به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خبرهایی از ارتباط جن با انسان می شنیدیم.
هر چند عقل موریانه بسیار کوچک است، ولی می فهمیدیم که جن، سلاحی در دست انسان است.
خداوند، جن را به تسخیر حضرت سلیمان (ع) درآورد همان گونه که سربازان و نوکران را زیر فرمان او
درآورده بود. آنان به ژرفای دریاها و اوج آسمان ها می رفتند و هر آن چه سلیمان می خواست، انجام
می دادند. خانه و کاخ می ساختند و راه ها را آباد می کردند. این رابطه بدین صورت، تنها در زمان
سلیمان (ع) رخ داد و بر خلاف عادت و قانون قدیمی بود که جن ها را از انسان جدا می ساخت.
این معجزه ی سلیمان (ع)، نشانه ای از نشانه های پیامبری اش بود. مردم آن چه را که جن ها انجام
می دادند و انسان از انجام دادن آن ناتوان بود، می دیدند.باید ایمانشان به خداوند مستحکم تر می شد
و قدرت او را بیشتر درک می کردند، ولی آن چه رخ داد، انتشار خرافه و خیال بافی بود. اعتقاد مردم
به قدرت جن افزون گشت تا جایی که نادانان می گفتند: جن علم غیب دارد.
من به عنوان یک موریانه نمی دانم چه کسی این شایعه ی خنده دار و مسخره را پخش کرده است؟
نمی دانستم مسبب آن، جن بود یا انسان. مهم این بود که این شایعه تا آن جا گسترش یافت که
جزو امور بدیهی درآمد. من می دانستم که جن علم غیب ندارد.منِ موریانه با همه ی این سادگی و
کوچکی ام که فوتی مرا از جا می کند، توانستم این حقیقت را به اثبات برسانم که جن، علم غیب ندارد.
جالب این است که من این کار را انجام دادم، بدون این که خودم قصدی داشته باشم.گرسنه بودم و
نمی دانستم چه کار باید بکنم. پس عصا را خوردم، عصای سلیمان را… .