صفحه 3 از 9 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 81

موضوع: راهکارهای عملی درمان وسواس

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    5. انتخاب الگو


    نکته‌ي ديگري که باید وسواسی مراعات کند، انتخاب الگو است، البته الگويي که خود دچار اين مشکل نباشد. مثلاً اگر زن وسواسی است، الگوی او شوهرش باشد. اگر شوهر گفت: پاک است، بگوید: پاک است و اگر او گفت: نجس است، بگوید: نجس است. اگر دختر وسواسي است، مادرش را الگوي خود قرار دهد و هر چه اين الگو گفت، تسلیم باشد.

    عرف مردم را الگوي خود قرار دهد. وسواسی باید مثل متعارف مردم باشد. هر کاری که آنان می‌کنند، او هم بکند. اگر کار وسواسی را یک مقدار ریشه‌یابی کنیم، به اين جا می‌رسیم که از نظر وسواسي همه جز خودش نجس هستند، نماز همه جز نماز او باطل است، همه به جز او به جهنّم می‌روند. در حالي که وسواسي بايد اين طور فکر کند که عمل همه صحيح است و عمل او غلط. و اوست که بايد از بقيه الگو بگیرد؛ چون وسواسی غیر متعارف است و باید متعارف شود.

    در کنار نگاه به الگو، بايد از يک نفر مسأله‌دان هم مسائل شرعي خود را بپرسد. آدم وسواسی حق ندارد از دو نفر مسأله بپرسد. حتی حق ندارد رساله مطالعه کند؛ از دو نفر و سه نفر پرسیدن برای او حرام است. همين که در پرسيدن از اين و آن هم وسوسه به خرج بدهد، باز کار را مشکل کرده است.

    پس چه باید بکند؟ باید از یک نفر که مسأله‌دان است، بپرسد. در ضمن بگوید: من وسواسی‌ام، و اگر نگوید، طور دیگري براي او مسأله گفته می‌شود. مثل مریضي که نزد دکتر می‌رود، موظّف است پزشک را از حالات خود مطّلع کند. وسواسي هم بايد وضعيت خود را براي فردي که از او مسأله می‌پرسد، بيان کند. بگويد: وسواسی‌ام، غیر متعارفم. حالا اگر نمي‌تواند بگوید: وسواسی‌ام، بگوید: من محتاطم و ادب به خرج بدهد. معمولاً وسواسی‌ها زیر بار گفتن اين جمله که: وسواسی هستيم، نمي‌روند. امّا، اگر کمي دلش درد بگيرد، به دکتر مي‌گويد، هر چند، وسواس، خود و خانواده‌اش را با مشکلات فراواني مواجه ساخته است، باز هم حاضر نيست بگوید: من وسواسی هستم.



    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    6. تلقين

    تلقین در زندگی نقش بسيار مؤثري دارد و مقصود ما از تلقین در این جا این است که وسواسي بايد به طور جدّ، با خود حرف بزند و بگويد که من وسواسی هستم و اين، درد بزرگی است، باید این درد را درمان کنم، باید مثل متعارف مردم باشم، باید لجبازی را کنار بگذارم، باید بی اعتنا باشم و بالاخره نبايد دنباله‌روي شيطان باشم. مرتّب تکرار کند که وسواس از شیطان است، نه اسلام. خلاصه، مرتب با زبان، اين موارد را به خود تلقين کند، چنان که در وقت عمل هم به خود تحمیل مي‌کند. این تحمیل‌ها در ابتدا مشکل است، امّا با تلقین کم کم آسان می‌شود.



    امضاء


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    7. مراقبه


    مهم‌تر از همه‌ی آنچه گفته شد اين است که وسواسي باید اهل «مراقبه» باشد. علمای علم اخلاق در مورد قانون «مراقبه» بسيار پافشاری دارند. و این قانون مراقبه نه فقط برای وسواسی مفيد است، که برای درمان همه‌ی صفات رذیله چاره‌ساز است. اين قانون سه مرحله دارد.

    در ابتدا بايد با خود، مشارطه کند؛ يعني هر روز صبح يکي از تعقیب‌هاي نمازش اين باشد که با خود شرط کند که امروز از شيطان درونش متابعت نکند و به وسوسه‌هاي آن بي اعتنا باشد.

    در مرحله‌ي بعد، در طول روز مراقب خود باشد که به شرطي که با خود کرده، وفادار بماند. از اين رو به قانون، قانون «مراقبه» می‌گویند، زيرا باید مراقب خود باشد، آن زماني که وسوسه به سراغ او مي‌آيد، عملاً بی‌اعتنا باشد. همان عملي را انجام دهد که مرجع تقلیدش می‌گوید، همان چيزي که متعارف مردم انجام مي‌دهند، نه آن چيزي که شیطان درونش به او دستور مي‌دهد. البته ممکن است در طول روز بر خلاف عهدش عمل کند، امّا توجّه داشته باشد که سريع توبه کند و نااميد نشود و از ميدان به در نرود. بار ديگر مشارطه کند، مقداري خودش را ملامت کند که چرا چنین شد؟ و تصمیم بگيرد که دوباره آن اتّفاق نيفتد و باز تا شب مراقب خود باشد.

    و در مرحله‌ي آخر، شب هنگام، وقت خواب با خودش محاسبه کند که زمین خورده است یا نه؟ وسوسه به سراغش آمده و او را زمین زده یا نه. اگر زمین نخورده است، جدّاً خدا را شاکر باشد. به سجده برود و با پروردگار عالم حرف بزند و از او تشکّر کند. ولی اگر ديد در طول روز زمین خورده، توبه کند و نفسش را ملامت کند که چرا شکست خورده است. و بدانيد که اين محاسبه بسيار مؤثّر است. اسلام هم بسيار به آن سفارش کرده است. امام موسي كاظم (ع) مي‌فرمايند:

    لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْه (35)

    از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكشد. اگر كار خوب كرده است، از خدا فزونى آن را خواهد و اگر كار بد كرده است، از خدا آمرزش آن را خواهد و به سوي خداوند رجوع کند.

    و هر روز اين مراحل را تکرار کند تا ـ ان شاء الله ـ به مرور زمان، اين مشکل از ريشه درمان شود. به کساني که دچار وسوسه‌ی فکری يا عملی هستند، توصيه مي‌شود این درد را از خود دفع کنند. هرچند در ابتدا ممکن است خیلی اهمیّت نداشته باشد، ولی اگر به فکر چاره‌ نباشند، خواهند ديد که مثل سرطان نابودشان مي‌کند. اين بيماري بسيار خطرناک است؛ دنیا و آخرت انسان را از بین می‌برد و از همه‌ی صفات رذیله بدتر است. صفات رذیله دشمنان بزرگی برای انسان هستند. فرد حسود، به قول عوام حاضر است به خاطر یک دستمال، قیصریّه را به آتش بکشد، امّا از همین حسد بدتر، وسوسه است. دنیا پرستی خیلی بد است. بعضی اوقات می‌رسد به آن جا که حاضر است دو ثلث جهان را نابود کند تا بر ثلث دیگر تسلّط يابد. حاضر است نسل حاضر را از ميان بر دارد به اين امید که بر نسل بعدی حکومت کند. امّا بايد با کمال صراحت گفت: وسوسه از این صفت دنیاپرستی هم بدتر است؛ دنیای انسان را از بین می‌برد، چنانکه آخرت انسان را هم از بین می‌برد و باعث تنفّر ديگران از انسان مي‌شود. شايد شما هم فراوان ديده باشيد که اطرافيان وسواسي که تنفّر عجیبی از آن شخص دارند. بچه‌ی دو سه ساله از مادرش متنفّر است. پسری که باید بازوی پدرش باشد، آرزوي مرگ او را مي‌کند. افراد جامعه مخصوصاً خویشان از او تنفّر دارند. کم کم دچار عزلت و گوشه‌نشینی می‌شود. وسواسی معمولاً افسرده و کسل است و به فرموده‌ي امام صادق (ع) :



    امضاء


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة (36)

    از رنجورى و افسردگى بپرهيز؛ زيرا اين دو تو را از دست يافتن به نصيبت از دنيا و آخرت، باز مى‏دارند.

    معلوم است کسي که سه چهار ساعت مشغول يک نماز باشد، کم کم به جايي مي‌رسد که دیگر نماز نمی‌خواند. شخصي به من مي‌گفت: خانمی که لیسانس دارد و از نظر سواد دینی بسیار بالاست و قبلاً معلم قرآن بوده، حالا کارش به آن جا رسیده است که نماز نمی‌خواند! وقتي از او پرسيديم: چرا نماز نمی‌خوانی؟ گفت: من نجسم و با نجاست نمی‌توان نماز خواند.

    و همين خانم کارش به جايي رسیده که وقت غذا خوردن باید غذا را آب بکشد، بعد آن را بخورد؛ و اين نوعي جنون است!

    اگر این صفت رذیله‌ي اين خانم را از حسادت و ریاست طلبی و خود پرستی بدتر بدانيم، اشتباه نکرده‌ايم. صفت رذیله هر چه باشد، خطرناک است. از این‌رو است که قرآن کريم بر تهذيب نفس پافشاری دارد. در سوره‌ی مبارکه‌ي «شمس» بعد از یازده مرتبه قسم خوردن ـ که در قرآن بي نظير است ـ تأکید مي‌فرمايد:

    قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (37)

    هر كس نفس خود را پاك گردانيد، قطعاً رستگار شد و و هر كه آلوده‏اش ساخت، قطعاً درباخت.

    رستگار کسي است که صفت رذیله‌ای بر وجود او حکم‌فرما نباشد. شقی، بدبخت و بی‌بهره در دنیا و آخرت کسی است که صفت رذیله بر دل او حکم‌فرما باشد. این فرموده‌ي قرآن است. بر طبق آيات قرآن کريم و روایات فراواني از اهل بيت(ع)، خودسازي براي همه مخصوصاً جوانان امري لازم وضروري است و نبايد کسي بگذارد که صفت رذیله‌ای در وجودش رخنه کند؛ زيرا مانع رستگاري انسان است. اين مطلب در مورد تمام صفات رذيله صادق است، امّا بدتر از هر صفت رذیله‌ای، این حالت وسواسی‌گری است. بعضی اوقات انسان را آن چنان دچار بدبيني مي‌کند که زندگي را به جهنّم تبديل مي‌کند. این‌ مطالب شوخي نيست؛ اتّفاقاتي است که در جامعه‌ي ما تکرار مي‌شود. خانمي آمده بود و می‌گفت: شوهر من وضعش به جايي رسیده است که مثلاً در خانه نشسته‌ایم غذا مي‌خوريم، ناگهان فرياد مي‌کشد. می‌گویم چه شده؟ چه خبر است؟ می‌گوید: این مرد که در کوچه سرفه کرد، رفیق تو بوده است!!

    يا مرد نيم ساعت دير به خانه آمده است، خانمش شروع به متّهم کردن او مي‌نمايد.

    خدا نکند انسان دچار چنين حالاتي شود. بايد در جهت رفع اين صفات رذیله تلاش کرد؛ پير و جوان و زن و مرد هم نمي‌شناسد. «نمی‌شود» و «نمی‌توانم» گفتن هم حرام است. وگرنه وسواسی باید بداند که هم دنيايش جهنّم است و هم آخرتش، هر چند گمان مي‌کند با اين کارهايش راه به سوي بهشت مي‌برد امّا باید بداند وسوسه‌گری کار شیطان است و مصداق اين گفته‌ي امیرالمؤمنین(ع) است که فرمودند:

    اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَيَّنَ لَهُمُ‌ الْخَطَل (38)

    شيطان را پشتوانه‌ي خود گرفتند و او از آنان دام‌ها بافت، در سينه‏هاشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت. پس آن چه مى‏ديدند، شيطان به ايشان مى‏نمود، و آن چه مى‏گفتند سخن او بود. به راه خطاشان برد و زشت را در ديده‌ي آنان آراست.

    و جدّاً این طور است؛ یعنی دید او دیگر دید شیطان است، گوشش گوش شیطان و زبانش سخن‌گوي شيطان. تخیّل‌ها عجیب کار می‌کند. یک آدم ترسو وقتي به قبرستان برود، مي‌بيند که مرده از قبر بيرون آمده و با کفنش ایستاده و همين که فرار مي‌کند، مرده هم به دنبال او مي‌دود. و و اقعاً هم اين صحنه‌ها را مي‌بيند، امّا با چشم شيطان.

    بنابراين اشخاص وسواسي اوّلاً بايد بدانند که بيمار هستند و فکر علاج خود باشند و ثانياً به مواردي که در خصوص علاج اين بيماري خطرناک بيان شد، جدّاً عمل کنند تا خداوند متعال آنان را شفا عنايت فرمايد.




    امضاء


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    خدا نکند انسان دچار چنين حالاتي شود. بايد در جهت رفع اين صفات رذیله تلاش کرد؛ پير و جوان و زن و مرد هم نمي‌شناسد. «نمی‌شود» و «نمی‌توانم» گفتن هم حرام است. وگرنه وسواسی باید بداند که هم دنيايش جهنّم است و هم آخرتش، هر چند گمان مي‌کند با اين کارهايش راه به سوي بهشت مي‌برد امّا باید بداند وسوسه‌گری کار شیطان است و مصداق اين گفته‌ي امیرالمؤمنین(ع) است که فرمودند:

    اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِي صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَيَّنَ لَهُمُ‌ الْخَطَل (38)

    شيطان را پشتوانه‌ي خود گرفتند و او از آنان دام‌ها بافت، در سينه‏هاشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت. پس آن چه مى‏ديدند، شيطان به ايشان مى‏نمود، و آن چه مى‏گفتند سخن او بود. به راه خطاشان برد و زشت را در ديده‌ي آنان آراست.

    و جدّاً این طور است؛ یعنی دید او دیگر دید شیطان است، گوشش گوش شیطان و زبانش سخن‌گوي شيطان. تخیّل‌ها عجیب کار می‌کند. یک آدم ترسو وقتي به قبرستان برود، مي‌بيند که مرده از قبر بيرون آمده و با کفنش ایستاده و همين که فرار مي‌کند، مرده هم به دنبال او مي‌دود. و و اقعاً هم اين صحنه‌ها را مي‌بيند، امّا با چشم شيطان.

    بنابراين اشخاص وسواسي اوّلاً بايد بدانند که بيمار هستند و فکر علاج خود باشند و ثانياً به مواردي که در خصوص علاج اين بيماري خطرناک بيان شد، جدّاً عمل کنند تا خداوند متعال آنان را شفا عنايت فرمايد.




    امضاء


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    فصل دوّم: احکام و استفتائات وسواس

    احکام وسواس


    مسئله 1: يكى از مهلكات كه مفاسدى بر آن مترتّب مى‏شود و غالباً گناهانى را در بر دارد، وسواس است، و چون وسوسه براى وسواسى يك رذيله است از نظر ما حرام و مبارزه با آن از اوجب واجبات است، و فرقى نيست كه در طهارت و نجاست باشد يا در عبادات، در اعتقادات باشد يا در اعمال، در حقّ اللَّه باشد يا در حقّ النّاس، در كارهاى عبادى باشد يا در كارهاى اجتماعى.




    امضاء


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    مسئله 2: براى رفع اين رذيله چاره‏اى نيست جز بى‏اعتنايى به شك بلكه به يقين، و عمل كردن به آنچه بر نفع اوست و به آنچه متعارف ميان مردم است.

    مثلاً وسواسى در طهارت و نجاست اگر شك كرد بلكه يقين كرد كه از زمين متنجّس يا از عين نجس به او ترشح شده است، اعتنا نكند، و وسواسى در نماز اگر شك يا يقين كرد كلمه‏اى را غلط گفته و يا چيزى را كم يا زياد كرده است، اعتنا نكند، و وسواسى در حقّ النّاس اگر شك كرد كه مديون كسى است يا دين خود را ادا نكرده است، اعتنا نكند و وسواسى در كارهاى اجتماعى اگر نمى‏تواند تصميم بگيرد، فوراً يك طرف را انتخاب كند و به شك خود بلكه به يقين خود عمل نكند.




    امضاء


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مسئله 3: متنجّس براى افراد وسواسى متنجّس نيست، بنابراين مثل گِلها و آب‌هاى در كوچه و برف‌هاى چند روز مانده در كوچه‏ها، گرچه يقين داشته باشد كه برخورد با نجاست نموده است، براى او پاك است و مى‏تواند با همان گِل‌ها و با همان كفش‌ها كه به مستراح رفته است به مسجد برود، و با همان گِلها كه ترشح به لباس يا بدن او كرده است نماز بخواند، و با افراد لاابالى در طهارت و نجاست، گرچه يقين داشته باشد كه آنها نجس هستند، معاشرت كند و از غذاهاى آنها بخورد و حرام است كه بعداً دست و دهان خود را آب بكشد.



    امضاء


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مسئله 4 : براى وسواسى حرام است در چيزهايى كه وسوسه او مربوط به آنها است دقت نمايد، بلكه لازم است بدون فكر و بدون تجسّس و بدون تفحّص عمل كند، و به عبارت ديگر چنانكه گفته شد با بى‏اعتنايى كامل برخورد با اين چيزها كند تا به گفته امام صادق (ع) شيطان دست از او بردارد.


    امضاء


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,567
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,103
    مورد تشکر
    7,882 در 2,472
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    استفتائات وسواس


    سؤال1: به چه کسی وسواسي گفته می‌شود؟ و شاخصه‌ي وسواسي‌گري چيست؟

    ° کسي که در کارهاي عبادي يا غير عبادي حتي در امور اجتماعي و فردي خارج از حدّ اعتدال و متعارف باشد، وسواسي است و آن يک حالت خطرناکي است که از تسلّط قوه خيال بر انسان پيدا مي‌شود و به جاي اينکه عقل او را استخدام کند، قوه خيال او را استخدام مي‌کند و وقتي چنين شد شيطان مسلّط بر او مي‌شود و به واسطه آن حالت، او را نابود مي‌کند و دنيا و آخرت او را تباه مي‌کند. لذا عقلاً و شرعاً لازم است با بي‌تفاوتي و نشنيدن حرف شيطان و پشت کردن به وسوسه‌ها و تخيّل‌ها و توهّم‌ها آن حالت را نابود کند و هرچه او را رنج مي‌دهد، راجع به همان بي‌تفاوت باشد و اين است داروي منحصر به فرد وسواس.

    سؤال2: حكم حضرتعالي در مورد وسواسي چيست؟

    ° کار او حرام است و بايد اعمال را به طور متعارف و آن طور که عموم مردم انجام مي‌دهند، انجام دهد.

    سؤال3: آيا اصلاً از نظر شرع، احتياط در نجاست و طهارت، مطلوب است؟

    ° کار وسواسي راجع به هرچه باشد حتّي حقّ النّاس مطلوب نيست؛ بلکه حرام است.

    سؤال4: آيا اعمال وسواسی (اعمّ از عبادي و غير آن) صحيح است و اعاده لازم ندارد؟

    ° کار او حرام است و بايد پرهيز کند.

    سؤال5: ملاک در تشخيص صدق عنوان وسواس چيست؟

    ° ملاک در صدق عنوان وسواسي بر کسي، عرف است. هرچند اگر کسي بيش از سه بار در مسأله اي شک کرد، وسواسي محسوب شده و بايد به احکام وسواس عمل نمايد.



    امضاء


صفحه 3 از 9 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi