس کهنه پوشیده، با سر و پای برهنه آمدند. گفتم: هی بنازم غیرت تان را! حال رو به بیت المعمور ایستاده، بخوانید: «أَمَّنْ یُجِیبُ المُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ» (160)؛ کسی دعای شخص درمانده و بیچاره را اجابت و گرفتاری و رنجوری او را برطرف می‌سازد؟! به صورت بلند، که بدن‌ها گرم شود و مراد از این مضطرّ خود امام زمان‌علیه السلام است.
    کم‌کم از طرف حبیب بن مظاهر و هادی، این قضیه در وادی السلام منتشر و شورشی و به هم خوردگی پیدا شد و در مجامع اهالی حومه، در موضوع غریبی و بی ناصری و شدّت اضطرار و طول انتظار امام زمان‌علیه السلام و حسّ پیدا شدن انتقام در روحیات آنان، نطق‌های آتشین می‌نمودیم. و همچنین در خود وادی السّلام و مجامع، خطابه تشکیل داده و خُطبا به کرسی خطابه رفتند و نطق‌های بلیغ در آن ادا می‌نمودند.
    کم‌کم به توسّط خبرهای وصیفه‌ها (خدمت‌گزاران) که از اینجا رفتند و این جوش و خروش اهالی و به هم خوردگی حالشان که در مناظر مبادی عالیه و ارواح مکرّمه به منزله رژه و پرده سینما مشهود بود، مطلّع شدیم که علی بن ابی‌طالب و حضرت زهرا - اُمّ الائمّه - علیهم السلام با ده نفر از اولاد معصومین شان بر روا شدن این حاجت لب به شفاعت گشوده‌اند، ولی پیغمبرصلی الله علیه وآله متعذّر شده بود که هنوز خبیث از طیّب و مؤمن از کافر ممتاز نشده، بلکه: «لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً» (161)؛ اگر [مؤمنان و کفّار] از هم جدا می‌شدند، حتماً کافران را عذاب دردناکی می‌کردیم.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 12-09-2019 در ساعت 00:47
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #54

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    و همین آیه است که موجب این همه طول انتظار شده‌است و نعره‌های مان در آن حال به دعا بلند می‌شود: «اللَّهمّ فرّج فرجاً عاجلاً کلمح البصر أو هو أقرب من ذلک یا محمّد یا علیّ! یا علیّ یا محمّد! أُنصرانی فإنّکما ناصرای، واکفیانی فإنّکما کافیای(162)؛ خداوندا، [در امر فرج امام زمان‌علیه السلام] فرج و گشایش فوری، مانند چشم برهم زدن و یا از آن هم نزدیک‌تر عنایت فرما! ای محمّد و ای علی! ای علی و ای محمّد! مرا یاری نمایید که شما یاری دهنده من هستید و مرا کفایت نمایید که شما کفایت کننده من هستید».
    بس که یا محمّد و یا علی! یا علی و یا محمّد! گفتیم، این دو رئیس را نیز منقلب نمودیم و حضرت زهراعلیها السلام نیز این آتش را دامن می‌زد، مبادی عالیه نیز دست به دعا بلند نمودند، که: «اللَّهمّ عجّل فرجنا بظهور قآئمنا، وانتقم من أعدآئنا بنصرة قآئمنا وأظهر فیک الخالص حتّی یعبدونک فی البلآء ولا یشرکون بک شیئاً؛ خداوندا! با ظهور قائم ما در فرج و گشایش امور شتاب فرما! و با یاری او از دشمنانمان انتقام بگیر! و بندگان خالص خود را ظاهر فرما تا به هنگام بلا و گرفتاری، از عبادت تو، دست نکشند و کسی را شریک تو نسازند».



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #55

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    و نزد ما لوحی بود که گفت و شنود هایی که در ملأ اعلی می‌شد، در آن لوح کپیه می‌شد و ما مطّلع می‌شدیم. از حضرت حق خطاب رسید که: «یا محمّد! قد أجبتُ دعوتک، وسأوفی بذلک من قریب؛ ای محمّد! درخواست تو را پذیرفتم و به زودی به آن وفا خواهم کرد».
    پیغمبرصلی الله علیه وآله عرض نمود: ما راضی بوده‌ایم به رضای تو. «هرچه آن خسرو کند، شیرین بود». ولی بنده ای از بندگان تو وارد مهمانخانه تو شده و با سایر مهمانان بر سر سفره مهمانی نشسته، ولی دست دراز نمی‌کند تا اینکه حاجت شان روا گردد و حاجت شان ظهور مهدی موعودعلیه السلام است و چنین می‌گویند: امام زمان و محبوب ما به واسطه مصایب وارده و طول انتظار، عیش و نوش بر او گوارا نیست، پس چطور بر ما گوارا شود؟ و چطور می‌شود او در گریه باشد و ما در خنده و سرور باشیم؟ مرده باد عاشقی که به رنگ معشوق نباشد! و چون در دنیا به این عادت آموخته شده‌اند که هرگاه حوایج و خواهش بزرگی از کریمان داشتند، اگر تا آن حاجت روا نمی‌شد، در سر سفره آن کریم دست دراز نمی‌کردند، آن میزبان کریم آن حاجت را بلا تأمّل برمی‌آورد، ولو هرچه بر او سخت و مشکل بود.
    و معتقدند: «أنت أکرم الأکرمین، وإنّک علی کلّ شی‌ءٍ قدیر، وموضع حاجات الطالبین وغیاث المضطرّین، ولا رآدّ لحکمک ولا مانع من أمرک(163)؛ تو بزرگوار ترین بزرگواران و بر هر چیز توانا و محلّ حوایج درخواست کنندگان و فریادرس بیچارگانی، هیچ کس نمی‌تواند حکم تو را برگرداند، و یا از فرمانت جلوگیری کند».
    و ما همچون شتران تشنه که برآب ورود کنند، در اطراف آن لوح که کلمات پیغمبرصلی الله علیه وآله در آن کپیه می‌شد، ازدحام نموده و از نکات و اشارات آن کلمات فهمیدیم که میل دل پیغمبرصلی الله علیه وآله به طرف ما می‌دود، ولی برای بعضی از ملاحظات وسط ریسمان را گرفته است. امیدواری کلّی حاصل نمودیم که شاهد مقصود را به زودی در آغوش در خواهیم آورد، همان‌طور به صورت ازدحام و پهلو زدن و فشار یکدیگر، با صورت‌های برافروخته از خوشحالی، منتظر جواب حق روی آن لوح هستیم که جواب پیغمبرش‌صلی الله علیه وآله را چه خواهد داد؟ و مطمئن هستیم که به نجاحِ مقصود جواب خواهد داد. چه میل دل پیغمبرصلی الله علیه وآله به این طرف مشهود حق بود و آن بیان پیغمبرصلی الله علیه وآله که قدرت و کرم حق را به جوش می‌آورد، به جز روا کردن حاجت، جوابی برای حق نگذاشت.
    ولی حقّ متعال مقداری در جواب پیغمبرصلی الله علیه وآله تأمّل و سکوت نمود. گویا تردید در جواب دارد: «کتردّده فی قبض روح عبده المؤمن(164)؛ همانند تردید خداوند در گرفتن روح بنده مؤمن خویش» که جواب حبیبش را به «لا» بدهد «وهو یکره مسآءته؛ در حالی که خداوند از ناراحت کردن مؤمن کراهت دارد» و یا به «نعم» بدهد و شاید سلسله تقادیر به این زودی مقتضی نشده است.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #56

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    و معتقدند: «أنت أکرم الأکرمین، وإنّک علی کلّ شی‌ءٍ قدیر، وموضع حاجات الطالبین وغیاث المضطرّین، ولا رآدّ لحکمک ولا مانع من أمرک(163)؛ تو بزرگوار ترین بزرگواران و بر هر چیز توانا و محلّ حوایج درخواست کنندگان و فریادرس بیچارگانی، هیچ کس نمی‌تواند حکم تو را برگرداند، و یا از فرمانت جلوگیری کند».
    و ما همچون شتران تشنه که برآب ورود کنند، در اطراف آن لوح که کلمات پیغمبرصلی الله علیه وآله در آن کپیه می‌شد، ازدحام نموده و از نکات و اشارات آن کلمات فهمیدیم که میل دل پیغمبرصلی الله علیه وآله به طرف ما می‌دود، ولی برای بعضی از ملاحظات وسط ریسمان را گرفته است. امیدواری کلّی حاصل نمودیم که شاهد مقصود را به زودی در آغوش در خواهیم آورد، همان‌طور به صورت ازدحام و پهلو زدن و فشار یکدیگر، با صورت‌های برافروخته از خوشحالی، منتظر جواب حق روی آن لوح هستیم که جواب پیغمبرش‌صلی الله علیه وآله را چه خواهد داد؟ و مطمئن هستیم که به نجاحِ مقصود جواب خواهد داد. چه میل دل پیغمبرصلی الله علیه وآله به این طرف مشهود حق بود و آن بیان پیغمبرصلی الله علیه وآله که قدرت و کرم حق را به جوش می‌آورد، به جز روا کردن حاجت، جوابی برای حق نگذاشت.
    ولی حقّ متعال مقداری در جواب پیغمبرصلی الله علیه وآله تأمّل و سکوت نمود. گویا تردید در جواب دارد: «کتردّده فی قبض روح عبده المؤمن(164)؛ همانند تردید خداوند در گرفتن روح بنده مؤمن خویش» که جواب حبیبش را به «لا» بدهد «وهو یکره مسآءته؛ در حالی که خداوند از ناراحت کردن مؤمن کراهت دارد» و یا به «نعم» بدهد و شاید سلسله تقادیر به این زودی مقتضی نشده است.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #57

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    شورش انتقام

    ناگهان جواب حق این‌طور صورت گرفت که: «انتقام ما، از اعدا در برهوت باشد، ما یتصوّر (آنچه به تصویر کشیده شده یا تصوّر می‌شود) در نزد ولیّ ما، حجّة بن الحسن العسکری علیهما السلام مکشوف است و او چندان از تأخیر در انتقام دنیوی نگرانی ندارد و رضای او منوط به رضای ماست، که: «وَما تَشآؤُونَ إِلّا أَنْ یَشآءَ اللَّهُ» (165)؛ و تا خدا نخواهد [شما] نخواهید خواست.
    و امّا این گروه کم استعداد که حوصله شان تنگ شده و مجالسی تشکیل داده و ختم گرفته‌اند - اگرچه درجه‌ای هم حق دارند - که دریای رحمت و غیرت مرا به جوش آورده‌اند، بر من لازم شده است که جبران درد دل آنها را بنمایم که مهمان منند، لذا فوجی از ملائکه را فرستادم که آنها را به سرحدّ برهوت ببرند و آنها ببینند که بر دشمنان از سختی و عذاب چه می‌گذرد تا دل‌هایشان خنک شود.
    پس‌از تمام آن کلمات، به واسطه اختلاف در مشارب (مسلک ها) و مذاق (سلیقه‌ها) و آّب گیری فهم‌ها، قاله قاله (منازعه در گفت و گو) و مباحثه در میانشان درافتاد.
    یکی می‌گفت: ما به سرحدّ برهوت نمی‌رویم، مگر ما نمی‌دانیم که اجمالاً آنها معذّبند؟ مع ذلک، خدا به ما حق داده است که به دست خودمان قصاص و احقاق حقّ مان را بنماییم.
    دیگری می‌گفت: باید برویم به سرحدّ برهوت، تماشا و سیاحتی می‌نماییم و البتّه برای قلبمان مقداری تشفّی حاصل خواهد شد و اگر بالکلّیه شفا نیافتیم، بیش از این نباید تعقیب کنیم که مبادا لج کند و آن سرش بالا بیاید، چنان‌که در دنیا از سست عنصری شیعه لج کرده و این قضیّه را به تأخیر انداخته.
    و دیگری می‌گفت: خیر! باید پس از دیدن برهوت، مطلب را تعقیب نماییم، هرچه می‌شود، بشود، ما بیش از این صبر و حوصله نداریم.
    و علی الجمله (خلاصه)، چنان قال و قیلی (گفت و گویی) رخ نمود که صد درجه از حمّام زنانه بدتر بود، و حرف‌ها غالباً مفهوم نمی‌شد و هر چه امر به سکوت و آرامی می‌نمودیم، مفید نبود، تا اینکه فوج آقایان ملائکه وارد شدند با یک جبروت و طمطراقی (شوکتی) که دیده‌ها خیره می‌شد، خصوصاً وقتی که ما را به لباس‌های کهنه و سر و پای برهنه و ژولیده و گرد آلود و ذلیل ملاحظه نمودند، بخصوص مرا که این آتش‌ها همه از گور من بیرون شده بود، از همه خراب تر دیدند. آن کبریایی و منّایی شان نسبت به ما اوج گرفت و به نظر حقارت به ما نگریستند؛ همان نظری که در اوّل خلقت به ما داشتند و به آمدن اینها، ثوره (شورش) جماعت فرو نشست.



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 16-09-2019 در ساعت 00:36
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #58

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    من هم برای رفع اختلاف آرا و وانمود کردن به آقایان ملائکه که بر ما فضلی ندارند، بلکه ما افضل از آنهاییم، بدون اعتنا به آنان به منبر رفتم و شروع به خطبه نمودم. آنها تعجّب نمودند که من در حضور آنها چه می‌توانم بگویم و از روی بی‌اعتنایی در مجلس نشستند. من هم خواندم: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم. الحمد للَّه الّذی لا إله إلّا هو عالم الغیب والشهادة، الرحمن الرحیم الملک القدّوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبّار المتکبّر ربّ العالمین، مجیب دعوة المضطرّین، کاشف المکروبین، راحم المساکین، أمان الخآئفین، غیاث المستغیثین وواضع المتکبّرین؛ به نام خداوند رحمت گستر مهربان. ستایش مخصوص خداوندی است که معبودی جز او نیست. هم او که به آشکار و نهان آگاه و رحمت گستر و مهربان و فرمانروای منزّه از هر عیب و سالم از هر آلایش و ایمنی بخش و مراقب بر همه چیز است. خداوند سرافراز و جبّار و متکبّری که پروردگار جهانیان، اجابت کننده دعای درماندگان، برطرف کننده ناراحتی گرفتاران، ترحّم کننده به بیچارگان، ایمنی بخش بیمناکان و دادرس دادخواهان و کوبنده متکبّران است». در اینجا آقایان ملائکه به زانو در آمده، نشستند. برای اینکه کلمه آخری شاید درباره آنها بود.
    «والسلام والصلوة علی أوّل العدد وظلّ الواحد الأحد، فاتحة کتاب الموجود، بسملة نور الوجود، البیت المعمور والکتاب المسطور، وآله الغرّ المیامین وسلالة النبیّین وصفوة المرسلین وخیرة ربّ العالمین، سیّما ابن عمّه وصهره ووزیره وخلیفته وصاحب العجآئب ومُظهر الغرآئب ومفرّق الکتآئب واللّیث الغالب، علیّ بن أبی طالب. وبعد، وقد قال عزّ من قآئل وجلّ من متکلّم: بسم اللَّه الرحمن الرحیم «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» (166)»؛ سلام و درود بر اوّلین عدد (از مخلوقات) و سایه خداوند یگانه و بی‌همتا، و سرآغاز کتاب وجود و آغاز نور هستی، حقیقت بیت المعمور (کعبه مقدّس) و کتاب نوشته شده (لوح محفوظ، قرآن مجید) و بر آل او که انوار درخشان و سلاله پاک پیامبران، برگزیده فرستادگان الهی و انتخاب شده پروردگار جهانیان به ویژه بر پسرعموی عزیزش و داماد گرامی‌اش و جانشین و خلیفه بر حقّش، آنکه دارای امور شگفت‌انگیز و کارهای فوق العاده، برهم زن لشکریان کفر است، شیر همیشه پیروز علی بن ابی طالب. بعد از سلام و درود، خداوندِ گرامی گوینده و سخنور می‌فرماید: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. «ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم … ».
    «یا إخوان الصفا وفرسان الهیجآء؛ ای برادران باصفا و قهرمانان میدان نبرد!». و دوست‌داران امامان و هادیان امّت! اهل بیت پیغمبر ما با آنکه ضعیف نبودند، مستضعف شدند و در دنیای جهالت پرور به دست جهّال ظالم، مظلوم بودند و درِ خانه‌شان را بستند. «اللَّهمّ بلی إنّه عتلّ زنیم!(167)؛ خداوندا! بلی شخص جفا پیشه درشت خُلق و زنازاده ای … ».


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #59

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    «والسلام والصلوة علی أوّل العدد وظلّ الواحد الأحد، فاتحة کتاب الموجود، بسملة نور الوجود، البیت المعمور والکتاب المسطور، وآله الغرّ المیامین وسلالة النبیّین وصفوة المرسلین وخیرة ربّ العالمین، سیّما ابن عمّه وصهره ووزیره وخلیفته وصاحب العجآئب ومُظهر الغرآئب ومفرّق الکتآئب واللّیث الغالب، علیّ بن أبی طالب. وبعد، وقد قال عزّ من قآئل وجلّ من متکلّم: بسم اللَّه الرحمن الرحیم «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» (166)»؛ سلام و درود بر اوّلین عدد (از مخلوقات) و سایه خداوند یگانه و بی‌همتا، و سرآغاز کتاب وجود و آغاز نور هستی، حقیقت بیت المعمور (کعبه مقدّس) و کتاب نوشته شده (لوح محفوظ، قرآن مجید) و بر آل او که انوار درخشان و سلاله پاک پیامبران، برگزیده فرستادگان الهی و انتخاب شده پروردگار جهانیان به ویژه بر پسرعموی عزیزش و داماد گرامی‌اش و جانشین و خلیفه بر حقّش، آنکه دارای امور شگفت‌انگیز و کارهای فوق العاده، برهم زن لشکریان کفر است، شیر همیشه پیروز علی بن ابی طالب. بعد از سلام و درود، خداوندِ گرامی گوینده و سخنور می‌فرماید: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر. «ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم … ».
    «یا إخوان الصفا وفرسان الهیجآء؛ ای برادران باصفا و قهرمانان میدان نبرد!». و دوست‌داران امامان و هادیان امّت! اهل بیت پیغمبر ما با آنکه ضعیف نبودند، مستضعف شدند و در دنیای جهالت پرور به دست جهّال ظالم، مظلوم بودند و درِ خانه‌شان را بستند. «اللَّهمّ بلی إنّه عتلّ زنیم!(167)؛ خداوندا! بلی شخص جفا پیشه درشت خُلق و زنازاده ای … ».

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #60

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,219
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,449
    مورد تشکر
    204,181 در 63,569
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    درِ خانه دختر پیغمبرتان صلی الله علیه وآله را باز نمود (یعنی آتش زد) و او را بین در و دیوار فشار داد، «حتّی ثبت المسمار بین ثدییها؛ میخ میان سینه او قرار گرفت». و ریسمان به گردن «حبل اللَّه المتین» انداختند و به قهر و غلبه کشیدند. صدای «هل من ناصر» بلند نمود ولی کسی جوابش را نداد، و همچنین حسین بن علی‌علیهما السلام رحمت واسعه الهی، یکه تاز میدان عشق نامتناهی، صدا به «هل من ناصر» بلند نمود، ولی کسی جوابش را نداد و حالا صدایش به ما رسیده و البتّه ما باید لبیک گویان، آنچه از دستمان برآید دریغ نکنیم. و در این استدعایی که از حقّ داریم، دنیا و آخرتی منظور نیست، در دنیا هرچه انتظار کشیدیم، چشم انتظار کور و حسرت روز موعود به گور بردیم، حالا غیر آن مقصود، مقصود دیگری نداریم و غیر آن روش، روش دیگری نپوییم.
    کوته نظرانی که گفتند: زیاد از مقصود تعقیب ننماییم و اصرار نکنیم، مبادا آن سرش بالا بیاید، خیال نموده‌اند این اصرار و اِلحاح (پافشاری) از یک مخلوق فرومایه است، نه از ربّ کریم. آنان بدانند که کار پاکان را نباید قیاس به نا پاکان نمود. «فإنّه أرحم الرّاحمین، ولا یُبرمه إلحاح الملحّین(168)؛ که خداوند مهربان‌ترین مهربان هاست و پافشاری اصرار ورزان او را ملول نمی‌سازد».
    و همچنین گفتار کسانی که گفتند: نباید به تماشای عذاب آنها برویم، چون به او تشفّی کامل حاصل نمی‌شود، زیرا در این هم یک نحوه تمرّد و لجاجت با حضرت باری تعالی - عزَّ اسمه - است، درست نیست. بلکه باید رفت، آن هم با قوّه و استعداد جنگی تا اگر اجازه جنگ حاصل شد، باید جنگ نمود، چون بنای ما بر این است که در آن سرحدّ بمانیم و دست از مطالبه مقصود برنداریم، تا شاهد مقصود را به کف آریم و لو هزاران سال طول بکشد. هر کس از شما چنین عزم ثابت و اراده آهنین و همّت عالی دارد، همراه شود، و الّا از اینجا نباید حرکت کند. او در عوض نفع، بر ضرر ما خواهد بود.
    دوازده هزار مرد نامی حرکت نمودند، و گفتند که همه ما حاضریم و تا کار به انجام نرسد، به اینجا بر نمی‌گردیم. من هم از منبر پایین آمدم. دریچه خانه باز شد، یک هزار نفر مسلّح و سوار شدند، پرچمی به رئیس شان داده و سفارش نمودم که در هر پستی و بلندی، در حال صعود و هبوط، صدا به «لبّیک و سعدیک» بلند نمایید که گویا «هل من ناصر» آن دو امام غریب و بی‌کس (امیر المؤمنین و سیّد الشهداء علیهما السلام) را می‌شنوند، که خون‌ها در جوش باشد.
    و به رئیس ملائکه گفتم که باید صد نفر از ملائکه به همراهی این فوج روانه کنی! آن بیچاره هم غیر از موافقت چاره‌ای نداشت، و با ناگواری و غُرغُر کردن با خود که معلوم بود براین رفتارهای ما اعتراض دارد و مخالفت رضای حقّ می‌داند بلکه این کار را دیوانگی و از حیّز عقل خارج می‌پنداشت، پیشنهاد مرا پذیرفت.



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 6 از 8 نخستنخست ... 2345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi