جشن تقرب عاشقان
ویژه نامه عید سعید قربان
❤ |
جشن تقرب عاشقان
ویژه نامه عید سعید قربان
ویرایش توسط نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)* : 11-08-2019 در ساعت 17:56
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه عید سعید فطر* هذاَ الْیَوْمِ...
- ویژه نامه عید سعید فطر { طعم شیرین بهار...
- ویژه نامه مبعث رسول اکرم محمد مصطفی (ص)*گل...
- ▌♥^♥^♥▌ عید غدیر،طلوع صبح امامت ،اکمال دین...
- پاداش بندگي*ويژه نامه وداع با ماه رمضان و...
- ویژه نامه عید نوروز { یهار سبز قرآنی }
- ویژه نامه عید فرخنده قربان * روز اثبات عشق و...
- ▐▬♥▬ ▐مکتب عاشقی، مشق بندگی{ویژه نامه...
- ◕✿◕◕✿◕ بهارانه ی منتظران{ مجموع فعالیتهای...
- ღ.•*♥*•.ღ عيدبرعاشقان*♥* بهار نامه *♥* ...
❤ |
الإمام زین العابدین علیه السلام
ـ مِن دُعائِهِ یَومَ الأَضحى ویَومَ الجُمُعَةِ ـ :
اللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَكٌ مَیمونٌ ، وَالمُسلِمونَ فیهِ مُجتَمِعونَ فی أقطارِ أرضِكَ
یَشهَدُ السّائِلُ مِنهُم وَالطّالِبُ وَالرّاغِبُ وَالرّاهِبُ ، وأنتَ النّاظِرُ فی حَوائِجِهِم .
امام زین العابدین علیه السلام ـ در ضمن دعایش در روز عید قربان و روز جمعه ـ :
پروردگارا! این روز، روزى بابركت و خجسته است و مسلمانان در این روز
از اطراف زمین تو گرد آمده اند. خواهنده ، جوینده ، امیدوار و بیمناك
همه حاضرند و تو، به نیازهایشان مى نگرى.
کتاب «خیر و برکت از نگاه قرآن و حدیث» ، صفحه 519
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
حالا وقتش است. چه کاری از فدا کردنِ خواستههای خویش بهتر؟!
اینکه همه چیز را از دست بدهی و از سویی همه چیز را به دست آوری.
امروز ابراهیم، ترجمانی از تصمیم و تسلیم است
و اسماعیل، یعنی اشتیاقِ بندگی تام و اطاعت خالص.
مجذوبِ قوه احدیت، تمام «من»ها را از بین میبرد
و با نگاهی به قربانگاه ابراهیم،
تمامیِ تعلقها را به سمت هدایت، سر میبُرد.
خاتمه تکاپوی نَفْسِ پر آزار، مسلخیست که بندگی برای ما میسازد.
عریانی خنجر، صریح و بیپرده با حنجر سخن میگوید.
شوخی نیست! باید درگذری از آنچه که میخواهی.
با لرزشی از تیغ، اگر تردید کند ابراهیم،
برای همیشه پشیمانِ تردید خویش است.
نباید قربانیِ نیازهای خود بودن؛ که اسماعیل،
با کُشتن نیازهای خود، زندهتر شدنِ روحِ تعبد را به تجربه نشست.
اینکه حاجیان در «منا»، بندگی را ضمن قربانی، لبیک میگویند،
یعنی دل باید صاف شود از تعددِ خدایانی که خود میآفرینیم.
میدان که بدهی، دنیا هم برای حیطه کاریِ نَفْس، کم است.
باید فرمانروایی فرعونِ خواهش را به وسیله موسای تشرع باطل کرد.
باید یاد عید قربان را تعمیم داد به تمامِ روزهای الهیات.
«علایق» را که سر ببُری، آنگاه «لایق» میشوی.
باید بخواهی که چیزی نخواهی. «ز هر چه رنگ تعلق پذیرد» آزاد باش.
ریشه کنیِ قیودِ هرز، نموِّ فضایل در اطراف و حواشیِ انسان است.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
ای عزیزان به شما هدیه زیـــــــــزدان آمد
عید فرخنـــــــده ی نورانی قربـــــــــان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعــــه ی حضــرت ســـبحان آمد
عید قربان به حقیقـــت زخــــــداوند کریم
آفتابی به شــــــب ظلمت انســــان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویــــر دل ما، نعــــــــــــمت باران آمد
خاک میسوخت در اندوه عطش باحسرت
نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد
امر شد تا که به قربانـــــــی اسماعیلش
آن خلیــــلی که پذیرفتـــه ز رحـــــمان امد
امتحان داد به خوبی بخـــــــدا ابــــراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربــــان آمد
آن حسینی که زحج رفت سوی کرببــلا
به خدا بهر سر افـــــرازی قـــــــــرآن آمد
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
فعالیتهای فرهنگی ، هنری ، ادبی و تصویری
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 16-07-2021 در ساعت 22:07
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
عید قربان، روز اثبات عشق و تسلیم است ؛
روزی که انسان در برابر معشوق، خود و همه چیز را فدا می کند
و تعبد و پرستش خدا را آن گونه که شایسته است
به معرض دید همگان می گذارد.
در این روز به گونه ای شایسته عمل می کنیم
تا ابراهیم و اسماعیل وار از آزمایش و امتحان به در آییم.
آن گونه تسلیم امر حق می گردیم و تمام وجود و
هستی خویش را تقدیم حق تعالی می نماییم که پاداش نیکوی
وعده داده شده را از خداوند سبحان دریافت کنیم.
در این روز با شکوه، خاطره عشق و ایثار
حضرت ابراهیم علیه السلام و اسماعیل علیه السلام
و هاجر علیهاالسلام را تجدید می نماییم
و نشان می دهیم که عشق و ایمان ما ،در چه مرتبه ای
و آرزوی وصل در چه حدی است و تا چه اندازه به تعبد و تسلیم رسیده ایم.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
عید ابراهیم
و چنین خطاب آسمانی بر منی طنین افکند:
ای ابراهیم! رها ساز اسماعیلت را تا صله ی عطا در دامن وفای تو نهم ... .
«منی» مسلخ عشق است؛ سرزمین طاعت و بندگی و «قربان»، تجسم
سر تسلیم به فرمان دوست نهادن؛ بیهیچ چون و چرا.
مگر نه اینکه هر که گفت عاشق است و معشوق، جان شیرین
از او طلب کند، بیدرنگ دریغ نخواهد کرد؟
خلیل هم سر به فرمان حبیب، از جان شیرین ترش را، همه ی
تعلقات و دلخوشیهایش به این پهنه ی خاکی را در طبق
اخلاص، قربانی پیشگاه محبوب یکتایش میکند.
هنوز هم شنیده میشود صدای ملایک، که مبهوت، چشم به زمین دوخته اند.
یا رب! چه میشود ابراهیم را؟
این خنجر تیز، حنجرهی اسماعیل، نور دیدگانش
را خواهد درید! اسماعیل، یگانه فرزند دلبندش!
و این بار ابراهیم عاشقی است که زنجیرهای تعلق را از پای
روح بلندش، باز کرد و بذر تردید را از خاک دل برچید.
صبورانه، از دل، رشته ی مهر پدری را گسست و
دشنهای تیز در دست، مهیای قربانی شد؛ بازگرداندن امانتی که
روزگاری نه چندان دور، به وی عطا گردیده بود.
«قربان» عید ابراهیم است و ابراهیمی شدن، دل از بند
تعلقات بریدن و به دوست ملحق شدن. «قربان»، عید عاشقان است
و عید قلبهایی که خلوتگه محبوب یکتاست.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
چه میعادگاه خلوت و زیبایی!
اسماعیل، در دست های اراده ابراهیم.
سر اسماعیل، در آغوش پدر و نگاه اسماعیل
نه به چشم های پدر، که به آن سوی ابرها و آسمان ها و
خدایی که چند لحظه بعدتر را بهتر از همه می دانست.
آن روز، نه گلوی اسماعیل بریده شد و نه ابراهیم
پدری را بر بندگی ترجیح داد.
تنها رضایت و سرسپردگی به «او» بود که بیداد می کرد
پس به رسم نمایش سرفرازی و قبولی، گوسفندی ذبح شد.
از آن روز بزرگ و باشکوه تاکنون، جشن میعاد اسماعیل
و ابراهیم با فرمان پروردگار، هر سال و هر قربان، تکرار می شود
که جشن دلدادگی و شیدایی است و در دل ایمان مومنان دوست
آذین پرنشاط قرب و دیدار، بسته می شود.
مبارک باد!
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
❤ |
خوشا سر به سوداى معبود سپردن
و فرمان بردن از حضرت دوست!
خوشا شيطان درون خويش را به بند كشيدن و
از هر چه غير دوست، چشم پوشيدن!
خوشا لحظه قربانى كردن بتهاى ظاهر و باطن به پاى عشق
و همسفر شدن با راهيان كوى دلدار!
خوشا گرگهاى خشم و غضب را از ديار دل خويش راندن!
خوشا نوبت به زمين زدن ناقه هاى تكبر كه اسباب زحمت
آدمى اندو سد شده اند در مسير رستگارى اش!
خوشا روايت «بسم الله» بر گلوى خويش خواندن
و كلمه توحيد را بر تخت پادشاهى قلب نشاندن!
خوشا جهاد اكبر با مدعيان دروغين خدايى و خوشا جان عزيز
خويش را به قربانگاه عشق بردن وگذشتن از همه چيز به خاطر او!
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)