قسمت_اول
دوره شاهعباس دوم
هنگام جلوس شاهعباس دوم به تخت سلطنت، تزار روسیه سفیری برای عرض تبریک به اصفهان فرستاد و روابط دوستانه بین دو کشور تا سال ۱۶۴۵.م که میشل رومانوف(Michel Romanov) (میشل سوم) درگذشت، ادامه یافت.
در این زمان طهمورثخان، امیر سابق گرجستان، علیه رستمخان، حاکم ایرانی آن ایالت، یاغی شد و در برابر نیروی ایران شکست خورد و به روسیه پناه برد.
آلکسی، تزار جدید روسیه (۱۶۴۵ ــ ۱۶۷۶.م) که احساسات دوستانه پدرش نسبت به ایران را نداشت، تحت تاثیر تحریکات و وسوسههای طهمورثخان قرار گرفت و سپاهی به داغستان فرستاد و قسمتی از آن ایالت را تصرف کرد.
به دستور این تزار که پدر پتر کبیر بود، قلعه و استحکامات نظامی در ساحل رودخانه قوینلو واقع در داغستان بنا گردید.
شاهعباس که نسبت به اقدامات تجاوزکارانه روسها در برابر ایران و ساختن قلعه نظامی در داغستان بدگمان بود، به خسروخان، بیگلربیگی شیروان، دستور داد به این قلعه حمله و آن را ویران کند.
او هم دستور شاه را اجرا کرد و کلیه استحکامات روسها را با خاک یکسان کرد. تزار روسیه سفیری به نام روسکوفسکی به ایران فرستاد تا نسبت به این اقدام اعتراض کند.
شاهعباس دوم سفیر را پذیرفت و استدلال کرد که چون این قلعه در خاک ایران بنا شده؛ بنابراین ایران در تخریب آن محق بوده است و به فاصله کوتاهی او را روانه کشورش کرد.
این اقدام شاهعباس دوم خشم تزارالکسی را در پی داشت و سبب شد به اشاره او، قزاقهای دره «دون» تجاوز به سواحل جنوبی دریای مازندران را آغاز کنند.
آنها هر بار تعدادی از اهالی گیلان و مازندران را قتل و غارت میکردند.
شاهقلی سلطان حاکم عراق را به سفارت نزد تزار آلکسی فرستاد و از وی رسما خواست که از تجاوز قزاقها جلوگیری کند.
تزار قول مساعد داد که از تاختوتاز قزاقهای وحشی جلوگیری کند، بهعلاوه قزاقها را وادار کرد نمایندهای برای عذرخواهی به دربار ایران بفرستند.