امروزه جوامع از یک دوره ی سنتی به یک دوره ی مدرن وارد شده انده که در آن جوامع شاهد پیشرفت ها
در تکنولوژوی، دانش و اطلاعات می باشیم واکنون آن جوامع کوچک به جوامعی گسترش یافته تبدیل شده
اند و محیط های رقابتی موجود در این جوامع برای سازمانها از حالت ایستا به حالت پویا تبدیل شده است
ولازم است اینگونه سازمانها به سمت سازمان یادگیرنده حرکت کنند ودست به تغییراتی و بر موج پیشرفت
وترقی سوار شوند تا بتوانند در این بازار رقابتی موجود حضور داشته باشند وبرای خود مزیت رقابتی ایجاد
کنند برای همین لازم ابتدا سازمان یادگیرنده معرفی شود وسپس به عوامل ومواتع آن بپرداریم. پیترسنگه
سازمان یادگیرنده را به عنوان سازمانی تعریف می کند که در آن، افراد به طور مستمر تواناییهای خود را
ارتقاء می بخشند تا به نتایجی که مدنظر است، دست یابند و بدین ترتیب الگوهای جدید تفکر، رشد یافتـه
و اندیـشه هـای جمعـی و گروهی گسترش یابند در سازمان های یادگیرنده، تمامی اجزا به هم ربط و
پیوندی عمیق دارند، به طوری که» پیتر دراکر « این گونه سازمان ها را به ارکستری تشبیه می کند که
هر کس ساز خود را می زند، اما نکته مهم این است که تمامی نوازندگان عمیقاً تابع و مرتبط با رهبر
ارکستر هستند و نتیجه کار، یک آهنگ موزون است.